#امام_خمینی_ره_مدح
موج می زد همه جا خیر و فراوانی بود
افق سبز نگاهش ، همه بارانی بود
می زدی سر تو اگر کوچه خیابان ها را
فارغ از درد و غم و رنج و پریشانی بود
باغ چشمانش اگر چه تب نیلوفر داشت
غنچه میشد نفسش بس که بهارانی بود
عشق را عاطفه را با همه قسمت می کرد
نور امید ، به قلب ِ همه ، مهمانی بود
یادمان داد پدر ، مثل برادر باشیم
تازه این سادهترین شرط مسلمانی بود
پای نطقش همگی ، پای برهنه بودند
منبرش ساده ولی محکم و طوفانی بود
نفسش رایحهی یاسی " میثم " می داد
عطر لبخند ملیحیش همه سلمانی بود
فیض می برد ، از او علم و فقاهت اما
اوج امید ِ خودش «طفل دبستانی» بود
مدعی خواست کمی معرکه گیرد اما ...
خلف ِ صالـح او ، "پیـر خراسانی " بود
"طالقانی" و "بهشتی" و "رجایی" بودند ...
عشق بود و برکت بود و فراوانی بود
به طفیلی سر اوست که عزت داریم
برگی از عزت این مرد "سلیمانی" بود
اگر از نام و نشانـش نسبـش می پرسی
موسوی بود و حسینی نسب ایرانی بود
هر که پرسید اگر خانه ی خورشید کجاست
بنویسیـد کـه خورشیـد ، جـمارانی بـود
یادم افتاد ، جماران و شهیدان و امام ...
صورت ماه خمینی ، که چه نورانی بود ...
دستمالی که به چشمان ترش می بست و...
روضه هایی که همه عمر ، خودش بانی بود
"کوثری" روضه نمیخواند قیامت می کرد
حال ِ این پیر ، همانی که ، نمی دانی بود
زنده می شد وسط روضه و هی جان می داد
خاصه آن روضه که سنگ و سر وپیشانی بود
پدر و مادر ، امام و شهدا ، فیض برند ...
با دوخط روضه،که این روضه پایانی هست
"آه از آن ساعتی ، که با تن ِ چاک چاک
نهادی ای تَشنه لب،صورت خودرابه خاک"
شاعر: #روح_الله_قناعتیان
ـــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_خمینی_ره_مدح
#امام_خمینی_ره_ارتحال
#سیدمحمدجواد_شرافت
▶️
ای آفتابی که زمین شد مدفن تو
هفت آسمان راه است تا فهمیدن تو
هفت آسمان راه است تا درک نگاهت
راه است تا مفهوم چشم روشن تو
از تو چه باید گفت ای روح خدایی
از تو چه... وقتی محو شد در "او" "من" تو
قلبی جوان در سینهی تو در تپش بود
حس کرد این را سالها پیراهن تو
دل را به اوج آسمانها برد روحت
روحت نشد هرگز زمینگیر تن تو
در راه تو ای آفتاب سبز ماندیم
در سایهی ماهیم بعد از رفتن تو
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم