بسم الله الرحمن الرحیم🔴#سبک_ویژه🔵
#شور 📌 #شور_احساسی #شور_امام_حسین
#سبک_جدید #شب_جمعه #دلبستم_به_روضه_های
به قلم #مهدی_طاهرزاده
💙بند اول🌼💜
دلبستم به روضه های
اربابم برا دوای
دلتنگیم توی شبای بیقراری
امید دلای خسته
میبینی دلم شکسته
یک لحظه ازم نگاتو بر نداری
اشک چشمام
شبیه بارونه همیشه دیوونه همینه حالش
دیدی نوکر
گرفته دلشوره حالش چه ناجوره برس به دادش
رفیق بی پناهیام
یکاری کن حرم بیام
حرم دوای دردمِ
ازت فقط تو رو میخوام
تموم زندگیم حسین دلیل بندگیم حسین
💙بند دوم🌼🌼💜
حاله نوکره بیچاره
روی موج غم سواره
بخشیدیم تو باز دوباره دیدی تنهام
قبلا که دوره کردم
فهمیدم موقع دردم
آخرش نگام میفتاد باز به آقام
اینقدر خوبی
که من رو راه دادی بهم پناه دادی تو بی کسی هام
من هم میگم
وقتی زمین گیرم پیش حسین میرم دوای دردام
از اولم به زیر دین
برا پناه عالمین
خلاصه حرفمو بگم
تموم زندگیم حسین
تموم زندگیم حسین دلیل بندگیم حسین
💙بند سوم🌼🌼🌼💜
من میشم باهات شکفته
عشقت در دلم نهفته
سایت از سرم نیفته ای عزیزم
من کل شبانه روزم
دارم واسه تو میسوزم
مقتل که میفته یادم اشک میریزم
مقتل میگه
گلوت پر از خونه نفس نمیمونه میونه سینه
زینب میگه
تنه تو نیزاره سنان که میزاره تیغ و با کینه
فدای خشکیه لبات
همیشه مستدام عزات
تو آرزوی قلبمی
تموم زندگیم فدات
تموم زندگیم حسین دلیل بندگیم حسین
شعر و سبک های مهدی طاهرزاده
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
4_5965268940564210330.mp3
2.42M
#محرم_۱۴۰۱
#زمینه_حضرت_رقیه_س
🏴بند اول:
این روزا حال دخترت گفتن نداره
شب ها روی خاک خرابه سر میذاره
از بس دویدم توی صحرا نا ندارم
سهمم کتک میشه تا اسمت رو میارم
هم معجرم سوخت
هم پیکرم سوخت
بابا تو آتیش، موی سرم سوخت
سوختم، تا که زجر اومد پیشم بابا
با اشک، میزدم همش تو رو صدا
دائم، کتکم میزد آخه چرا؟؟!
بابا، (دل تنگ تو هستم۳)
🏴بند دوم:
بابا کجا بودی چه قد دیر اومدی تو
حالا که اینجوری شدم پیر اومدی تو
انقد بهم سیلی زدن ابروم شکسته
من هم شبیه مادرت پهلوم شکسته
قدم خمیده
موهام سفیده
بابا رقیت، دیگه بریده
بابا، از رو ناقه افتادم زمین
بابا، دندونه شکسته مو ببین
بابا، شده غصه با دلم عجین
بابا، (دل تنگ تو هستم۳)
🏴بند سوم:
از روزی که رفتی سفر حالم خرابه
بابا بیا من رو ببر از این خرابه
دیگه نمیخوام توی این دنیا بمونم
درد سرم، زخمه تنم، بُرده امونم
ای مهربونم
آروم جونم
ببخش گرفته، لکنت زبونم
از تو، میخوام با همین چشای تَر
بابا، نری تنهایی بازم سفر
میری، تو رو به خدا منم ببر
بابا، (دل تنگ تو هستم۳)
شعر: #محمد_حسین_لطفی
#یاحسین(طاها تحقیقی)
#سید_مرتضی_پیرانیان
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
4_5780504756069865271.mp3
3.27M
هدیه به حضرت زهرا صلوات
واحد یا زمینه و شور محرم
🤎🖤🍃🥀🖤🤎
باز محرم شد
باز دلم غرق عزاو سوزو ماتم شد
باز محرم شد
باز چشام از داغه تو پر اشک و پر نم شد
شور عشقه تو
شیرینه خیلی به دلها می شینه ارباب
تو قیامت هم
گریه واسم تنها برگ زرینه. ارباب
هر چی می خواهی بگیر
از من اما سوز و آهم. و نگیر
گریه این تنها سلاحم رو نگیر
ای پناهه من پناهم. رو نگیر
ارباب حسین
روزیه من کن بازم
تا بشینم توی بزم ماتمت
تا بپوشم رخت مشکیه غمت
تا بشم زنده دوباره از دمت
ارباب حسین
تو رگای ما
باز دوباره خون غیرت داره می جوشه
کوچه های ما
از غمت داره دوباره مشکی می پوشه.
خونه های ما
باز داره می شه مُهَیّای عزای تو
ارزومونه
اربعین باشیم تو راهه کربلای تو.
اذن پیرهن مشکی مو
می گیرم از مادر تو فاطمه
واسه زخمام تنها گریه مَرحمه
چشمام از داغه غمه تو پر نمه.
ارباب حسین
منتظر هستم یه سال
برسه ماهه عزای تو حسین
بشینم تو روضه های تو حسین
شاملم شه تا دعای تو حسین
ارباب حسین
باز پیرهن مشکی
باز دوباره اشک و آه و ناله هق هق
باز پیرهن مشکی
کاش بشه میون روضه هات کنم من دق
از غم دوریت
نوکر تون خیلی بد حاله تو میدونی
از غم دوریت
شده کار من همه اش ناله تو میدونی
یا حسین ارباب من
نیم نگاه تو بسه ای دلبرم
آرزومه جون بدم کنج حرم
وقتی میذارم روی شش گوش سَرَم
مولای من
یا حسین ارباب من
من گدا و هستی تو شاه کَرَم
جز در خونه ات کجا دارم برم
برندار دستت رو از روی سرم مولای من
آقام آقام یا حسین
#شاعران👇
#رضا_نصابی🌹
#سعید_توانا🌹
بسم رب الفاطمه
بسم رب الفاطمه آغاز کردم گریه را
از گلوی بغض هایم باز کردم گریه را
مثل یک مادر که فرزندش زدستش می رود
اقتدا کردم به او ابراز کردم گریه را
این سیاهی های هیئت چادر خاکی او است
با غم پنهانی اش همراز کردم گریه را
تا که از ذکر غریب مادر افتادم ز پا
با نگاه او پر پرواز کردم گریه را
سایه ای را بر سرم حس می کنم در روضه ها
در پناه فاطمه آغاز کردم گریه را
گفته اند , اذن دخول ماه غم یا فاطمه است
روزی اشک محرم های ما با فاطمه است
شال غم بر روی دوشم پیرهن مشکی به تن
آرزو دارم شود این جامه بر جسمم کفن
محتشم دم می دهد باز این چه شور و ماتم است
گویی آویزان شده از عرش کهنه پیرهن
تا که از خانه به قصد روضه بیرون می زنم
حیدر کرار می آید به استقبال من
فاطمه پایین مجلس مینشیند پیش در
می نشاند صدر مجلس گریه کن ها را حسن
خواهرش هم روضه می خواند برادر کاش کاش
وقت بوسه از گلو میرفت جانم از بدن
بوسه ای کردم گلویت را نبرد تیغ ها
غافل از اینکه تو آخر می شوی ذبح از قفا
موسی علیمرادی
#اشعار_ماه_محرم #اشعار_هیات #حسینیه_شعر #شعر_جانسوز_محرم #شعر_جدید_روضه
رزق عزا
باز هم رزق عزا را برسان ایمادر
شد محرم غم ما را برسان ایمادر
قابلیت بده، بر چشم گناهآلوده
اشک بر خونخدا را برسان ایمادر
دردما سینهزنان دوری از بزمعزاست
به عزادار دوا را برسان ایمادر
ای که در چای حسینیه شفا میریزی
دفع شر کرونا را برسان ایمادر
شباول وسطحلقه تو مظلوم بکش
آتش و سوز و نوا را برسان ایمادر
بوی پیراهنخونین حسینت آمد
پیرهن مشکی ما را برسان ایمادر
گریهکنهای حسینت همه حاجتمندند
اربعین، کرببلا را برسان ایمادر
وسط روضه که حرف از عطش مسلم شد
نالهی واپسرا را برسان ایمادر
امیر عظیمی
#اشعار_ماه_محرم
#امیر_عظیمی #حسینیه_شعر #شعر_جانسوز_محرم
ماه روضه
چگونه شکر بگویم که زنده ماندم من
به ماه روضه تو خویش را رساندم من
چگونه شکر بگویم اجل امانم داد
که باز چشم تر من به بیرقت افتاد
چه قدر شور دلم زد به ماه غم نرسم
به زیرسایه این بیرق و علم نرسم
به شوق این دهه ی شور وماتمت آقا
تمام سال شمردم همه نفس ها را
چگونه شکر بگویم که باز گریانم
شبیه زلف پریشان تو پریشانم
تمام ترس من این بود با دلی حیران
شب رقیه نباشم میان گریه کنان
امان دهید خودم بین روضه میمیرم
شب ششم جگرم را به دست میگیرم
برای روضه هفتم چه نذرها کردم
که لای لای بخوانم به دور اوگردم
سپرده ام به دو دستم کند گریبان چاک
برای آن همه اکبر که اوفتاده به خاک
میان روضه سقا که جان به لب آید
شبیه دخترکان تو لطمه خواهم زد
به چشم گفته ام از اشک پر کند مشکی
مگر ز شرم نریزد دگر عمو اشکی
شب دهم نفسم را دگر نمی خواهم
برای شام عزایت سحر نمیخواهم
تمام حاجتم این است تا که ظهر دهم
جنازه ام برود روی دوش این مردم
همان زمان که سماوات بر زمین افتاد
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
میان خیل شغالان فتاد چون شیری
یکی به نیزه زد و دیگری به شمشیری
همه زدندو سپس شمر آمد و خنجر
نشست روی ورق های مصحف پرپر
برید سر زتنت با دوازده ضربه
جداشد اخر سرعرش از تن کعبه
موسی علیمرادی
#اشعار_ماه_محرم #اشعار_هیات #حسینیه_شعر #شعر_جانسوز_محرم #شعر_جدید_روضه
مولای من
محرمی که نباشی در آن محرم نیست
بدون تو ضربان زمین منظم نیست
چقدر ساده گرفتیم بی تو بودن را
هزار سال بدون تو زندگی...کم نیست
خودت بخواه که دست از گناه بردارم
که عهدهای منِ روسیاه محکم نیست
هزار بار خودت را به ما نشان دادی
ولی چه فایده...چشمان ما که محرم نیست
خودم به چشم خودم دیده ام که در روضه
حلاوتی ست که در هیچ جای عالم نیست
حوائجم همه در بین روضه یادم رفت
غمت چه کرده...غم روزگار یادم نیست
بیا و روضه ی گودال را بخوان آقا
محرمی که نباشی در آن محرم نیست
احسان نرگسی
#احسان_نرگسی #اشعار_ماه_محرم #اشعار_محرم_1401
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
دور از تو آشوبه
هر روز من دور از تو آشوبه
هر روزِ من بی تو پر از درده
کاری بکن که پای لرزونم
به سمت خونه ی تو برگرده
با این که می دونم بدم آقا
ردم نکن، نکن ردم آقا
من زیرِ پرچمِ عزای تو
از بچگیم سینه زدم آقا
ای که امید ناامیدایی
ای که پناهِ بی پناهایی
رومو چرا از تو بپوشونم؟
ای که امام روسیاهایی
اون که نداره تو رو تو عالم
هیچوق(ت) سعادتمند نیست آقا
غیر از ضریح حضرتِ عباس
دستم به جایی بند نیست آقا
سربندمو، لباس مشکیمو
این پرچم سیاهو این شالو
من از دعای مادرت دارم
این رفت و آمدای هر سالو
برای این که نوکرت باشم
خوب می دونم که خیلی کم بودم
اما خدا شاهده این یک سال
هر لحظه دلتنگ حرم بودم
با چشمای خیس اومدم هیئت
که این روایت خیلی مشهوره؛
اشکی که توی روضه می باره
گناه آدما رو میشوره
با خنجر و شمشیر و سنگ و چوب
رو خاک دوره کردنت آقا
غریب گیرآوردنت آقا
غریب گیر آوردنت آقا
دیدی چجوری حقتو خوردن؟
با نیزه ها هجوم آوردن
حتی کفن نداری تو گودال
تو روز روشن سرتو بردن
شکر خدا که عاشقت هستم
شکر خدا که زندگیم وقف ِ
این در و دیوارای مشکی شد.
بهشت اینجاست زیر این سقفه.
میتراسادات دهقانی
#اشعار_ماه_محرم #اشعار_محرم_1401
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
جنت الحسین(ع)
از چشم گریه مانَد و از گریه عزتش
از جام باده مانَد و از باده لذتش
فرمود امام صادق ما روضه جنت است
دنیا جهنم است برو سمت جنتش
ما را حسین، بهر خودش انتخاب کرد
اینجا کسی نیامده الا به دعوتش
عرفان ناب چیست؟همین گریه بر حسین
صدسال فیض ریخته در نیم ساعتش!
تا زنده ای به هرنفسی یا حسین بگو
فردا میان قبر تو هستی و حسرتش
یک روز هم شبیه به حر میخرد مرا
بخشیده میشویم همه در نهایتش
انکس که کار کرد برای عزای او
حتی عبادت است دم استراحتش
صدبار قهر کردم و دنبالم آمده
ماندم دگر چکار کنم از خجالتش
خون حسین قاطی کرببلا شده
صد مرده زنده میشود از بوی تربتش
جان داشت و به خیمه او حمله ور شدند
فابک علی الحسین! شکستند حرمتش
سید پوریا هاشمی
#اشعار_ماه_محرم #اشعار_محرم_1401
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
فقط حسین
با رخصت از خدای تعالی!فقط حسین
ما گم نمیشویم هَدَینا فقط حسین
سر خم نمیکنیم به هر قبله دروغ
دل را نمیدهیم به هرجا!فقط حسین
بگذار هرکه خواست گدای کسی شود
مارا چه کار با دگران.ما فقط حسین!
صد مرده زنده میشود از ذکر یا حسین
گفته خود مسیح مسیحا فقط حسین
خیلی دعام کرده اگر نوکرش شدم
دارد هوای سینه زنش را فقط حسین
هرکس که خورده بر در بسته فقط حسن
هرکس دلش گرفته ز دنیا فقط حسین
ما با یکی خوشیم بقیه زیادی اند
ما با یکی خوشیم خدایا فقط حسین
سرمایه محبت زهراست دین من
سرمایه محبت زهرا فقط حسین
امسال جای ما وسط صحن خالی است
یک کربلا بده به گداها فقط!حسین..
از شهر شام تا برسد باز پیش تو
یک ذکر گفت گفت زینب کبری،فقط حسین
سید پوریا هاشمی
#اشعار_ماه_محرم #اشعار_محرم_1401 #سید_پوریا_هاشمی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
رزق عزا
باز هم رزق عزا را برسان ایمادر
شد محرم غم ما را برسان ایمادر
قابلیت بده، بر چشم گناهآلوده
اشک بر خونخدا را برسان ایمادر
دردما سینهزنان دوری از بزمعزاست
به عزادار دوا را برسان ایمادر
ای که در چای حسینیه شفا میریزی
دفع شر کرونا را برسان ایمادر
شباول وسطحلقه تو مظلوم بکش
آتش و سوز و نوا را برسان ایمادر
بوی پیراهنخونین حسینت آمد
پیرهن مشکی ما را برسان ایمادر
گریهکنهای حسینت همه حاجتمندند
اربعین، کرببلا را برسان ایمادر
وسط روضه که حرف از عطش مسلم شد
نالهی واپسرا را برسان ایمادر
امیر عظیمی
#اشعار_ماه_محرم
#امیر_عظیمی #حسینیه_شعر #شعر_جانسوز_محرم
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
بسم رب الفاطمه
بسم رب الفاطمه آغاز کردم گریه را
از گلوی بغض هایم باز کردم گریه را
مثل یک مادر که فرزندش زدستش می رود
اقتدا کردم به او ابراز کردم گریه را
این سیاهی های هیئت چادر خاکی او است
با غم پنهانی اش همراز کردم گریه را
تا که از ذکر غریب مادر افتادم ز پا
با نگاه او پر پرواز کردم گریه را
سایه ای را بر سرم حس می کنم در روضه ها
در پناه فاطمه آغاز کردم گریه را
گفته اند , اذن دخول ماه غم یا فاطمه است
روزی اشک محرم های ما با فاطمه است
شال غم بر روی دوشم پیرهن مشکی به تن
آرزو دارم شود این جامه بر جسمم کفن
محتشم دم می دهد باز این چه شور و ماتم است
گویی آویزان شده از عرش کهنه پیرهن
تا که از خانه به قصد روضه بیرون می زنم
حیدر کرار می آید به استقبال من
فاطمه پایین مجلس مینشیند پیش در
می نشاند صدر مجلس گریه کن ها را حسن
خواهرش هم روضه می خواند برادر کاش کاش
وقت بوسه از گلو میرفت جانم از بدن
بوسه ای کردم گلویت را نبرد تیغ ها
غافل از اینکه تو آخر می شوی ذبح از قفا
موسی علیمرادی
#اشعار_ماه_محرم #اشعار_هیات #حسینیه_شعر #شعر_جانسوز_محرم #شعر_جدید_روضه
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
آمده ماه محرم
آمده ماه محرم به گدا اذن بده
تا که هر شب بتوانیم صدایت بکنیم
زندگی بیغم تو مُردن تدریجی ماست
آفــریدند که ما گـــریه بــــرایت بکنیم
حسین ساکی
#اشعار_ماه_محرم #اشعار_هیات #حسین_ساکی #حسینیه_شعر #شعر_جانسوز_محرم
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
واحد با مضمون هیات و روضه امام حسین علیه السلام
جواب:
ارباب / ای عزیز فاطمه 3
حسین
بند اول :
فقط به عشق کربلا / به عشق شاه سر جدا / میام به هیات
رو دوش من یه پرچمه / به عشق شاه علقمه / میام به هیات
حالا که باز محرمه / برا رضای فاطمه / میام به هیات
نشد که کربلا برم / حالا به نیت حرم /میام به هیات
هیات / بهترین مدارسه
هیات / سید المجالسه
هیات / برا عاشقا بسه
حسین
بند دوم:
با قطره ای از اشک ما/ راضی میشه از ما خدا / میون روضه
هر حاجتی میشه روا / که مستجابه هر دعا / میون روضه
با کوله باری از گناه / آقا منو داده پناه / میون روضه
با گریه و با سوز و آه / میره دلم تو قتلگاه / میون روضه
روضه / بهترین دقایقه
روضه / جای هرکی عاشقه
روضه / میاد اونکه لایقه
حسین
بند سوم :
با رفقای سینه زن/ جاری میشه اشکای من / میون روضه
شد جایگاه من بهشت / آقا که اسمم رو نوشت/ میون روضه
این آب رو شد آبرو / با گریه میگیرم وضو/ میون روضه
من غرق در تاب و تبم / عجل فرج روی لبم / میون روضه
روضه/ تا قیامت دائره
روضه / اعظم شعائره
روضه / بی بی زهرا حاضره
حسین
#مرتضی_کربلایی
امام حسین و کربلا واحد
جواب:
در میان روضه ها
روی لب دارم دعا
قسمتم کن کربلا
یاحبیبی یاحسین
بند اول :
عشق کربلاتون آقا در میون سینمه
سالی یک دفعه زیارت از اصول دینمه
با هزار امید به سوی کربلا راهی میشم
تو حرم دیدار مهدی حسرت دیرینمه
پای ایوونه طلا
همنوا با زائرا
میگم ای مهدی بیا
یاحبیبی یاحسین
بند دوم:
یک قدم در راه تو از حج و عمره بهتره
چون مقام کربلا از کعبه هم بالاتره
منکر زیارت تو حتما اهل دوزخه
زائرت با قطره ی اشکی بهشتو میخره
تا قیامت شد به پا
میبری با خود مرا
در کنار انبیا
یاحبیبی یاحسین
بند سوم:
وا شده کامم به خاکت بیمه تربت شدم
با دعای مادر تو خادم هیات شدم
صورت و سینم کبوده از غم تو یاحسین
با همین نشونه ها نزد تو با قیمت شدم
به عجب داره صفا
نوکری تو موکبا
از نجف تا کربلا
یاحبیبی یاحسین
#مرتضی_کربلایی
واحد حضرت رقیه سلام الله علیها
من هم شبیه فاطمه / درد و غمم یه عالمه / اما فقط سه سالمه / باباحسین
بند اول:
رفتی و بعد از تو بابا / سر روی خاکا میذارم
من که تنها تو خرابم / تو نمی آیی کنارم
غصه های دخترت رو / میدونی یکی دوتا نیست
طاقت سیلی رو دارم / تاب دوریتو ندارم
روی تنم دارم نشون
قدم شده خیلی کمون
امشب بیا پیشم بمون /باباحسین
بند دوم:
رفتی و بعد از تو بابا
زندگی بر من حرومه
بعد ازین همه صبوری
دیدن تو آرزومه
کاش میشد یکبار دیگه
منرو تو بغل بگیری
خاطرات با تو بودن
لحظه لحظه روبرومه
من لاله ای زهرایی ام
پژمرده از تنهایی ام
من دخترم ، بابایی ام
باباحسین
بند سوم:
کی میای پیشم بابا جون
تا تموم شه غربت من
وقتی که بیای میبینی
گشته نیلی صورت من
رفتی و با دست بسته
منرو بردن به اسیری
توی کوچه توی بازار
شد شکسته حرمت من
بستن منو با سلسله
خیلی برات دارم گله
از دست زجر و حرمله
باباحسین
بند چهارم:
امشب اومدی خرابه
اشک چشم من روونه
روی زیبای تو بابا
مثل قلبم پر زخونه
بابا موهای سرتو
رنگ خاکستر گرفته
زخمای روی لب تو
جای چوب خیزرونه
بمیرم من برای تو
کی بریده رگای تو
شکسته دندونای تو
باباحسین
#مرتضی_کربلایی