4_5992454167992470940.mp3
8.68M
#شور
یه عالمه گریه به روضه بدهکارم
تا خوب نشه زخمات دست بر نمیدارم..
بذار حالا حالا نوکرِ شما باشم
لحظه یِ مرگم تو؛ خاکِ کربلا باشم…
بَده که پیشِ تو، مویِ سرم سپید نشه
بَده که نوکرت بمیره و شهید نشه
من
اصن اومدم برات شهید بشم
تا تو قلب مادرت عزیز بشم
سردم نکنی _ تردم نکنی
عزیزم حسین....
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
.
🕋#نوحه_سینه_زنی_شهادت_امام_علی_ع
#زمینه
#شب_بیست_و_سوم_رمضان
مداح:#شاعر_محمد_جواد_ابوتراب_زاده
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
بند1⃣
این روزا دلگیره انگار آسمون و غم گرفته
این چه حالیه که قلب عالم و آدم گرفته
آسمونا تیره و تاره
چشم فلک داره میباره
بیقراره منبر کوفه
آخه دیگه علی نداره
بعد از این غم تو دلها،خوشی جایی نداره
دیگه بعد از علی این دنیا آقایی نداره
❤️یا امام المتقین،یا امیرالمومنین
بند2⃣
اف به دنیا که یه روزم قدر حیدر رو ندونست
قدر دریای کرم،نفس پیمبر رو ندونست
غریبه ای که آشنا بود
پشت و پناه بی کسا بود
بااینکه نفرینش میکردن
همیشه رولبش دعا بود
پیرمرد خرابه،هم نوایی نداره
دیگه بعد از علی این دنیا آقایی نداره
❤️یا امام المتقین،یا امیرالمومنین
بند3⃣
آه از این دنیا که معنی ولایت رو نفهمید
ارزش دلسوزیه بابای امت رو نفهمید
غصه ی مردم به دلش بود
خوبی توی آب و گلش بود
آقایی که تا دم آخر
حتی به فکر قاتلش بود
مسجد کوفه شوق،ربنایی نداره
دیگه بعد از علی این دنیا آقایی نداره
❤️یا امام المتقین،یا امیرالمومنین
شعر و سبک:محمدجواد ابوتراب زاده
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#شب_سوم__مولا
#شب_بیست_و_سوم_ماه_مبارک_رمضان
تورفتی از برما ای تمام دلخوشیم
سه شب رسیده زداغ غمت تومیکشیم
پدر زلطف تو دلخوش به زندگی بودم
بههرطرف که روم عاشقانه میکِشیم
بیابه خانه ببین بی تو درهمم بابا
ببین نگرتو دگرقامت خمم بابا
هنوز زخم غم مادرم به دل باشد
هنوزمن زغم کوچه درهمم بابا
سه شب شده که تو رفتی عزیز دل ز برم
من از ضمیر دل خون گرفته باخبرم
بیاد دست تووآن نوازشت هستم
سه شب رسیده و اکنون ببین شکسته پرم
مثال سوره مریم به غصه دمسازم
به هرمصیبت وغمهای کربلا سازم
غریب و بیکس و تنها دراین دیارم من
به بوریا به کفن یا به بوسه پردازم
تورفتی ودم رفتن به لب حسین داری
خوشابه حال توبابا که نورعین داری
کناره مادر پهلو شکسته میمانی
به کربلا توامیدی به عالمین داری
چه گفتهای به من هر جا نگاه عباس است
به هر نفس دل پرغصه آه عباس است
چه گفتهای که ابوالفضل دست و پا گم کرد
ولی بدان که حسین در پناه عباس است
حواس اوهمه جا بوده سوی معجر من
خوشم که دست نوازش نهاده بر سر من
نگاه لطف برادر همیشه سوی من است
ادب نگر که نگفته به من که خواهر من؟
اصالت ادبش محترم شمرده مرا
به احترام کلام پدر برده مرا
به غصه و غم اگرمبتلا شوم مردهست
به سینه از در دوستی تافشرده مرا
تویی تو پشت و پناهم برادرم عباس
تویی تو در همه جا یار ویاورم عباس
تمام عمر مطیع امام خود بودی
توخالق ادبی وتو باورم عباس
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔷 السَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ.. 🔷
شب قدر سرنوشتم ، می بینی دلشوره دارم
نکنه تموم شه امشب، رو زمین بمونه بارم
نکنه که بین خوبا ، دست من خالی بمونه
واسه من دوباره تنها ، بی پرو بالی بمونه
قلم تقدیرم امشب ، توی دستای تو آقاس
تیر آخرم همیشه ، قسم حضرت زهراس
نکنه تو تقدیر من ، کم بشه رزق عبادت
هرچی که نوشتی خیره ، ولی آخرش شهادت
نکنه برا زیارت ، ازقلم بیفتم آقا
اربعین ، کربلا حتما ، نگی که نگفتم آقا
نکنه محرم امسال ، زیر خاک خوابیده باشم
بنویس قربون دستت، نوکر تو روضه ها شم
خلاصه هرچی صلاحه، هرچی تو بگی روچشمام
تو اجازه دادی گفتم ، خط به خط از آرزوهام
میدونم چقد تو خوبی ، میدونم که پست و خوارم
درخونه ی خدا و ، شما واسطه میارم
واسطه میارم اونکه ، صبر عالمو ربوده
بسکه مشت و سیلی خورده، سرتاپاش همه کبوده
بارقیه اومدم تا ، تو نگام کنی دوباره
گوش بده به درد دلهام، توروحق گوش پاره
میخونم یه روضه حالا، میخونم با آه و ناله
دل شب سرو آوردن ، واسه دختر سه ساله...
حسین رحمانی
#مناجاتـفراقـامامـزمان علیه السلام
#مناجات_با_امام_زمان_در_ماه_رمضان
#شب_قدر
#شب_بیست_و_سوم
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#شب_سوم__مولا
#شب_بیست_و_سوم_ماه_مبارک_رمضان
سه شب زداغ علی روی لب پدر شده است
دودیده ی حسنین غرق درگهر شده است
سه شب شده که علی در میان مردم نیست
نثار خرمن هرسینه ای شرر شده است
سه شب شده که زداغ علی نوابرپاست
به چشم های حسین وحسن نظر شده است
شکست بال و پرکودکان کوفه زغم
چنان چو مرغ، سر خود به زير پر شده است
همان خرابه که شب ها گذر گه او بود
بدون سفرۀ خرما و نان گذر شده است
ببربه پير جذامي سلام بابا را
بگوز مرگ من او را که بیخبر شده است
🔸شاعر:
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
____________
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
عالم و آدم کند گریه برای علی
حیف که در خاک رفت قد رسای علی
نخل بوَد منتظر چاه بوَد بیقرار
حیف که خاموش شد صوت دعای علی
گریه کند صبح و شام اشک فشانَد مدام
تا که عدالت زند بوسه به پای علی
زندگی بیعلی سختتر از مردن است
کاش که ما میشدیم کشته به جای علی
دامن محراب خون گشته بر او قتلگاه
مسجد کوفه شده کرب و بلای علی
تیغ به دشمن دهد، بذل به قاتل کند
گر ببرد کودکی شیر برای علی
مسجدیان یکطرف جمله گشایید صف
تا که یتیمان نهند سر به سرای علی
پیر فقیری زند بر سر و بر سینهاش
طفل یتیمی شده نوحه سرای علی
بذل و عنایت ببین لطف و کرامت ببین
قسمت قاتل شده سهم غذای علی
میدمد از سنگها ناله ی «یا سیدی»
میچکد از نخلها اشک عزای علی
ثروت هر کس همان مال و منالش بوَد
هستی «میثم» بوَد مهر و ولای علی
سازگار
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
اشعاربعدازشهادت حضرت علی علیه السلام ـ استادسازگار
ادا کردنـد هنگـام عبــادت حـق مـولا را
ز خـونش آبـرو دادنـد بیـت حـقتعالی را
از آن فزت برب الکعبه گفت و چشم خود را بست
که بعد از فاطمه زندان خود میدید دنیا را
میـان دوستـان هـم انفـرادی بود زندانش
چو شمع انجمن کشتنـد آن تنهای تنها را
ز جبریل امین برخواست این فریاد بر گردون
الا یا اهـل عالـم تسلیت، کشتند مـولا را
علی بیهوش در محراب خون افتاده بود اما
به زخم خویش حس میکرد اشک چشم زهرا را
دوباره از درون زخم او فـواره مـیزد خون
ز رویش هرچه یاران پاک میکردند خونها را
الهی تا قیـامت خـون بگرید چشم زیبایی
که از خون لالهگون کردند آن رخسار زیبا را
حسن جان! فرق مولا را بپوشان پاسداری کن
کـه چشـم دختـر زهـرا نبینـد زخم بابا را
سلام سجـده تـا صبح جزا تقدیم مظلومی
که بخشید آبرو با خون خود شبهای احیا را
گنه کردی مشو مأیوس از عفو خدا «میثم!»
علی با چهرۀ خونین شفاعت میکند ما را
***
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
اشعاربعدازشهادت حضرت علی علیه السلام ـ استادسازگار
وجودم نخل از غم بارور بود
تمام حاصلم خون جگر بود
ز هر شاخه هزاران میوه دادم
همانا پاسخم نیش تبر بود
دلم از طفل بر پستان مادر
به دیدار اجل مشتاق تر بود
اگر چه شاخه هایم را شکستند
به هر شاخه هزارانم ثمر بود
چه باک از تیغ زهرآلود دشمن
علی یک عمر در کام خطر بود
هزاران زخم در دل داشتم من
که بس کاری تر از این زخم سر بود
به جان فاطمه آن که مرا کشت
نه تیغ ابن ملجم، میخ در بود
هزاران استخوان بودم گلوگیر
هزاران نیش خارم در بصر بود
به هر آهم هزاران زخم فریاد
به هر زخمم هزاران نیشتر بود
تو ای قاتل مرا کشتی نگفتی
علی یک عمر غمخوار بشر بود
زدی شمشیر بر فرق امامی
که حتی مهربان تر از پدر بود
به اشک و خون دل بنویس “میثم”
علی از فاطمه مظلوم تر بود
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
جای مناجات سحرهای تو خالی
محراب تنها مانده و جای تو خالی
امشب برای گریه کردن بر مزارت
ای مرد تنها جای زهرای تو خالی
امشب میان سفرهء ایتام کوفه
خالیست جای نان و خرمای تو خالی
حتی میان چاه بی همراه کوفه
جای طنین درد دلهای تو خالی
امشب سحر با یاد مادر بعد سی سال
بر قلب من جای تسلای تو خالی
گیرم که امشب را به نحوی صبر کردم
در پیش زینب جای فردای تو خالی
امشب خلاصه هر کجای کوفه گشتیم
دیدیم کوفه جای مولای تو خالی
او رفت و بعدش یاد او ماند و دل ما
بغض گلوگیر علی شد حاصل ما
کوفه زمین را بر سرم آوار کردی
شام مرا چون شام حیدر تار کردی
او هر چه خوبی کرد در حق تو اما
تو در عوض ظلم و جفا بسیار کردی
او حق ایتام تو را پرداخت اما
حق علی را خوردی و انکار کردی
در ظلم بی حد ، دیدهء عالم ندیده
کاری که تو با حیدر کرار کردی
اما علی ممنون شد از تو چون که با مرگ
او را جدا از غصهء مسمار کردی
او را به پاس لطفهای بی شمارش
با فرق خونین میهمان یار کردی
دفن شبانه عادت این خانواده است
کوفه تو هم تاریخ را تکرار کردی
شد بدرقه از سوی فرزندان یکایک
تابوت حیدر رفت بر دوش ملائک
شبهای دوری از علی دور و دراز است
سهم دل زینب فقط سوز و گداز است
آن کیسه ، سهم الارث مولانا حسن شد
بعد از شهادت هم علی مسکین نواز است
باشد بلند آوای مظلومیت او
این نخلهای کوفه تا در احتزاز است
جا دارد از غصه همه عالم بمیرند
گفتند حیدر هم مگر اهل نماز است
آن ظلم هایی که به زهرا و علی شد
پرونده اش تا روز محشر باز باز است
از بس به گوش چاه کوفه روضه خوانده
هر روز، کار چاه کوفه سوز و ساز است
مولای ما با خود به زیر خاک ها برد
آن سینۀ تنگی که مالامال راز است
درد دل آل علی درمان ندارد
رنج و غم این خاندان پایان ندارد
مهدی مقیمی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
****
اشعاربعدازشهادت حضرت علی علیه السلام ـ رحمان نوازنی
سکوت می وزد و بادها پریشانند
و در به در همه در کوچه های بارانند
شب است و تشنگی نخل ها نمی خوابند
یتیم های خدا هم گرسنه ی نانند
قنوت نافله ها هم ز درد می سوزند
به یاد مسجد و محراب نوحه می خوانند
هزار آدم آواره ی پشیمان گرد
دوباره منتظر سوره های انسانند
تمام کوفه پر از ردّ اشک های علیست
و چاه ها که پر از ناله های پنهانند
شکست فرق نماز خدا به شمشیری
به من نگو که دگر کوفیان مسلمانند!
هنوز خون سرش روی فرق محراب است
و جمع قبله نشینان هنوز گریانند
هنوز کوفه و شهر مدینه می گریند
و بین یک در و دیوار روضه میخوانند
*
اشعاربعدازشهادت حضرت علی علیه السلام ـ محمد حسین رحیمیان
دیگر برایم دلخوشی معنا ندارد
وقتی تو را بابای من دنیا ندارد
رفتی ؛یتیم بی قرار شهر کوفه …
…حس کرد تازه طفلکی بابا ندارد
رفتی برای زینب تو خستگی ماند
دیگر پرستارت به پیکر نا ندارد
خونت نوشته گوشه محراب مسجد
این کوه طور عاشقی موسی ندارد
دنیا پدر جان تا خود روز قیامت
مانند تو گریه کن زهرا ندارد
رفتی و از این شهر بردی مهربانی
کوفه برای ماندن ما جا ندارد
رفتی خیال دشمن تو گشت راحت
در سر به غیر از فکر عاشورا ندارد
فکری به حال روزگار دخترت کند
در روزهایی که حرم سقا ندارد
*
اشعاربعدازشهادت حضرت علی علیه السلام ـ یاسرحوتی
چیزی شبیه رایحه ای می وزید ورفت
شبها به شانه نان و رطب می کشید و رفت
افسوس قدر و منزلتش را نداشتند
تا در جوار کوثر خود آرمید و رفت
زهرا همان علی و علی نیز فاطمه است
شکر خدا فراق به پایان رسید و رفت
مردی که شاهد صدمات مدینه بود
یک روز مرد … و در سحری شد شهید و رفت
گرچه کنار بسترش از مردها پر است
اما دریغ محسن خود را ندید و رفت
*
اشعاربعدازشهادت حضرت علی علیه السلام ـ رحمان نوازی
سکوت می وزد و کوفه ها پریشانند
ستاره های حرم بیقرار و گریانند
هزار آدم آواره ی پشیمان گرد
دوباره منتظر سوره های انسانند
قنوت نافله ها هم ز درد می سوزند
به یاد منبر و محراب روضه می خوانند
ندیده بود کسی بی کسی از این بدتر
از اینکه تا به قیامت یتیم می مانند
تمام کوفه پر از ردِّ اشک های علیست
و چاه ها که پر از ناله های پنهانند
شکست فرق نماز خدا به شمشیری
به من نگو که دگر کوفیان مسلمانند
اشعاربعدازشهادت حضرت علی علیه السلام ـ استادسازگار
ادا کردنـد هنگـام عبــادت حـق مـولا را
ز خـونش آبـرو دادنـد بیـت حـقتعالی را
از آن فزت برب الکعبه گفت و چشم خود را بست
که بعد از فاطمه زندان خود میدید دنیا را
میـان دوستـان هـم انفـرادی بود زندانش
چو شمع انجمن کشتنـد آن تنهای تنها را
ز جبریل امین برخواست این فریاد بر گردون
الا یا اهـل عالـم تسلیت، کشتند مـولا را
علی بیهوش در محراب خون افتاده بود اما
به زخم خویش حس میکرد اشک چشم زهرا را
دوباره از درون زخم او فـواره مـیزد خون
ز رویش هرچه یاران پاک میکردند خونها را
الهی تا قیـامت خـون بگرید چشم زیبایی
که از خون لالهگون کردند آن رخسار زیبا را
حسن جان! فرق مولا را بپوشان پاسداری کن
کـه چشـم دختـر زهـرا نبینـد زخم بابا را
سلام سجـده تـا صبح جزا تقدیم مظلومی
که بخشید آبرو با خون خود شبهای احیا را
گنه کردی مشو مأیوس از عفو خدا «میثم!»
علی با چهرۀ خونین شفاعت میکند ما را
*
اشعاربعدازشهادت حضرت علی علیه السلام ـ استادسازگار
مسجد، خموش و شهر پر از اشک بیصداست
ای چاه خون گرفته کوفه علی کجاست؟
ای نخلها که سر به گریبان کشیدهاید
امشب شب غریبی و تنهایی شماست
دلها تمام، خیمه آتش گرفتهاند
صحرای کوفه شام غریبان کربلاست
امشب علی به باغ جنان پیش فاطمه است
اما دل شکسته او در خرابههاست
سجاده بیامام و زمین لالهگون ز خون
مسجد غریب مانده و محراب، بیدعاست
باید گلاب ریخت پس از دفن، روی قبر
امشب گلاب قبر علی اشک مجتباست
تو از برای خلق جهان سوختی علی!
اما هزار حیف که دنیا تو را نخواست
ای چاه کوفه اشک علی را چه میکنی
دانی چقدر قیمت این در پربهاست؟
باید به گریه گفت: علی حامی بشر
باید به خون نوشت: علی کشته خداست
هر لحظـه در عزای علی تا قیام حشر
«میثم» هزار بار اگر جان دهد رواست
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم