#شب_هفتم
#حضرت_علی_اصغر.ع
#زمینه
#محمدرضا_افشان
#هاتف_نیک_پور
#صدای_تکبیر_میون_لشکر
#حلقه_ادبی_ریان
صدای تکبیر، میونِ لشگر
ذکر لبِ ابوفاضل، انا ابنُ حیدر
ندای امّید، تو قلبِ مادر
حالا که تازه خوابیده، علیِ اصغر
دلم پر درده، گلم تب کرده
خدا کنه که عموجونش سَریع برگرده
بی رمقی گُلم، دلِ مادر کبابه
خورشید داره رو خشکیه لبات می تابه
نمیدونم چرا، حالا که قحط آبه
اینجا تویِ چشایِ من، پر از سرابه
(گوشواره۱: علی لالائی۲، نبینه مادرت که شده وقت جدائی)
بند۲:
سکوت عالم، خروش دریا
ندای هل من ناصر، سر داده مولا
فریادِ غیرت، اشک و تَقَلا
از بینِ گهواره شد جوابِ بابا
منم دمسازِت، پرِ پروازِت
اگر کسی نیست خودم باباجون میشم سربازت
غصه نخور بابا سرم فدای آهِت
حالا که نوبتِ منه منم سپاهِت
گریه نکن یه آهِ و تیرِ سه شعبه
بخند بابا بخند فدای اون نگاهت
(یا غصه نخور بابا سرم فدا نگاهت، حالا که نوبتِ منه منم سپاهت،گریه نکن یه آهِ و تیرِ سه شعبه، بخند بابا بخند فدای اشک و آهت)
(گوشواره۲: علی لالائی۲، چطور به خیمه باز ببرم تو رو بابائی)
بند۳:
غروب دلگیر، غبارِ صحرا
فرودِ تیغ و سرنیزه تو قلبِ(یا رو تنِ) خاکا
یه ماهِ کوچیک، پیدا شد اما
مِنَ الاُذُن، اِلی الاُذُن، زخمی(خونی) سراپا
چشا دریا شد، حرم غوغا شد
چطوری(همینُ) بِگم، تو بُهتِ حرم، سرش دعوا شد
برو برو که مادرت توون نداره
نمیتونه ببینه و دووم(طاقت) بیاره
قسمت نشد که آب برات بیاره سقا
برو دیگه چه فایده که بارون بباره
(یا : مادر مثِ ابر بهار چشماش می باره، یا چه فرقی میکنه دیگه بارون بباره؟)
(گوشواره۳: علی لالائی، بمیره مادرت نبینه رو نیزه هائی)
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
✅کانال سبک وشعر باب الحرم