فاطمیه دوم / شب اول
10 اسفند ماه
روضه حضرت زهرا سلام الله علیها
#وقتی_مرا_در_روضه
حاج محمدرضا بذری
وقتی مرا در روضه دعوت میکند زهرا
یعنی کریمانه کرامت میکند زهرا
بیش از پدر ، مادر محبت میکند زهرا
از نانِ شب خرج رعیت میکند زهرا
تفسیر ناب آیه های هل اتی یعنی
لطف بدون منت و بی انتها یعنی
پیراهنش در دست خالی گدا یعنی
شام زفافش هم عنایت میکند زهرا
غم می زداید از دل سائل به یک لبخند
با دست و دل بازی گدا را میکند خرسند
یک روز نان سفره و یک روز گردن بند
همواره لطف بی نهایت میکند زهرا
هرکس مقیم خانه اش شد اهل ایمان شد
مقداد شد میثم شد و عمار و سلمان شد
از برکتش حتی یهودی هم مسلمان شد
چادر نمازش هم هدایت میکند زهرا
چیزی نمیخواهد در این دنیا برای خود
روزی دهد همسایه را با ربنای خود
پهلویش آزرده ست اما با خدای خود
هرشب سر سجاده خلوت میکند زهرا
یک عمر در کنج دلش یاد علی دارد
تصمیم بر یاری و امداد علی دارد
لحظه به لحظه بر لبش ناد علی دارد
با ذکر مولایش عبادت میکند زهرا
*من کی ام علی علی کنم
مگه نفرمودن ذکر علی عباده
مگه نگفتن علی علی کنی عبادت میکنی
یالله
نازم وفای زهرا
جانم فدای زهرا
یک بار خورد سیلی
صدبار یاعلی گفت
با ذکر مولایش عبادت میکند زهرا
-از خون که رنگین شد زمین دیگر زمان فهمید
از شور و شوق فاطمیون بی گُمان فهمید
از حلقه ی دار "نِمر" ها میتوان فهمید
دارد که بر دلها حکومت میکند زهرا
دنیا اسیر عشق پاکش بیشتر ایران
محبوب زهرا میشود از هر نظر ایران
دیروز در شهر نبی امروز در ایران
سید علی ها را حمایت میکند زهرا
یا قهر و آتش یا دگر تسلیم یعنی چه
در پای طاغوت زمان تعظیم یعنی چه
در ریسمان ذلت و تحریم یعنی چه
تفسیر صبر و استقامت میکند زهرا
پا را که داخل میگذارد از در مسجد
از ترس میلرزد به خود سرتاسر مسجد
محو کلام آتشین اش منبر مسجد
با خطبه ای خود قیامت میکند زهرا
*آروم آروم ببرمت سمت روضه
-بوی شهادت میرسد از لحن سوگندش
"لبیک یا حیدر" نوشته روی سربندش
جان علی را میخرد با جان فرزندش
از هستی اش خرج ولایت میکند زهرا
*اومدی گریه کنی بسم الله
-با صورت نیلی و با چشمان کم سویش
با سینه ی آزرده و با زخم بازویش
با لاله های بسترش با درد پهلویش
از غربت حیدر روایت میکند زهرا
*اشاره به آقا محسن بن علی اشاره
داشتم بذار بگم
دوجا رن به مادرخیلی احتیاج داره
یکی شب عروسی شب زفاف
لحظه ی جون دادن
حضرت خدیجه سلام الله ام المومنین
فرمود اسماء من دارم میمیرم
اما نگران فاطمه ام
شب عروسی نیستم برا دخترم مادری کنم
از طرف من میخوام جای من مادری کنی
باید به خدیجه قول بدی
بی بی جان چشم
شب عروسی رسول الله فرمود
فاطمه اومده علی اومده همه برن بیرون
دیدن یه گوشه اسماء ایستاده بیرون نمیره
فرمود مگه نگفتم همه برن بیرون
داره گریه میکنه
آقاجان من به خدیجه قول دادم
آقا رسول الله شروع کرد به گریه کردن
اینجا یه جا بود زن به مادر احتیاج داره
یه جای دیگه هم موقع وضع حمل
زن به زن احتیاج داره
لذا بین در و دیوار علی رو صدا نزد
گفت فضه بیا محسنمو کشتن
حالا دل بده میخوام ناله بزنی
همچی که مریم مقدس وضع حمل کرد
خطاب رسید
و هزّى إلیک بجذع النخلة تساقط علیک رطبًا جنیًّا
این درخت نخلی که بالا سرته تکونش بده
یه مقدار خرما برات بیاد
زنی که تازه وضع حمل کرده
شدیدا نیاز داره تجدید روحیه کنه
انرژیش برگرده
اطبا میگن زنی که سقط جنین کنه
ده برابر زنی که وضع حمل کرده
باید دردو تحمل کنه
یالله بخدا
کسی نیومد زیر بغل مادرو بگیره
یه وقت نوشتن دولا دولا اومد
دامن امیرالمومنین رو گرفت
بابا نامردا به زنتون بگین
بره دختر پیغمبرو کمک کنه
کمک کردن آره
گفتن برین بزنین زهرا رو
دیگه هرکی هرچی داشت زد
یکی با غلاف زد
یکی لگد زد
یکی با تازیانه زد...
از ضربه های داس بی احساس گلچین نه
از بی حیایی غلاف تیغ بدبین نه
از چشم شور و پای شوم و دست سنگین نه
از درد تنهایی شکایت میکند زهرا
اشک مرا پای شب مهتاب بگذارید
تابوت را در گوشه ی سرداب بگذارید
نزد حُسینم نیمه شبها آب بگذارید
این روزها دارد وصیت میکند زهرا
فردای محشر باز محشر میشود قطعا
مادر می آید دیدنی تر میشود قطعا
با لطف او یک طور دیگر میشود قطعا
از ما گنهکاران شفاعت میکند زهرا
هم سینه زن هم گریه کن هم روضه خوانش را
هم چای ریز بی ریا و بی نشانش را
تا دوستانِ دوستانِ دوستانش را
با دست خود راهی جنت میکند زهرا
#بسماللهالرحمنالرحیم
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_محمد_رضا_بذری
#فاطمیه
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam