ملاقات «ابوبکر» و «عُمر» از حضرت زهراء سلام الله علیها و #نارضایتی و #نفرین و #لعنت ایشان ... 🔹در ملاقاتى كه «ابوبکر» و «عمر» با حضرت زهراى مرضيه (عليها السّلام) داشتند، فاطمه (عليهاالسّلام) خطاب به آنها گفت: حديثى را از #پيغمبر اكرم (صلّى اللّه عليه وآله) به شما گوشزد می‏كنم و می‏دانم كه هرگاه آن حديث را از من بشنويد، آن را می‏‌شناسيد و اگر خواستيد، به مضمون آن عمل كنيد! گفتند: آرى! فرمود: شما را به خدا سوگند، آيا از پيغمبر (صلّى اللّه عليه وآله) نشنيديد كه فرمود: «خشنودى فاطمه، خشنودى من، و خشم او، خشم من است؛ كسى كه دخترم فاطمه را دوست بدارد، مرا دوست داشته است، و كسى كه رضايت خاطر او را برآورد، رضايت خاطر مرا برآورده است و كسى كه خاطر او را بيازارد، خاطر مرا آزرده است»؟ گفتند: آرى! چنين است كه می‏‌فرماييد، ما اين حديث را از رسول خدا (صلّى اللّه عليه وآله) شنيده‏ ايم! 🔻فاطمه (عليهاالسّلام) فرمود: خدا و فرشتگان او را گواه میگيرم كه مرا آزرديد و رضايت خاطر مرا برآورده نساختيد و هرگاه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله را ملاقات كنم، شكايت شما را به عرض آن حضرت میرسانم. «ابوبكر» گفت: از نارضايتى پيغمبر (صلّى اللّه عليه وآله) و شما به خدا پناه می‏برم! اين سخن را گفت و به سختى گريست چنانكه نزديك بود از شدت گريه،روح از بدنش بيرون بيايد. 🔹#حضرت_زهرا (عليها السّلام) خطاب به او، گفت: به خدا سوگند! در تعقيب هر نمازى كه میگزارم، تو را نفرين می‏كنم، سرانجام «ابوبكر» با ناراحتى از حضور حضرت زهرا (عليها السّلام) بيرون رفت. مردم گرد او را گرفتند و چگونگى ملاقات او را جويا شدند. گفت: هر يك از شما شبها در كنار همسرانتان بر بستر كاميابى و سرور می‏خوابيد و از من غافل هستيد اكنون نيازى به بيعت شما ندارم بيعت خود را پس بگيريد و استعفايم را قبول نمائيد! 📚 منابع؛ [۱]- فضائل پنج تن عليهم السلام در صحاح ششگانه اهل سنت، جلد‏۴، صفحه۵۳-۵۴ . [۲]- الإمامة و السیاسة ابن قتیبه دینوری، از مورّخین علمای بزرگ اهل سنت؛ ص ۱۴، کانال رسمی حرم مطهر باب المراد @babolmorad_ir #فاطمیه 🤲 اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر