اَلسَّلَامُ عَلَى السَّيِّدَةِ الْجَليلَةِ الْجَمِيلَة، ذَاتِ الْأَحْزَانِ الطَّوِيلَة، فِي الْمُدَّةِ الْقَلِيلَة، الْمَخْفِيَّةِ قَبْرُها
الْمَجْهُولَةِ قَدْرُها، الْمَضلومَةِ بَعْلُهَا، الْمَغصوبَةِ حَقُّها، الْمَمْنُوعَةُ اِرثُها، الْمَقتولةِ وَلَدُهَا، الْمَکسورَةِ ضِلْعُهَا "
حیدر آیینه دارِ زهرا بود
هر نفس بی قرارِ زهرا بود
خانه ی ساده و گِلینِ علی
جنت و نوبهارِ زهرا بود
مرتضی پشت در که در میزد
در دلش انتظارِ زهرا بود
در یمین و یسارِ عرش خدا
نام حیدر کنارِ زهرا بود
اگر احمد دو دست او بوسد
امر پروردگارِ زهرا بود
*روایت میگه: پیغمبر آیاتِ عذابِ را که میخوند برا مردم خیلی گریه می کرد، اطرافیان می دونستن چه جوری پیغمبر رو آروم کنن، می رفتن زهرا رو می آوُردن، پیغمبر بوی زهرا رو که استشمام می کرد آروم میشد، می فرمود: بوی بهشت رو استشمام می کنم...*
چشمه های کرامتِ حَسَنین
همه از چشمه سارِ زهرا بود
چرخشِ کائنات از اول
همه گِردِ مدارِ زهرا بود
نور دادن به عالمِ امکان
کارِ لیل و نهارِ زهرا بود
گفت روحی فَداکَ یا مولا
این سخن افتخارِ زهرا بود
نامِ حیدر اگر به مأذنه رفت
همه از اعتبارِ زهرا بود
آنچه ما را گدایِ او کرده
کَرَمِ بیشمارِ زهرا بود
جنگ می کرد با سلاحِ سخن
خطبه ها ذورالفقارِ زهرا بود
آنچه بُرد آبرویِ اهلِ نفاق
خطبه ی شاهکارِ زهرا بود
ظلم می دید بی عدد که مگو
غربتی در دیارِ زهرا بود
آنچه آتش به قلبِ حیدر زد
گریه ی زار زارِ زهرا بود
دیدنِ غربت و غمِ مولا
علتِ اِنکسارِ زهرا بود
در دلِ دود و آتشِ نمرود
مرتضی شرمسارِ زهرا بود
کفر آتش بیارِ معرکه شد
میخ هم همجوارِ زهرا بود
ضربه ای خورد و پشت در افتاد
فضه آن لحظه یارِ زهرا بود
آن غریبی که بسته شد دستش
همه دار و ندارِ زهرا بود
از دلِ کوچه تا دلِ مسجد
وسعتِ کارزارِ زهرا بود
بی علی رفت و با علی برگشت
کار در اختیارِ زهرا بود
آنکه در راه حق نمی لرزید
قدمِ استوارِ زهرا بود
سَدِّ راه سقیفه در آن روز
عزت و اقتدارِ زهرا بود
آن سئوالی که مانده بی پاسخ
سنگِ قبر و مزارِ زهرا بود
تا زمانی که دو تا شد فرقش
مرتضی سوگوارِ زهرا بود
شأن صدیقه ی کبری این است، جبرئیل می آمد به عیادتِ حضرت زهرا، وحی قطع شده بود، اما فقط بر صدیقه کبری نازل میشد، پیغمبر که از دنیا رفت دیگه کلام وحی به مردم نمی رسید، اما وحی به فاطمه ی زهرا می رسید، برای فاطمه از اخبار آینده جبرئیل می گفت، بی بیِ دوعالم می گفت و امیرالمؤمنین می نوشت، شد مُصحَفِ فاطمه، این کتاب نزد امامِ زمانِ...
مریم مقدس طبق روایات می آمد برای عیادتِ بی بیِ دوعالم فاطمه
نوشتن: اُم سلمه اومد عیادت، تا بی بی رو دید، گفت: " کَیْفَ أَصْبَحْتِ؟" چگونه شب رو روز کردی؟ فرمود: دو تا غصه داره من رو از پا در میآره، نبودن پیغمبر و ظلمی که بر علی کردن من رو بیچاره کرده...
عباس عموی پیغمبر این روزا اومد عیادتِ بی بی، وقتی رفت به امیرالمؤمنین پیام داد، گفت: علی! من اومدم زهرا رو عیادت کردم، سر بهش زدم، این روز اگه زهرا از دنیا رفت مارو بی خبر نذاری...
فاطمه سلام الله علیها صدا زد: علی جان! دلم برا سلمان تنگ شده، دلم میخواد این روزا سلمان رو ببینم، سلمان اومد محضرِ بی بی، سلمان تا اومد بی بی گِله کرد، سلمان چرا به دیدنِ من نمیآیی؟ گفت: بی بی جان! بعدِ ظلمی که به شما شده، کارم شب و روز گریه است... سلمان سئوال کرد: بی بی جان حالتون چطورِ؟ فرمود: سلمان! اگر از حالم بپرسی دو ماهه این دردِ پهلو نمیذاره بخوابم...
دیگه کیا اومدن عیادت؟ خدای نکرده یکی به ناموست جسارت کنه، سیلی بزنه به ناموست، کاری بکنه که خانومت بستری بشه، بعدِ چند رو بیاد بگه: میذاری برم عیادتش؟ چقدر سخته...
اون دوتا نانجیب اومدن پیشِ امیرالمؤمین، گفتن: یاعلی! هر چی در میزنیم فاطمه در رو باز نکرد...
از قدیم گفتن: صیاد صیدی رو که شکار کرد رَدِّ خونش رو میگیره، ببینه تیر رو درست به هدف زده یا نه...*
با من حساب داشت عدو از غدیرِ خُم
از من تو را گرفت و دگر بی حساب شد
*تا اومدن عیادتِ بی بی اون دوتا ملعون، رو به روی صورت بی بی نشستن، زهرایی که به اسماء فرمود:" اسماء! ذابَ لَحمی" دیگه گوشتی به تنم نمونده...
اومدن رو بروی بی بی نشستن، بی بی روش رو برگردوند، نانجیبا باز بلند شدن اومدن جلو چشم زهرا نشستن، اما باز بی بی روش رو برگردوند، مادرِ ما اینارو حتی مسلمون هم حساب نکرد، آخه جواب سلام مسلمان واجبه، جواب سلامشون رو نداد، اینا بخدا مسلمان نبودن، یکی دوبار که روبروی بی بی نشستن، ببینید چقدر زهرا ضعیف شده بود، صدا زد: زنها کمک کنید من رو به دیوار بشم...من اصلاً اینارو نبینم...
گفتن: زهرا! با ما حرف نمیزنی؟ فاطمه رو کرد به امیرالمؤمنین، گفت: علی! من با شما صحبت میکنم اینا بشنوند، من با اینا تا عُمر دارم حرف نمیزنم، من روز قیامت با اینا حرف دارم... فقط بگو: مگه نشنیدن پیغمبر فرمود: هرکسی فاطمه رو اذیت کنه من رو اذیت کرده، هر کی من رو اذیت کنه خدا رو اذیت کرده... گفتن: شنیدیم... زهرا رو به آسمون کرد، گفت: الحمدالله، خودشون به زبون آوُردن، خدا شاهد باش اینا زهرا رو اذیت کردن...
حالا من گریزِ روضه ام رو بزنم، یه دختر سه ساله هم اومد رو بروی سَرِ عمو عباسش، نگاه کرد، گفت: عمو! ببین اینا من رو زدن...*
من به عُمرم سَرِ بازار نرفته بودم
شوقِ یک بوسه ی تو، راهیِ بازارم کرد
ما پرده نشینانِ حرم را چه به بازار؟
از دست اباالفضل عمویم گِله دارم
سنگینِ مُشتشون
موی من مونده لای انگشتشون
همه میزدن
من و زجر پشتشون
مثلاً صورتم نیلی نیست
شامِ شبم سیلی نیست
زجر دنبالِ منه
از همه فراری ام این حالِ منه
آغوشِ گرمت مالِ منه
میگم اینجارو نه
دوست دارم این بازار و این بازار و نه
اینجا سَرِ عمه ام شکست
سرت از نی افتاد و شد دست به دست
زن و بچه ات بین وحشی های مست
از قافله جا مانده ام تقصیرِ خواب است
اما این لعنتی باور ندارد احتمالاً
این گونه که سیلی به من زد زجر گفتم
این بی حیا دختر ندارد احتمالاً
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#کربلایی_محمدرضا_بذری
#مرگ_بر_اسرائیل
بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
محمد رضا بذریحیدر آیینه دار زهرا بود.mp3
22.5M
بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
اونی که دنیا رو روشن می کنه
چادر سیاه بی بی زینبه
خواهرم! چادری که رو سرته
علم سپاه بی بی زینبه
چادر سرت باشه خودت آرامشو حس می کنی
اینجوری پیش فاطمه خودتو شاخص می کنی
با گرهی که می زنی به روسری
نگاه بی بی فاطمه رو تو می خری
مگه میشه زیباتر از این دلبری
عفاف زینب، حجاب زهرا
شده الگوی همه خواهرها
یهودی ها رو هدایت می کنه
نور تو چادر بی بی زهرا
مادر ما فاطمه است خانمی که
رو می گیره حتی از نابینا
دور باشی از نامحرما تو به خدا نزدیک می شی
این سنگرو حفظش کنی به شهدا نزدیک می شی
چادر تو سپرت و سلاحته
چادر تو محافظ و پناهته
چادر تو به خدا نور راهته
عفاف زینب، حجاب زهرا
شده الگوی همه خواهرها
#حجاب
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
#حاج_سید_رضا_نریمانی
بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
اونی که دنیا رو.mp3
2.87M
بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
روضه دشتی حضرت زهرا (سلام الله علیها)
مصیبت هایم امشب جان گدازه
که مانده روی دستم یک جنازه
نبیند کاش زینب روی دوشم
ز تابوت بریزد خون تازه
به یاد لرزه های پیکر تو
گرفته لرزه پای شوهر تو
به قبرت خاک می ریزم ولیکن
بریزد خاک بر سر دختر تو
خدا داند دلم خون گریه می کرد
به عالم دشت و هامون گریه می کرد
ندیدم زخم پهلو را در آن شب
ولی دیدم کفن خون گریه می کرد
الهی دخترت زینب بمیرد
ببین تنهایی ام را ای عزیزم
الهی از کنارت برنخیزم
خودم با دست خود خاکت نمودم
چه خاکی بعد تو بر سر بریزم
الا ای چاه یارم را گرفتند
گلم،باغم بهارم را گرفتند
میان کوچه ها با ضرب سیلی
همه دار و ندارم را گرفتند
کمی از غسل زیر پیرهن ماند
کمی از خون خشک بر بدن ماند
کفن را در بغل بگرفت و بو کرد
همان طفلی که آخر بی کفن ماند
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
#حاج_محمود_کریمی
#دشتی
بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
K.399 Fa86.1.6.2.mp3
2.57M
بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
ای مادر دلتنگم هواتو کردم
تو روضه باید پِیِت بگردم
قد خمت عُمر کمت واسه کدوم گریه کنم
مادرمی میشه مگه برات آروم گریه کنم
تا اون روزی که برات بمیرم
شبیه مولا زبون میگیرم
وای من و وای من و وای من
ضرب در و پهلوی زهرای من
در وسط کوچه تو را میزدند
کاش به جای تو مرا میزدند
گوشه چشم تو چرا شد کبود
فاطمه جان مگر علی مرده بود
ای مادر ممنونم منو آوردی
تو خونه دست حسین سپردی
بشین براش پیرهن بدوز که من به پات زار بزنم
منم ببر تو قتلگاه که پا به پات زار بزنم
با این امید که براش بمیرم
با ناله تو زبون میگیرم
مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود
مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفی نبود
حسین من حسین من ...
#کربلایی_حسین_طاهری
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#استودیویی
#احساسی
بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
نماهنگ ای مادر دلتنگم.mp3
4.81M
بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
در بین آن دیوار و در ، یارب شده محشر به پا
بهـر حمـایت از علـی ، زهـرا شـده جانش فدا
یا فاطمه ، یا فاطمه
آتـش زبانـه میکشد ، از خانه ی خیرالنسا
پرپر شده در پشت در ، ریحانه ی خیرالنسا
یا فاطمه ، یا فاطمه
یکی بگوید بر عَدو ، کو دین حق را کافر است
ای نانجیب بیحیـا ، ایـن دختـر پیغمبر است
یا فاطمه ، یا فاطمه
ای کافــران بـیحیا ، دست خـدا را بستهاید
پهلوی زهرا را زِ کین ، در پشت در بشکستهاید
یا فاطمه ، یا فاطمه
بـا تازیانــه و غـلاف ، دیگر مَزَن بـر پیکرش
مگـر نمـیبینی لعین ، اینجا سِتاده دخترش
یا فاطمه ، یا فاطمه
در کوچه زهرا بر همه ، درس شهادت داده است
از ضربتِ آن بیحیا ، کوثر به خاک افتاده است
یا فاطمه ، یا فاطمه
اشک دو عالم تا ابد ، جـاری بُوَد از هـر دو عین
در راه یـاری علــی ، سیلی خـورَد اُمّالحسین
یا فاطمه ، یا فاطمه
تاریـخ باشـد شاهـدِ ، شَـرح عـزای فاطمه
شـد کوچههای بـیکسی ، کرببـلای فاطمه
یا فاطمه ، یا فاطمه
ای مـادرِ اربـاب ما ، با غـم عجین گشتی چرا؟
در پیش چشمان حَسَن ، نقش زمین گشتی چرا؟
یا فاطمه ، یا فاطمه
در کوچۀ شهر نبی ، غم شد به دل حاکی چرا؟
جـانِ علـی بـر مـا بگـو ، شد چادرت خاکی چرا؟
یا فاطمه ، یا فاطمه
کرده عدو یا فاطمه ، کاشانۀ جـانت خـراب
از ظلم خصم بیحیا ، شد بیتالاحزانت خراب
یا فاطمه ، یا فاطمه
تـا بـه اُحُـد میرفتی ای، خلقت زِ روی تو خجل
میکردی از سوز جگر ، با حمزه هر دم درد و دل
یا فاطمه ، یا فاطمه
در گلشنم خار و خس است ، آخر کجایی ای عمو
علی غریب و بیکس است ، آخر کجایی ای عمو
یا فاطمه ، یا فاطمه
نبــودهای تـا بنگـری ، دستـان حیـدر بستـه شد
در بین آن دیوار و در ، پهلوی من بشکسته شد
یا فاطمه ، یا فاطمه
چون لاله در دشت ستم ، از غصّـه پژمـردم عمـو
بـودی اگر در کوچهها ، سیلی نمیخوردم عمو
یا فاطمه ، یا فاطمه
گشته خزانـی از جفـا ، بـاغ و بهار مصطفی
اذان بگــو اذان بگـو ، ای یادگـار مصطفی
یا فاطمه ، یا فاطمه
در بین خانه بستری ، از ظلم اعـدا گشتهام
بـرو بــه سـوی مأذنـه ، دل تنگ بابـا گشتهام
یا فاطمه ، یا فاطمه
در گلشن آل عبا ، بنگر عجب خار و خس است
در بانگ تکبیرت بگو ، علی غریب و بیکس است
یا فاطمه ، یا فاطمه
بگو به مردم ای بلال ، علی شده خانه نشین
در بیـن کوچه از جفا ، زهرا شده نقش زمین
یا فاطمه ، یا فاطمه
قلب پیمبر زین جفا ، آزرده شد آزرده شد
در بانگ تکبیرت بگـو ، حق ولایت خورده شد
یا فاطمه ، یا فاطمه
شاعر: حاج امیر عباسی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
#حاج_میثم_مطیعی
بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
Shab2Fatemieh1-1390[02].mp3
931K
بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
#امام_زمان (عج)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
با نوای استاد میرزامحمدی
بیا بیا گل نرگس عزای مادر توست
صفای فاطمیه از صفای مادر توست
اگر که سائلم و نوکر همیشگی ام
فقط به خاطر لطف و عطای مادر توست
تمام عزت شیعه رهین منت اوست
تمام زندگی ما فدای مادر توست
قسم به مادر و آن احتجاج حیدریش
دوام خدمت ما با دعای مادر توست
ز نور چادر او ما همه مسلمانیم
که اصل طینت ما خاک پای مادر توست
به وقت مرگ که دستم ز هر دری کوتاست
امید دلخوشی من وفای مادر توست
بیا که با تن خونین ، هنوز منتظر است
که انتقام تو تنها دوای مادر توست
#حجه_الاسلام_میرزامحمدی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
Esteghbal_Fatemieh_MirzaMohamadi_1.mp3
6.68M
بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
واست بمیره نوکرت واست بمیره
کی میشه اون ضریحتو بغل بگیره
از وقتی فهمیدم که تشنگی کشیدی
آب خوش از گلوی من پایین نمیره
به غروب کربلا قسم
به خود خود خدا قسم
تو رو دوست دارم حسین
به شبای جمعه حرم
به دعای خیر مادرم
تو رو دوست دارم حسین
تو رو دوست دارم حسین ...
هیچکی مثل تو تو دل من جا نمیشه
هیچ جا واسم شبیه کربلا نمیشه
هرچی از آقاییت بگم کم گفتم آقا
هیچکی مثل تو این همه آقا نمیشه
توی روضه قد کشیدم و
پشت دسته هات دویدم و
تو رو دوست دارم حسین
به دقیقه های آخرت
به حسین حسین خواهرت
تو رو دوست دارم حسین
تو رو دوست دارم حسین ...
ارباب الهی نوکرت دورت بگرده
روزی بیاد کرببلا و برنگرده
من واسه تو باید بمیرم آخه آقا
هیچکی مثل تو واسه من تب نکرده
آرزومه با دعای تو
بمیرم تو کربلای تو
تو رو دوست دارم حسین
ببرن جنازمو حرم
دیگه برنگرده پیکرم
تو رو دوست دارم حسین
تو رو دوست دارم حسین ...
#کربلایی_حسن_عطایی
#زمینه
#اباعبدالله
بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
12-maddahi.188.mp3
4.88M
بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
واست بمیره نوکرت واست بمیره
کی میشه اون ضریحتو بغل بگیره
از وقتی فهمیدم که تشنگی کشیدی
آب خوش از گلوی من پایین نمیره
🎙 #حسن_عطایی
#️⃣ #فراق_و_دلتنگی_کربلا
#️⃣ #مناجات_با_امام_حسین_ع
#️⃣ #استودیویی
#️⃣ #شب_جمعه_ست_هوایت_نکنم_میمیرم
🌐 Kashoob.com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امانتی پیغمبر صل الله علیه و آله
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حجه_الاسلام_پناهیان
بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
اسماء بنت عمیس و شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها)
«السَّلام عَلَیکِ یَا فَاطمةُ الزَّهرا، یَا بِنْتَ رَسُولَ الله یَا قُرَّةَ عَیْنِ النَبِّی الْمُصْطَفی!»
همین روزها که روزهای آخر عمر زهرای مرضیه است، «اسماء بنت عمیس» که همسر جعفر بن ابی طالب، برادر امیرالمؤمنین علیه السلام است و از جعفر، عبدالله را دارد (شوهر حضرت زینب) بعدها هم با ابی بکر ازدواج کرد که از او هم فرزندی دارد به نام «محمد بن ابی بکر» و نیز از امیرالمؤمنین فرزندی دارد که اسمش «قاسم» است.
فرهنگ ازدواج مجدد در آن زمان و الان نیز در برخی از کشورها عادی بوده و هست که اگر کسی همسرش را از دست می داد، نمی نشست و ازدواج می کرد، ازدواج مجدد قُبح نداشت. ولی در جامعۀ فعلی ما اگر کسی همسرش را از دست بدهد باید بنشیند و شوهر نکند در این صورت از سوی مردم وفادار شناخته می شود. یک زن جوان تا آخر عمر 40 – 50 سال بنشیند و ازدواج نکند تا اینکه گفته شود وفادار است! اسلام به این سنت توصیه نمی کند بلکه ازدواج مجدد را صحیح می داند.
اسماء بنت عمیس بعد از جعفر دو ازدواج داشت، اما او در ایام حیات فاطمه زهرا سلام الله علیها همسر خلیفۀ اول بوده است. با این وجود، ارادت و محبت او به اهل بیت علیه السلام ستودنی است. با خانوادۀ علی علیه السلام زیاد ارتباط دارد، به همین جهت در ایّامی که زهرای مرضیه به طور مستمر بیمار بود، اسماء هم حضور داشت.
لذا نقل کرده اند – اسماء ناقل این حدیث است – که: یکی از این روزها وجود مقدس زهرای مرضیه سلام الله علیها مرا صدا زدند و فرمودند: اسماء! دقایقی من استراحت می کنم، تو هم از اتاق بیرون برو، به تعبیر مرحوم حاج شیخ عباس و دیگران که می فرمایند: حضرت زهرا سلام الله علیها یک تمهیدی اندیشید که جان دادنش را بچه های کوچک نگاه نکنند. حسین و حسن علیه السلام به مسجد رفتند، زینب و ام کلثوم را خانۀ زن های هاشمی فرستاد، امیرالمؤمنین علیه السلام هم طبق این نقل مسجد بود. حضرت تنها با اسماء در خانه بوده است. لذا فرمود: اسماء تو هم بیرون برو، بگذار فاطمه تنها باشد و دقایقی بعد بیا مرا صدا بزن، اگر جوابت را دادم که هیچ وگرنه، آن وقت برو بچه ها و همسرم را خبر کن. اسماء می گوید: از اتاق بیرون آمدم جلوی درب اتاق قدم می زدم، دل تو دلم نبود، نکند فاطمه زهرا به من گفت برو بیرون، می خواست ندای حق را لبیک بگوید! و با این عالم وداع کند، می گوید: دقایقی بعد هر چه صدا زدم، دیدم که فاطمه جواب نمی دهد.
ای دختر پیامبر! ای دختر بهترین خلق عالم! ای دختر رسول الله! «وانکبَّتْ علیها» خودش را انداخت روی بدن زهرای مرضیه، فاطمه جان! سلام مرا به پیغمبر برسان. همین طور که داشت اشک می ریخت نقل دارد:«فاذَا الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ بالبابِ»یک وقت دید دو تا آقازادۀ زهرا وارد اتاق شده اند، حال اسماء چه کند؟ چگونه به این دو نازدانۀ کوچک خبر بدهد؟ اسماء بلند شد تا آنها را آرام و سرگرم کند؛ اما نه، آنها متوجۀ مصیبت و حادثه شدند. در نقل دارد، دویدند داخل اتاق، امام حسن خودش را انداخت روی سینه مادر:«یَا أُمَّاهُ کَلَّمِینِی قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی»؛ مادر! با من سخن بگو! قبل از اینکه روح از بدنم جدا شود. امام حسین صورت را به کف پای مادر گذاشت:«وَ أَقْبَلَ الْحُسَیْنُ یُقَبِّلُ رِجْلَهَا وَ یَقُولُ یَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُکِ الْحُسَیْنُ کَلِّمِینِی قَبْلَ أَنْ یَتَصَدَّعَ قَلْبِی فَأَمُوتَ»؛ مادر! من حسینم، مادر با من سخن بگو پیش از آن که جان دهم.
اسماء آقازاده ها را بلند کرد، گفت: بروید بابایتان امیرالمؤمنین علیه السلام را خبر کنید. دوان دوان آمدند مسجد همین که گفتند:«یا ابَتَاه مَاتَتْ اُمُّنَا»بابا! بی مادر شدیم. کسی تا آن روز زمین خوردن امیرالمؤمنین علیه السلام را ندیده بود. قهرمان اُحد است، قهرمان خندق و خیبر است. اما تعبیر نقل این است:«فَوَقَعَ عَلِیٌ عَلَی وَجهِهِ»؛ روی زمین افتاد و از حال رفت قدری آب به سر و صورتش زدند تا چشمانش را باز کرد، فرمود:«بِمَنِ الْعزاءُ یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ کُنْتُ بِکِ أَتَعَزَّی فَفِیمَ الْعَزَاءُ مِنْ بَعْدِکِ»[1]؛ فاطمه جان! دیگر با چه کسی درد دل کنم؟ دیگر غصه های دلم را با چه کسی بگویم؟
«وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ» [2]
پی نوشت:
[1]. بحارالانوار، ج 43، ص 186؛ کشف الغمه، ج1، ص 500؛ منتهی الامال، ص 193.
[2]. شعراء، 227.
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
🎧 زمزمه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
مرحوم حاج حسن جمالی
به سمت زهرا از
حجره دویدم من
« عَدو » جلوتر بود
دیر رسیدم من ...
فاطمه افتادو
ناله کشیدم من
لگد به پهلوش خورد
دیر رسیدم من ...
دیر رسیدم من ...
صدایی از بینِ
شعله شنیدم من
سینه ی زهرا سوخت
دیر رسیدم من
دود فراگیر بود
خوب ندیدم من
محسنِ من سقط شد
دیر رسیدم من ...
رو بدن زهرا
عبا کشیدم من
فاطمه از حال رفت
دیر رسیدم من
صدای سیلی از
کوچه شنیدم من
چشم ، پُر از خون شد
دیر رسیدم من
خیلی خجالت از
حسن کشیدم من
عصای مادر بود
دیر رسیدم من
صورت زهرا سوخت
آه کشیدم من
شکست گوشواره
دیر رسیدم من ...
دیر رسیدم من ...
#حضرت_زهرا (سلام الله علیها)
#ایام_فاطمیه
#حاج_حسن_جمالی
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
4. صوتی کامل.mp3
5.36M
بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
29.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لسَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَة
🔺صَدَقَ رَسولُ اللّٰه
🎤 استاد میرزامحمدی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
#حجه_الاسلام_میرزامحمدی
بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 #ایام_فاطمیه
🌹یا امام رضا(علیهالسلام) میخوام در بنبست قرارت بدم!
#سخنرانی بسیار سوزناک
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#حجه_الاسلام_قرائتی
بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا هوا زمستونیه دیوار خونمون خونیه
در خونه پر از هیزمه،مادر کجایی
هوای کوچمون مه شده
گلهای باغچمون له شده
حیاطمون پر از مردمه،مادر کجایی
از آتیش در شعله ور
هنوز داره زبونه میاد
داریم میمیریم از دلهره
صدای تازیونه میاد
خدا خدا ای خدا،واویلا
ببار ای بارون ببار،شبیه مجنون ببار
به حال ما خون ببار، ای بارون
دیگه نفس نداری ولی
بیا بازم بگو یا علی
پاشو تا پرپر نشد تنت، بریم تو خونه
بذار بگن علی بی کسه
کسی به دادش نمی رسه
تو رو خدا تا نکشتنت،بریم تو خونه
مادر ببین اشک زینب و
ببین که بی قراره علی
نذار ببینند تو کوچه ها
شکسته ذوالفقار علی
ببار ای بارون ببار،شبیه مجنون ببار
به حال ما خون ببار، ای بارون
میخ دره که داغه هنوز
پای دلت بسازو بسوز
می کشی مرهمِ خاک و خون،به زخم پهلوت
خاکا با خون تو گِل شده
همه مدینه قاتل شده
غلاف سرد شمشیرشون،شکسته بازوت
بیا کمک زینبم بیا
یه پارچه روی زخمهاش بذار
آتیش چی کرده با چادرش
برو براش یه چادر بیار
وای مادر ، وای مادر، وای مادر...
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#حاج_محمود_کریمی
بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
خدانگهدار ،ای مهربونم
ای هم زبونم، چراغ خونم
خدانگهدار، بانوی خستم
از پا نشستی، از پا نشستم
یادم نمیره، اون کوچه و در
دیوار و مسمار، آتیش و هیزم
یادم نمیره، تو گریه کردی
من گریه کردم، میون مردم
یادم نمیره، من که یه روزی
با این دو دستم، خیبر شکستم
یادم نمیره، همسایه هامون
زُل میزدن به، طناب دستم
گفتن علی، نظر شدی ،خندیدن
یکم شکسته تر شدی ،خندیدن
رد شدن از کنار من، میگفتن
سلامتی پدر شدی،خندیدن
خدانگهدار، ای یار جونی
هنوز برا من، تو پهلوونی
سرت رو پایین، چرا گرفتی
نبینم اینجور، عزا گرفتی
عیبی نداره بیا، خیال کن
اصلا ندارم، هیچ زخم و دردی
عیبی نداره، اشکاتو پاک کن
زینب نبینه، که گریه کردی
عیبی نداره، فدا سرتو
اگه سرم خورد، گوشه ی دیوار
عیبی نداره، دیگه گذشته
هر وقت که خواستی، این میخ و بردار
ببین حسن ،رو زانوهام خوابیده
دیده تو گریه میکنی ترسیده
مادر براش بمیره، خواب دید انگار
پریده از خواب و، تنش لرزیده
از کوچه گفتن دردسر داره
کی از حال حسن خبر داره
شبا با گریه زیر لب میگفت
مادر دلش خوش بود پسر داره
از کوچه ی ما برو برو
دیگه نبینم تورو برو
علي مانده است رد خون كوچه،چشم ما روشن
و اين حيدر شكستن را خودت بانو تصور كن
تصور كن علي را در ميان بغض اين خانه
سكوتِ ميخ و آهن را خودت بانو تصور كن
كنارم باش تا آخر ،فلاني داشت مي خنديد
غرور تلخ دشمن را خودت بانو تصور كن
*از امشب برات بگم،غسل كه تمام شد،كفن كردن كه تمام شد،اميرالمؤمين يه نگاهي انداخت ديد كسي نيست كمكش كنه،گرچه امام صادق فرمودند:اينقدر بدن مادر ما فاطمه نحيف و لاغر شده بود،بعضي ها ميگن:اميرالمؤمنين يك تنه تابوت رو بلند كرد.اما اين نكته اي رو كه ميخواهم بگم علامه حسن زاده ي آملي نقل مي كنند،ميگه:اميرالمؤمنين صدا زد: حسن جان! برو سلمان رو خبر كن بياد كمك من باشه. سلمان ميگه:تو خونه نشستم ديدم در خونه رو ميزنند تا در رو باز كردم ديدم امام حسن سر به ديوار گذاشته،سلمان بلند شو بيا مي خواهيم مادر رو ببريم. اومدم تو خونه ي علي ديدم چه اوضاعي است،زينبين يه طرف،حسن و حسين يه طرف،يه طرف هم اميرالمؤمنين سرتاپا خونيِ و سر تا پا خاكي...تا چشمش تو چشم سلمان افتاد هميديگر رو بغل كردن،سلمان ديدي چه خاكي به سرم شد،ديدي فاطمه ام رو ازم گرفتن...همه بگيد:يازهرا...*
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#حاج_سیدرضا_نریمانی
#مرگ_بر_اسرائیل
#مرگ_بر_آمریکا
بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
48245_13971119220137_3006424.mp3
3.01M
بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c