#شب_پانزدهم_رمضان
مسجدارک ۲۸فروردین ١۴٠١
اگر مقصدت تا خدا رفتن است
ز میخانه ایوان طلا رفتن است
سحر تا ضریح رضا رفتن است
نجف رفتن و کربلا رفتن است
در خانه مرتضی را بزن
پس از ربنایت بگو یا حسن
از این خاک بوسی به بالا برس
به سبحانَ ربیِ الا برس
به قنبر به سلمان به مولا برس
به افطار شبهای زهرا برس
فقط بوسه بر روی مصحف بزن
نوه دار شد مصطفی کف بزن
بیا عیدیت را ز طاها بگیر
نخی از عبای حسن را بگیر
سرت را در این خانه بالا بگیر
از امروز خرجی فردا بگیر
جز اینجا به جایی دگر سر نزن
که شد دیگر امشب علی بوالحسن
در این خانه امشب گرفتار باش
اگر ناز دارد خریدار باش
گدا اس اصلا بدهکار باش
بکش دردها را بیمار باش
اگر از جزامی جزامی تری
به مولا کنارش گرامی تری
علی را ببین خیبرش را ببین
حسن را ببین محشرش را ببین
جمل را ببین لشکرش را ببین
رجزهای با حیدرش را ببین
خدا را ببین در جدال حسن
بگو شیر مادر حلال حسن
کریمی که بحر خدا کار کرد
پس از مرتضی عزم پیکار کرد
زن فتنه را صبر او خار کرد
به حلمش معاویه اقرار کرد
امامت اگر پر بها شد از اوست
اگر کربلا کربلا شد از اوست
به زودی به زخمم دوا میخورد
ضریحش به دست گدا میخورد
نگاهم به ایوان طلا میخورد
بقیعش به کرببلا میخورد
اسیری ما را خدا خواسته
دلم کربلا رفته ناخواسته