#حضرت_قاسم_واحد
#واحد۲
عمو جون ببین شکست بال و پر من
خون به جای اشکه تو چشم تر من
حالا که به لب رسیده جونِ قاسم
جای بابام تو بیا بالا سر من
عمو حسین
بیا دیگه نمونده جونی برام
عمو حسین سلامتو میرسونم به بابام
عمو حسین عمو حسین عمو حسین
شد جدا جدا تموم تار و پودم
از غریبی تو میسوزه وجودم
عمو جان فاطمه منو حلال کن
اگه داماد خوبی برات نبودم
عموحسین
شرمنده ام به لب رسیده جونم
عموحسین
نشد کنار دخترت بمونم
عموحسین عموحسین عموحسین
#عبدالزهرا
#حضرت_قاسم_واحد
#واحد۸
یتیم کربلا هستم
رسیده جون من بر لب
داره دست یتیمی رو
میکشه رو سرم مرکب
عمو جان تویی امّیدم
عمو جان برس به دادم
شکست استخون سینه م
دیگه از نفس افتادم
عمو یا اباعبدالله
به زیر سم مرکبها
ببین که قد کشیدم من
ببین که دیگه هم قدِّ
اباالفضل رشیدم من
بلای عظیمو دیدم
بلا نیست از این سنگین تر
ولی باز میگم که مرگ از
عسل هست برام شیرین تر
عمو یا اباعبدالله
حلالم کن عمو جانم
که دیگه وقت رفتن شد
دیگه با رفتنم وقتِ
عزای همسر من شد
غم من از این رفتن نیست
که مرگ اومده پابوسم
غم من اینه که با شمر
اسیری میره ناموسم
عمو یااباعبدالله
#محمد_معارفوند