eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
28 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 09052226697 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک ۵۰ فروشگاه فرهنگی بابُ الحَرَم 🔸کانال متن روضه: @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
چه مي شود كه سرانجام، آن زمان برسد و قطره نيز به درياي بيكران برسد محرم است بيا تا كه چشم مرده ما براي گريه در اين روضه ها به جان برسد چقدر نزد تو با آبروست دستي كه براي خرجي اين ماه بر دهان برسد شبيه فاطمه خوشحال مي شوي وقتي براي مجلس جد تو ميهمان برسد به كربلاي شب دومت ببر ما را خبر رسيده قرار است كاروان برسد به عرش مي رسد آقا صداي ناله ي تو اگر به روضه ي گودال، روضه خوان برسد حسين آمده و راس او قرار شده به شمر و حرمله و خولي و سنان برسد محمد علي بياباني
نگاه رحمتت بر ماست؛ می‌دانم که می‌آیی ز اشک دوستان پیداست؛ می‌دانم که می‌آیی گذشته چارده قرن و هنوز ای یوسف زهرا تو تنها و علی تنهاست می‌دانم که می‌آیی به گوش شیعه از پشتِ در آتش‌زده گویی صدای نالۀ زهراست می‌دانم که می‌آیی به یاد کربلا، کرب و بلا شد عالم امکان زمان، هر روز عاشوراست، می‌دانم که می‌آیی هنوز آیات قرآن از لب جدّت به نوک نی به گوش زینب کبراست، می‌دانم که می‌آیی به یاد آب‌ آب تشنگان، چشم محبانت ز اشک و خون دل دریاست، می‌دانم که می‌آیی هنوز آن زخم پیکانی که بر چشم عمویت خورد به چشم خون‌فشان ماست می‌دانم که می‌آیی تماشای خیالیِّ سر اصغر به نوک نی شرار آتش دل‌هاست می‌دانم که می‌آیی به خون پاک مظلومانِ عالم می‌خورم سوگند که مهدی مصلح دنیاست می‌دانم که می‌آیی اگر چه غایبی «میثم» به چشم خویش می‌بیند لوای دولتت برپاست می‌دانم که می‌آیی استادحاج غلامرضا سازگار
تا خدا پیراهنش آویخت عالم گریه کرد باز حوا نوپریشان کرد آدم گریه کرد آه با هرکس که زد بیرق پیمبر گفت آه وای با هرکس که زد مشکی علی هم گریه کرد ما کنارِ دست زهرا گریه را آموختیم منبری تا گفت بسم‌الله یک دم گریه کرد روضه‌خوان چیزی نخوانده هیاتِ ما شد خراب مادرش غش کرد از بس زیرِ پرچم گریه کرد با لباسِ مشکی و با اشک ما هم کعبه‌ایم کعبه احرامِ عزا پوشید زمزم گریه کرد لطفِ شیرِ مادر و نانِ پدر دارم اگر تا که گفتم واحسینا چشمهایم گریه کرد قرن‌ها با نام زینب صبح و شامش خون شده آی مهدی بازهم با اینهمه غم گریه کرد حسن لطفی
ای داغدار ساقی عطشان...نیامدی سوز دعای خضر و سلیمان ...نیامدی یکسال هم گذشت امام غریب من دل بی قرار از غم هجران...نیامدی حافظ که گفت؛ یوسف گم گشته می رسد ...! نگذشتی از حوالی کنعان...!نیامدی تنها بهانه ی دلِ تنگ و شکسته ی این جمعه های بی سر و سامان...نیامدی ما بی وفا شدیم و دلت را شکسته ایم بشکسته ایم عهد و پیمان ...نیامدی ! خنجر برید لاله به لاله سر از قفا سرها به روی نیزه پریشان ...نیامدی این روز ها کوچه پریشان شد از غمِ یاسی شکسته و درِ سوزان ...نیامدی شبگرد کوچه...شال عزا روی دوشتان ای روضه خوان کوثر قرآن ...نیامدی کشتی بساز نوحِ زمان و قیام کن ما دل سپرده ایم به طوفان ...نیامدی پیراهنت به دست کدامین نسیم ماند حسرت نشین شدند غریبان ...نیامدی این خشکسالی از غم و اندوه مهدی است ای لحظه تبسم باران نیامدی نعیمه امامی
ای داغدار ساقی عطشان...نیامدی سوز دعای خضر و سلیمان ...نیامدی یکسال هم گذشت امام غریب من دل بی قرار از غم هجران...نیامدی حافظ که گفت؛ یوسف گم گشته می رسد ...! نگذشتی از حوالی کنعان...!نیامدی تنها بهانه ی دلِ تنگ و شکسته ی این جمعه های بی سر و سامان...نیامدی ما بی وفا شدیم و دلت را شکسته ایم بشکسته ایم عهد و پیمان ...نیامدی ! خنجر برید لاله به لاله سر از قفا سرها به روی نیزه پریشان ...نیامدی این روز ها کوچه پریشان شد از غمِ یاسی شکسته و درِ سوزان ...نیامدی شبگرد کوچه...شال عزا روی دوشتان ای روضه خوان کوثر قرآن ...نیامدی کشتی بساز نوحِ زمان و قیام کن ما دل سپرده ایم به طوفان ...نیامدی پیراهنت به دست کدامین نسیم ماند حسرت نشین شدند غریبان ...نیامدی این خشکسالی از غم و اندوه مهدی است ای لحظه تبسم باران نیامدی نعیمه امامی
خیره‌ام...از بیرقِ سُرخت نگاهم را نگیر جز خودت چیزی نمی‌خواهم پناهم را نگیر باز بارَم را به دیوارِ حرم انداختم جانِ من از شانه‌هایم تکیه‌گاهم را نگیر آمدم مانند حُر برخیز راهم را بگیر میرَوم مانندِّ جُون اینبار راهم را نگیر اشتباهم را گناهم را گناهم را ببخش هِق هِقم را گریه‌هایم را سلاحم را نگیر من به این شبها به این روضه به این غم دلخوشم بِرکه‌ای غمگینم از من عکسِ ماهم را نگیر بین هیئت مثل تو یا مثل زهرا می‌شوم هرچه میخواهی بگیر ای عشق آهم را نگیر تو میانِ ما نشستی حیف خیسِ گریه‌ام آه ای اشک اندکی راهِ نگاهم را نگیر حسن لطفی
تا خدا پیراهنش آویخت عالم گریه کرد باز حوا نوپریشان کرد آدم گریه کرد آه با هرکس که زد بیرق پیمبر گفت آه وای با هرکس که زد مشکی علی هم گریه کرد ما کنارِ دست زهرا گریه را آموختیم منبری تا گفت بسم‌الله یک دم گریه کرد روضه‌خوان چیزی نخوانده هیاتِ ما شد خراب مادرش غش کرد از بس زیرِ پرچم گریه کرد با لباسِ مشکی و با اشک ما هم کعبه‌ایم کعبه احرامِ عزا پوشید زمزم گریه کرد لطفِ شیرِ مادر و نانِ پدر دارم اگر تا که گفتم واحسینا چشمهایم گریه کرد قرن‌ها با نام زینب صبح و شامش خون شده آی مهدی بازهم با اینهمه غم گریه کرد حسن لطفی
4_5976507538537975037.mp3
2.68M
قرار دل بی‌شکبیم سلام امام زمان غریبم سلام میدونم‌صدامو داری‌میشنوی حبیبم سلام سلامم به غمهای بی انتهات به‌خون‌گریه‌های‌ رَوون‌ از چشات تو مظلوم‌تری از حسین شهید بمیرم برات پریشون‌حال و غمگینی پای روضه‌ که می‌شینی ماها می‌شنویم امّا تو مُصیبت‌هارو می‌بینی ‌کِی میشه گمشده‌ی خیمه‌نشینم؟ بین این گریه‌کُنا تورو ببینم؟ قدّ یک لحظه کنار تو بشینم یاصاحب‌الزمان ادرکنی _ نمیذاری که حَبط‌شِه اعمال من تو دلواپسی واسه احوال من رسیده چقدر خیر تو دائماً به امثال من تو داری هوای دل زار مو جلو می‌بری با دُعات کارمو تو‌ نورانی کردی با یادت خودت شب تارمو دوسِت دارم بی اندازه غمت دنیـامو می‌سازه بَدم امّا خاطر جمعم که آغوشت واسم بازه چه عذابی بدتر از ندیدن تو؟ یعنی میشه دیگه با رسیدن تو؟ طِی بشه دربدری کشیدن تو... یاصاحب‌الزمان ادرکنی . @babollharam
حیف دلی صرفِ انتظار نکردیم کار زیاد است و ما کار نکردیم زحمت ما با تو بوَد حضرتِ رحمت غیر گِره رویِ شانه بار نکردیم این عرقِ شرمِ ماست ریخت که محسن رفت و سَری خرجِ اقتدار نکردیم خسته شدم پایِ غمت  پیرغلامی... گفت که یک کار از هزار نکردیم کاش که پیش تو بگوییم  بنامت هرچه که کردیم اگر ، قمار نکردیم اهل مناجات بُرد فیضِ ملاقات سعی کمی هم پِیِ دیدار نکردیم مَرکب ما نه که ما مَرکب اوییم نفس نگون را چرا مهار نکردیم مرقد جدّت دل گریه کنان است وای اگر سینه را مزار نکردیم علتش این بود مادرِ تو حرم بود این شب جمعه اگر هوار نکردیم ناله‌ی شهزاده بود شاه زمین خورد گفت که زخم تو در شمار نکریم وضع تو پیداست از گفتن دشمن: هیچ کسی را چنین شکار نکردیم پیکر تو آخرش به روی زمین ماند آه علی جان بگو چه کار نکردیم حسن لطفی