چی شده ماه شام تارم
چرا رو نیزه بیقراری
چرا شبیه چشم زینب
داری رو نیزه ها میباری
سر تو داره میدرخشه
مثه ماهی که تو خسوفه
کی فکرشو میکرد بیافته
راهم به بازارای کوفه
دیدی ، چه جوری زینبو زدن؟
دیدی ، دنبال معجر اومدن ؟
دیدی ، جسارتای کوچه رو
دیدی ، زدن کنایه ها بمن؟
بشکنه دستی که روو
نیزه سرت رو وا کرد
بشکنه دستی که از
تو زینبو جدا کرد
حسین غریبه مادر
2
کور بشه اون چشمای پستی
که به حریم تو نگا کرد
گردش من تو کوچه بازار
بین همه سر و صدا کرد
همه نشونِ هم میدادن
منو با دست و پای بسته
میگفتن هیچ مردی نداره
غرور زینبت شکسته
دیدی ، ترحمای بی حدو
دیدی ، بما نگاهای بدو
یکی ، با سنگ نشونه میگرفت
یکی، زینبو سیلی میزدو
بشکنه دستی که با
سنگ سرتو هدف کرد
کی خواهر حسینو
با شامیا طرف کرد
3
ای غیرت اللهم ابالفضل
دعا بکن زینب بمیره
بهتر از اینه که ببینی
دختر فاطمه اسیره
با دست و پای بسته ای وای
اسیری خیلی سخته عباس
کفیل من چشاتو وا کن
که حرمتم شکسته عباس
وقتی ، تو بودی هیشکی سایمو
حتی ، میون کوچه ها ندید
حالا ، زینب اسیر شامیاست
میزد هرکی که از راه میرسید
سقای خوش قد من
غیرتیه حرم کو
کجاست کفیل زینب
سایه ی رو سرم کو
#خادم_زینب
#واحد_سنگین
#بازار_کوفه_شام
#شام_غریبان
#جانسوز
#پست_ویژه