@ashareyahosein4_6014786718031428568.mp3
زمان:
حجم:
958.7K
خادم اهل بیت 🌺:
#سبک_روضه_حضرت_زهرا_س_
#لطمه_زنی
#شعر_اجرانشده
( سبک مسیر روضه باز )
بند اول:
دارن میسوزونن، خونمونو ای وای
یکی بیاد واسه کمک برای ما
مادره مظلومم، تو آتیشا ای وای
گیر افتاده زیرِ، هجوم دست و پا
افتاده درِ خونه روش ای وای
میبینم شکسته پهلوش ای وای😭
از رو مادرم دارن رد میشن
رو زمین افتاده بیهوش ای وای
مادرم مادرم واویلا
بند دوم:
بابامو میبینم، که دستاشو بستن
چهل نفر دارن میکشنش ای وای
مادرم افتاده بین در و دیوار😭
چرا شده خونی، کل تنش ای وای😭
دختره پیمبرو واویلا
توی خونش نزنین نامردا
هِی جلو چشای بابام حیدر
تازیونش نزنین نامردا😭
مادرم مادرم واویلا
📝: #یاحسین(طاها تحقیقی
▪️اللهم عجل الولیک الفرج▪️
#لطمه_زنی
#فاطمیه
#روضه
#بر_قاتلین_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها_تا_روز_قیامت_لعنت_باد
▪️بنداول
ای وای ای وای ای وای
دل من بی تو اسیر ماتمه
ای وای ای وای ای وای
بیا از پیشم نرو یا فاطمه
ای وای ای وای ای وای
بی تو حالو روز حیدرت غمه
میخوای بری برو فقط
بگو چطور تنها باشم
میون این نامردمان
اسیر غصه ها باشم
دل میسوزه
عالم میسوزه
بی تو علی هم میسوزه
جان میسوزه
جانان میسوزه
بی تو دمادم میسوزه
▪️وای مادر وای مادر▪️
▪️بند دوم
ای وای ای وای ای وای
میزدن مادریو چهل نفر
ای وای ای وای ای وای
پشت در مادریو سقط پسر
ای وای ای وای ای وای
چه حرارتی گرفته میخ در
سه ماهه رو میگیره از
تمومه بچه هاش بی بی
به خص خص افتاده دیگه
زیاده غصه هاش بی بی
در میسوزه
مادر میسوزه
صورت مادر میسوزه
در میسوزه
حیدر میسوزه
بچه با مادر میسوزه
▪️وای مادر وای مادر▪️
▪️بند سوم
ای وای ای وای ای وای
دومیه پست و بی مایه میزد
ای وای ای وای ای وای
جلو چشم درو همسایه میزد
ای وای ای وای ای وای
تاکنه کوثر و بی آیه میزد
درد سری شده عجیب
این نوک مسماره ضخیم
خون میچکه ز صورتش
بسه دیگه چیزی نگیم
سر میسوزه
معجر میسوزه
هستیه مادر میسوزه
در میسوزه
پیکر میسوزه
هستیه حیدر میسوزه
▪️وای مادر وای مادر▪️
📝🎶خاک درگاه امام رضا علیه السلام
💠اللهم عجل لولیک الفرج💠
یازهرا سلام الله علیها
#لطمه_زنی
#فاطمیه
▪️بند اول
چند نفر به یک نفر،(نزنید۳)
جون داده به زیر در،(نزنید۳)
پیش چشمای پسر،(نزنید۳)
هی میگه بیا پدر(نزنید۳)
محسنش که رفت دیگه(نزنید۳)
حتی میخ در میگه(نزنید۳)
کجای دلم بزارم
که قاتل یه مادر
چهل تا مرد جنگی
کجای دلم بزارم
روصورتش نشون از
پنجه ی دست سنگی
از رو دلم رد شد
میدونست مادر زیر درِ و
از رو درم رد شد
این صحنه رو میدید زینب
ای وای بد شد
ای وای ای خدا
جای رد خونِ
میدونست مادر بار داره و
میزد تازیونه
بی مادر خونه سردِ و
زمستونه
ای وای ای خدا
◾️وای مادرم ای وای◾️
▪️بند دوم
لرزه افتاده به تن، (نزنید۳)
گریه افتاده حسن، (نزنید۳)
هی شبا تو خواب میگه ،(نزنید۳)
با دل کباب میگه ،(نزنید۳)
غرق خون شده لبش (نزنید۳)
غش نموده زینبش (نزنید۳)
کجا توی دنیا رسمه
یه خونه رو با اهلش
تو آتیشا بسوزونند
کجا توی دنیا رسمه
یه مادر و با بچش
نامردما بسوزونند
یکی لگد میزد
میدونست ما تو خونه هستیم
حرفای بد میزد
دومی باهرچی دستش
اومد میزد
ای وای ای خدا
بین درو دیوار
نمیدونم مادر چی کشید
از داغی مسمار
سینه جای خود بازو
افتاده از کار
ای وای ای خدا
▪️وای مادرم ای وای▪️
#لطمه_زنی
شعر وسبک
#خاک_درگاه_امام_رضا_علیه_السلام
فاطمیه ۱۴۴۱
#سبک_زمینه_شور_شهادت_امام_صادق_ع
#شبونه_حمله_کردن_خونم
#لطمه_زنی
بند اول:
شبونه حمله کردن خونم
زدن آتیش به مال و جونم
خیلی به من اهانت کردن
که شکست دیگه قلبِ خونم
سجّاده میکِشَن
از زیرِ پایِ من
اینا چه قد بَدَن ، بدن ، بدن ، بدن
جلوی بچه ها
همش با ناسزا
میزننم صدا ، صدا ، صدا ، صدا
سَیِّدُ نَ الْغریب
سَیِّدُ نَ الْغریب ، غریب، غریب ، غریب
بند دوم:
دستِ بسته ، با حالِ مضطر
میبرن من رو مثلِ حیدر
تا که دیدم آتیشِ در رو
افتادم یادِ داغِ مادر
اونجا که از جفا
چهل تا بی حیا
دَرو آتیش زدن ، زدن ، زدن ، زدن
مادره من میسوخت
میونِ شعله ها
صدا میزد حسن ، حسن ، حسن ، حسن
امون از این زمون
امون از این زمون ، زمون ، زمون ، زمون
بند سوم:
اونا که حقِّ ما رو خوردن
منو به قصرِ ظلمت بردن
خنده کردن به حال و روزم
منه پیر و چه بد آزردن
با زهر کینه و
با حرف ناسزا
به قلبِ من زدن ، شرر ، شرر ، شرر
غرورمو شکست
دشمنِ رذل و پست
چشام شدن پر از ، گوهر ، گوهر ، گوهر
امون از این زمون
امون از این زمون ، زمون ، زمون ، زمون
بند چهارم:
رسیده دیگه جونم رو لب
میسوزم بد جوری توی تب
با دلی غرقِ خون میخونم
از غم و غصّه های زینب
واویلا شهر شام
سنگای روی بام
واویلا مجلسِ ، شراب ، شراب ، شراب
امون از ازدحام
طعنه های مدام
وای از غمِ ، رباب ، رباب ، رباب ، رباب
امون از این زمون
امون از این زمون ، زمون ، زمون ، زمون
📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#علیرضا_پناهیان(روضه نشین)
#سبک_زمینه_شور_شهادت_امام_صادق_ع
#شبونه_حمله_کردن_خونم
#لطمه_زنی
بند اول:
شبونه حمله کردن خونم
زدن آتیش به مال و جونم
خیلی به من اهانت کردن
که شکست دیگه قلبِ خونم
سجّاده میکِشَن
از زیرِ پایِ من
اینا چه قد بَدَن ، بدن ، بدن ، بدن
جلوی بچه ها
همش با ناسزا
میزننم صدا ، صدا ، صدا ، صدا
سَیِّدُ نَ الْغریب
سَیِّدُ نَ الْغریب ، غریب، غریب ، غریب
بند دوم:
دستِ بسته ، با حالِ مضطر
میبرن من رو مثلِ حیدر
تا که دیدم آتیشِ در رو
افتادم یادِ داغِ مادر
اونجا که از جفا
چهل تا بی حیا
دَرو آتیش زدن ، زدن ، زدن ، زدن
مادره من میسوخت
میونِ شعله ها
صدا میزد حسن ، حسن ، حسن ، حسن
امون از این زمون
امون از این زمون ، زمون ، زمون ، زمون
بند سوم:
اونا که حقِّ ما رو خوردن
منو به قصرِ ظلمت بردن
خنده کردن به حال و روزم
منه پیر و چه بد آزردن
با زهر کینه و
با حرف ناسزا
به قلبِ من زدن ، شرر ، شرر ، شرر
غرورمو شکست
دشمنِ رذل و پست
چشام شدن پر از ، گوهر ، گوهر ، گوهر
امون از این زمون
امون از این زمون ، زمون ، زمون ، زمون
بند چهارم:
رسیده دیگه جونم رو لب
میسوزم بد جوری توی تب
با دلی غرقِ خون میخونم
از غم و غصّه های زینب
واویلا شهر شام
سنگای روی بام
واویلا مجلسِ ، شراب ، شراب ، شراب
امون از ازدحام
طعنه های مدام
وای از غمِ ، رباب ، رباب ، رباب ، رباب
امون از این زمون
امون از این زمون ، زمون ، زمون ، زمون
📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#علیرضا_پناهیان(روضه نشین)
#زمینه_شام_غریبان_قتلگاهی 📌 #زمینه_عاشورا #عاشورا
#شب_دهم #محرم #گودال #لطمه_زنی #سبک_ویژه
#در_فضای_مناسب_خوانده_شود #مهمونه_تنت_رو_خاکه_کربلا
به قلم #مهدی_طاهرزاده
🖊️🔴بند اول🖤
مهمونه مهمونه
تنت رو خاک کربلا
مهمونه مهمونه
سرت به روی نیزه ها
مهمونه مهمونه
بدن به زیر مرکبا
مهمونه ای وای
شمر آب میخوره
دشمنت سر میبره شراب میخوره
که سرت رو نیزه پیچ و تاب میخوره
داداش
شد بدنت بی حال
با سم اسب پا مال
وای من از گودال ٣
جلو چشم مادر
پاره شده حنجر
با ضربهٔ خنجر٣
سیدنا المظلوم
سیدنا العطشان
سیدنا الغریب٣
🖊️🔴بند دوم🖤🖤
مهمونه مهمونه
تنور خولیه سرت
مهمونه مهمونه
امیر کوفه خواهرت
مهمونه مهمونه
یه ساربان انگشترت
مهمونه ای وای
ترک میخوره
لب دخترت که هی کتک میخوره
وقتی از زجر حرومی چک میخوره
بابا
تنم پر از درده
موهامو زجر کنده
نزار بشم برده٣
چشای من تاره
دستام به دیواره
حالِ دلم زاره٣
سیدنا المظلوم
سیدنا العطشان
سیدنا الغریب٣
🖊️🔴بند سوم🖤🖤🖤
مهمونه مهمونه
زینب توی بزم حرام
مهمونه مهمونه
با سنگ های رو پشت بام
مهمونه مهمونه
تو کوچه باز های شام
مهمونه ای وای
خنجر میکشه
دشمنت از سر من معجر میکشه
هر چقدر داد میزنم بد تر میکشه
داداش
جلو چشم انزار
زینب و داد آزار
وای من از بازار ٣
مقابل زینب
مرد قوی با ضرب
چوب و میزد رو لب ٣
سیدنا المظلوم
سیدنا العطشان
سیدنا الغریب٣
شعر و سبک های مهدی طاهرزاده
#زمینه_شام_غریبان_قتلگاهی 📌 #زمینه_عاشورا #عاشورا
#شب_دهم #محرم #گودال #لطمه_زنی #سبک_ویژه
#در_فضای_مناسب_خوانده_شود #مهمونه_تنت_رو_خاکه_کربلا
به قلم #مهدی_طاهرزاده
🖊️🔴بند اول🖤
مهمونه مهمونه
تنت رو خاک کربلا
مهمونه مهمونه
سرت به روی نیزه ها
مهمونه مهمونه
بدن به زیر مرکبا
مهمونه ای وای
شمر آب میخوره
دشمنت سر میبره شراب میخوره
که سرت رو نیزه پیچ و تاب میخوره
داداش
شد بدنت بی حال
با سم اسب پا مال
وای من از گودال ٣
جلو چشم مادر
پاره شده حنجر
با ضربهٔ خنجر٣
سیدنا المظلوم
سیدنا العطشان
سیدنا الغریب٣
🖊️🔴بند دوم🖤🖤
مهمونه مهمونه
تنور خولیه سرت
مهمونه مهمونه
امیر کوفه خواهرت
مهمونه مهمونه
یه ساربان انگشترت
مهمونه ای وای
ترک میخوره
لب دخترت که هی کتک میخوره
وقتی از زجر حرومی چک میخوره
بابا
تنم پر از درده
موهامو زجر کنده
نزار بشم برده٣
چشای من تاره
دستام به دیواره
حالِ دلم زاره٣
سیدنا المظلوم
سیدنا العطشان
سیدنا الغریب٣
🖊️🔴بند سوم🖤🖤🖤
مهمونه مهمونه
زینب توی بزم حرام
مهمونه مهمونه
با سنگ های رو پشت بام
مهمونه مهمونه
تو کوچه باز های شام
مهمونه ای وای
خنجر میکشه
دشمنت از سر من معجر میکشه
هر چقدر داد میزنم بد تر میکشه
داداش
جلو چشم انزار
زینب و داد آزار
وای من از بازار ٣
مقابل زینب
مرد قوی با ضرب
چوب و میزد رو لب ٣
سیدنا المظلوم
سیدنا العطشان
سیدنا الغریب٣
شعر و سبک های مهدی طاهرزاده
#شور_گودال
#لطمه_زنی
#محرم۹۹
#یک_سپاه_و_بدنی
#جدید
🔘🔘🔘73🔘🔘🔘
بند1⃣
یک سپاه و بدنی پر از خون
امان از گودال
ته گودالِ حسینم بی جون
امان از گودال
روی ماهش شده از خون گلگون
امان از گودال
نیزه زد تو دهنش یک ملعون
امان از گودال
شمر لعین؛ تا که رسید
با خنده هاش؛ قلبم درید
رو سینه ی؛ آقام نشست
چَن ضربه زد؛ سر رو برید
صلو علیک ملیک السماء
ای کشته یِ فتاده به هامون
صلو علیک ملیک السماء
زخم از ستاره بر تنش افزون
😔ای وااای حسین😔
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
مبر آب به سمتِ گودال هِلال
امان از گودال
که شکسته اند از او پر و بال
امان از گودال
آخ حسینم داره میره از حال
امان از گودال
الفِ قامتِ زینب شد دال
امان از گودال
راس تو رفت؛ بر نیزه ها
جسمت زیرِ ؛ آفتاب رها
یه عده پست؛ با مرکبا
بر پیکرت؛ کردن جفا
صلو علیک ملیک السماء
ای صیدِ دست و پا زده در خون
صلو علیک ملیک السماء
از خونِ تو زمین شده جیحون
😔ای واااای حسین😔
💠💠💠7⃣3⃣💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_مشترک
#سیدناصر_اسماعیل_نسب
#علیرضا_عباس_بیگی
#شور_گودال
#لطمه_زنی
#محرم۹۹
#یک_سپاه_و_بدنی
#جدید
🔘🔘🔘73🔘🔘🔘
بند1⃣
یک سپاه و بدنی پر از خون
امان از گودال
ته گودالِ حسینم بی جون
امان از گودال
روی ماهش شده از خون گلگون
امان از گودال
نیزه زد تو دهنش یک ملعون
امان از گودال
شمر لعین؛ تا که رسید
با خنده هاش؛ قلبم درید
رو سینه ی؛ آقام نشست
چَن ضربه زد؛ سر رو برید
صلو علیک ملیک السماء
ای کشته یِ فتاده به هامون
صلو علیک ملیک السماء
زخم از ستاره بر تنش افزون
😔ای وااای حسین😔
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
مبر آب به سمتِ گودال هِلال
امان از گودال
که شکسته اند از او پر و بال
امان از گودال
آخ حسینم داره میره از حال
امان از گودال
الفِ قامتِ زینب شد دال
امان از گودال
راس تو رفت؛ بر نیزه ها
جسمت زیرِ ؛ آفتاب رها
یه عده پست؛ با مرکبا
بر پیکرت؛ کردن جفا
صلو علیک ملیک السماء
ای صیدِ دست و پا زده در خون
صلو علیک ملیک السماء
از خونِ تو زمین شده جیحون
😔ای واااای حسین😔
💠💠💠7⃣3⃣💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_مشترک
#سیدناصر_اسماعیل_نسب
#علیرضا_عباس_بیگی
#ورود_به_شام4
#کوی_یهودی
#بزم_شراب
#زمزمه_روضه_واحد_زمینه
#لطمه_زنی
#ناله_ی_منتظر
غریب عالم
داری می بینی
مضطره توی کوچه ها عمّه ی سادات
تو رو میخونه
با دست بسته
میون ازدحام دروازه ی ساعات
دارن دورش می رقصند
به ناله هاش می خندند
روبه روش تو هر کوچه
مردم حنا می بندند
یک طرفه شمر پست
یک طرفه زجر مست
سر ِ راهشون هر جا
باده ی مجّانی هست
العجل یامنتقم....
🌸🌸🌸🌸🌸
غریب عالم
داری می بینی
فاطمه ها رو می برند میون بازار
سر تموم ِ
گلا شکسته
از وقتی که رفته رو نی سرعلمدار
چقد شنیدند دشنام
از یهودی های شام
ریختند سنگ و خاکستر
رو سرشون از رو بام
با سنگ چندین جلّاد
سرها از نیزه افتاد
آتیش و دود بلنده
از عمّامه ی سجاد
العجل یامنتقم....
🌸🌸🌸🌸🌸
غریب عالم
داری می بینی
دختر مرتضی' توی بزم شرابه
تو صدر ِمجلس
حرمله ی پست
خنده ی تلخش آتیش ِ دل ربابه
داره یزید ِ ملعون
میزنه با خیزرون
جوری که خون میچکه
از لابه لای دندون
بین خنده ی اعداء
جلوی چشم زهرا
پاره میشه واویلا
بوسه گاه مصطفی'
العجل یامنتقم....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا