eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
34 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 09052226697 02155970902 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک ۵۰ فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
بردار چوب خیزران از لب و دندانم قاری قرآنم آید صدای ناله زهرا حسین جانم قاری قرآنم بوسیده لبهای مرا لبهای پیغمبر رهرا و هم حیدر با چوب خود دیگر مکن تو بوسه بارانم قاری قرآنم با دست تو دست سکینه می رود بالا چوب و لب بابا آتش مزن بر سینه طفل پریشانم قاری قرآنم اهل مرا آورده ای با بازوی بسته محزون و دل خسته تو خنده بر لب داری و من دیده گریانم قاری قرآنم دست از سرم بردار در مقابل زینب وای از دل زینب گیرم نباشم سبط پیغمبر مسلمانم قاری قرآنم روی محاسنم مکن خون لبم جاری کن آبرو داری امشب در آن ویرانه بر رقیه مهمانم قاری قرآنم
از بام، سمت آل عبا سنگ می زنند با هلهله و شور و نوا سنگ می زنند رأس حسین،کرب وبلا سنگ خورده است بر جای زخم ِ سنگ چرا سنگ می زنند جاری شده ست اشک اباالفضل روی نی وقتی به سمت عمه ی ما سنگ می زنند وقتی امید هر دو جهان ِ خلایقیم دیگر چرا به قصد رجا سنگ می زنند درمان درد لاعلاج یک نگاه ماست اینان چرا به قصد شفا سنگ می زنند دل هایشان به کینه ی خیبر گرفته خو با ناسزا به اهل کسا سنگ می زنند بغض علی سبب شده بیشتر از همه این سه علیّ ِ قافله را سنگ می زنند ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کی می رسد زمان غمت انتها شود شیعه ز درد غیبت رویت رها شود بنگر میان قلب مُحِبّین ِ آل تو هر جمعه از فراق تو برپا عزا شود بر درد دوری تو طبیبی نخواستیم این درد ِلاعلاج به دیدن دوا شود کی می شودکه کوری آل سعود ِپست بر تو نماز جمعه ی ما اقتدا شود آباد کی کنی تو بقیع و به امر تو صحنی برای مادرت اول بنا شود از خاک در بیاوری آن دو پلید را پرونده ی جنایت آن کوچه وا شود آتش زنی جنازه ی آن دونفر که این تسکین آه و ناله ی (مهدی بیا) شود آقا بیا بگو به چه جرمی کنار آب رأس امام تشنه ای از تن جدا شود کهنه لباس او برود غارت و تنش در زیر نعل تازه ی دشمن رها شود ناموس او رود به اسیری و رأس او تا شام همدم سر سرنیزه ها شود آقا ببین که جدّ تو مهمان شام شد دردی که بدتر از غم کرب وبلا شود وای از دمی که عمه ی قامت کمان تو با اشک و ناله وارد شام بلا شود با رقص و تار و هلهله آیند در رهش بر مرگ خود ز شدت غُصّه رضا شود وای از گذر ز کوی یهودیّ شهر شام رأس همه شکسته ی سنگ جفا شود (بزم شراب وچوب یزید و لب حسین) قدّش به زیر بار غم و درد تا شود اذنی بده که نوکر تو روز اربعین پای پیاده راهی کرب وبلا شود ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دلم گرفته پدرجان بیا دگر مهدی(آقا) ببین شکستن ِ دل ها شده هنر مهدی پُر است مدّعی و معرفت شده نایاب شده دعای همین قوم بی اثر مهدی به ظاهر از تو بخوانند و باطناً یک عمر زدند بر دل هر نوکرت شرر مهدی تو را چگونه بخواهد دلی که جای تو شده ست طالب یک مشت سیم و زر مهدی چقدر طعنه شنیدیم از همین مردم شدیم در وسط کینه بی سپر مهدی بیا و عزّت ما باش بین این مردم شب فراق رخت را نما سحر مهدی بیا دگر که شوی با جمال زهراییت در آسمان دل شیعیان قمر مهدی غروب جمعه ی بی تو چقدر دلگیر است گذشت جمعه و از تو نشد خبر مهدی نیامدی که شوی مرهم دل زینب که شد ز داغ، روی داغ خون جگر مهدی بیا و باش تو در کوچه های شهر شام امان عمّه ز خاکستر ِ گذر مهدی بیا سری به خرابه بزن که یک دختر کنار رأس پدر گشته محتضر مهدی ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
وارد شام بلا شد دختر خیرالنّساء/ یا اباصالح بیا بین رقص و هلهله ها مانده ناموس خدا/ یا اباصالح بیا 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 زینب کبراست بین ازدحام شامیان/ العجل صاحب زمان شامیان مست می رقصند دور کاروان/ العجل صاحب زمان 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 مجلس باده کجا و عمه ی صاحب زمان/ العجل صاحب زمان لعل قاری پاره شد با ضرب چوب خیزران/ العجل صاحب زمان ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
غریب عالم داری می بینی مضطره توی کوچه ها عمّه ی سادات تو رو میخونه با دست بسته میون ازدحام دروازه ی ساعات دارن دورش می رقصند به ناله هاش می خندند روبه روش تو هر کوچه مردم حنا می بندند یک طرفه شمر پست یک طرفه زجر مست سر ِ راهشون هر جا باده ی مجّانی هست العجل یامنتقم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 غریب عالم داری می بینی فاطمه ها رو می برند میون بازار سر تموم ِ گلا شکسته از وقتی که رفته رو نی سرعلمدار چقد شنیدند دشنام از یهودی های شام ریختند سنگ و خاکستر رو سرشون از رو بام با سنگ چندین جلّاد سرها از نیزه افتاد آتیش و دود بلنده از عمّامه ی سجاد العجل یامنتقم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 غریب عالم داری می بینی دختر مرتضی' توی بزم شرابه تو صدر ِمجلس حرمله ی پست خنده ی تلخش آتیش ِ دل ربابه داره یزید ِ ملعون میزنه با خیزرون جوری که خون میچکه از لابه لای دندون بین خنده ی اعداء جلوی چشم زهرا پاره میشه واویلا بوسه گاه مصطفی' العجل یامنتقم.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
. ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم در چَشم ها دو چِشمه ی زمزم گذاشتیم قطعاً دعای فاطمه پشت و پناه ماست وقتی دم حسینیه پرچم گذاشتیم ما ارث گریه از پدر خویش برده ایم پا جای پای حضرت آدم گذاشتیم این اشک ها برای تو باشد ، حسین جان شاید به روی زخم تو مرهم گذاشتیم تفسیر روضه هاست ، حروف مقطعه جان را میان سوره ی مریم گذاشتیم خیلی حسین زحمت مارا کشیده ای خیلی برای روضه ی تو کم گذاشتیم  یک عمر دم حسن شده و بازدم حسین این عشق را به سینه دمادم گذاشتیم یک اربعین زیارت مارا ردیف کن ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم احمد ایرانی نسب✍ . @babollharam
. تو که از داغ حسین غرق عزایی مهدی آخرِ ماه محرم تو کجایی مهدی ؟ * جان فدای تو و آن ناله و اشک و آهت همگی منتظر دیدن روی ماهت گرچه دوریم ز تو، بر تو همه مهمانیم همه گریان تو وُ سوزِ غم هجرانیم از غم هجر تو ای یوسفِ جان، دل خونیم تا صف روز جزا ما به شما مدیونیم بردن نام تو بر درد همه تسکین است کار ما از تو گل فاطمیون تمکین است برهمه از کرمت لطف وعنایت داری نظر لطف، تو بر خیل گدایت داری بسوی خسته دلان کعبه ی مقصود بیا آخرین منجی دین، مهدی موعود بیا شیعه تنها شده ، ای یوسف زهرا برگرد سوی ما منتظران ، کعبه ی دلها برگرد از غم هجر تو بی صبر و شکیبم مولا من سراپا همه درد و تو طبیبم مولا باز من آمده‌ام دست تهی بر تو پناه تا کنی از کرم ولطف بر این عبد نگاه به حق غنچه ی پرپر زگلستان رباب به من زار بده از کرم و لطف جواب .@babollharam
حسرت دوباره کارِ روزای پیشِ روم شد آقای من چقد زود محرمت تموم شد دستای مادر تو بود که رو دوشم علم گذاشت نوکرتو ببخش آقا اگه براتو کم گذاشت باید که با تو درد ما دواشه بیچاره اونکه از درت جداشه الهی این محرمی که گذشت محرم آخر من نباشه ای جانم حسین... رو سر کل عالم سایه ی سروریته روزای خوب عمرم روزای نوکریته براتو گریه میکنم تا عشقمو نشون بدم عاقبتم به خیر میشه اگه تو روضه جون بدم تموم آبرومو از تو دارم سرم رو زیر پای تو میزارم تا که بیفتم روی پات بمیرم لحظه ی جون دادن بیا کنارم ای جانم حسین ... بال فرشته فرشِ صحن و سرات حسین جان قطعه ای از بهشته کرببلات حسین جان الهی تا نفس دارم به زیر این علم باشم بنویس اسممو آقا که اربعین حرم باشم فدای تو بشه الهی جونم کرببلاتو باز بده نشونم از زائرای اربعینت امسال آقا خدا کنه که جا نمونم ای جانم حسین...
بند اول دور و بَرِ آل علی ، چه ازدحام می‌کنند مخدرات حرم و ، وارد شام می‌کنند اونایی‌ که سایه شونو ، ندیده بود چشم ماه چقدر زجر می‌کِشن ، میون این‌ همه نگاه وَ سُبِیَ اَهلُکَ کَالعَبید یاحسین / واغربتا ۲ کار حرم به کوچه‌ها کشید یاحسین / واغربتا ۲ در میان کوچه ها _ حال زینب را ببین ساعَدَاللّهُ قَلبَکْ _ یا امیرالمؤمنین «ساعَدَاللّهُ قَلبَکْ _ یا امیرالمؤمنین» ۲ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بند دوم پیش زنان داغدار ، رقاصه‌ها دف میزنن فاطمه گریه میکنه ، زنای شام کف میزنن کجاست صاحب حرم ، کار حرم زار شده أینَ حامِیَ الخُدُور ، عمه گرفتار شده محاسن عباس روی‌ِ نیزه شد سفید / واغربتا ۲ نامحرم چادر دختر علی رو دید / واغربتا۲ کودکان از رو ناقه _ با نیزه خوردن زمین ساعَدَاللّهُ قَلبَکْ _ یا امیرالمؤمنین «ساعَدَاللّهُ قَلبَکْ _ یا امیرالمؤمنین» ۲ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بند سوم دختر زهرا چقَدَر ، بی کس و بی یار شده شمر برا اهل حرم ، قافله سالار شده کبوترای فاطمه ، شکسته بال و پرشون خیلی اذیت شدن از ، حفاظتِ معجرشون داره می‌لرزه بدن یتیمه‌ی حسین / واغربتا ۲ صحبته از خریدنِ یتیمه‌ی حسین / واغربتا ۲ اشک چشم دختـرِ _ مضطربت را ببین ساعَدَاللّهُ قَلبَکْ _ یا امیرالمؤمنین «ساعَدَاللّهُ قَلبَکْ _ یا امیرالمؤمنین» ۲ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بند چهارم خاک بر دهان من ، دست عقیله و طناب؟! خاک بر دهان من ، آیه‌ی تطهیر و شراب؟! ای وای از طشت طلا ، ای وای از دست پلید شکست دندان حسین ، رها نمی‌کنه یزید مقابل چشم یتیمان حسین من / واغربتا ۲ چوب نزن بر لب و دندان حسین من / واغربتا ۲ خون چکیده بین طشت _ از لبان نازنین ساعَدَاللّهُ قَلبَکْ _ یا امیرالمؤمنین «ساعَدَاللّهُ قَلبَکْ _ یا امیرالمؤمنین» ۲ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🖋️حاج محمد علی قاسمی 🖋️محمد علی انصاری
03- Zamine.mp3
20.26M
( دور و بر آل علی چه ازدحام می‌کنند ) مجلس عزاداری ظهر روز اول صفر با مداحی چهارشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۰ @majmaozakerine
بسم الله الرحمن الرحیم ✨اشعارمحرم ازتویک عمریست کسب آبروکردم حسین با لباس مشکی ات همواره خو کردم حسین بهرمجنون ازبرای توشب جمعه خوش است درپی لیلا ی خود هرجا وضو کردم حسین دیده ام بی اشک بی خیراست،رزقش رابده بهرتو ازاین جهان چشمم سبو کردم حسین حق تودر روضه ها با اشک گفته میشود درمیان گریه باتو گفتگو کردم حسین پاک کردی دامن آلوده ام راهرکجا روسیاهی دلم باتو رفو کردم حسین حامی کل علمداران تو ، عباس شد چه هراس از این و آن ، ذکر عمو کردم حسین دل بدستت داده ام ، دیگربریدم ازهمه هرکجایی کربلایت آرزو کردم حسین شادم ازاینکه به کوی توپناه آورده ام! خوب و بد آقابه سمتت ب،از رو کردم حسین  دیدن صحن وسرایت آرزوی هرکسی است ازتودورم لیک صحنت، آرزو کردم حسین تاحسین گویم خدا،شهری معطر میشود هرکجا بانام تو من، های و هو کردم حسین آب خوردنهای ما هابوی،روضه میدهد فکر خشکی لب و بغض گلو کردم حسین میکند آیات قرآن روضه خوانی درغمت میکندخاربیابان روضه خوانی درغمت 🔸شاعر: غلامی_(مجنون کرمانشاهی) _____________
_بنت الحسین_علیها_السلام_ 🌹 . 🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊. دگر از ناز و ادا نیست خبر.وای پدر دگر ازموی بلندنیست اثر .وای پدر بنگرسوخت همه. موی بهم بافته ام شده گیسوان من چه مختصر.وای پدر وسط کوچه ی شامی به سرم سنگ زدند شدم از سنگ جفاشکسته پر.وای پدر سره دیواره کمک کرد که راهی بروم دارم از ضربت لگد. درد کمر‌.وای پدر بوسه ات راطلبم.بر سرمن دست بکش مانده ام منتظرت.چشم به در.وای پدر. آه(مجنون) همه ازغربت این دختر بود. که به سر داشت فقط دیده ی تر .وای پدر 📝..شاعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴.. ..
شب هفت _اباعبدالله الحسین_سلام_الله_علیه   در شام ودرکوفه تن یارم کشیدند باکعب نیزه، سمتِ بازارم کشیدند این معجری را كه سرم دارم کشیدند این جا چه شأنی دارد این معجر، کجایی!   ای مرغ عشق من تورا بی پَر نمودند جسمِ توراباخنجری بی سر نمودند خنده به اشک دیده ی خواهر نمودند افتاده روی تلِّ خاكستر کجایی   دست پلیدی کرده بر رویم جسارت باشمروخولی وسنان رفتم اسارت دیدم تن وامامه ات رفته به غارت ای سربریده، هستی خواهر-کجایی  درزیرچکمه پیکرت از حال افتاد خولی پی دزدیدن اموال افتاد دیدم تنت درگوشه ی گودال افتاد تسبیح عبا عمامه انگشتر ، کجایی بر روی نیزه چشم تر داری ،برایم آیا زدخترها خبر داری،برایم اصلاً دلی خونین جگر داری، برایم دیدم نگاه آخرت را در کجایی این پیچش بادصبا ازجانب توست بروی نیزه این دعاازجانب توست دارالشِفای این دواازجانب توست افتاده ام در گوشه ی بستر، کجایی!   اینجا مسیرِ كوفه تا شام بلابود یامقصداینِ مردهاشام بلابود ازبعداین کرب وبلاشام بلابود از بس فنا گردیده ام من در کجایی   (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم تو وزخم سنان ونیزه داران من وشلاق دشمن ای حسین جان من ویک کاروان بی گوشواره من وقنداقه ی بی شیرخواره ببین برناقه ی عریان نشستم ببین چون پیره زن قد شکستم تو وکوه غم وسنگ لب بام من ونامحرمان کوفه وشام من واین دختران قدخمیده تو وحلقوم ورگهای بریده شداز داغت سکینه موپریشان که آمدمادرت گیسوپریشان هوای دیده ی (مجنون) بهاریست به سر امشب وصال روی یاریست 📝شعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی).. .
🏴سبک نوحه زمینه پنجم و هفتم ماه صفر شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها و امام حسن مجتبی علیه السلام 🏴بند اول عمه/بیا که/رسیده شب یلدای من اومد/سرزده/پیشم از سفر بابای من کنج خرابه عمه امشبو مهمون دارم زیر قدماش فرش از دل پریشون دارم به ما/چه عجب که سرزدی بابا/ممنون که اومدی شمعه/شام تار من شدی بابا/خیلی خوش اومدی بابا/بابایی بابا حسین 🏴بند دوم مثل/مادرت/شده خم قد و بالای من با سیلی بابا/کم شده سوی چشمای من بابا کجا بودی که هجر تو پیرم کرده منو به کی سپردی به زجری که نامرده هر جا/جا میموندم میومد تا که/جون بدم منو میزد هر جا/جا میموندم میرسید از موم/میگرفت و میکشید سرم هی داد میکشید بابا/بابایی بابا حسین 🏴بند سوم ای زهر/بیا که/راحتم کنی از غصه ها مادر/میبینی/که شده خون جگر مجتبی خیلی غریبم چونکه قاتل من شد همسر خودم دیدم نامردو که سیلی زد به مادر یه عمره دارم زجر میکشم نشد/تا براش سپر بشم جلو/چِشَم افتاد مادرم توی/کوچه جون داد مادرم ای وای/مادرم وای مادرم 🙏التماس دعای خیر ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
یابن الحسن بیا به دروازه ساعات اسیر شامیان شده عمه سادات راس حسین بر نی ؛ گشته تماشایی با سنگ کین شد از ؛ زینب پذیرایی وای از دل زینب ؛ وای از دل زینب ......... شد دور زینب ازدحام کجایی عباس کف میزنند زنان شام کجایی عباس هم هلهله کردند ؛ هم ناسزا گفتند یک یک همه سرها ؛ از نیزه می افتند وای از دل زینب ؛ وای از دل زینب ....... خون شد دل فاطمه و حیدر کرار عقیله العرب کجا و سرِ بازار دستانِ زینب را ؛ با ریسمان بستند زنها همه خوشحال ؛ مردان همه مستند وای از دل زینب ؛ وای از دل زینب ..... محله یهودیان ای دادِ بیداد افتاده آتش بر سرِ امامِ سجاد آنکه غل و زنجیر ؛ بر دست و پایش زد در پیش او سیلی ؛ بر عمّه هایش زد وای از دل زینب ؛ وای از دل زینب