eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
46 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁🍂* _ روضه و توسل بسیار جانسوز _هشت شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع صلوات الله علیهم اجمعین_حاج حیدر خمسه*🍁🍂 •┈┈••✾••✾••┈┈• ↶توجه↷: جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾••✾••┈┈• به هر کسی که به فکرم رسید رو زده ام ولی برایِ وساطت کسی قدم نگذاشت به من نخواسته دادی ، نگفته بخشیدی بزرگواری تو فرصتِ قسمِ نگذاشت ... آقا،قلبِ منم جلا بده آقا،به خاطرِ رضا بده آقا،به ما یه کربلا بده ... کاش آنجا داشت تکه سایبانی لااقل کاش میدادن بر گریه امانی لااقل *همۀ زیارت گاه ها،هی به خودت فشار میاری گریه کنی ، اگه اشکِتم نیاد هی اینور اونور میزنی بابا یه قطره هی به آقا میگی نزار خشک برم ، میمیرم ... یه جایِ این عالم زیارت میری بغض میاد هی میگی نه نه ... هی حواسِتُ پرت میکنی اشکِت نیاد،آخه اشکِت بیاد ردِت می کنن ... به خدا مدینه جرات نداری جلو قبرِ امام حسن گریه کنی ... فقط باید نگاه کنی،هی به خودت بگی گریه نکن بزار بیشتر وایستی ... اما قبل از اینکه بری مدینه روضه خوان ها میگفتن مدینه،قبرستانِ بقیع یه جا میشه خوب گریه کردُ رو روضه خواند ... باید بری ببینی،یه جایِ بقیع اونم بالایِ قبرِ خانوم ام البنینِ ... الا مادر به قربونِ جمالِت ... یه بار یه مادرُ تونستن جسارت کنن،دیگه تموم شد . دیگه ابوالفضل پایِ کاره ... کاشکی می شد بریزی آب بر قبرِ حسن کاش آنجا داشت شبها روضه خوانی لااقل کاشکی میشد کنارِ قبرِ زهرا سینه زد کاش میشد تا سحر آنجا بمانی لااقل کاش در خاکِ بقیع اذنِ زیارت داشتیم کاشکی وقتِ نماز آن هم جماعت داشتیم آخرش آقا به این تقدیر پایان میدهد خاتمه بر غصۀ قلبِ پریشان میدهد مطمئنم او بیاید کارِ عالم دستِ ماست ساختُ سازِ حرم را دستِ ایران میدهد کارفرما مهدیُ ما پا رکابش میشویم اولش نقشه برایِ صحنُ ایوان می دهد گنبدُ گلدستهُ ایوان ، طلایی میشود و طلاییِ این سه را شاه خراسان می دهد هر چه سینه زن بیاید در حرم جا میشود دور تا دورِ رواقُ صحن حرم غوغا میشود حیف اینها آرزوی های قلوبِ مضطر است حیف این ها بغضِ جاریِ دو چشمانِ تر است ای بقیع که پر از درد و غباری خود بگو در کدامین گوشه از خاکِ تو قبر مادر است *مدینه رفته ها میدونن،مدینه آدم دلشوره داره برگرده ، اگه یکی بپرسه قبر زهرا رو رفتی ...؟؟ تو مدینه دورُبَر قبرستان بقیع بچه شیعه ها باحیا پاشونو از پاشون برمیدارن ... میگه نکنه زیرِ پام قبر مادر باشه ... هرجا کبوترها جمع میشن بچه شیعه ها میرن اونجا یه فاتحه میخونند ... هرجا می بینن شلوغیه میگن شاید اینجا باشه ... می دونید این ازکجا برا ما اومده ؟؟ آخه اومد تو گودال نمی شناخت حسین و یه وقت دید یه کبوتر ... آخ نشسته یه بدنی که سر نداره ... بچه ها،بقیع و خراب کردن ، اما قبل از این که خراب کنند مطمئن شدن کسی داخل نباشه ... آره به خاک کشیدن،اما کسی زیر خاک نموند ... این وهابی ها نسل شون ازهمین نسلِ" *سادات ببخشید،گفت علی،بزار من برم در و باز کنم،اینا اومدن تو رو ببرن ... تو بری من میمیرم،بزار من برم،تا حالا رو حرفِ تو حرف نزدم ... من برم ... یکی اینکه من دخترِ پیغمبرشونم ... دوم اینکه من تازه داغ دیدم ... سومُ بگم ؟؟اینا از زن ها شون شنیدن ( آره همونی که تو فکر کردی،من نمیگم،آره درسته اینا فهمیدن زهرا ...) اما یه وقت آقاتون یه صدای شنید،صدای خانومِ ... یا اَبتاه ... چهل نفر ... در شکست ... چهل تا اومدن تو ... اما زهرا رو ندیدن ... بخودشون گفتن ، آلان داشت حرف میزد ... در افتاد ... چهل تا حرومی ... (بگم یا نه ...؟) تا میخواست مادرتون داد بزنه یکی رد میشد ... آخری که رد شد داد زد، فضه خُذینی ... (نگین روضه باز خوند ، نه این روضه کوچه هست) همه روضه ها باید ختمِ به کربلا بشه ... اینجا چهل نفر ... کربلا ده تا اسب ... هر اسب چارتا نعل داره ... کار بجایی رسید : اسبها سهم زیادی ز تنت را بردند ... لذا اربعین،زینب اومد کربلا هنوز به قبرا نرسیده بود با صورت اومد زمین ... دویدا ... خانم ، خانم ، اینجا که قبری نیست؟ قبرا جلوست گفت برو کنار ... کجا بودی ، صبح یازدهم یا عصر عاشورا تمامِ صحرا ... ببین این تکه پیراهنِشِ ... همۀ صحرا بویِ حسین رو گرفت ... حسین ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
🍁🍂* روضه شهادت حضرت عبدالعظیم الحسنی و حمزه سیدالشهداء علیهما السلام_ سید مهدی میرداماد_94*🍁🍂 •┈┈••✾••✾••┈┈• ↶توجه↷: جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾••✾••┈┈• فرمودند:یه عبا پیغمبر رو بدن حمزه انداخت؛خوب شد یه عبا بود بندازه روی بدن...میخوام امشب برات از چند تا عبا بگم...این عبا خیلی قصه ها داره...خیلی روضه ها داره...میخوام امشب خرق عادت کنم اگه این آقا اجازه بده؛ همه از مدینه میرن کربلا امشب بیا از کربلا برو مدینه...چی میخوام بگم؟میخوام بگم عبا خرج بدن حمزه شد...عبا بدنو پوشوند؛نذاشت صفیه این بدنو ببینه...کربلام چند جا این عبا به کار برده شد:یه جا وقتی نگاه کرد دید بدن پاره پاره و قطعه قطعه هست... جوانان بنی هاشم بیایید....بیایید2 علی را بر در... زین العابدین روضه رو اینجوری میخونه؛میگه:تو خیمه تو تب دارم میسوزم یه مرتبه دیدم صدای ضجه عمم بلند شد،گوشه ی خیمه رو بالا زدم دیدم جلو،عمم زیر بغل بابامو گرفته...بابام همه محاسنش غرق خونه...سر و روش آشفته هست...پشت سر دیدم جوونا یه عبا رو گرفتند..حالا یه قدم جلوتر...یه جا دیگه این عبا به درد حسین خورد... ببینید2 گلم رفت.... بچه ها دست بابا خونی شده2 گمونم شیش ماهه قربونی شده... دیدند یه قدم میاد یه قدم برمیگرده...بچه دست و پا میزد...دیگه کجا ببرمت؟زود میبرمت مدینه...بگم ناله بزنید...یه جا دیگه هم عبا تو روضه آمده...از کربلا میبرمت مدینه...علامه طباطبایی میگه:علی آمد پشت در...دید زهراش رو زمین افتاده...یه زنی که بارداره...بچه سقط شده...دید زهرا افتاده...خون رو زمین ریخته...مادر ما از هوش رفته...دیدند علی عباشو رو زهرا کشید...وااای... به زیر دست و پا گاهی نگاهم سوی حیدر بود2 گهی در آن کشاکش فکر جان بچه ها کردم من از سویی علی را میکشیدم،دشمن از سویی (خدا کنه نفهمی...من فاطمه یه طرف...چهل نفر یه طرف...) من از سویی علی را میکشیدم،دشمن از سویی چنان قنفذ مرا میزد که دامانش رها کردم شرمنده ام حمایت من بی نتیجه ماند دستم شکست و... وحشی آمد توبه کرد؛قاتل حمزه سیدالشهدا با اون جنایت عظیم...پیغمبر بهش فرمود:دین ما دین رافت و رحمته.. در توبه بازه؛من کیم تو رو نبخشم اما وحشی سعی کن خیلی جلو چشم من راه نری،من نبینمت..تورو میبینم یاد بدن مثله شده ی عموم میفتم،بمیرم برا دلت هی تو کوچه ها نگاه کرد مغیره یه طرف...بلند بگو یا زهرا...* "شاعر:علی لسانی" ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅ 🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼 ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
🍁🍂* روضه شهادت حضرت عبدالعظیم الحسنی و حمزه سیدالشهداء علیهما السلام_ سید مهدی میرداماد_94*🍁🍂 •┈┈••✾••✾••┈┈• ↶توجه↷: جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾••✾••┈┈• فرمودند:یه عبا پیغمبر رو بدن حمزه انداخت؛خوب شد یه عبا بود بندازه روی بدن...میخوام امشب برات از چند تا عبا بگم...این عبا خیلی قصه ها داره...خیلی روضه ها داره...میخوام امشب خرق عادت کنم اگه این آقا اجازه بده؛ همه از مدینه میرن کربلا امشب بیا از کربلا برو مدینه...چی میخوام بگم؟میخوام بگم عبا خرج بدن حمزه شد...عبا بدنو پوشوند؛نذاشت صفیه این بدنو ببینه...کربلام چند جا این عبا به کار برده شد:یه جا وقتی نگاه کرد دید بدن پاره پاره و قطعه قطعه هست... جوانان بنی هاشم بیایید....بیایید2 علی را بر در... زین العابدین روضه رو اینجوری میخونه؛میگه:تو خیمه تو تب دارم میسوزم یه مرتبه دیدم صدای ضجه عمم بلند شد،گوشه ی خیمه رو بالا زدم دیدم جلو،عمم زیر بغل بابامو گرفته...بابام همه محاسنش غرق خونه...سر و روش آشفته هست...پشت سر دیدم جوونا یه عبا رو گرفتند..حالا یه قدم جلوتر...یه جا دیگه این عبا به درد حسین خورد... ببینید2 گلم رفت.... بچه ها دست بابا خونی شده2 گمونم شیش ماهه قربونی شده... دیدند یه قدم میاد یه قدم برمیگرده...بچه دست و پا میزد...دیگه کجا ببرمت؟زود میبرمت مدینه...بگم ناله بزنید...یه جا دیگه هم عبا تو روضه آمده...از کربلا میبرمت مدینه...علامه طباطبایی میگه:علی آمد پشت در...دید زهراش رو زمین افتاده...یه زنی که بارداره...بچه سقط شده...دید زهرا افتاده...خون رو زمین ریخته...مادر ما از هوش رفته...دیدند علی عباشو رو زهرا کشید...وااای... به زیر دست و پا گاهی نگاهم سوی حیدر بود2 گهی در آن کشاکش فکر جان بچه ها کردم من از سویی علی را میکشیدم،دشمن از سویی (خدا کنه نفهمی...من فاطمه یه طرف...چهل نفر یه طرف...) من از سویی علی را میکشیدم،دشمن از سویی چنان قنفذ مرا میزد که دامانش رها کردم شرمنده ام حمایت من بی نتیجه ماند دستم شکست و... وحشی آمد توبه کرد؛قاتل حمزه سیدالشهدا با اون جنایت عظیم...پیغمبر بهش فرمود:دین ما دین رافت و رحمته.. در توبه بازه؛من کیم تو رو نبخشم اما وحشی سعی کن خیلی جلو چشم من راه نری،من نبینمت..تورو میبینم یاد بدن مثله شده ی عموم میفتم،بمیرم برا دلت هی تو کوچه ها نگاه کرد مغیره یه طرف...بلند بگو یا زهرا...* "شاعر:علی لسانی" ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅ 🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼 ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
🍁🍂* روضه شهادت حضرت عبدالعظیم الحسنی و حمزه سیدالشهداء علیهما السلام_ سید مهدی میرداماد_94*🍁🍂 •┈┈••✾••✾••┈┈• ↶توجه↷: جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾••✾••┈┈• فرمودند:یه عبا پیغمبر رو بدن حمزه انداخت؛خوب شد یه عبا بود بندازه روی بدن...میخوام امشب برات از چند تا عبا بگم...این عبا خیلی قصه ها داره...خیلی روضه ها داره...میخوام امشب خرق عادت کنم اگه این آقا اجازه بده؛ همه از مدینه میرن کربلا امشب بیا از کربلا برو مدینه...چی میخوام بگم؟میخوام بگم عبا خرج بدن حمزه شد...عبا بدنو پوشوند؛نذاشت صفیه این بدنو ببینه...کربلام چند جا این عبا به کار برده شد:یه جا وقتی نگاه کرد دید بدن پاره پاره و قطعه قطعه هست... جوانان بنی هاشم بیایید....بیایید2 علی را بر در... زین العابدین روضه رو اینجوری میخونه؛میگه:تو خیمه تو تب دارم میسوزم یه مرتبه دیدم صدای ضجه عمم بلند شد،گوشه ی خیمه رو بالا زدم دیدم جلو،عمم زیر بغل بابامو گرفته...بابام همه محاسنش غرق خونه...سر و روش آشفته هست...پشت سر دیدم جوونا یه عبا رو گرفتند..حالا یه قدم جلوتر...یه جا دیگه این عبا به درد حسین خورد... ببینید2 گلم رفت.... بچه ها دست بابا خونی شده2 گمونم شیش ماهه قربونی شده... دیدند یه قدم میاد یه قدم برمیگرده...بچه دست و پا میزد...دیگه کجا ببرمت؟زود میبرمت مدینه...بگم ناله بزنید...یه جا دیگه هم عبا تو روضه آمده...از کربلا میبرمت مدینه...علامه طباطبایی میگه:علی آمد پشت در...دید زهراش رو زمین افتاده...یه زنی که بارداره...بچه سقط شده...دید زهرا افتاده...خون رو زمین ریخته...مادر ما از هوش رفته...دیدند علی عباشو رو زهرا کشید...وااای... به زیر دست و پا گاهی نگاهم سوی حیدر بود2 گهی در آن کشاکش فکر جان بچه ها کردم من از سویی علی را میکشیدم،دشمن از سویی (خدا کنه نفهمی...من فاطمه یه طرف...چهل نفر یه طرف...) من از سویی علی را میکشیدم،دشمن از سویی چنان قنفذ مرا میزد که دامانش رها کردم شرمنده ام حمایت من بی نتیجه ماند دستم شکست و... وحشی آمد توبه کرد؛قاتل حمزه سیدالشهدا با اون جنایت عظیم...پیغمبر بهش فرمود:دین ما دین رافت و رحمته.. در توبه بازه؛من کیم تو رو نبخشم اما وحشی سعی کن خیلی جلو چشم من راه نری،من نبینمت..تورو میبینم یاد بدن مثله شده ی عموم میفتم،بمیرم برا دلت هی تو کوچه ها نگاه کرد مغیره یه طرف...بلند بگو یا زهرا...* "شاعر:علی لسانی" ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅ 🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼 ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺