🏴سبک زمزمه یا واحد بدرقه زائران اربعین و جامانده ها
#واحد_اربعین_حسینی_ع
#زمزمه_اربعین_حسینی_ع
#پای_پیاده_میری_کربلا
🏴بند اول
پای پیاده،میری کربلا برو خدانگهدار
سلام مارو،برسون به خدمت شاه و علمدار
زائرای شاه،بی بی زهرا بهتون کرده عنایت
وقتی رسیدید،به جای مام بکنید غسل زیارت
آی رفقا،ما رو یادتون نره تو این سفر
چشممون دوباره مونده پشت در
نوش جونتون زیارت قمر
آی رفقا،کنار صحن علمدار که میرید
اگه میشه آب به همراه نبرید
میسوزه قلب یه مادر شهید
یا ثارالله(ابی عبدالله حسین شاه شهید)
🏴بند دوم
از غم دوری،دیگه دارم میمیرم خدانگهدار
من و صبوری،دیگه دارم میمیرم خدانگهدار
نشد تا امسال،که منم بشم یه زائر پریشون
نشد تا امسال،نمازم رو بخونم به زیر ایوون
تا کی باید،بمونم دور از حرم خدایی زوره
نگو این آرزویی واهی و دوره
بدم اما تو بخوای همه چی جوره
میشه آقا،منو هم قاطیه زائرات بدونی
خواستهٔ قلبیمو از چشام بخونی
زائرت بشم تو ایام جوونی
یا ثارالله(ابی عبدالله حسین شاه شهید)
🏴بند سوم
دلم گرفته،واسه یه خواهر دل غمین و خسته
دلم گرفته،واسه یه خواهری که بارشو بسته
داره میاد از،سفر کوفه و شام و از اسیری
اگه ببینی،توی چهرش معلومه آثار پیری
آی رفقا،صدای زنگ یه قافله میاد
دل خواهر یه برادرو میخواد
رنج و سختی کشیده خیلی زیاد
آی رفقا،سر میذاره رو مزارِ داداشش
میسوزه دائم کنارِ داداشش
نیاورده یادگارِ داداشش
یا ثارالله(ابی عبدالله حسین شاه شهید)
✋️بدرقه زائران اربعین
🎤با نوای ڪربلایی مهدی امیدی مقدم
✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
🏴سبک زمزمه و واحد سنگین اربعین حسینی علیه السلام زبانحال
#زمزمه_اربعین_حسینی_ع
#واحد_اربعین_حسینی_ع
#رسیدم_از_سفر_پاشو
🏴بند اول
رسیدم از سفر پاشو
به دیدنَم بیا حسین
بده جواب خواهر و
غریب کربلا حسین
از راه دوری اومدم
سر مزار تو حسین
ببین که خسته اومدم
مهمونتم پاشو حسین
یه اربعین،دورم ازت
آه ای برادر شهید
پاشو ببین،که از سفر
خمیده خواهرت رسید
پاشو برادر،غریب مادر
که از اسارت،برگشته خواهر
غریب حسینم
🏴بند دوم
پاشو تا دردِدل کنم
از کوفه و شام بلا
پاشو برات بگم من از
بزم یزید بی حیا
پاشو تا شرح کنم برات
محله ی یهودی رو
پاشو نشون بدم بهت
من آثار کبودی رو
یه اربعین،سر تورو
رو نیزه ها دیدم حسین
یا روی نی،یا توی طشت
یا زیر پا دیدم حسین
پاشو برادر،غریب مادر
که اربعینت،برگشته خواهر
غریب حسینم
🏴بند سوم
پاشو بگم کجا بودم
نمیشه باورت حسین
از شام غم حرفا داره
غمدیده خواهرت حسین
پاشو ببین تو خواهرو
برگشته از سفر حسین
پاشو بگم که با کیا
من بودم همسفر حسین
یه اربعین،با قاتلت
رفتم من از بیابونا
هرچی روکه،سپردی و
برات آوردم من اخا
ولی یکیش تو،ویرونه ها موند
منو ببخش که،رقیه جا موند
غریب حسینم
۱۴۰۰/۶/۲۸
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
🏴سبک زمزمه یا واحد سنگین اربعین حسینی علیه السلام زبانحال
#زمزمه_اربعین_حسینی_ع
#واحد_اربعین_حسینی_ع
#صحرا_به_صحرا
🏴بند اول
صحرا به صحرا کوه به کوه منزل به منزل آمدم
از شام و کوفه خسته ام بر روی محمل آمدم
از خواهرت چیزی نمانده
خود را به کوی تو رسانده
هر جا که رفته غصه دیده
برگشته اما قد خمیده
بنگر رسیدم،از شام ویران
خونین جگر با،قلبی پریشان
مهمانت هستم،با چشم گریان
ای برادر
ای برادر ای حسین جان
🏴بند دوم
در آتش هجران تو میسوزد این دل آمدم
از بهر دیدار تو ای جامانده در گل آمدم
برخیز و استقبالِ من کن
یارا نگه بر حالِ من کن
بر این شکسته تو عصا باش
درمان درد بی دوا باش
بنگر رسیدم،از شام ویران
با قامت خم،مویی پریشان
مهمانت هستم،با چشم گریان
ای برادر
ای برادر ای حسین جان
🏴بند سوم
افتادم از پا بسکه من پای پیاده رفته ام
هر جا رسیدم از تو و کرببلایت گفته ام
همراه رأسَت روی نی ها
رفتی و رفتم صحرا به صحرا
از کربلا تا کوفه و شام
من خورده ام سنگ از روی بام
بنگر رسیدم،از شام ویران
شرمنده و با،حالی پریشان
زیرا که داده،سه ساله ات جان
ای برادر
ای برادر ای حسین جان
🙏التماس دعای خیر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
🏴سبک زمزمه و واحد سنگین روضه ای سوزناک اربعین حسینی علیه السلام زبانحال
#زمزمه_اربعین_حسینی_ع
#واحد_اربعین_حسینی_ع
#چهل_روزم
🏴بند اول
چهل روزم با غمت سر شد
که خواهرت زار و مضطر شد
تو رفتی و روز به روز زینب
خبر داری بی تو پیرتر شد
تورو چهل روز،ندید و پیر شد
رنج اسارت،کشید و پیر شد
زخم زبون ها،شنید و پیر شد
دنبال راست،دوید و پیر شد
به اربعینت،رسید و پیر شد
(سر مزارت،رسید و پیر شد)
بعد چهل روز،قدش خمیده
بیا به استقبالش،خسته رسیده
داداش حسینم...
🏴بند دوم
پاشو بگم که کجا بودم
پاشو بگم با کیا بودم
خبر داری که چهل منزل
با یه عده بی حیا بودم
بعد تو رفتم،با شمر خونخوار
خبر داری که،مُردم هزار بار
با دسته بسته،رفتم تو بازار
من چی بگم از،خنده ی اغیار
دادن منو با،کعب نی آزار
(خبر داری که،مُردم هزار بار)
بعد چهل روز،رنج و بلاها
سر مزارت از سفر،برگشتم حالا
داداش حسینم...
🏴بند سوم
پاشو ببین که زمینگیرم
که دشمنت کرده تحقیرم
پاشو بکش دست روی قلبم
که دارم از غصه میمیرم
پاشو عزیزم،دورت بگردم
تویی تو تنها،تسکینِ دردم
شبیه پاییز،خزون و زردم
اگه نبودی،که زود میمردم
امانتات رو،برات آوردم
اما یکیش رو،من نیاوردم
سه ساله ی تو،تو بین را موند
نشد بیارمش ببخش،خرابه جا موند
داداش حسینم...
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی