#زمینه_شور
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
#رنگی_به_رخ_نداری
🔘🔘🔘116🔘🔘🔘
بند1⃣
رنگی به رخ نداری
الهی مادر فدات
این قده گریه نکن
گرفت علی جوون صدات
.....
میدونم که تشنه ی آبی
تب داری و خیلی بی تابی
لالایی میخونم بخوابی(لالا لالایی)۲
محتضری نایی نداری
خدا کنه طاقت بیاری
داغ تو به دلم نذاری(لالا لالایی)٢
لالایی علی،لای لای علی
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
امیدم این بود عمو
میره وآب میاره
ولی برگشته بابا
با مشک پاره پاره
.....
تشنه ای آروم نمیگیری
من ندارم واسه تو شیری
داری از تشنگی میمیری (لالا لالایی)۲
پیش چشمای مثل دریام
داری جون میدی توی دستام
نوگل لب تشنه ی تنهام(لالا لالایی)۲
لالای علی , لای لای علی
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند3⃣
نداری راه چاره
داری میری تو میدون
مواظب خودت باش
فدات بشم مادرجون
.....
میری و من دلنگرونم
کاشکی برگردی بپوشونم
سفیدی گلوتو جونم. عزیزمادر۲
فدای خشکی لبات شم
میری زود برگردی فدات شم
نداری منتظر به رات شم عزیز مادر۲
لالایی علی لای لای علی
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند4⃣
کی آخه اینجوری پس
أمانتی رو میده؟
تورو برام آوردن
باگلوی دریده
.....
اونا که ترسو و پلیدن
سفیدی گلوتو دیدن
سرتو گوش تا گوش بریدن عزیز مادر۲
منو ازبند غم رها کن
اصغر من چشماتو وا کن
منو یکبار مادر صدا کن. عزیز مادر۲
لالایی علی،لای لای علی
💠💠💠1⃣1⃣6⃣💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
شعرای مشترک:
#سید_ناصراسماعیل_نسب
#سیدمرتضی_پیرانیان
✅ مناجات با امام زمان ارواحنا فداه در شب جمعه
🔻سعید نسیمی
خدا کند که دمی غافل از شما نشوم
تمام عمر ز دامانتان جدا نشوم
به حال خویش رهایم نکن که من بی تو
ز دام غفلت و نفس و گنه رها نشوم
عجب بلای عظیمیست غیبتت آقا
که راحت از گنه تنزل البلا نشوم
بگیر دست مرا و خودت دعایم کن
اسیر معصیت تحبس الدعا نشوم
طبیب عشق دلم از گناه بیمار است
تو گر نظر نکنی درد من دوا نشوم
دوباره شد شب جمعه گدایتان آمد
بدون اذن تو من وارد عزا نشوم
به حق فاطمه برگرد یا اباصالح
که بیشتر به فراق تو مبتلا نشوم
مرا ببر به حرم همرهت که می ترسم
دگر بمیرم و راهی کربلا نشوم
امید ماست فقط گریه بر عزای حسین
قبول جز با این اشک روضه ها نشوم
#امام_زمان علیه السلام
#سعید_نسیمی
#محرم_1401
﷽
#مناجات_محرمی_امام_زمان_عج
#شهادت_حضرت_علی_اصغر_ع
غمِ دوری و فراق تو عذابم کرده
معصیت عاقبت کار، خرابم کرده
قطره ای اشک، به گلدان دو چشمم برسان
دیدهء خشک، بیابان و سرابم کرده
شُبهه، در سفره ام آمد که ز تو سیر شدم
وای بر من! که همین داغ، کبابم کرده
نکند از سگِ بازار نجف خسته شدی
نکند حیدر کرار، عقابم کرده
به تنفس دم ایوان طلا محتاجم
به خدا هرچه طبیب است جوابم کرده
آنقدر پشتِ درِ بسته نشاندند مرا...
مادرت نوکر دربار خطابم کرده
پای دیگِ غم تو جوش حرم را زده ام
غوره ام! مستی شش گوشه شرابم کرده
به حسابم برس اما برسانم به حسین
تا بدانم که مرا باز حسابم کرده
گره ام را بده در دست علی اصغر او
آنکه با اشک خودش رود پر آبم کرده
غنچهء خشک، تلنگر بخورد می ریزد
حنجر پارهء او، آه مُذابم کرده
آب که بود، چرا تیر به خوردش دادند
حرمله، سوختهء طفل ربابم کرده
رضا دین پرور
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
نوحه شهادت علی اصغر
ای علی اصغر، شش ماهه دلبر
بروی دستم، زدی تو پرپر
سیراب از خون گلو گشتی علی جان
بر پدر خود آبرو گشتی علی جان
جانم علی جانم علی جانم علی جان2
_________________
تیر سه شعبه، آمد بسویت
بریده آن تیر، کل گلویت
دیدار ما افتاد بابا در قیامت
لعن خدا بر حرمله آن بی مروت
جانم علی....
________________
جانم بسوزد، بهر تو بابا
تو تشنه بودی، رفتی زدنیا
لبخند تو بابا شرر برجان من شد
حسن ختام لحظه ی پایان من شد
جانم علی..
__________________
مادر به خیمه، چشم انتظار است
بهر تو بابا، او بی قرار است
بابا بیفتاده گره حالا به کارم
ماندم چگونه رو بسوی خیمه آرم
جانم علی....
_________________
در پشت خیمه، غلاف شمشیر
یک قبر کوچک، این طفل بی شیر
ناگه صدا آمد زمادر گوش مولا
صبری نما بینم گل خود یابن زهرا
جانم علی...
شعر :اسماعیل تقوایی
نوحه شهادت حضرت علی اصغر
روی دستم، گشته پرپر اصغر شیرین زبانم
خنده اش در، آخرین دم، می زند آتش به جانم
آخرین سرباز بابا ای علی جان
کرده ای شرمنده اعدا ای علی جان
ای علی جان ای علی جان ای علی جان۲
__________________
کودک من، تشنه بود و، دشمنان آبش ندادند
با سه شعبه، داغ او را، بر دل بابا نهادند
این گلوی ناز واین تیرِچو شمشیر
با نظر بر حلق اصغر گشته ام پیر
ای علی جان....
_____________________--
کن قبولش، ای خدایا، آخرین قربانی ام را
می برم دیگر به پایان، کار گل افشانی را
آخرین گل کرده دنیا را معطر
می درخشد هر زمانی، همچو اختر
ای علی جان....
_______________________
مادر او، بین خیمه، مضطرب در انتظار است
زینب من در کنار خیمه ی او بیقرار است
رفته از دستم خدایا راه چاره
من چسازم با گلوی پاره پاره
ای علی جان...
شعر:اسماعیل تقوایینوحه شهادت حضرت علی اصغر
روی دستم، گشته پرپر اصغر شیرین زبانم
خنده اش در، آخرین دم، می زند آتش به جانم
آخرین سرباز بابا ای علی جان
کرده ای شرمنده اعدا ای علی جان
ای علی جان ای علی جان ای علی جان۲
__________________
کودک من، تشنه بود و، دشمنان آبش ندادند
با سه شعبه، داغ او را، بر دل بابا نهادند
این گلوی ناز واین تیرِچو شمشیر
با نظر بر حلق اصغر گشته ام پیر
ای علی جان....
_____________________--
کن قبولش، ای خدایا، آخرین قربانی ام را
می برم دیگر به پایان، کار گل افشانی را
آخرین گل کرده دنیا را معطر
می درخشد هر زمانی، همچو اختر
ای علی جان....
_______________________
مادر او، بین خیمه، مضطرب در انتظار است
زینب من در کنار خیمه ی او بیقرار است
رفته از دستم خدایا راه چاره
من چسازم با گلوی پاره پاره
ای علی جان...
شعر:اسماعیل تقوایی
زمزمه و....شب هفتم(حضرت علی اصغر)
میان گهواره،تشنه وبیتاب است
غنچه ی نشکفته به حسرت آب است
لبش ترک خورده،اصغر بی شیرم
پریده رنگ او،شبیه مهتاب است
وای علی اصغر،وای علی اصغر،وای علی اصغر،وای علی اصغر۲
___________________
عموی او رفته،همره مشک آب
دل علی آرام،رفته کمی درخواب
علقمه نزدیک است،چرا نیامد او
اصغر معصومم،دگر نخواهد آب
وای علی اصغر....
______________________
زبیکسی خود،حرفی مزن بابا
مرده مگر اصغر،که تو شدی تنها
مرا ببر میدان،شش ماه سربازم
راه سعادت را،بروی من بگشا
وای علی اصغر...
______________________
سپیدی زیر،گلوی او را دید
حرمله با تیرش،گل حسین را چید
دلخوشی بابا،این گل شش ماهه
پرپر شد اما بر،روی پدر خندید
وای علی اصغر...
_____________________
رباب در خیمه،منتظر اصغر
حسین در میدان،درمانده ومضطر
خدا چسازم من،چسان روم خیمه
به مادرش گویم،گلش شده پرپر
وای علی اصغر
شعر؛اسماعیل تقوایی
نوحه سنتی حضرت علی اصغر
آماده ام آماده ی جهادم۲
در راه تو سر را به کف نهادم۲
بابا ببر میدان سرباز شش ماهه۲
بابای مظلومم بابای مظلومم۲
___________
هل من معینت را که من شنیدم
از بین گهواره برون پریدم
بابا مشو غمگین اصغر شود یارت۲
بابای مظلومم...
______________
ای حرمله تیر خودت کمان گیر
آماده ی رزمم مکن تو تاخیر
سرباز میدانم بر کف بود جانم
بابای مظلومم....
_______________
سیراب از خون گلوی خویشم
جانم شده بابا فدای کیشم
جان در رهت دادم مسرور ودلشادم
بابای مظلومم....
_________________
ای اصغرم رفتی و دل کبابم
از بهر تو شرمنده ی ربابم
رویی ندارم تا بر خیمه بر گردم
شش ماهه ی پرپر بابا علی اصغر
بابای مظلومم....
شعر:اسماعیل تقوایی
زمزمه، نوحه و واحد شهادت علی اصغر
گل نازم، علی اصغر، کم بزن دست وپا، به گاهواره
بگیر آروم، گریه کم کن، رفته عباس عمو که آب بیاره
لایی لای لای، لایی لای لای، علی اصغر، علی اصغر، علی اصغر2
______________________________
من ربابم، تشنه هستم، ندارم شیر برای شیرخواره
اصغر من، خیلی تشنه ست، الهی یک کمی بارون بباره
لایی لای لای...
______________________________
حمدولله، باباش اومد، ببره براش ز دشمن آب بگیره
کاشکی سیراب، بشه اصغر، آخه شش ماهه من خیلی صغیره
لایی لای لای...
______________________________
یه بابایی، رو به لشگر،روی دستش یه طفل شیرخواره
به سفیدیِ گلویش،حرمله می کنه از اونجا نظاره
لایی لای لای..
________________________
من بمیرم، اون سه شعبه، اومد ونشست روی، گلوی اصغر
شده سیراب، دیگه از خون، روی دستای باباش میزنه پرپر
لایی لای لای...
_______________________
مونده بابا،زار وحیرون، چطوری خبر به خیمه ها بیاره
آخه مادر،با امیدی،برا سیراب شدنش.،در انتطاره
لایی لای لای....
شعر:اسماعیل تقوایی
#سبک_زمینه_حضرت_علی_اصغر_ع_
#شب_هفتم
#اجرانشده
بند اول:
لالا لالا لالا اصغر
بخواب عزیزم ای مادر
نکن تلظی ای جونم
لالا لالا گلِ پونم
رفته عمو، برا، تو آب بیاره
(عزیزه دلِ من ، لالایی گلِ من۲)
جونه رباب
علی بخواب
(همه ی حرم شده واسه تو بی تاب۲)
لالایی لالایی علی
بند دوم:
میبینمت که بابایی
دیگه نداری تو نایی
ولی نمیتونه بابات
برای خشکی لب هات
برسونه، یه قطره آب علی جان
(خجالت کشیدم ، لباتو که دیدم۲)
جلو چشام
پیشِ نگام
(داری جون میدی آروم میونِ دستام۲)
لالایی لالایی علی
بند سوم:
با یه امیدی باباجون
آوردمت توی میدون
الهی من فدای تو
بگیرم آب برای تو
که یه دفه، اومد، تیرِ سه شعبه
(سرِ تو که برید ، من شدم نا امید۲)
یاره پدر
بگو آخر
(کی جوابِ مادره تو میده اصغر۲)
لالایی لالایی علی
بند چهارم:
بگو بهم آخه بابا
چه جوری من برم حالا
با این گلوی بریده
با این لبای خشکیده
با چه رویی، برم، دیگه تا خیمه
(بی قراره رباب ، میکشه هِی عذاب۲)
چی به رباب
بدم جواب
(که بریدن سره تو ندادنت آب۲)
لالایی لالایی علی
🎵: #سید_حجت_بحرالعلوم
📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#سید_مرتضی_پیرانی
4_556979832915756024.mp3
506.7K
⏺دودمه شب هفتم محرم حضرت علی اصغر علیه السلام⏺↘️
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
ای پدر من تشنه هستم تشنه ی آب حیات،بگذر از آب فرات
کم تمنا کن برای آب ای فلک نجات،بگذر از آب فرات
#دودمه
#ویژه_ایام_محرم
#شب_هفتم_محرم
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
زمبنه شب هفتم
لالا تو خیمه قحط آبه/از بسکه تشنه اس نمی خوابه
شیش ماهه من بی قراره
لباش سفیده ناتوونه/فک نکنم زنده بمونه
حتی نای گریه نداره
مادرت پریشون لالایی لالایی
با دوچشم گریون لالایی لالایی
هی دعا می خونه لالایی لالایی
کاش بباره بارون لالایی لالایی
رفته عموجون آب یباره/کاش علی اصغر تاب بیاره
تا برسه زنده بمونه
از توی نخلا بابا اومد/بی عموجونم تنها اومد
دس به کمر داره کمونه
روی دست بابا وای اصغر وای اصغر
میشی ذبح عظما وای اصغر وای اصغر
روی نیزه مادر وای اصغر وای اصغر
می ری بین مردا وای اصغر وای اصغر
کاشکی نمی دید تورو مادر/رو نیزه هایی پیش اکبر
هنوز بمیرم تشنه هستی
برات می خونم باز لالایی/حالا که رو نی با بابایی
خوابیدی و چشماتو بستی
این غم ربابه واویلا واویلا
این براش عذابه واویلا واویلا
شیر داره ولی حیف واویلا واویلا
اصغرش تو خوابه واویلا واویلا
#شاعر؛مهدی رحماندوست
سبک:عمه سادات بیقراره
4_5798804958883089375.mp3
421.7K
۲۶
#نوحه
#زنجیر_زنی
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_زینب_زینب_زینب
ای نور دو چشم من(رفتی به سوی میدان)۲
از جنگ تو در میدان(دشمن شده است حیران)۲
اشبه الناس پیغمبر تویی تو
نوه ی حضرت حیدر تویی تو
ای نور بصرم یا علی اکبر۲
در خلق و خویت اکبر(چون احمد مختاری)۲
جنگ آور دشت خون(چون حیدر کراری)۲
از تبار حیدر و خیر الناسی
پرورده ی دست عمو عباسی
ای نور بصرم یا علی اکبر۲
ای میوه ی قلب من(قربان اذان تو)۲
سوزانده دل بابا(آن اشک روان تو)۲
می روی و از فراقت می سوزم
از غمت پسرم سیه شد روزم
ای نور بصرم یا علی اکبر۲
با رفتن تو اکبر(بابا جگرم خون شد)۲
بعد از تو علی اکبر(ظلم و ستم افزون شد)۲
در راه دین شدی تو اربا اربا
ذکر اهل حرم آه و واویلا
ای نور بصرم یا علی اکبر۲
از بهر لقای دوست(رفتی ز برم بابا)۲
تا پیکر تو دیدم(خون شد جگرم بابا)۲
ای گل پرپر در خون تپیده
در کنارت شدم قامت خمیده
ای نور بصرم یا علی اکبر۲
از کینه ی دشمن ها(افتادی به روی خاک)۲
ای نور دل بابا(شد پیکر تو صد چاک)۲
بین ما رشته ی الفت بریدند
من گریه کردم و دشمن خندیدند
ای نور بصرم یا علی اکبر۲
از داغ تو می ریزد(اشک بصرم بابا)۲
با دیدن جسم تو(خم شد کمرم بابا)۲
ای مه در موج خون آرمیده
بهر تسلایم زینب رسیده
ای نور بصرم یا علی اکبر۲
#حضرت_علی_اکبر_ع
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
مرثیه حضرت علی اکبر علیه السلام
#شب_هشتم
شب هشتم شده و سینه فقط غم دارد
روضه ی امشب ما پیر شدن هم دارد
مثل ارباب کنار تن مجروح علی
مستمع در شب هشتم کمری خم دارد
روضه ی دفن حسین است و به تنهایی خود
داغ، اندازه ی یک ماه محرم دارد
روضه میخوانم از آن سرو رشید مجروح
که تنش روی عبا چند قلم کم دارد
آسمان، غم زده ی روضه و خون می بارد
پای این روضه اگر مرد کسی حق دارد
روضه خوان شب هشتم بدنش میلرزد
مثل ارباب در این روضه تنش میلرزد
پدر داغ جوان دیده اگر هست اینجا
تازه شد داغ دلش باز، ببخشد ما را
جگرم سوخته مرهم بگذارید مرا
امشب ای سلسله سادات ببخشید مرا
نیمه ی سیب رسول است و مسیحای حسین
رفت با رفتنش امید ز سیمای حسین
پسری غرق به خون نقش زمین در صحراست
کمر روضه خم از واژه ی اربن ارباست
از کمر تا شده این پیکر چون کوهی که...
ریخته روی زمین قامت مجروحی که...
می چکد خون ز گلو چشم و دهان دست و سرش
جای یک بوسه نمانده است برای پدرش
دشت را چشم پدر پر ز علی می بیند
گل پرپر شده را روی عبا می چیند
لشکری کرد اشاره پدر پیرش را
خنده ها کشت دوباره پدر پیرش را
گیسوان پسرش روی زمین پا خورده
دید یک تیغ میان کمرش تا خورده
نیزه ای از وسط سینه ی او رد شده است
خون نشسته به گلو راه نفس سد شده است
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حسن_کردی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم