#شب_اول
#حضرت_مسلم.ع
#زمینه
#امیراسدی
#سعید_حمیدیانفر
#اینشهرپرنامرده
#حلقه_ادبی_ریان
#بند_اول
این شهر/ پر نامرده/ چقدر سرده/ یه نفر به آقام بگه برگرده
اینجا/ پر نیرنگه/ خبر جنگه/ یه نفر به آقام بگه برگرده
حال من دل شکسته رو، هیچ کس نمیدونه
درد یه غریب خسته رو، هیچ کس نمیدونه
ای کاش/ سلامم و/ یکی به آقام برسونه
السلام ای غریب، السلام آقا
مسلمت و میکشن، تشنه کام آقا
#بنددوم
اینجا/ پر شمشیره/ چه نفس گیره/ یه نفر به آقام بگه برگرده
راهِ/ کوچهها تنگه/ همه جا سنگه/ یه نفر به آقام بگه برگرده
بغضه توی نفس آخرم، از دردای رباب س
اشکه روی گونهی ترم، از دردای رباب س
غصهام، اینه بره، به باد آرزوهای رباب س
فکر گهوارم و، فکر شیرخواره
با زن و بچه آقام، میشه آواره
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
✅کانال سبک وشعر باب الحرم
#شبسوم
#حضرت_رقیه.س
#عالیه_رجبی
#امیراسدی
#بنداول
میدونی بابا؟پاهام چقد تاول زده
میدونی بابا؟ عمرم دیگه سر اومده
میدونی بابا؟از وقتی که رفتی چقد
حالم بده
خدا میدونه بین راه ،چقد لرزیدم
تاجاموندم از قافله، چقد ترسیدم
هرچی دوییدم دنبالت، بهت نرسیدم
حالا که اومدی از سفر
منوببر، منو ببر
#بنددوم
میدونی چقد؟ تنم پره از کبودیا
میدونی چقد؟ سیلی میخوردم بی هوا
میدونی چقد؟ اذیت شدم از کوفه تا
شام بلا
چشای ورم کردمو، نیگا بابایی
ازسیلیا سردردمو، نیگا بابایی
روی کبود و زردمو، نیگا بابایی
افتادم بابا به دردسر
منو ببر، منو ببر
#بندسوم
اومدی ولی، جونی نمونده تو پاهام
اومدی ولی، دیگه نمیبینه چشام
اومدی ولی، یه کاری کن بابا منم
باهات بیام
توی چشمام پر از اشک، رو دستامم خونه
بابایی ببین تمومِ، پاهامم خونه
بابایی جون رقیه س، بیا بریم خونه
بیدارم شبا رو تا سحر
منو ببر، منوببر
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
✅کانال سبک وشعر باب الحرم