#شام غریبان
#نوحه زمینه ، سنگین ، واحد ، شور
(به همه سبکها خوانده میشود)
#محرم۱۴۰۲
نینوا شد کربلا اومده شام غریبان
توی صحرای بلا افتاده جسم شهیدان
شده شام غریبان دلخون شده امشب زینب
قامت خواهر خم شد رسیده جان او بر لب
شده شام غریبان همه عالم پریشان
امون از دل زینب (۴)
تا که آقا شهید شد آتیش به خیمه ها زدن
تازیونه ، کَعبِ نِی ، سیلی به بچه ها زدن
آه و صد واویلتا بی بی زینب آواره شد
گوشای یک دختری در کرببلا پاره شد
توی صحرای بلا. می یاد ناله ی زهرا
امون از دل زینب
ساقیِ کرببلا دستش شد از پیکر جدا
با عمود آهنین فرق او گردیده دو تا
یکطرف عبدالله و یکطرف قاسم و اصغر
پخش شده توی صحرا جسم صد پاره ی اکبر
جسم پاک شهیدان روی خاک بیابان
امون از دل زینب
برای دل زینب دیگه نمونده دلداری
نه حسینی مونده وُ نه عُون و نه علمداری
غریب و تنها گشته غارت شده پیراهنش
هنوز توی قتلگاه می ریزه خون از حنجرش
ای شهِ دور از وطن کُشته ی صد پاره تن
امون از دل زینب
مثِ زینب کبری کسی رنج و بلا ندید
توی چند ساعت بی بی از غُصه قامتش خمید
مُضطر و دل پریشان می یاد پیش برادرش
وقت وداع بوسه زد روی رگهای حنجرش
وقتِ وداعِ آخر بوسه می زنه خواهر
امون از دل زینب
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
4_5949658499674800545.mp3
3.4M
#نوحه مران یک دم ساربان اشتر
#پیشنهاد دانلود
#حاج اصغر سعیدمنش
یکی از بهترین مداحان کشور و اصفهان در دهه ۵۰ و ۶۰ با صدای بینظیر و استثنایی حاج اصغر سعیدمنش معروف به شیشه بر بود که صدها نوای ماندگار از ایشان باقی ماند و این نوحه معروف یکی از صوتهای ماندگار ایشان میباشد.
روحش شاد
(شام غریبان )
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
4_5969886026112434526.mp3
10.95M
#نوحه مران یک دم ساربان اشتر
#پیشنهاد دانلود
حاج احمد اثنی عشران
هیات رزمندگان اصفهان
(شام غریبان )
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#نوحه قدیمی مران یکدم ساربان اشتر...
مران یک دم ساربان اشتر ناقه زینب رفته اندر گل!
بده ظالم مهلتی آخر زان که من دارم عقده ها در دل
مرا ناقه تا که بنشینم بر سر نعش شاه مظلومان
مران ناقه زان که من دارم از جفای شمر ناله و افغان!
مران ناقه که گویم من درد دل با این پیکر عریان
بیا ای مرگ تا شوم راحت زان به مرگ خود گشته ام مایل
بده مهلت تا بمانم من در کنار این پیکر بی سر!
از آن ترسم ساربان امشب آید و برد دستش از پیکر
ندارد چون طاقتی دیگر مادرم زهرا باب من حیدر
در این صحرا ای شترداران ماندم آسان و رفتم مشکل
شتربانان رحم بنمایید بر دل لیلا بر من مضطر!
که دارد او درد دل بسیار بر سر نعش نوجوان اکبر
چه سازم با مادر اکبر میکند هر دم خاک غم به سر!
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#شام_غریبان
دردل صحرا گلم بی پیروهن افتاده است
جسم صد چاک حسینم بی کفن افتاده است
زینت دوش نبی!! باور ندارم اینچنین
زیر کوهی تیغ و نیزه پاره تن افتاده است
کاش تنها جای تیر و تیغ بود و نیزه ها
جام سم اسب ها روی بدن افتاده است
غیرتی خیز و نگاهی کن به حال خواهرت
بعد تو چشم حرامی ها به من افتاده است
یک طرف شمر و سنان و یک طرف هم حرمله
خواهرت گیر دو سه تا بد دهن افتاده است
ای زمین کربلا من میروم اما بدان
روی خاکت کشته ای دور از وطن افتاده است
#نویدطاهری
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#نوحه واحد و سنگین امام سجاد (ع)
تو غرقِ ، اشکی وُ گریه میباری
چِقَدَر ، روضه ی نگفته داری
با ما بگو تو از ، نامَردمان شام
از چشم هرزه و ، شادی و اِزدحام
آه ، دادِ بیداد ، ای امان از ، دل سجاد
آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا (۲)
واویلا ، تو یه روز خوش ندیدی
شبیهِ ، عمه زینب قد خمیدی
بر خواهر امام ، خون گریه می کنی
از کربلا به شام خون گریه می کنی
آه ، شیرخواره ، دیده ای تو ، گوشِ پاره
آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا
واویلا ، شنیدی طعنه و دُشنام
میخوردی ، سنگ کینه از روی بام
در کوچه های شام ، بال و پر تو سوخت
از تازیانه ها ، پا تا سرِ تو سوخت
آه ، تیر و شمشیر ، گردن تو ، غل و زنجیر
آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#مرثیه روز یازدهم محرم
رهسپارکوفه شد با شور وشین
اهل بیت زاده ی زهراحسین
دشمن دون کشته هایش خاک کرد
ظلمها بر کشته ی صد چاک کرد
زد تشر بر بچه های فاطمه
چون ندارد از جسارت واهمه
زینب کبرا به چشم اشکبار
کاروان را کرده بر اشتر سوار
کس نباشد تا که همکاری کند
بر شتر بنشیند و یاری کند
کرد رو زینب عزیز فاطمه
با دلی غمبار سوی علقمه
غیرت اللهی الا ای یاس من
خواهرت یاری نما عباس من
پاسخی نشنید از آن با وفا
آنکه دست از پیکرش گشته جدا
گفت ای نور و ضیاء هر دوعین
زینبم من ای برادرجان حسین
گو به عباس و علی اکبرت
یا به عبدالله و عون و جعفرت
بر سوار مرکبم یاری کنند
گاه رفتن گشته غمخواری کنند
ناقه ها از اشک او گریان شدند
آنطرفتر دشمنان خندان شدند
ناگهان خوابید ناقه بر زمین
تا که بنشیند بر او آن دلغمین
دست و پاهای امام العابدین
بسته شد با بند و با زنجیر کین
برد دشمن کاروان با ظلم و زور
ازمیان قتلگه داده عبور
ناگهان دیدند آل مصطفا
پیکر پاک شهیدان خدا
خویش را افکنده آندم برزمین
آه و زاری کرده بر انصار دین
زینب آمد بر سر نعش حسین
خون دل جاری نموده از دوعین
بوسه زد بر حنجر ببریده اش
در کنارش دید نور دیده اش
گفت دختر این بدن از آن کیست
سر جدا و بر تنش انگشت نیست
گفت عمه ای سکینه دخترم
این بدن باشد عزیز مادرم
خویش را انداخت بر جسم پدر
می زند فریاد از سوز جگر
بعد تو دشمن روان سوی حرم
کرد غارت مقنعه با معجرم
از نوایش گشت غوغایی بپا
در غضب گردید شمر بی حیا
کعب نی زد بر تن آن نازنین
زد به رویش سیلی و نقش زمین
اشک دانا گشته جاری از بصر
او سرود این مرثیه با چشم تر
#رسول_دانا
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#تنورخولی
ای در تنور افتاده تنها یا بُنَیَّ
دورت بگردد مادرت زهرا بُنَیَّ
من که وصیت کرده بودم با تو باشد
هر جا که رفتی زینب کبری بُنَیَّ
باور نمی کردم تو را اینجا ببینم
کنج تنور خانه ی اینها بُنَیَّ
هر قدر هم خاکستری باشد دوباره
من می شناسم گیسوانت را بُنَیَّ
با گوشه ی این چادر خاکی بشویم
خون لبت را با نوای یا بُنَیَّ
آخر چرا از پشت سر ذبحت نمودند
ای کشته ی افتاده در صحرا بُنَیَّ
شیب الخضیبت را بنازم ای عزیزم
با این حنا شد صورتت زیبا بُنَیَّ
آبت ندادند و به حرفت خنده کردند
گفتی که باشد مادرت زهرا بُنَیَّ ؟
گفتی زن خولی برایت گریه کرده
حتی به او هم می کنم اعطا بُنَیَّ
#جوادحیدری
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#حضرت_زینب_س_کوفه
ماهِ تمامم، خسته و مهجور ماندم
ای وای از آغوش گرمت دور ماندم
خسته شدم از بس که طفلان را شمردم
جای تمام بچهها شلاق خوردم
اطراف محمل قاتلانی مست بودند
بی رحمهایی پست و سنگیندست بودند
دیدی که در گرمای سخت و بی امانم
فوراً سرت از روی نی شد سایهبانم
سختی هجرانت چه کاری داد دستم
دیدم سرت را روی نیزه، سر شکستم
از بس مرا این داغها پیر و کمان ساخت
اُم حبیبه هم مرا در کوفه نشناخت
کوفه نگو، شهر مریدان دروغی
کوچه به کوچه، هی شلوغی، هی شلوغی
شهری که ریزه خوار خوان مرتضی شد
وادی سختِ دختران مرتضی شد
طاقت نیاوردم وجود لاتها را
با گریه برگرداندهام خیراتها را
تسبیح میگفتم به لب، شد نیمه کاره
با دست، سوی خواهرت کردند اشاره
خیلی هوای غیرتت را کرده بودم
وقتی میان محملِ بی پرده بودم
هر کوچه که دیدم زنی، اهل عفافی
گفتم ببینم مقنعه داری اضافی؟!
همسایهی دیروز، بر ما انگ میزد
شاگرد تفسیرم مرا با سنگ میزد
من که به روی دامنت سر مینهادم
آشفته حال از مجلس ابن زیادم
با ذوالفقار خطبهام پیکار کردم
ابن زیاد بد دهان را خوار کردم
وای از اسیری، از مصیبات جگر سوز
زندان ندیده بود زینب، دید امروز
بی تو دگر با که دلم آرام باشد؟!
قرآن بخوان تا که دلم آرام باشد
امید قلبم، نور چشمم، جان خواهر
در قلب خواهر تا ابد هستی برادر
#محمدجواد_شیرازی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#حضرت_زینب_س_مصائب؛ #حضرت_زینب_س_اسارت؛ #حضرت_زینب_س_روز_یازدهم
با احترام آمد و بیاحترام رفت
با صدسلام آمد و با والسلام رفت
آتش دوباره پا روی کاشانهاش گذاشت
با روضهی شکستنِ در از خیام رفت
بعد از عطش، فرات به پابوسیاش رسید
در اشکِ شرم، غرق شد و تشنهکام رفت
خلوتنشینِ پردهی ناموسِ کبریا
همراه شمر و حرمله در ازدحام رفت
دَه روز پیش کعبهی در انحصار بود
با آن مقام آمد و با این مقام رفت
مبعوث شد به گریه برای برادرش
پیغمبری که با سرِ سرخِ امام رفت
پایش رمق نداشت، نمازش نشسته بود
در حالت رکوع، به قصدِ قیام رفت
داغ حسین، روضهی یک خانواده بود
این داغدار، با تبِ چند انتقام رفت
زینب عقیلةالعرب آمد به کربلا
آیینهدار فاطمه، حیدر به شام رفت
خونگریههای ناحیه از این مصیبت است
سرچشمهی حلال، به بزم حرام رفت
#رضا_قاسمی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
کشیدم زجر بیش از هر کسی در این سفر بابا
کشیدم زجر ، افتادم زمین با چشم تر بابا
چرا اینقدر بد هستند با ما مردم کوفه
مگر از نسل ما هستند اینها بی خبر بابا
به من گفتند بابایت نمی آید ، خودم دیدم
سرت بر روی نی میرفت و ما هم پشت سر بابا
نخوردم غیر زخم از دشمنت در راه می دانی ؟
چهل منزل فقط عمه برایم شد سپر بابا
به استقبال ما هر کس که آمد سنگ دستش بود
تمام راه در دیدارهای مختصر بابا
یتیمی درد بی درمان یتیمی خواری دوران
همین اندازه میگویم برایت از سفر بابا
پریشان است مویم کاش با دست خودت می شد
ببندی گیسویم را باز هم با گیر سر بابا
دلم میخواست روی زانویت باشم ، از این پایین
ببینم روی ماهت را ببینم یکنظر بابا
ندارد طاقت دوری دل بی تاب یک لحظه
نمیخواهم بدون تو بمانم بیشتر بابا
میان دخترانت من به تو وابسته تر هستم
مرا با خود ببر با خود ببر باخود ببر بابا
#مهدی_قاسمی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
🏴سبک زمزمه یا واحد سنگین ایام اسارت آل الله در کوفه
🏴بند اول
قرآنِ روی نیزه ها،صوتت چه دلنشین است
آرام قلب زینب و،سُکینه این طنین است
پشت سرت می آیم و،در سوگ تو نشستم
باشد گواه غربتم،اینجا دو دست بستم
با خطبه هایم،یار تو هستم
غمخوار من غمخوار تو هستم
سالار من پا کار تو هستم
حسین من ای شهید مظلوم
🏴بند دوم
دارد نگاهت میکِشد،من را به سوی نیزه
صحرا به صحرا میروم،در جستجوی نیزه
کرده غمت آشفته ام،ای مه جبین برادر
شد آرزویم بوسه ای،بر آن بریده حنجر
هر جا روی من،با تو میایم
که گفته از تو،اخا جدایم
با غربت کوفه آشنایم
حسین من ای شهید مظلوم
🏴بند سوم
از طعنه های دشمن و،سنگ جفا چه گویم
از شهر نامردی و از،نامحرما چه گویم
با حال خسته آمدم،در کوچه های کوفه
با سلسله من رد شدم،از کوچه های کوفه
بر گریه ی من،خندیدن اینجا
بر طبل شادی،کوبیدن اینجا
اُف بر تو دنیا،اُف بر تو دنیا
حسین من ای شهید مظلوم
#امیر_حسین_سلطانی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
.
سلام و تسلیت ایام
خدمتِ شما مومنین گرامی؛
برای دیدنِ دیگر محصولاتِ تهیه و تولید شده توسط مجموعه فرهنگی بابُ الحَرَم «کانال متن روضه» ویژه ایام اربعین حسینی به کانال فروشگاه به آدرس ذیل مراجعه فرمایید:
@babolharam_shop
آی دی جهت ثبت سفارش :
@babolharam_shop_admin
شماره تماس:
09052226697
02155912510
آدرس جهت خرید حضوری:
تهران ، شهرری ، میدان هادی ساعی ، خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک ۵۰ فروشگاه فرهنگی بابُ الحَرَم.
@babolharam_shop
کتیبه و پرچم باب الحرم
.
👆لوکیشن جهت خرید حضوری
همه روزه از ساعت ۹:۳۰ الی ۲۱
جمعه ها از ساعت ۱۴ الی ۲۱
مشاهده کلیه محصولات فرهنگی :👇
@babolharam_shop
@babolharam_shop
ثبت سفارش از طریق:👇
@babolharam_shop_admin
#در فراق صاحب الزمان (عج)
#دیماه۱۴۰۱
پروانه صفت با غم تو سوخته ام من
چشمان دلم را به رَهَت دوخته ام من
لطفی کن و من را زِ فِراقت نده آزار
جانا تو بیا دست از این فاصله بردار
ای عشق ببین بی سر و سامان تو باشم
چندی است که دیوانه و حیران تو باشم
من سائلم و دست به دامان تو هستم
بیمار توام ، چشم به درمان تو هستم
دیدی که سر راه تو بر خاک فِتادم
بر گِرد رَهَت صورت خود را بنهادم
جز خال لب صورت تو در نظرم نیست
یعنی که به جز ذکر تو وِرد سحرم نیست
مجنونم و هر لحظه گرفتار تو گشتم
خون از مُژه می بارم و من زار تو گشتم
مَپسند که از کوی تو آواره شوم من
در راه رسیدن به تو بیچاره شوم من
گر رُخ بِنمایی همه جا یار تو گردم
من مشتریِ یوسفِ بازارِ تو گردم
ای یوسف گُم گشته ی زهرا مددی کن
حالا که به راه تو نشستم نظری کن
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
# فراق یار وجمعه.....
به سبک : دوباره مرغ روحم
دوباره جمعه اومد از تو خبر نیومد
ازهجر روی ماهت صبرهمه سر اومد
آقا دلم گرفته از دست این زمونه
برای دیدن تو هِی می گیره بهونه
یابن الحسن کجایی
داد از غم جدایی
از آسمون قلبم بارون اشک می باره
دیگه ز دوری تو صبر و قرار نداره
دلبر من تو هستی توی دلم نشستی
گِرِه باعشق نازت به قلب من تو بستی
یابن الحسن کجایی
داد از غم جدایی
بذار که من گدای در خونت بمونم
تا جون دارم همیشه اسم تو رو بخونم
آقا منو دعا کن برای خود سوا کن
این دل مضطرم رو راهی کربلا کن
یابن الحسن کجایی
داد از غم جدایی
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#نوحه واحد یا سنگین امام حسین (ع)
تصنیف ( آرام و دل نشین )
دوباره این دلم خدا
کرده هوای کربلا
تو نینوائیم کن
منو ببر پیش حسین
وادی بین الحرمین
تو کربلائیم کن
شوری بپا کن ای خدا در این دلم
راهی بکن این بنده را سوی حرم
دوباره مدد بکن شیش گوشه رو من ببینم
توی قتلگاهِ مولا بسوزم تا بمیرم
یا حسین یا حسین ما رو ببر کرببلا (۲)
ای آشنای دل حسین
عشق تموم عالمین
من عاشقت هستم
گشته گناهانم زیاد
دارم به غفلت اعتیاد
نا لایقت هستم
دستی بکش بر این دل آلوده ام
وقتی عنایت می کنی آسوده ام
اگه تو رهام کنی کسی برام یار نمیشه
غیر تو کسی برام دلبر و دلدار نمیشه
یاحسین یا حسین ما رو ببر کربلا
جان را فدایت میکنم
هر دم صدایت میکنم
ای سبط پیغمبر
از داغ تو دارم فغان
اشک دو چشمانم روان
ای کشته ی بی سر
از ماتمت پیوسته دارم زمزمه
قربان نامت ای حسین فاطمه
تو شدی شیب الخضیب خدالتریب حسین من
ذبیح العطشان تویی عزیز و نور عین من
یاحسین یا حسین ما رو ببر کربلا
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#نوحه زمینه یاشور امام حسین (ع)
کبوتر دل پر زده تا کرببلایت
شده دل ما مست هوای نینوایت
کرببلا آرزوی این دل بی تابه
عشق تو ٬ تو دلای ما یه لطف نایابه
شب جمعه شده آقا منو دریاب
دل هوایی کربلا شده ارباب
ای حسین جانم (۴)
دستی بکش تو از کرم بر این دل زارم
دوری بین الحرمین شده دل آزارم
سائل درگاه توام منو خدایی کن
دست نیازم تو بگیر کرببلایی کن
وقتی که دل میشه کرببلایی
دل ما می گیره نور خدایی
ای حسین جانم
خدا دل من تنگ حریم کربلا شد
دوباره دلم هوایی گنبد طلا شد
صاحب من تویی آقا همه کس وکارم
عمریه ارباب کرم به تو بدهکارم
میدونم با گنه دلتو شکستم
دست رد تونزن اگرچه پستم
ای حسین جانم
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam