#رمضان_الکریم
با همه دلنگرانیم خداحافظ عشق
ما که تنهای جهانیم خداحافظ عشق
عقل تکلیف مرا خوب معین کرده
دردِ در سینه نهانیم خداحافظ عشق
امشب این آخر عشق است خداحافظ جان
خِبره در کندن جانیم خداحافظ عشق
در سکوت است خداحافظی مظلومان
مُهر خورده به دهانیم خداحافظ عشق
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
الهی و ربی من لی غیرک
توبه ام توبه نشد هر چه که همت کردم
من به ستاری تو سخت جسارت کردم
هر چه تو دوست شدی با من الوده ولی
بی حیاتر شده با نفس رفاقت کردم
رمضان است و دل از خواب نکندم افسوس
مثل هر سال من از لطف تو غفلت کردم
من از این فلسفه روزه از این فیض عظیم
به همین تشنگی ساده قناعت کردم
روزه هم چشم مرا باز نکرده،نکند
عادتم بود اگر هرچه عبادت کردم
هر چه هستم سر دیوانگی ام میمانم
روزه ام را فقط افطار به تربت کردم
خواستم از عطش روزه بگویم اما
از لب تشنه اش احساس خجالت کردم
روزه ام روضه شد و روضه مرا میکشدم
یاد ان تشنه لب کرببلا میکشدم
#حسن_کردی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#وفات_حضرت_خدیجه_کبری_سلام_الله_علیها
شب است و بغض سکوت و صدای گریه آب
شکسته قلب رسول و ندارد امشب خواب
کنار بستر مرگ یگانه امّیدش
گرفته زمزمه، یا رب خدیجه را دریاب
همانکه هستی خود را به هستی ام بخشید
همانکه سوخت به پای منادی توحید
همانکه گرمی پشت رسالت من بود
و می تپید برای نبوّت خورشید
در آن زمان که شب سرد کفر جولان داشت
زبان زخم عدو، تیغ تیز و برّان داشت
خدیجه مرهم دلگرمی رهَم میشد
به آفتاب وجودم همیشه ایمان داشت
همانکه درک مقامش مقام می آرد
و جبرئیل برایش سلام می آرد
همان سرشت زلال و مطّهری که خدا
ز نسل پاک و شریفش امام می آرد
مقام و منزلتش را کسی چه میداند
شریک امر رسالت همیشه میماند
قد خمیده و موی سفید او امشب
هزار روضه برای رسول میخواند
برای مادر ایمان سزاست گریه کنیم
و با سرشک امامان سزاست گریه کنیم
برای آنکه ز من هم غریب تر گردید
شبیه شام غریبان سزاست گریه کنیم
قنوت امشب زهرا فقط شده مادر
به روی سینه مادر نهاده سر، کوثر
الهی مادر یاسم غریب می میرد
غریب بود و غریبانه جان دهد آخر
خدیجه گریه نکن این همه از این غم ها
که گریه ها بنماید به جای تو زهرا
برای فاطمه امشب نماز صبر بخوان
ببوس سینه او را ببوس دستش را
اگر تو بودی،یاس تو غنچه وا میکرد
بجای تکیه بر آن در، تو را عصا میکرد
اگر خدیجه تو بودی، به پشت در زهرا
بجای فضّه در آنجا تو را صدا میکرد
خسوف بر رخ ماهش نمینشست ای کاش
و گوشواره ز گوشش نمیگسست ای کاش
میان آن همه نامحرم و به پیش علی
کسی ز فاطمه پهلو نمیشکست ای کاش
اگر کفن تو نداری عبای من به تنت
ولی چه چاره کنم بر حسین بی کفنت
می آوری تو به مقتل خدیجه، زهرا را
چه می کنی تو در آن لحظه های آمدنت
#رحمان_نوازنی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#وفات_حضرت_خدیجه_کبری_سلام_الله_علیها
شکر خدا که عبد خدای خدیجه ایم
ما بنده ایم و زیر لوای خدیجه ایم
ما عاقبت به خیرِ دعای خدیجه ایم
سینه کبودهای عزای خدیجه ایم
از لطف فاطمه است که ما مادری شدیم
با یک دعای نیمه شبش کوثری شدیم
وقتی خدیجه مادر ما شیعه ها بُوَد
دیگر چه غم که جای من و تو کجا بُوَد
با یک دعاش، حاجت ما هم روا بُوَد
از چه پی عبای رسول خدا بُوَد؟!
وقف خدا شده همه مال و منال او
پیغمبر خدا شده محو خصال او
او اوّلین زنی است که غم پرور نبی است
کوری چشم عایشه … او همسر نبی است
هم همسر نبی است وَ هم یاور نبی است
یعنی که بعد شیر خدا لشکر نبی است …
… آثار رنج در وجناتش عیان شده
مانند محتضر شده و نیمه جان شده
این روزها که حال و هوایش عوض شده
از بس که گریه کرده صدایش عوض شده
مکّه، مدینه شد که صفایش عوض شده
از چه خدیجه طرز دعایش عوض شده؟!
دختر برای مادر خود گریه می کند
مادر برای دختر خود گریه می کند
دنیا بنا نداشت به زهرا وفا کند
دنیا بنا نداشت که حق را ادا کند
می خواست که خون به دل مرتضی کند
با هیزم آمده که جهنّم به پا کند
نامردِ بی حیا … روی او را کبود کرد
با تازیانه بازوی او را کبود کرد
#محمد_فردوسی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#وفات_حضرت_خدیجه_کبری_سلام_الله_علیها
تو کیستی که سینه ی ما بی قرار توست
چشم زمین و چشم زمان سوگوار توست
کم نیست این که مادر زهرای اطهری
سوگند می خورم که همین افتخار توست
در هر کجا همیشه کنار پیمبر و
در هر کجا همیشه پیمبر کنار توست
مادر بزرگ محترم خانواده ای
داماد خانواده علی بی قرار توست
دنیای تو همیشه هوایش بهاری است
در بین خانه ات نوه هایت بهار توست
خیل کثیر خانه ی پیغمبر از تو بود
زهرای خانه ی نبوی یادگار توست
بیخود نبی به پای کسی پا نمی شود
هر مادری که مادر زهرا نمی شود
دنباله دار عشق و اویس قرن شدی
در شب دلیل گریه ی چشمان من شدی
جایت اگرچه زیر کسای نبی نبود
مادر شدی خلاصه ی آن پنج تن شدی
در هر نماز نافله پشت پیمبرت
محو عروج هر شبی خویشتن شدی
دخت علی ز چهره ی تو ارث برده است
ای مادری که مادر ام الحسن شدی
چندین کفن اگر چه محیای تو شده
مادر بزرگ یک نوه ی بی کفن شدی
گریان روضه های رسول خدا شدی
گریان داغ غربت یک پاره تن شدی
جبریل گفت روضه ی زخمی دوباره را
در روی خاک یک بدن پاره پاره را
#مسعود_اصلانی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
وفات _حضرت _خدیجه _کبری_ سلام_ الله_ علیها
از درد غربت داشت کوثر گریه میکرد
زهرا به روی قبر مادر گریه میکرد
خاک مزار مادرش را میگرفت و
با دست خود میریخت بر سر گریه میکرد
یاد گذشته یاد آینده برای
این مادر و دختر، پیمبر گریه میکرد
گرم تماشای عزاداری آنها
یک گوشه ای آرام حیدر گریه میکرد
تکرار شد این قِصه اما در دل شب
این بار زینب زار و مضطر گریه میکرد
بر روی قبر مخفی مادر به یاد
آن شعله ها و یاس پرپر گریه میکرد
وقتی که خون تازه از مسمار میریخت
انگار بر حال علی در گریه میکرد
دست خدا را دست بسته میکشیدند
زهرا به مظلومی شوهر گریه میکرد
صیادها با تازیانه حمله کردند
کوچه قفس بود و کبوتر گریه میکرد
یک روز هم زینب به زیر تازیانه
در قتلگه پیش برادر گریه میکرد
وقتی که طفلان بین آتش میدویدند
بر نیزه چشم آب آور گریه میکرد
#علی_صالحی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
وفات_ حضرت_ خدیجه_ کبری_ سلام_ الله _علیها
حتم دارم که رفتنی هستم
به خدا می سپارمت آقا
خواهش ِ مادرانه ای دارم
جان ِ تو، جان ِ دخترم زهرا
حسرت ِ دیدن ِ عروسی او
به دلم ماند،چاره ای هم نیست
درشب ِ خواستگاری دختر
غم ِ بی مادری، غمی کم نیست
مادرم، حق بده که بی تابم
چشم هایم به اشک ناچاراست
نیستم پیش او زمانی که
بین دیوار و در گرفتار است
دختر ِ پابه ماه ِ بی مادر
دردهایی نگفتنی دارد
کاش بودم، شنیده ام با او
در و همسایه دشمنی دارد
گریه هایت هنوز یادم هست
وقتی از آن چهل نفر گفتی
جان سپردم ز درد، وقتی از
لگدی بی خبربه در گفتی
شاعر:وحید قاسمی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#رمضان_المبارک
حتى اگر نبخشد این چشمتر میارزد
این دور هم نشینى وقت سحر میارزد
جاى گدا نشستن در خانه ى کرم نیست
هر وقت مینشیند در پشت در میارزد
گریه م گرفت و دیدم دست مرا گرفتند
پیش کریم خیلى خون جگر میارزد
من که توقع قرب از هیچکس ندارم
اصلا همین که هستم این دور و بر میارزد
چون طفل خانه برگشت او را بغل بگیرند
پس گم شدن براى مهر پدر میارزد
هر طور میپسندى بشکن دل گدا را
هرچه شکستهتر شد دل بیشتر میارزد
فرموده اند روزه یعنى على ؛ یقینا...
...کار علیست مردم روزه اگر میارزد
چون سنگ ریزه ما را بین نجف بینداز
ریگ نجف به قدر صد کوه زر میارزد
یک یا على به جاى العفو پاکمان کرد
این یا على براى ما آنقدر میارزد
هر چه خراب کردم دیدم درست کردى
ویرانه بودن من از این نظر میارزد
گر تو نمیپسندى تغییر ده قضا را
از کوى نیکنامان یک آن گذر میارزد
حداقل به کار حسین که میآییم
اینبار را ضرر کن ما را بخر...می ارزد
#علی_ اکبر _لطیفیان
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#رمضان_المبارک
گناه، پشتِ گناه و گناه، پشت گناه
چه توبه ای؟! که فقط هست آه، پشت گناه
جوانی است زمان رسیدن به خدا
جوانی ام همه اش شد تباه، پشت گناه
رجب گذشت... یکی هم به داد من برسد
چرا که نیست دلم رو به راه، پشت گناه
رسید سوی من آقا و رفت از دستم
دوباره روزی دیدار ماه، پشت گناه
حکایتی است پر از دردِ خنده عاشقی ام
دو چشم خیسِ نشسته به راه... پشت گناه!
دلیل دارد اگر سر به زیر و غمگینم
به پیش یار شدم رو سیاه، پشت گناه
گناه هیچ کسی نیست، با خودم قهرم
همیشه رفته سر من کلاه، پشت گناه
چقدر گفتمت ای دل برو به کرب و بلا
حرم نرفته شدی بی پناه پشت گناه
#محمد_ جواد _شیرازی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#وفات_حضرت_خدیجه_کبری_سلام_الله_علیها
دارد برای همسر خود گریه می کند
با گریه های کوثر خود گریه می کند
همسر فقط نبود خدیجه برای او
او در فراق یاور خود گریه می کند
دیروز بر عمویش و حالا به همسرش
فردا برای دختر خود گریه می کند
روزی که شعله می شود اجر رسالتش
آنجا به یاس پرپر خود گریه می کند
روزی که با جراحت پهلوی خود کسی
بر حال و روز شوهر خود گریه می کند
طفلی در امتداد مصیبات کوچه بر
آثار درد مادر خود گریه می کند
یک روز می رسد که زنی بین قتلگاه
بر کشته های بی سر خود گریه می کند
وقت نزول آیۀ سنگین کعب نی
بر پیکر برادر خود گریه می کند
…یا ایها الرسول ببین رأس روی نی
دارد به حال خواهر خود گریه می کند
عباس را بگو که دل زخم دختری
دارد برای معجر خود گریه می کند
#محمد_بیابانی
(برگرفته از وبلاگ حسینیه)
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#وفات_حضرت_خدیجه_کبری_سلام_الله_علیها
می سوزم و چو شمع سحر آب می شوم
از غصه ی فراق تو بی تاب می شوم
دارم به پای پیکر تو گریه می کنم
بر لحظه های آخر تو گریه می کنم
اکنون که زخم رفتن تو بر جگر نشست
این کوه درد بر سر دوش پدر نشست
با دخترت تو این دم آخر سخن بگو
مادر بیا و حرف دلت را به من بگو
بابای من ز هجر تو دلگیر می شود
قلب جوان او ز غمت پیر می شود
مادر بیا به خاط زهرا بمان مرو
حتی گرفته است دل آسمان مرو
مادر بمان ز بیت نبوت صفا مبر
آرامش و قرار دل مصطفی مبر
مادر بمان و از دل این خانه پا مکش
بر صورت شکسته ی خود این عبا مکش
داری تو عزم رفتن از این خانه می کنی
سقف دل مرا ز چه ویرانه می کنی
من التماس می کنم ای مادر عزیز
امشب بیا و خاک عزا بر سرم مریز
این زندگی بدون تو دشوار می شود
تو می روی و دسته گلت خار می شود
تو می روی و فاطمه ات می شود یتیم
گردد دچار رنج و مصیبات بس عظیم
تو می روی و فاطمه آزار می کشد
آزار ها از آن در و دیوار می کشد
تو می روی و شعله کشد دست بر رخم
روزی به تازیانه دهد خلق پاسخم
تو می روی و داغ به سینه نشستنی است
روزی رسد که پهلوی زهرا شکستنی است
#رضا_ رسول_ زاده
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#وفات_حضرت_خدیجه_کبری_سلام_الله_علیها
بهشت را مبر از خانه ناگهان بانو
برای بی کسی فاطمه بمان بانو
.
به جان دختر مظلومه ات مرو از دست
مساز اشک یتیمانه را روا بانو
بمان و فاطمه را خود عروس کن آری
که دختران همه محتاج مادران بانو
برای غربت من جان به لب شدی اما
بدان که غربت زهراست بعد از آن بانو
به باغ یاس تو سیلی زنند باور کن
بمان که یاس نمیرد جوان جوان بانو
میان این در و دیوار فضه میطلبد
مرو که مشکل او را کنی نهان بانو
بمان برای همیشه ،همیشه یارم باش
مرا هنوز غریب وطن بدان بانو
نمانده هیچ برایت که یک کفن بخری
عبای ختم رسل بر تو ارمغان بانو
#محمود _ژولیده
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
وفات _حضرت _خدیجه _کبری_ سلام_ الله_ علیها
از درد غربت داشت کوثر گریه میکرد
زهرا به روی قبر مادر گریه میکرد
خاک مزار مادرش را میگرفت و
با دست خود میریخت بر سر گریه میکرد
یاد گذشته یاد آینده برای
این مادر و دختر، پیمبر گریه میکرد
گرم تماشای عزاداری آنها
یک گوشه ای آرام حیدر گریه میکرد
تکرار شد این قِصه اما در دل شب
این بار زینب زار و مضطر گریه میکرد
بر روی قبر مخفی مادر به یاد
آن شعله ها و یاس پرپر گریه میکرد
وقتی که خون تازه از مسمار میریخت
انگار بر حال علی در گریه میکرد
دست خدا را دست بسته میکشیدند
زهرا به مظلومی شوهر گریه میکرد
صیادها با تازیانه حمله کردند
کوچه قفس بود و کبوتر گریه میکرد
یک روز هم زینب به زیر تازیانه
در قتلگه پیش برادر گریه میکرد
وقتی که طفلان بین آتش میدویدند
بر نیزه چشم آب آور گریه میکرد
#علی_صالحی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
وفات_ حضرت_ خدیجه_ کبری_ سلام_ الله _علیها
حتم دارم که رفتنی هستم
به خدا می سپارمت آقا
خواهش ِ مادرانه ای دارم
جان ِ تو، جان ِ دخترم زهرا
حسرت ِ دیدن ِ عروسی او
به دلم ماند،چاره ای هم نیست
درشب ِ خواستگاری دختر
غم ِ بی مادری، غمی کم نیست
مادرم، حق بده که بی تابم
چشم هایم به اشک ناچاراست
نیستم پیش او زمانی که
بین دیوار و در گرفتار است
دختر ِ پابه ماه ِ بی مادر
دردهایی نگفتنی دارد
کاش بودم، شنیده ام با او
در و همسایه دشمنی دارد
گریه هایت هنوز یادم هست
وقتی از آن چهل نفر گفتی
جان سپردم ز درد، وقتی از
لگدی بی خبربه در گفتی
شاعر:وحید قاسمی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#نوحه سنگین،واحدحضرت خدیجه(س)
میسوزی و میسازی
آماده ی پروازی
مرو تو ای صبر و قرار احمد
مرو تو ای باغ و بهار احمد
مرو تو ای دار و ندار احمد
مرو خدیجه اِی قرار زهرا (۳)
بعد تو اِی مونسم
من غریب و بی کسم
بمان تو اِی بانوی دلدار من
ای خدیجه مهربان یار من
بی تو غریبم ای تو غمخوار من
مرو خدیجه اِی قرار زهرا
مونس غمهای من
مادر زهرای من
خانه شده اسیر موج غمها
می سوزم از داغ تو روز و شبها
می شوم بی تو خدیجه تنها
مرو خدیجه اِی قرار زهرا
من ماندم و مصیبت
زهرا و غم و غربت
بعد تو می شود دل و جان مضطر
مقتل فاطمه شود پشت در
ز کینه ی عدو شود او پرپر
مرو خدیجه اِی قرار زهرا
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#مدح و مرثیه ی حضرت خدیجه (س)
ای مادر زهرای اطهر یا خدیجه
ای همسر خوب پیمبر یا خدیجه
آموزگارِ بخشش و ایمان تو هستی
آئینه دارِ حضرت یزدان تو هستی
دین خدای مصطفی را یاوری تو
با ثروت خود ذوالفقار حیدری تو
تو اولین همراه ختم المرسلینی
تو بهترین مصداق اُم المومنینی
در مهربانی و وفا هستی تو غوغا
در علم و احسان و ادب اُلگوی زهرا
اما تو همپای نبی محنت کشیدی
بار غم ختم رسل را هم چشیدی
با رفتن تو می شود زهرا یتیمت
قلب نبی شد پیر از داغ عظیمت
پیغمبر از داغ تو بانو بر زمین خورد
رفتی ندیدی فاطمه سیلی ز کین خورد
انگار بی بی ، بی کفن بوده ، فدایش
جانم به قربان حسین و کربلایش
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#مناجات_امام_زمان_عج
بی تو دلها ندارد قرار
خسته ایم از تب انتظار
العجل وعده ی کردگار
حال و روز زمین گشته تار
درد ها مهلک و بی شمار
از پس پرده بیرون بیا
با قدومت بیاور بهار
بی حجابی شده افتخار
رفته از مردها اختیار
چشم و دلها به فحشا دچار
نهی منکر گرفتار عار
کیست دیگر به فکر وقار؟
حق علی گفت و شد یادگار
«لعن اللهُ مَن لا یُغار»
گرچه این نیست پایان کار
سبز خواهد شد این شوره زار
یک شب از قلب گرد و غبار
با دَم مرتضی، ذوالفقار
از خم جاده، ای تک سوار
می رسی و عدالت شود
در جهان با شما برقرار
#محمدجواد_منوچهری
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
مدح امام حسن مجتبی ع
با قدومش راه هر گمگشته پیدا میشود
جلوه ای از حی سرمد باز افشا میشود
ما ز بالای عیارش اینچنین دانسته ایم ،
واژه های شعر با نامش مُطَلّا میشود
ارث دارد از پدر رفتار را،ابن الکریم،
در دل این خانه یک دنیا گدا جا میشود
با حلول جوشش این چشمه ی ماه شِگَرف
سرزمین آسمانها بکر و زیبا میشود
نور اسماعیلی اش خورشید وار آمد ز ره،
پیش پایش هر سرابی موج دریا میشود
گاهِ قحطی دید چشم کوفه ی آن روزها
با دعایش دست ابر آسمان وا میشود
صبحدم یعنی شب میلاد آقا جانمان
آن که پای طلعتش خورشید هم پا میشود
سالها با عشق او سر کرده ایم و میکنیم
عاشقی اینگونه با معشوق معنا میشود
در جُزام غفلت از جان رسته ایم و عاقبت
با مسیح فاطمه این مرده احیا میشود
از غبارانیم و امیدیست ما را زین سبب،
خاک راهش هرکه باشد اهل بالا میشود
در بیان وصفش این تعریف هم گنجاندنیست
هر که گوید یا حسن دلبند زهرا میشود
#محمد_حسن_جنتی
@babollharam
#رمضان_المبارک
هرچه گشتم، مثل من خیره سری پیدا نشد
بار بد بودم، برایم مشتری پیدا نشد
جای من آخر حیا کردی که بین توشه ام...
جز گناه غفلت و پرده دری پیدا نشد
روسیاهی که دلش از جرم بسیارش شکست
همدمی نزدش به جز چشم تری پیدا نشد
یا قدیمَ المَنّ وَ الإحسان برای این گدا
از همین خانه، پناه بهتری پیدا نشد
بهتر از زهرا که لطفش دائم و بی منت است
واسطی تا از گناهم بگذری، پیدا نشد
سال ها از آتش هر رنج و غم جز چادرش...
بر سرم حصنی و سایه گستری پیدا نشد
در میان اولیائت بهتر از شاه نجف
بهر اسم اعظم تو مظهری پیدا نشد
هرچه پیغمبر صدا زد در میان لشگرش
روز خندق جز علی، جنگاوری پیدا نشد
اول هر اول و آخِر به هر آخِر علی است
بر وجودش اولی و آخِری پیدا نشد
چون حریم کربلا و مثل آغوش حسین
بین عالم کهف امن دیگری پیدا نشد
آی روزه دارهای تشنه، فَابکِ لِلحسین
چون که از او هیچ لب تشنه تری پیدا نشد
تشنگی اش جای خود آخر بگو دیگر چرا
بهر ذبحش غیر کهنه خنجری پیدا نشد؟!
زینب کبری هرآنچه گشت، بر جسم حسین
جای سالم، قدر یک انگشتری پیدا نشد
#محمد_جواد_شیرازی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#مدح_امام_حسن_علیه_السلام
بر در خانه ی آقا به تمنای کریم
صف کشیدند شب وروز گداهای کریم
من به جز خیر ندیدم زکرمخانه ی او
بنده ام بنده ی شرمنده ی مولای کریم
ماهمه سائل دستان کریم حسنیم
چشم داریم به احسان و به اهدای کریم
آفتاب کرم دوست به او می تابد
غرق انوار الهی شده دنیای کریم
جز حسن نیست کریمی که زبانزد باشد
ما ندیدیم دراین دایره همتای کریم
این قبیله به خدا عادت احسان دارند
نیست غیر از کرم وجود سجایای کریم
نفر چارم اصحاب کسا اوست ولی
لقب اوشده بین همه آقای کریم
نکشد منت حاتم که کند فخر براو
هرکه دارد به کف اش گوهر دریای کریم
اف بر آن زن که پس از دیدن آثار کرم
زهر غم ریخت به جان ودل دانای کریم
گفت برهمسر خود زود برو، قاتل او
مات و مبهوت شد از صبر وشکیبای کریم
شکرلله که «وفایی» به کرمخانه ی دوست
متبرک شده شعر تو به امضای کریم
#سید_هاشم_وفایی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
هدایت شده از کانال متن روضه
حَسَن جان.pdf
4.61M
#پی_دی_اف
#pdf
『کتاب حَسَن جان』
♦️ متن مولودي هاي ميلاد امام حسن مجتبي عليه السلام
◈براي اجراي مداحان اهلبيت عليهم السلام در ماه مبارك رمضان
◈اجرا شده توسط مداحان مشهور کشور
♦️ شامل #متون_مدح_خواني و #سرود
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
1_4107170700.mp3
2.77M
#ولادت_امام_حسن_ع
تا که اسمت یاد من میفته
همه حرفام از دهن میفته
مگه از رو زبونم حسن حسن میفته
سر از پا نمیشناسم
شب خاصیه واسهم
مهمون برادربزرگۀ عباسم
یا قدیم الاحسانم حسنجانم
ای دردم و درمانم حسنجانم
من برا تو سلمانم حسنجانم
من با تو مسلمانم حسنجانم
یا سیدی یا مولا حسنجانم
محاله واسه تو کم بذاریم
پاش بیفته سر برات میاریم
مگه از تو آقاتر اصلاً سراغ داریم
از اون اول خلقت
دلا میتپه واسهت
هرچی از تو خواستیم به ما دادی بیمنت
لحن خوش مستانه حسنجانه
شمع و گل و پروانه حسنجانه
پیمانه به پیمانه حسنجانه
جان جان جانانه حسنجانه
یا سیدی یا مولا حسنجانم
بذار بگم حرفامو خلاصه
امامحسن خاص خاص خاصه
حسنبنعلی یعنی غیرت و حماسه
رزم حیدری داره
عین مولا کراره
وای اگه حسن بخواد ذوالفقار برداره
کی جلوۀ قرآنه حسنجانه
کی مظهر ایمانه حسنجانه
کی قدرت شیرانه حسنجانه
کی یکتنه طوفانه حسنجانه
یا سیدی یا مولا حسنجانم
#حمید_رمی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#امام_حسن__ع__مدح
کریم هستی و الطاف بی حدی داری
میان ما به کرامت زبانزدی داری
گداست در به در رزق خود ولی اینجا
شما به سمت گدا رفت و آمدی داری
حرم اگرچه نداری و بدان آقا
میان سینه ی عشاق مرقدی داری
کریم هستی و حیف است ای عزیزخدا
نه بارگاه طلایی نه گنبدی داری
رسیده ام که ببخشی مرا تو از سر لطف
اگرچه معترفم نوکر بدی داری
#امیر_فرخنده
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam