از شوال تامحرم
#سبک_38_محرم
#دهتایی_چهارم
#شورمقتلی_سنگین_زمینه
#شب_هشتم_محرم
#شهادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
هرجوری بود باهرزحمت
کنار تو رسیدم
خون سرت رو دیدم
دیگه علی خمیدم
پاشو مؤذن خیمه
اذان بگو دوباره
برا دلی که زاره
برا تو بی قراره
بابا بابا
ازتیرونیزه سیری
بابا بابا
خدا کنه نمیری
بابا بابا
پاشو عصای پیری
اکبر،اکبر،شهید ارباً ارباً.......
یا
اکبر،اکبر،اول قتیل هاشم....
🌸🌸🌸🌸🌸
آرامش دل بابا
ببین که رفته تابم
بده بازم جوابم
دیگه نده عذابم
ازخون رأس تو بابا
محاسنم خضابه
دل بابا کبابه
آرزوهام بر آبه
بابا بابا
ای گل باغ زهرا
بابا بابا
شدی چه ارباً ارباً
بابا بابا
پاشو امید بابا
اکبراکبرشهیدارباً ارباً
یا
اکبراکبر اول قتیل هاشم
🌸🌸🌸🌸🌸
ببین که عمه اومده
با اشک وآه وشیون
میون خیل دشمن
برای یاری من
میبرمت به خیمه ها
ای گل پاره پاره
راهی پدر نداره
عباشدراه چاره
بابا بابا
درخون شدی تپیده
بابا بابا
خون از عبا چکیده
بابا بابا
ببین موهام سپیده
اکبراکبر،شهید ارباً ارباً.......
یا
اکبراکبر،اول قتیل هاشم......
📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#دودمه
#شب_هشتم_محرم
#شهادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
ارباً اربا شد تن پیغمبر کربوبلا/
یا اباصالح بیا
عضو عضو پیکر پاکش شده با خون حنا/
یااباصالح بیا
🌸🌸🌸🌸🌸
با عبا بردند اکبر را به سمت خیمه ها/
یا اباصالح بیا
پاره های پیکرش را چیده اند روی عبا/
یا اباصالح بیا
🌸🌸🌸🌸🌸
شد حسین مویش سپید از محنت داغ جوان
العجل صاحب زمان
گوئیا که در کنار اکبرش او داده جان
العجل صاحب زمان
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
ثبت با اشک...
#سبک_293_محرم
#دهتایی_شانزدهم
#مهدوی
#توسل_به_امام_زمان_علیه_السلام_با_موضوع_شبهای_محرم
#زمزمه_واحدسنگین_زمینه_شور
#شب_هشتم_محرم
#شهادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
میدونم آقا با اشک و آه کنار شیش گوشه ی شاه کربلایی
در پایین ِ پا ،روضه گرفتیو به یاد پیکر ِ روی عبایی
شد وقت مرور روضه ی جوونی که تو کربلا شد ارباً اربا
با دیدن زخمای تنش، شده سپیدموی باباش میون اعداء
العجل الامان
بیا به پیکر صد پاره ی روی عبا
العجل الامان
به سر زخمی ِمؤذّن کربوبلا
العجل به حقّ اکبر العجل....
🌸🌸🌸🌸🌸
با کُنده ی زانو اومدم کنار تو نفس بکش عزیز لیلا
پاشو پسرم ببین داره کنار جسم بی جونت ،جون میده بابا
صورت میزارم به صورتت تا که کمی آروم بشم، دلم شکسته
اما چطوری آروم بشموقتی می بینم که تنت از همگسسته
من شدم نیمه جون
با دیدن شکاف ِرو سرت ای اکبرم
آه ببین پیش تو
میون این همه دشمن رسیده خواهرم
العجل به حقّ اکبر العجل....
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
دارم می چینم روی عبا یکی یکی پاره های جسمتو با درد
پرپر شدی ای لاله ی من جلو چشام با کینه ی دشمن نامرد
هر گوشه ی کربلا نشونهمونده از تنت چرا ،علی ِاکبر
بدجوری تو رو شکسته اند نشد بشی عصا برا پیری مادر
پیر شدم از غمت
به روی این عبا چقد تو پاره پاره ای
آه از این سرنوشت
ماه ِلیلا چرا ستاره در ستاره ای
العجل به حقّ اکبر العجل....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)