#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
مظهر رحمت خدا سلطان
هشتمین نور انما سلطان
سفره ات پهن هرکجا سلطان
السلام علیک یا سلطان
کرمت شد دلیل این اذعان
احدی نیست جز شما سلطان
بار خود نزد شاه آوردم
ذره ای اشک و آه آوردم
کوله باری گناه آوردم
بر حریمت پناه آوردم
گرچه عبدی پر از خطا هستم
زائر مشهد الرضا هستم
شده معنا کنارت آسایش
تویی آقا دلیل آرامش
با تو لازم نمی شود خواهش
گویم این را بدون آلایش...
گاهی اقرار و اعتراف رواست
" همه ی هستی ام امام رضاست "
دردمندم ، دوا نمی خواهم
من مریضم شفا نمی خواهم
حاجتی جز شما نمی خواهم
از تو غیر از تو را نمی خواهم
در کرم کار خویش را بلدی
دست خالی نمی رود احدی
معصیت های من ندیدی تو
پدرانه سویم دویدی تو
بین آغوش خود کشیدی تو
چشم بسته مرا خریدی تو
گره افتاده است در کارم
بیش از اندازه دوستت دارم
می کنی خوبِ خوب حالم مرا
راحت از دغدغه خیال مرا
بهر پرواز و قرب بال مرا ...
...می دهی رزق کل سال مرا
داده ای هر زمان مرا امداد
بهترین جاست صحن گوهرشاد
جبرئیلی که تا سما رفته
اهل عرفان که تا خدا رفته
هر کسی تا به کربلا رفته
قبل آن مشهد الرضا رفته
اخر اقا برات دست شماست
روز محشر صراط دست شماست
ای به دردم دوا امام رضا
نظری بر گدا امام رضا
از کرم یا سخا امام رضا
ببرم کربلا امام رضا
مدد از سوی غیر تو ننگ است
من حرم لازمم دلم تنگ است
🔸شاعر:
#عرفان_ابوالحسنی
_______________________
#ولادت_عبدالعظیم_حسنی
هر چه داریم از عطای شماست
همه دارایی ام برای شماست
جان ناقابلم فدای شماست
شکر ایزد دلم گدای شماست
سالیانی است در معیتتان
شاه هستید و ما رعیتتان
بهر ما افتخار ، عبدالعظیم
ای به قلبم قرار ، عبدالعظیم
کرمت بی شمار ، عبدالعظیم
از حسن یادگار ، عبدالعظیم
تا کمی با تو خو گرفتم من
از خدا آبرو گرفتم من
بی بها بوده ، با بها گشتم
لطف تو بوده با خدا گشتم
با حریمت که آشنا گشتم
جزو زوار کربلا گشتم
به حسن رفته رئفت و کرمت
مثل کرب و بلا شده حرمت
پشت گرمی و سایه سرمی
مرهم زخم قلب مضطرمی
قسم هر دعای مادرمی
ای حسن زاده صاحب حرمی
تا به صحن تو چشم می دوزم
یاد داغ بقیع ی سوزم
زیر باران آسمان تو ایم
جیره خوار سماط و خوان تو ایم
فخر ما باشد عاشقان تو ایم
هر شب جمعه میهمان تو ایم
به حریم تو تا گدا سر زد
به سوی کربلا دلش پر زد
کربلا گفتم عطر سیب وزید
کربلا گفتم و دلم لرزید
کربلا گفتم و صدا پیچید
" السلام علی الحسین شهید"
به گمانم صدای مادر اوست
که چنین روضه خوان پیکر اوست
یا بنی قتیل بالعطشان
یا بنی ذبیح بالعریان
یا بنی به خاک و خون غلطان
تن تو زیر یورش اسبان ....
....مثل قران پاره پاره شده
دانه دانه چونان ستاره شده
تو چه کردی که این چنان زدنت ؟
جای چنگ است روی پیرهنت
شده هم سطح خاک دشت تنت
رد پای سنان روی دهنت
سنگ دشمن شکسته ابرویت
مثل من ضربه خورده پهلویت
خنجری کند حنجرت آزرد
استخوان های تو همه جا خورد
بین مشتش همین که نیزه فشرد
طاقت و صبر خواهرت را برد
کربلا در غروب تا مه شد
پیکری زیر دست و پا له شد
🔸شاعر:
#عرفان_ابوالحسنی
___________________
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم