.
#هفده_محرم
هفت روز گذشت
سینه های غم داران همچو شمع سوزان است
خون شده دل یاران هفتم شهیدان است
اشک لاله ها رنگین قلب لاله ها خونین
رأس لاله های دین روی نیزه تابان است
مانده داغ و غم صدها بی نشانه مرقدها
بعد کوفه مقصدها سوی شام ویران است
شد به صبح صادق ها هفتم شقایق ها
خون ز داغ عاشق ها قلب هر بیابان است
حنجری فغان دیده قامتی کمان دیده
گلشنی خزان دیده در حصار زندان است
مثل دیده ی گردون سینه ای ز غم گلگون
چشم زینب محزون غرق موج و توفان است
رفته دیر راهب سر چون شقایقی پرپر
دختری ز غم مضطر خواهری پریشان است
یاس سرخ جاویدی عطر باغ امیدی
رأس پاک خورشیدی در تنور مهمان است
تازیانه ی دشمن خورده دائما" بر تن
این که می کند شیون دختر است و گریان است
زورقی به دریا نیست رد پا به صحرا نیست
سیلی اش تسلا نیست دختری که نالان است
زینب است و جان او روی نی نشان او
جاری از لبان او آیه های قرآن است
گل خزان به باغ او اشک غم چراغ او
هر سری ز داغ او بی سر است و سامان است
دیده شعله افروزش شد دلم غم آموزش
از غم جگر سوزش سینه آتشستان است
در طریق عشق و غم روی لاله ها شبنم
در غباری از ماتم گرد غم به دامان است
جان عاشقان بر لب روز آسمان شد شب
«یاسر» از غم زینب غرق آه و افغان است
**
محمود تاری «یاسر»✍
#شب_هفت_امام #شب_هفتم_امام
#هفتم_امام
.
.
#شب_هفتم_شهادت_امام_حسین
دیدگانم گریه کرده هفت روز
داغ تو با من چه کرده هفت روز !
هفت روزِ آه تاثیریّ من
ترجمانی گشته از پیریّ من
از تبسم غنچه ی لب بسته شد
تا تو رفتی دست زینب بسته شد
بوده ایم دلبند هم دو سینه سوز
من جدا از تو ، تو از من ، هفت روز !
نه ، جدایی کی روا باشد چنین ؟
تو به نیزه خواهرت محمل نشین
هفت روزِ هر چه آمد بر سرم
ای فدای تو عزیزم ، دلبرم
هفت روزِ بی تو پرپر میزنم
گاهی از محمل به تو سر میزنم
نیست آیا مِهر دیرین با مَنت
هفت روزِ پیش چشمم کُشتنت !!
هفت روزِ در کجایی ذات نور ؟
روی نیزه ! بر طبق یا در تنور ؟
هفت روزی شد به گردون پر زدی
با سرت بر عرش داور سر زدی
هفت روزِ بوریا بر پیکری
بی عبا عمامه ، بی انگشتری
آسمان با ابر خونین هفت روز
کربلا را کرده آذین هفت روز
هفت روزِ خاک را دادی بها
کربلا با تو شده کرب و بلا
محسن غلامحسینی ..✍
#هفده_محرم #امام_حسین
#شب_هفت_امام #هفتم_امام
.@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
.
#هفده_محرم
#شب_هفت_امام
#شب_هفتم_شهدای_کربلا
امشب شبِ هفتِ عزا بهرِ حسين است
کرببلا غرقِ عزا و شوروشین است
حوّا و مریم ، آسیه ، کلثوم و هاجر
در کربلا امشب زند بر سینه و سر
هم آدم و نوح و خلیل الله و عیسا
هم مصطفی و مرتضی وخضروموسا
امشب به دشتِ کربلا اندر عزا یند
بهر حسین و آن شهیدان در نوایند
امشب که شامِ هفتمِ آقا حسین است
بهر حسین گریان شهِ بدروحنين است
زهرای اطهر بر حسینش گریه دارد
بر یاوران و اهلبیتش غصّه د ارد
ختم رسل بهر حسین خود عزادار
هم غصّه دار زینب و سجّاد تبدار
درکربلا بنگر چسان شورونوائیست
درهفتمِ آقا بپا امشب عزائیست
این هـفـتمين شامِ جد ا يي ازحسین است
اندر عزا زین العباد و زینبین است
دراین شبِ هفتم همه غرقِ عزایند
هم زینب و اهل حرم نوحه سرایند
اندر دلِ زندانِ کوفه این شب تار
باشند از بهرِ حسین امشب عزادار
آل نبی را بین که در تاریکی یِ شب
اندر دلِ زندان همه در تاب و در تب
نوحه سرا کلثوم و زینب بر شهیدان
اندر دلِ زندان همه در آه و افغان
دور از نگاهِ آن یزیدیهایِ کافر
اندر دلِ زندان زند بر سینه وسر
از داغِ هفتاد دو لاله داغدارند
از بهرِ آن گلهای پرپرغصّه دارند
گلهایِ باغ مصطفا گردیده پرپر
از بهرِ آنان درعزاخاتون محشر
زندا نِ كوفه جملگي با اشكِ ريزا ن
شدذکرشان جانم حسين جا نم حسين جا ن
ای باقری آلِ نبی باشد عزادار
هم زینب و کلثوم و هم سجاد تبدار
#باقری_پور
#هفتمین_شب_شهادت #امام_حسین
.
.
#هفده_محرم
#شب_هفت_امام
#هفتم_شهدای_کربلا
شنو از زینبِ و زندانِ کوفه - که بوده مدتی مهمان کوفه
چنین مرثیه و نوحه سرائی - زبهر آن شهیدانِ خدائی
بوَد امروز روزِِ هفتِ دلدار - دراين هفت روز خوردم غصّه بسيار
دراين هفت روزديدم بس مصيبت - دراين هفت روز ديدم رنج وزحمت
دراين هفت روز من ظلمِ فراوان - بديدم تا كنون ازقومِ عدوان
دراين هفت روز ديدم تازيانه - زشمروزجردون با هر بهانه
دراين هفت روزديدم گريه وآه - نديدم آب ونان زين قوم گمراه
دراين هفت روز بوده گريه كارم - بجزگريه دگرراهي ندارم
دراين هفت روزدربازارِكوفه - بديدم طعنه ازاغياركوفه
دراين هفت روزبسكه گريه كردم - نشانش مانده دررخسارزردم
سرِهركوچه وبازاررفتم - به هرجمعي كه بُد اغياررفتم
عبيدالله دون درمجلسِ خويش - نموده قلبِ مارا ازستم ريش
بسي زخم زبان كرده نثارم - رسيده تاكجا اين روزگارم
به قلب خسته وحال پريشان - نموده جمع مارا كنجِ زندان
سكينه،فاطمه،كلثوم وسجاد - ستمها ديد ازاين قومِ زنازاد
چگويم من ازاين حال پريشان - حسين جانم حسين جانم حسين جان
نما اي باقري كوتاه مطلب - كه نتواني بيانِ حال زينب
#باقری_پور
#هفتمین_شب_شهادت #امام_حسین
.
🕊﷽🕊
#دشتی
#شب_هفت_امام حسین(ع)
⬅️#در_دوسبک
فدای چشم چون دریای زینب
بمیرم واسه ی غمهای زینب
شب هفتم سر قبر حسینش
چقدر خالیه امشب جای زینب
شب هفتم شده زینب کجایی
سر قبر حسین خود بیایی
شب هفتم کنار قبر سقا
بگو ام البنین داد از جدایی
یه گوشه زار و تنهایی رقیه
گرفته ذکر بابایی رقیه
به یاد اصغر شیرین زبونش
داره میخونه لالایی رقیه
بگو پس نور چشمای ترت کو
بگو شبه پیمبر اکبرت کو
نه حر موند و نه عبدالله و قاسم
ابالفضل ،ساقی آب آورت کو
شب هفتم شد و قلبم کبابه
همه دنیا به چشم ما سرابه
امون از داغ طفل شیرخواره
که حالش از همه بدتر ربابه
میسوزونه غمت از ما پر وبال
چه سخته همسفر با قوم دجال
تو بیداری که پیش شمر و زجرم
تو خوابم میرم هرشب بین گودال
شب هفتم گرفتم روضه ی سر
امان از ناله ی پر سوز خواهر
اسیر شمر بودم من اگر که
نبودم مجلس ختمت برادر
بنال ای دل از این غم بی شماره
ندارد اسمانم یک ستاره
شب هفتم شده شیون کن ای دل
به یاد آن گلوی پاره پاره
✍حسین کریمی نیا
🎧مداح_استادسعید صادقی