#شب_اول
#مرثیه_حضرت_مسلم(ع)
#شعر
#مهدی_قربانی
#دلمظلومسرداربههممیریزد
#حلقه_ادبی_ریان
دلِ مظلوم، سرِ دار به هم میریزد
نالهٔ خسته شبِ تار به هم میریزد
کوفیان مایهٔ ننگند که دلهاشان را
اثرِ کینه و آزار به هم میریزد
غیرت الله، میا که به خدا مسلم را
حالتِ ویژهٔ بازار به هم میریزد
حرفِ بازار شد و سینهٔ دل تنگِ مرا
فکرِ ناموسِ تو این بار به هم میریزد
سرِ یک جرعهٔ آبی که به تو منع شود
دست و بازویِ علمدار به هم میریزد