eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
46 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
  خاک سر راه تو بهانه ی خلق است خاک مرا از همین بلاد نوشتند   ایل و تبار مرا مرید نوشتند ایل و تبار تو را مُراد نوشتند   هر چه خدا جود داشت داد به دستت نام تو را این چنین، جواد نوشتند   یا کرم و یا جواد عبد تو هستم حضرت باب الجواد عبد تو هستم   هفت زمین در خور کبوتر تو نیست غیر بلندای عرش بستر تو نیست   وقت نماز شبت تجلی الله هیچ کسی جز تو در برابر تو نیست   خواست پدر بوسه اش برای تو باشد خوب شد این که کسی برادر تو نیست   گر چه علی اکبرِ امامِ رضایی زخم ولی بر ضریح پیکر تو نیست   این شب جمعه بده جواب همه را آب مگر مهریه ی مادر تو نیست   از چه علی اصغر از فرات ننوشید از چه از آن مایه ی حیات ننوشید   اکبر_ لطیفیان (از وبلاگ حسینیه) @babollharam
آورده ام در شهرتان خاکسترم را آیات باقی ماندۀ بال و پرم را آورده ام ای کوچه های نامسلمان! مؤمن ترین فریادهای حنجرم را دیشب مراعات حسینم را نکردید در کوفه وا کردید پای مادرم را من آیه های در حجاب نور هستم خالی کنید ای چشم ها! دور و برم را نذر سر این کعبه ی بالای نیزه در شهرتان خیرات کردم زیورم را من یک نفر در دو تنم اما دو روز است از دست دادم نیمه ای از پیکرم را یک نیمه ام را روی دست نیزه بردید در محمل بی پرده نیم دیگرم را اما به توحید نگاهم روی نیزه زیباتر از هر روز دیدم دلبرم را اکبر_ لطیفیان (منبع : حسینیه)
ترسي از فقر ندارند گدايان كريم دست خالي نروند از در احسان كريم حاجت خواسته را چند برابر داده است طيب الله به اين لطف دو چندان كريم كاظميني نشديم و دلمان هم پر بود بار بستيم به سوي شاه خراسان كريم بي نياز از همه ام تا كه رضا را دارم به قسم هاي خداوند به قرآن كريم طلب رزق نكرديم ز دربار كسي نان هر سفره حرام است مگر نان كريم هر كسي وقت مناجات ضريحي دارد دست ما هم رسيده است به دامان كريم نا اميدم مكنيد از كرمش فرض كنيد باز بدكاره اي امشب شده مهمان كريم سپر درد و بلايش نشديم و ديديم سپر درد و بلاي همه شد جان كريم ظاهرش فقر ولي باطن او عين غنا ترسي از فقر ندارند گدايان كريم ........ مثل يك تكه عبا روي زمين است تنش آنقدر حال ندارد كه نيفتد بدنش جابه جا گر نشود سلسه بد مي چسبد آن چناني كه محال است دگر واشدنش نفسش وقت مناجات چه اعجازي داشت زن بدكاره به يكباره عوض شد سخنش آه مانند گليمي چقدر پا خورده بي سبب نيست اگر پاره شده پيرهنش از كليم اللهي حضرت ما كم نشود گرچه هر دفعه بيايد بزند بر دهنش به رگ غيرت اين مرد فقط دست مزن بعد از آن هرچه كه خواهي بزني اش، بزنش بستنش نيز برايش به خدا فايده داشت مدد سلسله ها بود نمي ريختنش با چنين وضع كفن كردن او پس سخت است آه آه از پسرش آه به وقت كفنش آه هرچند غل جامعه بر پيكر داشت بر تنش باغ گل لاله و نيلوفر داشت مثل گودال دچار كمي جا شده بود فرقش اين بود فقط سايه ي بالا سر داشت زحمت چكمه ي سنگين كسي را نكشيد يعني پامال نشد تا نفس آخر داشت لطف زنجير همين بود كه عريان نشود هرچه هم بود ولي پيرهني در بر داشت دختري داشت ولي روسري اش دست نخورد دختري داشت ولي دختر او معجر داشت يك نفر كشته شد و هفت كفن آوردند پاره هم ميشد اگر ، يك كفن ديگر داشت السلام اي بدن بي كفن كربلا سوره ي يوسف بي پيرهن كربلا اكبر_ لطيفيان (برگرفته از وبلاگ نودو پنج روز باران)
حتى اگر نبخشد این چشم‌تر می‌ارزد این دور هم نشینى وقت سحر می‌ارزد جاى گدا نشستن در خانه ى کرم نیست هر وقت می‌نشیند در پشت در می‌ارزد گریه م گرفت و دیدم دست مرا گرفتند پیش کریم خیلى خون جگر می‌ارزد من که توقع قرب از هیچکس ندارم اصلا همین که هستم این دور و بر می‌ارزد چون طفل خانه برگشت او را بغل بگیرند پس گم شدن براى مهر پدر می‌ارزد هر طور می‌پسندى بشکن دل گدا را هرچه شکسته‌تر شد دل بیشتر می‌ارزد فرموده اند روزه یعنى على ؛ یقینا... ...کار علیست مردم روزه اگر می‌ارزد چون سنگ ریزه ما را بین نجف بینداز ریگ نجف به قدر صد کوه زر می‌ارزد یک یا على به جاى العفو پاکمان کرد این یا على براى ما آنقدر می‌ارزد هر چه خراب کردم دیدم درست کردى ویرانه بودن من از این نظر می‌ارزد گر تو نمی‌پسندى تغییر ده قضا را از کوى نیکنامان یک آن گذر می‌ارزد حداقل به کار حسین که می‌آییم اینبار را ضرر کن ما را بخر...می ارزد اکبر _لطیفیان @babollharam
برای اوج نوشتند بال وا شده را نزول نیست، به معراج آشنا شده را تو هَمزه اَحَد و حمزه اُحد هستی چگونه شرح دهم جلوه ی دوتا شده را قسم به حرمت جعفر تو نیز طیاری قفس چگونه بگیرد تن رها شده را خودی شکستی و آوازه ات فراتر رفت خدا بلند کند خاک مصطفی شده را تو ایستاده ای و ایستاده میمانی شکست نیست ، بدست نبی بنا شده را به بازویت “اسداللهی “علی وصل است سپاه نیست جلودار مرتضی شده را به روی خاکی و پیغمبر خدا مانده است چگونه جمع کند این جدا جدا شده را کفن که برتن تو کرد ، گریه کرد و نشست کنار پیکر تو دید بوریا شده را خدا به خواهر غمدیده ی تو رحم کند اگر نگاه کند جسم جابجا شده را اکبر _لطیفیان @babolharam
امام_ رضا _علیه_ السلام امشب دوباره شور تغزل گرفته ام حس شروع نغمه بلبل گرفته ام مثل نسیم روی چمن ها دویده ام هر جا رسیده ام خبر از گل گرفته ام بر دامن همیشه بهاری و سبز تو با نور اشک دست توسل گرفته ام از آسمان برای همه ناز می کنم تا گنبد طلای تو پرواز می کنم نقاره ها ز اوج مناره وزیده اند مردم صدای آمدنت را شنیده اند این زائران خسته، به عشق ولادتت با عرض تهنیت به حضورت رسیده اند زیباتر از همیشه شده آستان تو آقا چه قدر ریسه برایت کشیده اند! بوی غذای حضرتی و این همه گدا مهمان نوازهای حرم سفره چیده اند ای کاش در ضیافت تو دعوتم کند امشب خدا نگاه تو را قسمتم کند من با تو از حصار غم آزاد می شوم با خواندن سرود تو دل شاد می شوم یک بار از خرابه ی دل بگذر و ببین از برکت قدوم تو آباد می شوم تا آن زمان که بیشه پر از رد پای توست آهوی دل سپرده ی صیاد می شوم از سنگ هم گذشتم و آهن شدم ولی! دارم ز جنس پنجره فولاد می شوم! عمریست زیر سایه ی دستت نشسته ام جز تو رضا به هیچ کسی دل نبسته ام هرگز ز عشق خویش جدایم نمی کنی محتاج بنده های خدایم نمی کنی گفتی سه بار دیدن زوار می رسی یا ایها الرئوف رهایم نمی کنی دل تنگ روضه های حسین و محرمم راهی خاک کرب و بلایم نمی کنی؟ این حرف آخریست که من با تو می زنم مهمان سفرۀ شهدایم نمی کنی؟ خورشید من بتاب و دلم را سفید کن وقت زیارت است مرا هم شهید کن صالحی @babollharam
بهر حاجات اگر دست دعا برخيزد دلبري هست به هر حال به پا برخيزد لطف آقاي خراسان ز همه بيشتر است هر زمان از دلِ پُر درد صدا برخيزد آه در سينه ي عشاق به هم مرتبطند وقت نقاره زدن ناله ي ما برخيزد جرأتش نيست كسي حرف جهنم بزند گر پيِ كار ِ گنهكار ز جا برخيزد زائر آن است كه در كوي تو اُتراق كند آنكه در عرش نشسته ست چرا برخيزد؟ تا به دستِ كرم تو به نوايي نرسد از سر ِ راه محال است گدا برخيزد بر سر خاكم اگر آهوي تو گريه كند از تمام جگرم بانگ رضا برخيزد حرمت زودتر از كعبه مرا حاجي كرد حج ما آخر ذي القعده به پا برخيزد اكبر _ لطيفيان @babollharam
جواد _الائمه_علیه_السلام خواهر نداشتی که به جای تو جان دهد یا گرد و خاک پیرهنت را تکان دهد از روی خاک حجره سر خاکی تو را بر دارد و به گوشه دامن مکان کند می خواهی آب آب بگویی نمی شود گیرم که شد ولی چه کسی آبتان دهد؟ چندین کنیز را وسط حجره جمع کرد می خواست دست و پا زدنت را نشان دهد تا بام می شود سر سالم تری رسید با شرط این که این لبه در امان دهد بالا نشسته ای و جهان زیر پای توست وقتش شده گلوی شهیدت اذان دهد اکبر_ لطیفیان @babollharam
جواد _الائمه_علیه_السلام مرهم حریف زخم زبان ها نمی شود اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود ‌ گریه مکن بهانه به دست کسی مده با گریه هات هیچ مدارا نمی شود خسته مکن گلوی خودت را برای آب با آب گفتن تو کسی پا نمی شود این قدر پیش چشم کنیزان به خود مَپیچ با دست و پا زدن گره ات وا نمی شود گیسو مکش به خاک ؛دلی زیر و رو شود در این اتاق عاطفه پیدا نمی شود باور کنم به در نگرفته است صورتت؟ این جای تنگ و این قد و بالا…نمی شود! با ضرب دست و پا زدنت طشت می زنند جز هلهله جواب مهیا نمی شود با غربتی که هست تو غارت نمی شوی نیزه به جای جای تنت جا نمی شود خوبیِ پشت بام همین است ای غریب پای کسی به سینه تو وا نمی شود اکبر _لطیفیان @babollharam