#شب_دهم_محرم
#عاشورا_نوحه
#امام_حسین_نوحه
#نوحه۱
بی پناه و نیمه جان
بین آن نیزه باران
غرق در خون افتاده ، شاه عطشان
می زند سویی زینب بر سر
می بُرد سویی خنجر حنجر
بین گودال خون پیچیده ، آه مادر
ای حسین جان ای غریب مادر
دشمنان شاد و خوشحال
مادرش رفته از حال
زیر دست و پا جسمش ، شد لگدمال
بی کس و بی یار و دلداری
اشک چشمان زینب جاری
می بَرد رأس دلدارش را ، نیزه داری
ای حسین جان ای غریب مادر