eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
74 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
۱ کوفه شهر نیرنگ است با سفیرت در جنگ است دامن اهل کوفه پر سنگ است بر سر دار و فکر یارم غصه ی طفلانت را دارم کوفه شمشیر از رو میبندد ای نگارم ای حسین جان جان زهرا برگرد بهر غوغای فردا کفنی بردار آقا صحبت از غارت اینجاست یابن زهرا دیده ام از بالای این بام ماجرای کوفه را تا شام میزنند اینجا نعل تازه پی انعام
۱ خیمه ها تا برپا شد چشم زینب دریا شد کربلا با تو تازه کربلا شد کشتی غم پهلو زد در گل بوی هجران دارد این ساحل خواهری دلشوره می گیرد ای دل،ای دل اعوذو بالله من کرب و البلا چشم طفلان بارانی پس چه شد این مهمانی مادری در دل دارد نوحه خوانی آیه استرجاع می خوانی قصه را تا آخر می دانی میشود اصغر روی نیزه آسمانی اعوذو بالله من کرب و البلا
۱ عمه از این غم،پژمرد دخترت از این غم،مرد پیش چشمم لبهایت خیزران خورد خون و خاکستر،دارد رویت مثل من آتش دیده مویت خون تازه می آید بابا از گلویت ای پدر جان عشق تو پیرم کرد تو شدی همچون زهرا دختره نازه بابا با قد خم سر کردی چادرت را از سر نیزه دیدم حالت زخمی و خونی گشته بالت مادرم را دیدی در صحرا خوش بحالت دختر من ای عزیز بابا
۱ ای کریم بی همتا کن قبولم ای، آقا گره از کارم وا کرد مهر زهرا ای که در کویت عابس داری حر تو گشتم، بهر یاری چون وهب پاییز عمرم را کن بهاری ای حسین جان کن حلالم آقا آمدی در پیش ما ارفع راسک عندنا دیده ام نامت را در لوح زهرا تو گنه کردی،من بخشیدم چون پشیمانی در تو دیدم دانه دانه اشک چشمت را من خریدم توبه کردی من حلالت کردم
۱ ای عمو عبدللهم بهر یاری در راهم تا شود آغوش تو قتلگاهم شور عشقت رادر سر دارم شد دعای بابایم یارم در ره عشقت، جان به جانان می سپارم ای عموجان من یتیم حسنم از نفس افتاد آخر مثل روزی که مادر به زمین خورد از کینه پشت آن در هستیم رفته دیگر بر باد شاه دین از صدر زین افتاد نرسد بر تو، تا من هستم دست جلاد
۱ غرق ذکر مولایم از تبار زهرایم من در این صحرا مثل مجتبایم در میان قلبم غوغا شد چاره ی کار من پیدا شد نامه ی بابای مظلومم ره گشا شد ای عمو جان من یتیم حسنم... روی خاک این صحرا میزنم من دست و پا شده ام با این سینه مثل زهرا میرود بر نیزه سر من تا نبیند چشم تر من می خورد سیلی همچون زهرا مادر من ای عمو جان من یتیم حسنم...
۱ بسته شد راه چاره شد دل من صدپاره در حرم خالی مانده گاهواره میزنی پرپر در آغوشم بی تو رخت ماتم میپوشم میکند سنگینی این غم بر روی دوشم ای علی جان لایی لایی اصغر قتلگاهت ای جانم شد قنوت دستانم میدهی جان در پیش دیدگانم ازنگاهت شرمنده هستم با دل خون چشمت را بستم پیکر خونین تو مانده روی دستم ای علی جان لایی لایی اصغر
۱ میروی سوی میدان در پی ات چشمم گریان میروی و میرود از تنم جان از نفس افتادم من، آخر جان من قدری آهسته تر تا نیاید عمه در میدان، بین لشگر ای علی جان ای عصای بابا پر شده از تو صحرا اکبرم شد اکبرها شد جوان رعنایم اربااربا بعد تو بابا اف بر دنیا گشته از خونت صحرا،دریا قطعه قطعه پیدا کردم،من یوسفم را ای علی جان بی تو من میمیرم
۱ کاشف الکرب ارباب خیمه ها بی تو بی تاب کس ندیده سقایی تشنه ی آب مهر زهرا آب و تو سقا خیمه ها تشنه تو در صحرا حسرت لبهایت مانده بر قلب دریا یا ابالفضل ای علمدار حسین سینه میسوزد از غم شد جدا فرقت از هم کو قد رعنای تو ای رشیدم می وزد عطر و بوی کوثر از نجف آمد بابا حیدر آمده مادر برخیز از جا ای برادر یاابالفضل ای علمدار حسین
۱ بی پناه و نیمه جان بین آن نیزه باران غرق در خون افتاده ، شاه عطشان می زند سویی زینب بر سر می بُرد سویی خنجر حنجر بین گودال خون پیچیده ، آه مادر ای حسین جان ای غریب مادر دشمنان شاد و خوشحال مادرش رفته از حال زیر دست و پا جسمش ، شد لگدمال بی کس و بی یار و دلداری اشک چشمان زینب جاری می بَرد رأس دلدارش را ، نیزه داری ای حسین جان ای غریب مادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا