14.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
« إنّا لله وإنّا إليهِ رَاجعُون»
☑️ |اطلاعیه|
با نهایت تاسف ضایعه درگذشت استاد اخلاق مرحوم #فاطمی_نیا را خدمت امام زمان (عج) و ملت شریف ایران تسلیت عرض نموده و برای آن عزیز سفر کرده علوِ درجات را از خداوند منان خواستاریم.
@fateminia
____
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•چشم وا کن احد آیینۀ عبرت ..
#توسل ویژۀ شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام _ حاج حنیف طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
چشم وا کن احد آیینۀ عبرت شد و رفت
دشمن باخته بر جنگ مسلط شد و رفت
آنکه انگیزه اش از جنگ غنیمت باشد
با خبر نیست که طاعت به اطاعت باشد
داد و بیداد که در بطن طلا آهن بود
چه بگویم که غنیمت رکب دشمن بود
داد و بیداد برادر که برادر تنهاست
جنگ را وا مگذارید پیمبر تنهاست
یک به یک در ملاء عام و نهانی رفتند
همه دنبال فلانی و فلانی رفتند
همه رفتند غمی نیست علی می ماند
جای سالم به تنش نیست ولی می ماند
مرد مولاست که تا لحظۀ آخر مانده
دشمن از کشتن او خسته شده ٬ در مانده
در دل جنگ نه هر خار و خسی می ماند
جگر حمزه اگر داشت کسی می ماند
مرد آن است که سر تا قدمش غرق به خون
آن چنانی که علی از احد آمد بیرون
می رود قصۀ ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام
می رسد قصه به آنجا که علی دل تنگ است
می فروشد زره ای را که رفیق جنگ است
چه نیازی دگر این مرد به جوشن دارد
وان یکاد از نفس فاطمه بر تن دارد
کوچه آذین شده در همهمه آرام آرام
تا قدم رنجه کند فاطمه آرام آرام
فاطمه فاطمه با رایحۀ گل آمد
ناگهان شعر حماسی به تغزل آمد
می رود قصۀ ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام
می رسد قصه به آنجا که جهان زیبا شد
با جهاز شتران کوه احد برپا شد
و از آن آینه با آینه بالا می رفت
دست در دست خودش یک تنه بالا می رفت
تا که از غار حرا بعثت دیگر آرد
پیش چشم همه از دامنه بالا می رفت
تا شهادت بدهد عشق ولی الله است
پله در پله از آن ماذنه بالا می رفت
پیش چشم همه دست پسر بنت اسد
بین دست پسر آمنه بالا می رفت
گفت : اینبار به پایان سفر می گویم
” بارها گفته ام و بار دگر می گویم “
راز خلقت همه پنهان شده در عین علی است
کهکشان ها نخی از وصلۀ نعلین علی است
واژه در واژه شنیدند صدا را اما ..
گفتنی ها همگی گفته شد آنجا اما
سوخت در آتش و بر آتش خود دامن زد
آن که فهمید و خودش را به نفهمیدن زد
می رود قصۀ ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام
شهر این بار کمر بسته به انکار علی
ریسمان هم گره انداخته در کار علی
بگذارید نگویم که احد می لرزد
در و دیوار از این قصه به خود می لرزد
می رود قصۀ ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام
می نویسم که ” شب تار سحر می گردد “
یک نفر مانده از این قوم که برمی گردد
شاعر: #سید_حمیدرضا_برقعی
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در #سایت و #کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_حنیف_طاهری
#روضه_حمزه_سيدالشهداء_عليه_السلام
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
باب الحرم _حنیف طاهری.mp3
6.7M
|⇦•چشم وا کن احد آیینۀ عبرت ..
#توسل ویژۀ شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام _ حاج حنیف طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
عمده چیزی که برزخ انسان را
تاریک میــکند، حرف زدن پشــت
سر مردم، #غیبت و #تهمت اســــت.
و یکی از چیزهایی که
برزخ را روشـن میکند،
گره گشایی از کار مردم میباشد!
#دو_خط_منبر
#درس_اخلاق / مرحوم استاد فاطمی نیا
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
17.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞صحبت های فرزند #استاد_فاطمی_نیا در مراسم وداع با پیکر ایشان در شب گذشته در دانشگاه امام صادق علیه السلام
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
____
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•گرفتمت به روی دست ..
#روضه و توسل به حضرت علی اصغر سلام الله تقدیم به ارواح طیبه شهدا، درگذشتگان، پدران و مادران، علما، خصوصاً استاد #فاطمی_نیا به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
گرفتمت به روی دست، بارون خجالت بکشه
حتی فرات خجالت از، این لب و صورت بکشه
بابات برا یه جرعه آب، اینهمه منت بکشه
منت کشیدم اما نشد، آبی به لبهات برسه
حرمله هم شد باعثِ، این اتفاق این حادثه
حتی لبهات به گریه وا نشد، جون کندی بی سر و صدا
سهشعبه خوردی بی هوا، فقط میخوام صبر از خدا
کاشکی یکی بود تو رو به، یه جرعه آب مهمون کنه
فکر نمیکردم حرمله، اینطور منو حیرون کنه
باباتُ بین حرم و، معرکه سرگردون کنه
چشم انتظاره مادرت رباب، بی طاقته دمِ حرم
تو رو به خیمه ببرم، دیدی چی اومده سرم؟
باشه علی راحت بگیر بخواب! ،دلم شکست فداسرت!
اگه ببینه مادرت، اگه بپرسه مادرت
میگم که خوابه پسرت
میترسم از لحظهای که، دم غروب غوغا کنن
برای غارتِ حرم، دور حرم دعوا کنن
نیزه تویِ خاک بزنن، تن تو رو پیدا کنن
به سرنیزه میبندن سرِ تو رو، میریزه خون از حنجرت
همهاش دعای مادرت، نیفته از نیزه سرت
نگاه کن اشکای خواهرتو! تو بغلش پیراهنت
میخونه وقت رفتنت، داداشی تشنه کشتنت
ـــــــــــــــــــــــــ
این همه نیزه و شمشیر و سپر لازم نیست
موقع کندن گل، تیر و تَبر لازم نیست
در جدالی که فقط خطبه قرائت میشد
طفل معصوم زدن را به نظر لازم نیست
آب نمیدادی هم این طفل ز دنیا میرفت
قاتلش بود عطش، تیر دگر لازم نیست
نیت جنگ ندارد، پی آب آمده است
این همه لشگر و گردان و نفر لازم نیست
دق نده حرمله! گهوارۀ او را نشکن!
خونِ دل خوردهام و خون جگر لازم نیست
نیست اندازۀ سرنیزه سر اصغر من
به روی دست ببر! نیزۀ سر لازم نیست
شیر دادند به اطفال زنان در بازار
بعد از این شام که دیدیم سحر لازم نیست
مدت ها بعد از واقعه کربلا، رباب آب میخورد. همچین که آب خورد؛ یهمرتبه بیبی دید یه گوشه زانوهاشو بغل گرفته؛ رباب داره گریه میکنه.
_چی شده عزیز برادرم!؟
صدا زد: زینب جان! دست به دل رباب نگذار ..! حواسم نبود یکم آب خوردم سینههام شیر آورده.
یادم میاد اون لحظهای که چنگ میزد؛ شیر نداشتم بهش بدم ..
"دو دستم را به زیر آب بردم
حلالم کن نبودی آب خوردم"
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در #سایت و #کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#سید_رضا_نریمانی
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#روضه_حضرت_رباب_علیه_السلام
#شب_هفتم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
Fadaeian_Ramazan1400_Shab14_4-Segment 1.mp3
10.82M
|⇦•گرفتمت به روی دست ..
#روضه و توسل به حضرت علی اصغر سلام الله تقدیم به ارواح طیبه شهدا، درگذشتگان، پدران و مادران، علما، خصوصاً استاد #فاطمی_نیا به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
حاضر جواب نباشیم!
من بـه جوان ها مـیگویم دیر نمی شود
بعداً جواب بدهید، کمی تامل کنید!
#حاضر_جوابی بعضی وقتها
آدم را #محروم می کند..!!
#دو_خط_منبر
#درس_اخلاق / مرحوم استاد فاطمی نیا
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•تمام عمر به یادِ غمت ..
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت علی اصغر علیه السلام به نفس سید محمدجوادی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
تمام عمر به یادِ غمت عزادارم
همیشه خون بهدل از خونِ روی دیوارم
*خدا برا هیچ مردی نیاره .. علی چه طاقتی داشتی جلو چشمت ناموست رو زدن ..*
برای غربتِ من اشک ریختی شب و روز
چقدر گریه به چشمان تو بدهکارم
پس از تو خنده به من میشود حرام، بمان
*خوش به حالِ اونایی که بلدن برا خانم داد بزنن .. آخه روزایِ آخر دیگه صداش بالا نمی اومد .. يُغْشَى عَلَيْهَا سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ (1) هی بیهوش میشد هی بهوش میومد ..*
پس از تو خنده به من میشود حرام، بمان
من از خوشیه زمانه فقط تو را دارم
روزای آخر دیگه دست به دیوار راه می رفت .. هنوزم این خانم غریبه والا .. کجای عالم دیدی به تشییع هفت نفره باشه .. گفت اسماء دوست دارم بدنم رو تو یه چیزی پنهان کنند و به شانه بگیرن .. میخوام بگم خانم؛ مگه از شما دیگه بدنی مانده بود«حَتَّى صَارت کَالْخَیَال»!! (2) تو که دیگه آب شده بودی مادر ..
بمان که جز تو کسی نیست فکر بی کسی ام
بمان تمام سپاهم! بمان علمدارم!
من از مدینه و دیوار و کوچه یک همسر
و یک پسر ز در و میخ آن طلبکارم
تو سوختی و فقط سهم من تماشا شد
دگر ز شرم تو مانند ابر می بارم ..
*رحمت خدا به مستمعی که برا خانم بلند بلند گریه کنه .. دیگه حسن شبای آخر سر به دیوار میذاشت صدا میزد جوان نَنَه .. خودت باید روضه خوان باشی ..( زبان حال بگم!) درد اینه خودش گیسوانِ بچه هاش رو شانه زد .. خودش بچه هاش رو شستشو داد .. گفت فضه تنورِ خانه رو روشن کن میخوام برا بچه هام نان بپزم .. میخوام چند روز بچه هام دست پختِ مادرشون سرِ سفره باشه .. (ذوقیه این حرفا ..)*
سپر برای تو دادم،خودت شدی سپرم
دگر پس از تو زتیغ و غلاف بیزارم
*اهل گریه کجا نشستن بگم صدا ناله ت بلندشه ..*
سپید بختی مان را نظر زدند آخر
عروس خانه من تا ابد عزادارم
شاعر : #علی_اکبر_نازک_کار
*گفت علی:*
پای نامحرم میان خانۀ ما باز شد
باتمام قدرتم مانع شدم اما نشد
علی من همونی بودم که از نابینا صورتم رو میپوشوندم (3) .. اما پشت در گفت اگه علی بیرون نیاد خونه رو با اهلش آتش میزنم .. (4)
آنچنان محکم به در زد سخت پهلویم شکست
بعد از آن زهرا برای تو دگر زهرا نشد ..
ریسمان را باز میکردم مغیره سر رسید
*گذشتگان و اسیرانِ خاک فیض ببرن .. گفت اگه علی رو رها نکنی گیسوانم رو پریشان میکنم، نفرین میکنم .. سلمان میگه هنوز نفرین نکرده دختر پیغمبر دیدم ستون های مسجد شروع کرد به لرزیدن .. گرد و غبار بلند شد هرجور بود علی رو رها کردن .. شب حمعه ست بریم کربلا .. اینجا سلمان جلو آمد عرضه داشت شما دختر رحمت للعالمینی .. به اهل مدینه و شیرخواره هاش رحم کن بی بی .. اما میخوام بگم بی بی جان کربلا پسرت شیرخوارش رو دست گرفت ..
ببینید رویِ دستم بی قراره
سراغِ آبُ با چشماش میگیره
همه درنده ها سیرابند و اما
داره از تشنگی بچه م میمیره
حرمله میگه من میخوام
سر از تنش جدا کنم ..
وقتی که پرپر میزنه
هی باباش رو نگاه کنم ..
دلمون خیلی هوای کربلا کرده .. ۲ ساله اربعین نرفتیم جگرمون داره میسوزه حسین .. آرزو داریم امسال بیاییم کربلات آقا ..
یه جوری حرمله زد با سه شعبه
سرِ نازِ تو رویِ دوشم افتاد
صدای شیونی از خیمه اومد
گمانم مادرت از قصه جون داد
*گفت علی جان، پسرم :*
ز داغ تو آتش به خلقت کشیدم
در این دشت بسیار محنت کشیدم
خودم قبر کندم، خودم دفن کردم
خودم تیر را از گلویت کشیدم
به قدری که زه را کشید آن کمان دار
همان قدر من آهِ حسرت کشیدم
منی که جهان میکشد منتم را
از این مردم پست منت کشیدم!
زدند و بریدند با خود نگفتند
برای تو شش ماه زحمت کشیدم
صدا زد اگه به من رحم نمی کنید به این طفل رحم کنید .. يا قَومِ، إن لَم تَرحَموني فَارحَموا هذَا الطِّفلَ، فَرَماهُ رَجُلٌ مِنهُم بِسَهمٍ فَذَبَحَهُ .. (5) هرچی نفس داری بگو حسین ..
منبع:
1)مناقب آل أبي طالب عليهم السلام ج3، ص: 362
2)دعائم الاسلام، ج۱، ص۲۳۲
3)مجلسی، بحارالانوار، ج44، ص91
4)بحار الأنوار ،علامه مجلسی، ج30، ص290
5)تذكرة الخواص؛ سبط ابن جوزی: ص252
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در #سایت و #کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#سید_محمد_جوادی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شب_هفتم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
FatemiyeDovom_shab2_13991026_02.mp3
22.48M
|⇦•تمام عمر به یادِ غمت ..
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت علی اصغر علیه السلام تقدیم به ارواح طیبه شهدا، پدران و مادران، علما و خصوصاً مرحوم استاد #فاطمی_نیا (ره) به نفس سید محمدجوادی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
برا خدا کار کنیم ..!
اگه کارهامون برا خدا باشه،
حتی اگر محبتی به کسی کنیم
و او نفــهـمه یا قـدر ندونـه دیــگه
پشیمـون نمیشیم و حال بدی نـداریم
چون طرف حساب ما کس دیگهای بوده ..!
#دو_خط_منبر
#واگویه
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•ای مهر تو بهترین علایق..
#روضه و توسل ویژۀ شهادت امام صادق علیه السلام به نفس حاج حسن خلج •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ای مهر تو بهترین علایق
جـانها به زیارت تو شایق
ما را نبود بجز خیالت
یاری خوش و همدمی موافق
بیماری خلق را دوا نیست
جز مهر تو ای طبیب حاذق
يا وَلِيَّ اللّهِ إنّ بَيْنى وَ بَيْنَ اللّهِ عز و جل ذُنُوبا لا يَأْتى عَلَيْها إلّا رِضاكُمْ تو راضی بشی خدا راضی میشه ..
میدونم دستم خالیه آقا .. میدونم قرار بوده زینتت باشم ولی شدم وصلۀ ناجور لباست .. خیلی آلوده ام ولی حسین رو دوست دارم .. به دادم برس .. ما را ز ما بگیر و خودت را به ما بده ..
بـر تخت کمال و تاج عصمت
آخر که بود بجز تو لایق
تفسیر کلام ایزدی بود
گفتار تو ای امام صادق
افسوس شدی شهید آقا
از حیلۀ نا کس منافق
شب بود و چشم مدینه دوباره دید
آتش زبانه از درِ یک خانه می کشید
گلخانه سوخته، گل مژمرده هم اسیر
شبنم نه! خون زِ دیدۀ هر غنچه می چکید
نازدانه ها تو خانه .. یه وقت دیدن آتش زبانه کشید بدن هاشون میلرزه ..
در پیشِ چند جوجۀ لرزان کبوتری
بالِ شکسته از پی صیاد می پرید
تو روضۀ امام صادق دل سرگردونه بین مدینه و کربلا ..
پایی نداشت تا پی مرکب روان شود
آخر چه انتظار از این پیرِ مو سفید
هم دست سالخوردۀ این قوم بسته شد
هم دختر سه ساله رویِ خارها دویده شد
روضه خوان میگه پیرمرده هفتاده و خرده ای ساله پای برهنه دنبال ناقه کشیده میشد شما داد میزنید .. آقامون سن و سالی داشت ولی مرد بود، اما چهل منزل یه دخترِ سه سالۀ کتک خوردۀ یتیم .. اجازه بدید روضه م رو اینطور ادامه بدم .. تا چشمش به سرِ بابا افتاد گفت بابا :
بالای ناقه موی مرا باد میکشید
پائین ناقه چکمه سرم داد میکشید
بالای ناقه زلف گره خورده داشتم
پائین ناقه چادر آزرده داشتم
بالای ناقه غصۀ روبنده داشتم
پائین ناقه عمۀ شرمنده داشتم
رفقا کم کم داره بوی محرم میاد .. دلا داره هوایی میشه .. کم کم دلشوره ها داره شروع میشه .. یعنی امسال میتونیم دیگه بریم اربعین کربلا ..
بالای ناقه کار به تحقیر میکشید
پائین ناقه پهلوی من تیر میکشید
بالای ناقه حرمله با سنگ زد مرا
پائین ناقه دختر او چنگ زد مرا
بالای ناقه سنگ سرم را شکست و رفت
پائین ناقه زجر پرم را شکست و رفت
بالای ناقه خارجی ام تا صدا زدن
پایین ناقه پیرزنان عمه را زدن
بالای ناقه اشک علمدار دیده ام
پایین ناقه کوچه و بازار دیده ام
امام صادق تک و تنها رفت تو مجلسِ اون ملعون دو سه مرتبه اومد جسارت کنه منصور لعنت الله علیه .. نگاه کرد دید پیغمبر با شمشیرِ برهنه جلوش ایستاده .. اگه یه تارِ مو از سرِ صادقم کم شه کاخت رو، رو سرت ویران میکنم .. آخرالامر اومد پایین از تختش عذرخواهی کرد گفت آقا معذرت میخوام اشتباه شد .. با سلام و صلوات آقا رو بردن .. آقا داره میره یه مرتبه برگشت گفت منصور اگه کارم داشتی بگو خودم میام .. اینجوری نریز تو خانه ام .. اون وقت زن و بچه و ناموسِ ابی عبدالله تو مجلس یزید .. حسین ...
همین امام صادق فرمود هیچ چشمی اجازۀ گریه بر جد غریبم رو پیدا نمیکنه مگر اینکه روح جدم حسینم میاد مقابلش مینشینه، تو چشماش نگاه میکنه می فرماید حالا تو برا من گریه کن منم برا تو گریه می کنم .. آی حسین ..
روتا بود که گریبان ز هجر پاره کنم
دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم
چه بگویم زِ داغِ بی پدری
چه بگویم زِ دردِ در به دری
ای بابا گاهی به بپرس احوالم
من بی تو مرغِ شکسته بالم
دائم در فکر تو و گودالم، ای بابا ..
چه بگویم نگفته هم پیداست
غم این دل مگر یکی و دو تاست
بهمم ریخته گیسویی بهمم ریخته مدت هاست
یا برگرد، یا آن دل را برگردان
یا بنشین، یا این آتش را بنشان
آه ای جان گشتم از غمت حیران، ای دلبر ..
آخرین لحظه ای که میرفتی
سایه ات پا کشید از سر من
با همه غیر من وداع کردی
تو نگفتی کجاست دختر من!!
گفته بودم به خود اگر آمد
می نشینم به روی دامانش
او بگیرد به بر مرا من هم
کنم از بوسه، بوسه بارانش
*همه گذشتگان، پدر مادرامون فیض ببرن ..*
طلوع آفتاب را گه سحر ندیده کس
برلب شمس نیمه شب لب قمر ندیده کس
به روی دامن پدر سه ساله دیده هرکسی
به دامن سه ساله ای سر پدر ندیده کس
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در #سایت و #کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_خلج
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
باب الحرم _ حاج حسن خلج.mp3
11.34M
|⇦•ای مهر تو بهترین علایق..
#روضه و توسل ویژۀ شهادت امام صادق علیه السلام به نفس حاج حسن خلج •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
باهاش حرف بزن..!
«خدای من،
اگر ما تو را معصیت کردیم،
بنایِ جنگیدن با تو رو نداشتیم، نفهميديم!»
خدایا شکرت ♥️
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
کانال متن روضه
#گزارش_کار / #شفافیت . بسم الله الرحمن الرحیم گزارش عملکرد گروه جهادی بابُ الحَرَم در طرح #ماه_مهربا
.
#گزارش_خیریه / #شفافیت
خرید دو دستگاه چرخ خیاطی استوک جهت #اشتغال_زایی خانوادهای در روستایی از توابع اراک به همت بانیان محترم❤️
وسیله خیر باشید همیشه🤲
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
|⇦•ماها زوار امام صادقیم..
#روضه و توسل ویژۀ شهادت امام صادق علیه السلام به نفس سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
هم گرفتار امام صادقیم
هم عزادار امام صادقیم
وقتی روضه شعبهای از حرمه
ماها زوار امام صادقیم
ما که میمیریم برای اهل بیت
عشقمونه روضههای اهلبیت
قربون خدا برم که آفرید
ما رو تسلیم رضای اهلبیت
به ما گفتن که چهجور کجا بریم
تشنه و گرسنه کربلا بریم
برای ادای حقمون مدام
واسه گریه توی روضهها بریم
بشنوه هرکسی که گریهکنه
این دعای شب آقای منه
خدا رحمت کنه اون کسی رو که
برا ما بلند زجه میزنه
زجه میزنم برا شاه غریب
برا داغ قتلگاه و بوی سیب
برا اون شاهی که با صوت ضعیف
صدا زد "أين زهير، أين حبيب؟"
زجه میزنم برا پیرهنش
برا نیزهای که خورد تو دهنش
زجه میزنم برا ساعتی که
در آوردن پیرهن رو از تنش
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باز هم سوخته انگار در این کوچه
نمکی خورده به زخم جگر این کوچه
من از این کوچه، از این راه بدم می آید
بس که شوم است همیشه خبر این کوچه
این که عمامهاش افتاده زمین یعنی که
ازدحامی شده انگار سر این کوچه
پیرمردی وسط راه زمین خورد ولی
همه شادند چرا دوروبر این کوچه
وسط خانه دل دخترکی میلرزد
روی خاک است همین که پدر این کوچه
آشنا میزند این صحنه، دو دست بسته
قبلتر دیده دو چشمان ترِ این کوچه
کاش این بار نسوزد بدن بانویی!
از شررهای در شعلهور این کوچه
آه! یکبار علی بود و علی بود و علی
آه! بانوی علی و گذر این کوچه
چهل نفر آمده بودند میان خانه
چهل نفر آمده بودند سر این کوچه
بوی خون میرسد انگار هنوز از دیوار
بوی خون میرسد از میخ در این کوچه
شاعر: #احمد_شاکری
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در #سایت و #کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#سید_رضا_نریمانی
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net