eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
33 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 09052226697 02155970902 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک ۵۰ فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
جایی که حُسن مَطلع قرآن ما علی ست در شرع من شروع سخن ذکر یاعلی‌ست هر چند ذات عزّ و جل نیست دیدنی‌ وقتی بنا شود به تجسّم ؛ خدا علی‌ست طبق روایتی که خودش نقل کرده‌است پُشت و پناه سلسله‌ی انبیا علی‌ست آن‌کس که بعد خلقت او بارها به خویش فرموده‌است ذات خدا مرحبا ؛علی‌ست ذکری که باز می‌کند از کار ما گِرِه ((یامصطفی‌محمّد و یامرتضی‌علی‌ست)) ------------------------------------------------- دل را علی به تیر نگاهی شکار کرد مارا همان نگاه به‌عشقش دچار کرد خُمس‌و نماز و روزه‌و حجّ‌و زَکات؛نَه ما را فقط ولایت او رستگار کرد مارا پس از زیارت بالا سر؛ از کرم در کشتی نجات حسینش سوار کرد باید به شُکر بندگی شاه لافتی تا وقت هست سجده به پروردگار کرد شاگرد قنبرم که به من یاد داده است باید فقط به عشق علی افتخار کرد --------------------------------------------- از راه او ندیده کسی مستقیم تر از او کسی نداشته خُلقی عظیم تر وقت رکوع بخشش انگشتری کُنَد یعنی نیامده کسی از او کریم تر بادست‌خود به‌قاتل‌خود می‌دهد دوا بالله‌قسم که‌نیست از او دل‌رحیم تر از هرکسی که فکر کنی غیر مصطفی دانا تر و خَبیر تر است و حکیم تر تاکیید می کنیم نه از عالم اَلَست حیدر امیر بوده از آن هم از قدیم تر -------------------------------------------- دست‌علی‌به‌کون‌ومکان‌نظم‌داده‌است اندیشه‌اش‌به‌نظم‌ِجهان‌نظم‌داده‌است شاهدمثال‌عینی ما هست رَدّ شَمس انگشت‌او‌ به چرخ‌زمان‌نظم‌داده‌است با باز و بسته‌کردن‌مُشتش‌ - به‌ قلب ما بخشیده‌جان‌و بَر ضربان‌نظم‌داده‌است نیل و فرات و دجله روانند اگر چنین دست‌علی به حرکتشان نظم‌داده‌است ذکرش نجات داده یقیناً "اقامه"را تکرار نام او به"اذان‌" نظم‌ داده‌است ------------------------------------------- با گفتن فضائل او عشق‌ می‌کنیم با دیدن شمایل او عشق می‌کنیم فرقی نمی‌کند که کجا جَمع‌مان کند پیوسته‌ در محافل او عشق می‌کنیم با یازده امامِ ز سر تا قَدَم علی با جلوه‌های‌ کامل او عشق می‌کنیم او حاضرست‌در همه‌جا؛پس‌من‌وشما در بزم او مقابل او عشق می‌کنی شبهای قدر نیز پس از ختم "یاعلی" با سَبّ و لعن قاتل او عشق می‌کنیم -------------------------------------------- ((مجموعه‌ی‌صفات‌خدا می‌شودعلی)) روح نماز و روح دعا می‌شود علی وقتی که روبروی محمّد بایستد آیینه‌ی تمام نما می‌شود علی وقتی‌که‌راه چاره بر او بسته‌ می‌شود ذکر لب پیمبر ما می‌شود علی اعراب طبل خاتمه جنگ می‌زنند ازجا به‌قصدجنگ‌که پا می‌شود علی هرکس‌که‌پیش روی تو گردن‌کشی کند از طول یا به عرض دوتا می‌شود علی ------------------------------------------- یا از حدود تیغ تو باید فرار کرد یا مثل ما به‌ کُشته‌شدن افتخار کرد از روی‌ جهل زندگی‌اش را به باد داد رزمنده‌ای‌که پیش‌تو گرد و غبار کرد پی بُرد بر شجاعت تو عمر‌ِ عبدوَد روزی که سر به قبضه‌ی تو واگذار کرد در بدر و در حُنین و تَبوک و اُحُد ؛خدا کفّار را به دست علی تار و مار کرد طوری دونیمه‌شدکه‌پس از چارده‌صَده مرحب‌هنوزمانده‌که‌حیدرچکار کرد! ------------------------------------------- دور سر تو آینه ها دور می‌زنند اهل زمین و اهل سما دور می‌زنند تا از طواف خانه‌ی تو بهره‌ور شوند اطراف کعبه شاه و گدا دور می‌زنند شبهای جمعه دور ضریح تو انبیا تاصبحدم به‌جای خدا دور می‌زنند ذرّات خاک شهر نجف تا که دُر شوند گِرد تو صبح و ظهر و عشا دور می‌زنند در حول‌وحوشِ‌گنبدو ایوان‌و ناودان با اشتیاق خاطره‌ها دور می‌زنند ---------------------------------------------- روح‌و روان‌و جان‌و جهان منی علی فرموده مصطفی تو جنان منی علی فرموده مصطفی که میان تمام خلق تو همتراز فاطمه جان منی علی تضمین شده‌ست امنیتم در جوار تو حصن‌حصین‌و کهف امان منی علی من دائم العبادتم از برکت شما تا آن زمان که ورد زبان منی علی روز ظهور بر همگان فاش می‌شود تو صاحب‌الزّمانِ زمان منی علی
ای قطره در حوالی دریا قدم مزن ای ذره از ستایش خورشید دم مزن حرف وجود را به زبان عدم مزن کار تو نیست؛ مدح علی را قلم مزن هرچند آرزوی من از او سرودن است کی در توان بنده خدا را ستودن است روزی اگر که خلق به وصفت زنند دم یا شاعران شوند به مدح تو هم قسم دریا شود مرکب و اشجار هم قلم صدها هزار حافظ و سعدی و محتشم لالند در بیان تو یا مرتضی علی وقتی که هست وصف تو کار خدا علی باید غزل نوشت گدای در تو را باید سرود هر نفس قنبر تو را من کیستم که وصف کنم بوذر تو را باید که واژه واژه ی هر منبر تو را دریایی از بحار، و یا الغدیر کرد خود را چنان سخن، به کمندت اسیر کرد پر کرد تا صدای خدا گوش کعبه را روشن نمود خانه ی خاموش کعبه را دیدار تو ربود ز سر هوش کعبه را دیدند باز بودن آغوش کعبه را یعنی که باده ریخت ز پیمانه ی خدا دیدند حق درآمده از خانه ی خدا راهی اگر به سمت خدا هست راه توست غیر از خدا زمین و زمان در پناه توست خوشبخت کیست؟! انکه هلاک نگاه توست کعبه کجاست؟! کعبه همان زادگاه توست کعبه همانکه در طلبت سینه میدرد هر شب بر آستان نجف سجده می برد گفتم نجف دوباره به غم مبتلا شدم بی اختیار راهی ایوان طلا شدم هر بار که مسافر کرب و بلا شدم در آسمان شهر تو اول رها شدم ای کوه! باز اذن به این کاه می دهی؟ ما را به خانه ی پدری راه می دهی؟ ای خانه ی تو خانه ی ما از قدیم ها بابای مهربان تمام یتیم ها هستند در پناه تو حتی رجیم ها محشر نجاتمان بده از چنگ بیم ها ای کاش روز حشر من اهل رجب شوم با دست های فاطمه ات منتخب شوم
شکر خدا میگم از پاکی مادرم غلام حلقه گوش خونه‌ی حیدرم تمومه افتخارم اینه مولام امیرالمومنینه من که با ذکر علی علی جون میگیرم ایشالا که یاعلی میگم و میمیرم تویی همه عشق و امیدم تو رو ندیده جون نمیدم (آمدم دنیا برای دیدن روی علی ورنه با این مردم دنبا چه کاری داشتم) حیدر حیدر _ پای ولای علی عبد جان بر کفم عاشق و دیوونه‌ی نجف اشرفم قبله من صحن و سراته بهشتم ایوون طلاته نمیرسد فهم کس به رسای علی که جای دست خداست جای پای علی عشق علی کرده دیوونم دوباره این بیت و میخونم ( به دوش مصطفی نهد چو پای آن جناب را عرش همی بوسه زند تراب بوتراب را ) حیدر حیدر _ هر طپش قلب من علی مولا علی حضرت خیبر شکن علی مولا علی فدای اون بازو و دستت ایول الله داره ناز شصتت وقتی به ذوالفقارت دست تو میبری فرشته ها میزنن نعره‌ی حیدری سرا به زیر دست و پا بود ذکر خدا هم لافتی بود (شاه مردان شیر یزدان حیدر دلدل سوار لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار) حیدر حیدر
ای که توحید از وجودت یافته تمثال ها در نبوت احمدی و ، در امامت آل ها نور تو دیدند، چون خورشید، حتی کورها مدح تو خواندند، چون آیات، حتی لال ها در فصاحت پیش تو صف بسته قدهای الف در بلاغت نزد تو خم گشته قد دال ها کن تلاوت (ما لها) را تا زمین بشناسدت معنی (انسان) تویی در سوره ی (زلزال)ها جامه ی جنگ تو بی پشت است و در وقت نبرد هیچ کس چون تو نکرد از مرگ استقبال ها سنگ بستن بر شکم سهم تو گشته از جهان داغ شد دست عقیل از سهم بیت المال ها جامه های پر بها تر را به قنبر داده ای تا وجود اطهرت ، عریان شد از آمال ها در نمازت تیر از پای تو بیرون میکشند در نمازت تیغ بر فرقت زند دجال ها تو به سجده رفتی و شمشیر پشتت سجده رفت رب کعبه رستگارت دید در آن حال ها گفتی از غیرت اگر مردی بمیرد عیب نیست وقتی از پای زنی غارت شود خلخال ها غیرت اللهی و حق داند که بر تو چه گذشت از غلاف تیغ و... از رنگ کبود بال ها ای که بخشیدی به سائل خاتم خود را ببین کربلا تکرار شد این قصه در گودال ها
کتاب ما علی و کیمیای ما علی است حرای ما نجف است هوای ما علی است "حرام زاده رهش از حلال زاده جداست" که انتهای نسب نامه‌های ما علی است برای قرب خدا تا ابد علی کافی است که راه ما علی و رهنمای ما علی است به کمتر از علی و آل او دلت مفروش قسم به فاطمه‌اش که بهای ما علی است تمام حیثیتِ شیعه از علی باشد حسینِ ما علی است و رضایِ ما علی است به حکم محکم لایمکن الفراراز عشق که آنچه عشق نوشته به پای ما علی است مرا زمانه‌ی مرگم فقط نجف ببرید که ابتدا علی و انتهای ما علی است خوشا به زمزمه‌ی وادی‌الاسلام نجف که نُقل مجلس شبهای ما علی است بگو بیاورد آنکه بجز علی دارد بزن به سینه بگو ادعای ما علی است بگو چه می‌کند آنکه علی ندارد او برای او است جهیم و برای ما علی است چه خاک بر سر خود می‌کند اگر بیند به حشر کعبه‌ی مشگل گشای ما علی است شنیده‌ایم صدای درِ بهشت علی است از آن به بعد سلام و صلای ما علی است اگرچه درک علی از محالها باشد به قدر ظرفیت اَدراکَمای ما علی است من از رسول خدا نقل می‌کنم ، فرمود: که استجابت هر ربنای ما علی است بجز خدا  و پیمبر کسی علی نشناخت حدیث هرشب او باخدای ما علی است علی مع الحق و حق باعلی است یعنی که خدای ما نه  ولی ناخدای ما علی است فقط رسیده‌ایم اینجا که با علی باشیم هزار شکر فقط ماجرای ما علی است علی است کارگریِ پدر به خاطر ما همیشه نان حلال سرای ما علی است فرشته های خدا شب به شب فقط  دیدند به دست مادرمان  لای لای ما علی است کسی که عشق علی را ندارد او به جهنم که فکر و ذکر و دل و دلربای ما علی است "حدیث هول قیامت که گفت واعظ شهر " برای ما که نگفتند آشنای ما علی است چه کارمان به سوالات منکر است و نکیر بجای ماست رضا و بجای ما علی است قسم به وعده شیرین من یمت یرنی بهشت عدن خدا نه ، جزای ما علی است به حلقه‌های ضریحش  دخیلها بستند گره گشای دل انبیای ما علی است فقط فقط و فقط فاطمه از او می‌گفت شفاست فاطمه  دارالشفای ما علی است من از حسین بگویم حسین فرموده که نام جمله پسرهای ما علی است قسم به پنجه‌ی گوهر تراش های بهشت همیشه قبله‌ی ایوان طلای ما علی است علیست شاخص حق و علیست معنی خیر نگاه کن به خود و گو کجای ما علی است قسم به عین و به لام و به یای نام علی که درد ما علی است و دوای ما علی است کنار خانه‌ی مولا یتیم‌ها جمعند عزایشان علی است و عزای ما علی است چقدر کاسه‌ی شیر آمده ... چه می‌گویند: دعای ما علی و های‌هایِ ما علی است و سهم شیر خودش را به قاتلش بخشید کریمِ زخمیِ صاحب عطای ما علی است به یاد مادرش اُفتاده پیش بابایش که پاره‌ی جگر مجتبای ما علی است به حال زینب خود  رحم کن  نمی‌بینی پس از تو روضه‌ی کرببلای  ما علی است میان کرببلا تا علی به میدان رفت صدا زدند فقط کینه‌های ما علی است به زورِ نیزه علی را زِ اسب هُل داند صدا زدند ببین ردِ پای ما علی است حسین  سمت جوانش رسید اما دیر به ناله گفت چرا جای جای ما علی است صدای عمه‌ی سادات بود و بُهتِ حسین  چقدر  پیشِ تو روی عبای ما علی است