eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
68 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
03- Zamine.mp3
20.26M
( دور و بر آل علی چه ازدحام می‌کنند ) مجلس عزاداری ظهر روز اول صفر با مداحی چهارشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۰ @majmaozakerine
بسم الله الرحمن الرحیم ✨اشعارمحرم ازتویک عمریست کسب آبروکردم حسین با لباس مشکی ات همواره خو کردم حسین بهرمجنون ازبرای توشب جمعه خوش است درپی لیلا ی خود هرجا وضو کردم حسین دیده ام بی اشک بی خیراست،رزقش رابده بهرتو ازاین جهان چشمم سبو کردم حسین حق تودر روضه ها با اشک گفته میشود درمیان گریه باتو گفتگو کردم حسین پاک کردی دامن آلوده ام راهرکجا روسیاهی دلم باتو رفو کردم حسین حامی کل علمداران تو ، عباس شد چه هراس از این و آن ، ذکر عمو کردم حسین دل بدستت داده ام ، دیگربریدم ازهمه هرکجایی کربلایت آرزو کردم حسین شادم ازاینکه به کوی توپناه آورده ام! خوب و بد آقابه سمتت ب،از رو کردم حسین  دیدن صحن وسرایت آرزوی هرکسی است ازتودورم لیک صحنت، آرزو کردم حسین تاحسین گویم خدا،شهری معطر میشود هرکجا بانام تو من، های و هو کردم حسین آب خوردنهای ما هابوی،روضه میدهد فکر خشکی لب و بغض گلو کردم حسین میکند آیات قرآن روضه خوانی درغمت میکندخاربیابان روضه خوانی درغمت 🔸شاعر: غلامی_(مجنون کرمانشاهی) _____________
_بنت الحسین_علیها_السلام_ 🌹 . 🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊. دگر از ناز و ادا نیست خبر.وای پدر دگر ازموی بلندنیست اثر .وای پدر بنگرسوخت همه. موی بهم بافته ام شده گیسوان من چه مختصر.وای پدر وسط کوچه ی شامی به سرم سنگ زدند شدم از سنگ جفاشکسته پر.وای پدر سره دیواره کمک کرد که راهی بروم دارم از ضربت لگد. درد کمر‌.وای پدر بوسه ات راطلبم.بر سرمن دست بکش مانده ام منتظرت.چشم به در.وای پدر. آه(مجنون) همه ازغربت این دختر بود. که به سر داشت فقط دیده ی تر .وای پدر 📝..شاعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴.. ..
شب هفت _اباعبدالله الحسین_سلام_الله_علیه   در شام ودرکوفه تن یارم کشیدند باکعب نیزه، سمتِ بازارم کشیدند این معجری را كه سرم دارم کشیدند این جا چه شأنی دارد این معجر، کجایی!   ای مرغ عشق من تورا بی پَر نمودند جسمِ توراباخنجری بی سر نمودند خنده به اشک دیده ی خواهر نمودند افتاده روی تلِّ خاكستر کجایی   دست پلیدی کرده بر رویم جسارت باشمروخولی وسنان رفتم اسارت دیدم تن وامامه ات رفته به غارت ای سربریده، هستی خواهر-کجایی  درزیرچکمه پیکرت از حال افتاد خولی پی دزدیدن اموال افتاد دیدم تنت درگوشه ی گودال افتاد تسبیح عبا عمامه انگشتر ، کجایی بر روی نیزه چشم تر داری ،برایم آیا زدخترها خبر داری،برایم اصلاً دلی خونین جگر داری، برایم دیدم نگاه آخرت را در کجایی این پیچش بادصبا ازجانب توست بروی نیزه این دعاازجانب توست دارالشِفای این دواازجانب توست افتاده ام در گوشه ی بستر، کجایی!   اینجا مسیرِ كوفه تا شام بلابود یامقصداینِ مردهاشام بلابود ازبعداین کرب وبلاشام بلابود از بس فنا گردیده ام من در کجایی   (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم تو وزخم سنان ونیزه داران من وشلاق دشمن ای حسین جان من ویک کاروان بی گوشواره من وقنداقه ی بی شیرخواره ببین برناقه ی عریان نشستم ببین چون پیره زن قد شکستم تو وکوه غم وسنگ لب بام من ونامحرمان کوفه وشام من واین دختران قدخمیده تو وحلقوم ورگهای بریده شداز داغت سکینه موپریشان که آمدمادرت گیسوپریشان هوای دیده ی (مجنون) بهاریست به سر امشب وصال روی یاریست 📝شعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی).. .
🏴سبک نوحه زمینه پنجم و هفتم ماه صفر شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها و امام حسن مجتبی علیه السلام 🏴بند اول عمه/بیا که/رسیده شب یلدای من اومد/سرزده/پیشم از سفر بابای من کنج خرابه عمه امشبو مهمون دارم زیر قدماش فرش از دل پریشون دارم به ما/چه عجب که سرزدی بابا/ممنون که اومدی شمعه/شام تار من شدی بابا/خیلی خوش اومدی بابا/بابایی بابا حسین 🏴بند دوم مثل/مادرت/شده خم قد و بالای من با سیلی بابا/کم شده سوی چشمای من بابا کجا بودی که هجر تو پیرم کرده منو به کی سپردی به زجری که نامرده هر جا/جا میموندم میومد تا که/جون بدم منو میزد هر جا/جا میموندم میرسید از موم/میگرفت و میکشید سرم هی داد میکشید بابا/بابایی بابا حسین 🏴بند سوم ای زهر/بیا که/راحتم کنی از غصه ها مادر/میبینی/که شده خون جگر مجتبی خیلی غریبم چونکه قاتل من شد همسر خودم دیدم نامردو که سیلی زد به مادر یه عمره دارم زجر میکشم نشد/تا براش سپر بشم جلو/چِشَم افتاد مادرم توی/کوچه جون داد مادرم ای وای/مادرم وای مادرم 🙏التماس دعای خیر ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
یابن الحسن بیا به دروازه ساعات اسیر شامیان شده عمه سادات راس حسین بر نی ؛ گشته تماشایی با سنگ کین شد از ؛ زینب پذیرایی وای از دل زینب ؛ وای از دل زینب ......... شد دور زینب ازدحام کجایی عباس کف میزنند زنان شام کجایی عباس هم هلهله کردند ؛ هم ناسزا گفتند یک یک همه سرها ؛ از نیزه می افتند وای از دل زینب ؛ وای از دل زینب ....... خون شد دل فاطمه و حیدر کرار عقیله العرب کجا و سرِ بازار دستانِ زینب را ؛ با ریسمان بستند زنها همه خوشحال ؛ مردان همه مستند وای از دل زینب ؛ وای از دل زینب ..... محله یهودیان ای دادِ بیداد افتاده آتش بر سرِ امامِ سجاد آنکه غل و زنجیر ؛ بر دست و پایش زد در پیش او سیلی ؛ بر عمّه هایش زد وای از دل زینب ؛ وای از دل زینب
نامحرمان و دختر حیدر امان از شام بزم حرام و آل پیمبر امان از شام خون گریه می کند چشم ابوتراب شد جای اهلبیت در مجلس شراب وای از شام ۲ وای از شام بلا زینب کجا و این همه آزار امان از شام زینب کجا و کوچه و بازار امان از شام این شامیان همه دشنام می دهند بر آل فاطمه دشنام می دهند وای از شام... آتش به قلب خواهرت افتاد حسین من۲ از روی نیزه ها سرت افتاد حسین من۲ از خون به صورتت هی رنگ می زنند بر نی سر تورا با سنگ می زنند وای از شام... اشک از دو دیده ی ترت افتاد حسین من از روی ناقه دخترت افتاد حسین من دیدی که قاتلت در پای نیزه ها پیش نگاه تو می زد رقیه را وای از شام...