eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
66 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
به حقِّ معجرِ پاره به حقِّ انگشتر از این غلامِ حسینت خدایِ من بگذر @babollharam
روايت شده است كه حضرت زين العابدين عليه السّلام اين دعا را،از اوّل تا آخر شب بیست و هفتم مكرّر مى‌خواندند: ✅ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي التَّجَافِيَ عَنْ دَارِ الْغُرُورِ وَ الْإِنَابَةَ إِلَى دَارِ الْخُلُودِ وَ الاسْتِعْدَادَ لِلْمَوْتِ قَبْلَ حُلُولِ الْفَوْتِ خدايا روزيم كن دورى گزيدن از خانۀ فريب و بازگشت به سوى خانۀ جاويدان و آماده شدن براى موت [قطع دلبستگی از دنیا] پيش از رسيدن فوت. @babollharam
وقت جدایی من و ماه صیام شد یعنی غروب طلعت این بارِ عام شد دارد بساط ماه خدا جمع می شود آه درون سینه ی ما مستدام شد توشه برای روز جزا بر نداشتم! فرصت گذشت و خوشه ی عمرم تمام شد یادش به خیر… سوز مناجات نیمه شب وقتی که با خدا دل ما هم کلام شد یادش به خیر… لحظه ی افطار… تشنگی نام حسین گفتن ما التزام شد دست ادب به سینه نهادم به سوی او اشکم روان و ذکر لبم اَلسَّلام شد … … وای از دمی که خنده ی کوفی جماعتان بر زخم بی شمار تنش التیام شد هر کس به نوبه ی خودش از او بها گرفت! وقتی میان قتلگهش ازدحام شد… @babollharam
آمدیم از سفر دور و دراز رمضان پی نبردیم به زیبایی راز رمضان هر چه جان بود سپردیم به آواز خدا هر چه دل بود شکستیم به ساز رمضان سر به آیینه «الغوث» زدم در شب قدر آب شد زمزمه راز و نیاز رمضان دیدم این «قدر» همان آینه «خلّصنا»ست دیدم آیینه‌ام از سوز و گداز رمضان بیش از این ناز نخواهیم کشید از دنیا بعد از این دست من و دامن ناز رمضان نکند چشم ببندم به سحرهای سلوک نکند بسته شود دیده باز رمضان صبح با باده شعبان و رجب آمده بود آن که دیروز مرا داد جواز رمضان شام آخر شد و با گریه نشستم به وداع خواب دیدم نرسیدم به نماز رمضان @babollharam
قسم به عشق جدایی ز آشنا سخت است جدایی از سحر و محفل دعا سخت است برای دیده شب زنده دار خود گریم قسم به اشک سحر دوری از بکا سخت است صفای هر دل عاشق مرو مرو رمضان دوباره رویت دل های بی صفا سخت است بیا مرو که شیاطین دوباره می آیند بدون جلوه تو انس با خدا سخت است دوباره وقت اذان غفلت عارضم گردد غم جدایی از ذکر ربنا سخت است پرستوی دل ما را ز بام خود مپران که ترک سفره شاهانه بر گدا سخت است بعید نیست به زودی فرا رسد مرگم امان که این سفر آخرت دلا سخت است قیامتی است قیامت که روز وانفساست اگر نظر ننماید امام رضا سخت است مرا به ساحل دیدار دلبرم برسان شکسته کشتی و دریایی از بلا سخت است بگو به خیمه نشینان جبهه ای شهدا فدائیان حسین دوری از شما سخت است هنوز مرغ دل خسته ام مهیا نیست هنوز پر زدنم سوی کربلا سخت است خدا کند به دلم مهر نوکری بزنند خدا کند خودشان سوی دلبرم ببرند @babollharam
شنیدم توبهٔ بی ادعا را زود می بخشی گنهکارانِ با حُجب و حیا را زود می بخشی همان‌هایی که اهلِ اشک و اقرارند؛ نه طغیان به قرآن! عاصیانِ با صفا را زود می بخشی طلبکارانِ از تو؛ حیف که این را نمیدانند بدهکارانه نیکوکارها را زود می بخشی دعای افتتاحِ تو؛ عجب حالِ بکا دارد سحرگاهان که اشکِ بیصدا را زود می بخشی برای توبه گرچه دیر می آییم اما تو دقیقاً لحظهٔ افطار، ما را زود می بخشی به ٱمراضِ وجودی بی تعلّل میدهی درمان گرفتارِ به انواعِ بلا را زود می بخشی همین «ألعفو» میگویند مرهم میگذاری و به بیمارانِ نفساني شفا را زود می بخشی نمیدانم چه سرّی هست بینِ این همه سائل گدایانِ علي-موسی الرضا(ع) را زود می بخشی به عشقِ آن سلام ِ اولینِ رو به شش گوشه همیشه زائرانِ کربلا را زود می بخشی به «أدعوني» قسم؛ حاجاتِ اهل سجده را فوراً اجابت کرده و اهلِ دعا را زود می بخشی همانهایی که دل بردند از تو در میانِ خون شهیدان ِ «ذَبیحاً بِالقفا» را زود می بخشی! @babollharam
1_4290503774.mp3
1.45M
/ سالروز تخریب قبور ائمه بقیع ۱۴۰۱ کربلایی محمدحسین پویانفر دلم شد با خدا همراه سلام الله علی کریم آل الله سرِ سفرت مهمون بودن اجدادم که با خونوادم دل به تو دادم یا حسن یا حسن یا حسن یا ذالکرم سایه ی رو سرم از بچگی عشق تو باورم ای سفره ی نذری مادرم آخری روزی میشی صاحب حرم مولا حسن سیدنا حسن میخونم هر سحر آروم سلام الله علی سیدنا المظلوم دوباره اسمت روی لب گل کرده دلم هر جایی باشه بر میگرده کربلا کربلا کربلا ای جان من کهف امان من ای ذکر تو شور بیان من اسمت حسین هر ضربان من جانم جانم جانم ای جان من مولا حسین سیدنا حسین مهجه @babollharam
افسوس که ما پیش از آن که از آلودگی ها پاک شده باشیم، بر خویش عطر پاشیده ایم، و خویشتن را جز آن که هستیم به دیگران معرفی کرده ایم. ما به جای آن که رنگ خدا را گرفته باشیم، به خدا رنگ زده ایم ! @babollharam
من بندگی نکردم، تا بنده ام بخوانی تو کی بدین کرامت، از خود مرا برانی بار گنه به دوشم، لا تقنطوا به گوشم عفوت نمی گذارد، در دوزخم کشانی  این نامه ی سیاهم، این اشک صبحگاهم من حال خویش گفتم، تو کار خویش دانی تو برتری که سوزی، در آتش جحیمم من کمترم که گویم، از آتشم رهانی مولای من ، من از تو، غیر از تو را نخواهم تو نیز رحمتی کن، کز من مرا ستانی پا در دو سوی گورم، دردا که از تو دورم شاید تو از کرامت، خود را به من رسانی عفو از کرامت توست، قهر از عدالت توست هم عفو از تو آید، هم قهر می توانی از بس کریم هستی، با من قرار بستی من اشک خود فشانم، تو خشم خود نشانی در عین رو سیاهی، خواهم از تو الهی هم من تو را بخوانم، هم تو مرا بخوانی میثم به در گه حق، باشد دو ارمغانت شعری که می سرایی، اشکی که می فشانی @babollharam
نمیدانم چه کردم که به هجرانت دچارم من میان میکده هستم ولی بی اختیارم من نمیدانم کجابودم، به کی گفتم دعایم کن فقط آنقدر میدانم بجز تو کس ندارم من خبردارم پریشانی ز دست این گناهانم خبر داری پشیمانم خراب روزگارم من؟ نه بار و توشه آوردم، نه ظرف خالی آوردم دو تا دست تهی دارم، ولی با اعتبارم من گدایت نیمه شب دور و بر این خانه می آید علی جان باز کن در را، بیا چشم انتظارم من شنیدم بعد مرگم می بری روح مرا باخود شنیدم دوستم داری که با تو همجوارم من علی جان بوترابی و یداللهی که از اول مرا از گل در آوردی ولی گرد و غبارم من مرا از کعبه راندند و گمان کردند دلگیرم چه بهتر به بیابان نجف سر میگذارم من بغل کردی مرا یک شب، ضریحت را بغل کردم از انگور تو خوردم که خرابم من خمارم من توئی ممسوس ذات الله و ذات پنج تن حیدر علی محتاج ذات اقدس تو بیشمارم من میان سجدهء زهرا تجلی میکند اسمت در انوارت نمی بینم بجز پروردگارم من فقط سربند یازهرا به سربستی شب معراج که مدهوش شمیم آن شهید بی مزارم من به اذن فاطمه، دست مرا فوراً گرفت ارباب به الطاف حسین بی سرت امیّدوارم من شنیدم مادرش می گفت عزیزم سخت جان دادی کسی آبت نداد اینجا بنیّ بیقرارم من ز خیمه خواهرش می آمد و بر سر زنان می گفت به زحمت نیزه ها را بر تن تو می شمارم من تو افتادی به روی خاک و صد پاره شدی اینجا تو را جمعت کنم با چه؟ ببین در انکسارم من صدای نیزه داران و حرامی ها به گوشم خورد میان این همه غوغا ببین در اقتدارم من @babollharam
دعای زنده دلان صبح و شام یا حسن است که موی تیره و روی سفید با حسن است مبین ز نسل حسن هیچ کس امام نشد به حسن بینی اگر هر امام را حسن است به کفر گفت که دست حسن دوایی نیست درست گفت برادر، خود دوا حسن است حسین می شنوم هرچه یا حسن گویم دو کوه هست ولی کوه بی صدا حسن است حسین نهی به قاسم دهد حسن دستور ز من بپرس که سلطان کربلا حسن است بخوان به نام پسر تا پدر دهد راهت بیا که کنیه شیرخدا اباحسن است @babollharam
زمزم کعبه ی جان چشمه ای از جام تو شد پای دل آمد و مشغول به احرام تو شد آسمان منظری ات را قلم عشق نوشت، واژه غم پرورِ مهجوری اکرام تو شد. یاد دریاست مرا خاطرت ای خاکِ حیات، کین مزاران،گوهران اند وصدف نام تو شد ای بلند از نفحاتت همه آوای خدا، نام فردوس برین آمد و ایهام تو شد کفتران سر ز قدم ها نشناسند و مدام، مقصد گردششان دایره ی بام تو شد در وجودت چه نهان است بگو صاحب گنج، که چراغ دوجهان صفحه ی زرفام تو شد @babollharam