✅ مناجات با امام زمان ارواحنا فداه در شب جمعه
🔻سعید نسیمی
خدا کند که دمی غافل از شما نشوم
تمام عمر ز دامانتان جدا نشوم
به حال خویش رهایم نکن که من بی تو
ز دام غفلت و نفس و گنه رها نشوم
عجب بلای عظیمیست غیبتت آقا
که راحت از گنه تنزل البلا نشوم
بگیر دست مرا و خودت دعایم کن
اسیر معصیت تحبس الدعا نشوم
طبیب عشق دلم از گناه بیمار است
تو گر نظر نکنی درد من دوا نشوم
دوباره شد شب جمعه گدایتان آمد
بدون اذن تو من وارد عزا نشوم
به حق فاطمه برگرد یا اباصالح
که بیشتر به فراق تو مبتلا نشوم
مرا ببر به حرم همرهت که می ترسم
دگر بمیرم و راهی کربلا نشوم
امید ماست فقط گریه بر عزای حسین
قبول جز با این اشک روضه ها نشوم
#امام_زمان علیه السلام
#سعید_نسیمی
#محرم_1401
﷽
#مناجات_محرمی_امام_زمان_عج
#شهادت_حضرت_علی_اصغر_ع
غمِ دوری و فراق تو عذابم کرده
معصیت عاقبت کار، خرابم کرده
قطره ای اشک، به گلدان دو چشمم برسان
دیدهء خشک، بیابان و سرابم کرده
شُبهه، در سفره ام آمد که ز تو سیر شدم
وای بر من! که همین داغ، کبابم کرده
نکند از سگِ بازار نجف خسته شدی
نکند حیدر کرار، عقابم کرده
به تنفس دم ایوان طلا محتاجم
به خدا هرچه طبیب است جوابم کرده
آنقدر پشتِ درِ بسته نشاندند مرا...
مادرت نوکر دربار خطابم کرده
پای دیگِ غم تو جوش حرم را زده ام
غوره ام! مستی شش گوشه شرابم کرده
به حسابم برس اما برسانم به حسین
تا بدانم که مرا باز حسابم کرده
گره ام را بده در دست علی اصغر او
آنکه با اشک خودش رود پر آبم کرده
غنچهء خشک، تلنگر بخورد می ریزد
حنجر پارهء او، آه مُذابم کرده
آب که بود، چرا تیر به خوردش دادند
حرمله، سوختهء طفل ربابم کرده
رضا دین پرور
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
نوحه شهادت علی اصغر
ای علی اصغر، شش ماهه دلبر
بروی دستم، زدی تو پرپر
سیراب از خون گلو گشتی علی جان
بر پدر خود آبرو گشتی علی جان
جانم علی جانم علی جانم علی جان2
_________________
تیر سه شعبه، آمد بسویت
بریده آن تیر، کل گلویت
دیدار ما افتاد بابا در قیامت
لعن خدا بر حرمله آن بی مروت
جانم علی....
________________
جانم بسوزد، بهر تو بابا
تو تشنه بودی، رفتی زدنیا
لبخند تو بابا شرر برجان من شد
حسن ختام لحظه ی پایان من شد
جانم علی..
__________________
مادر به خیمه، چشم انتظار است
بهر تو بابا، او بی قرار است
بابا بیفتاده گره حالا به کارم
ماندم چگونه رو بسوی خیمه آرم
جانم علی....
_________________
در پشت خیمه، غلاف شمشیر
یک قبر کوچک، این طفل بی شیر
ناگه صدا آمد زمادر گوش مولا
صبری نما بینم گل خود یابن زهرا
جانم علی...
شعر :اسماعیل تقوایی
نوحه شهادت حضرت علی اصغر
روی دستم، گشته پرپر اصغر شیرین زبانم
خنده اش در، آخرین دم، می زند آتش به جانم
آخرین سرباز بابا ای علی جان
کرده ای شرمنده اعدا ای علی جان
ای علی جان ای علی جان ای علی جان۲
__________________
کودک من، تشنه بود و، دشمنان آبش ندادند
با سه شعبه، داغ او را، بر دل بابا نهادند
این گلوی ناز واین تیرِچو شمشیر
با نظر بر حلق اصغر گشته ام پیر
ای علی جان....
_____________________--
کن قبولش، ای خدایا، آخرین قربانی ام را
می برم دیگر به پایان، کار گل افشانی را
آخرین گل کرده دنیا را معطر
می درخشد هر زمانی، همچو اختر
ای علی جان....
_______________________
مادر او، بین خیمه، مضطرب در انتظار است
زینب من در کنار خیمه ی او بیقرار است
رفته از دستم خدایا راه چاره
من چسازم با گلوی پاره پاره
ای علی جان...
شعر:اسماعیل تقوایینوحه شهادت حضرت علی اصغر
روی دستم، گشته پرپر اصغر شیرین زبانم
خنده اش در، آخرین دم، می زند آتش به جانم
آخرین سرباز بابا ای علی جان
کرده ای شرمنده اعدا ای علی جان
ای علی جان ای علی جان ای علی جان۲
__________________
کودک من، تشنه بود و، دشمنان آبش ندادند
با سه شعبه، داغ او را، بر دل بابا نهادند
این گلوی ناز واین تیرِچو شمشیر
با نظر بر حلق اصغر گشته ام پیر
ای علی جان....
_____________________--
کن قبولش، ای خدایا، آخرین قربانی ام را
می برم دیگر به پایان، کار گل افشانی را
آخرین گل کرده دنیا را معطر
می درخشد هر زمانی، همچو اختر
ای علی جان....
_______________________
مادر او، بین خیمه، مضطرب در انتظار است
زینب من در کنار خیمه ی او بیقرار است
رفته از دستم خدایا راه چاره
من چسازم با گلوی پاره پاره
ای علی جان...
شعر:اسماعیل تقوایی
زمزمه و....شب هفتم(حضرت علی اصغر)
میان گهواره،تشنه وبیتاب است
غنچه ی نشکفته به حسرت آب است
لبش ترک خورده،اصغر بی شیرم
پریده رنگ او،شبیه مهتاب است
وای علی اصغر،وای علی اصغر،وای علی اصغر،وای علی اصغر۲
___________________
عموی او رفته،همره مشک آب
دل علی آرام،رفته کمی درخواب
علقمه نزدیک است،چرا نیامد او
اصغر معصومم،دگر نخواهد آب
وای علی اصغر....
______________________
زبیکسی خود،حرفی مزن بابا
مرده مگر اصغر،که تو شدی تنها
مرا ببر میدان،شش ماه سربازم
راه سعادت را،بروی من بگشا
وای علی اصغر...
______________________
سپیدی زیر،گلوی او را دید
حرمله با تیرش،گل حسین را چید
دلخوشی بابا،این گل شش ماهه
پرپر شد اما بر،روی پدر خندید
وای علی اصغر...
_____________________
رباب در خیمه،منتظر اصغر
حسین در میدان،درمانده ومضطر
خدا چسازم من،چسان روم خیمه
به مادرش گویم،گلش شده پرپر
وای علی اصغر
شعر؛اسماعیل تقوایی
نوحه سنتی حضرت علی اصغر
آماده ام آماده ی جهادم۲
در راه تو سر را به کف نهادم۲
بابا ببر میدان سرباز شش ماهه۲
بابای مظلومم بابای مظلومم۲
___________
هل من معینت را که من شنیدم
از بین گهواره برون پریدم
بابا مشو غمگین اصغر شود یارت۲
بابای مظلومم...
______________
ای حرمله تیر خودت کمان گیر
آماده ی رزمم مکن تو تاخیر
سرباز میدانم بر کف بود جانم
بابای مظلومم....
_______________
سیراب از خون گلوی خویشم
جانم شده بابا فدای کیشم
جان در رهت دادم مسرور ودلشادم
بابای مظلومم....
_________________
ای اصغرم رفتی و دل کبابم
از بهر تو شرمنده ی ربابم
رویی ندارم تا بر خیمه بر گردم
شش ماهه ی پرپر بابا علی اصغر
بابای مظلومم....
شعر:اسماعیل تقوایی