📛😳📃😢📛
#سیاحت_ݟرب
#آقانجفی_قوچانی
#قسمت_چهلونه
تا آنکه رسیدیم در گردش خود، به روی تلّی(تپهای) که صد قدمی از اردوگاه دور بود. از روی آن تلّ، نظر کردیم، دیدیم در اُفُق مشرقی، سراسر اُفُق را ابر سیاه متراکمی فراگرفته است و از آن ابر، برق و تیر شهابها، به اشکال مختلف و حرکات متشتّت (پراکنده)، چنان ریزش دارد که گویا اُفُق یکپارچه آتش شده است و غرّشهای سختی از آن ابر، به گوش ما میرسید.😮
آقای ملائکه که نظرش به آن مأموریت واویلا افتاد، گفت: «لا حول و لا قوّة الاَّ باللَّه.»😯
گفتم: در آنجا چه خبر است؟😧
گفت: آن هوای برهوت است و آن ریزش تیر شهابها که بهصورت نیزه و شمشیر و خنجر و عمود است، بر دشمنان آل محمّد ریزش دارد و آنها، صورت لعنهایی است که مؤمنین بر آنها میکنند
. والاّ اصل عذاب و انتقام الهی در زمین است که مانند کوره حدّادان (آهنگران)، سُرخ و در تابش است، با آن گزنده و درّندگان آتشینی که در آنجا موجود است و نهرهایی که از مس گداخته در آنجا در جریان است.
و ما میدیدیم که آن تیر شهابها، به هریک از آنها که اصابت میکرد، از ابدان آنها میگذشت و به دیگران اصابت مینمود و همینطور تا آخر؛ و اگر احیاناً به زمین میخورد، دوباره بلند شده، به چند نفر دیگر اصابت میکرد و اگر کسی از مقابل آنها فرار میکرد، آن شهاب او را تعقیب مینمود؛ کانّه هدف خود را میشناخت و شعور داشت.
همچنان که آمده:
🌟«وَ اِنَّ الدَّارَ الْاخِرَةَ لَهِی الْحَیوانُ؛ این زندگی چیزی جز سرگرمی و بازی نیست و زندگی واقعی سرای آخرت است. / سوره عنکبوت، 64»
آن آدمها دیده میشدند که بیاختیار بلند میشوند و به زمین میخورند؛
مانند دانههای اسپند در تاوه (تابه) داغ که به یک جا قرار و آرام نداشتند و ناله و فریاد آنها مانند صدای سگ به گوش ما میرسید و این منظره، بسی موجب مسرّت و چشم روشنی من شده بود. 🙂
اعلان دادیم که خیمه مرا بر روی همین تلّ بزنند و تمام اردو نیز خیمههای خود را در اطراف این تلّ بزنند و تماشای این منظره خوشایند را بنمایند که خوب، مسرّت آور است.
همگی آمدند و خوشحال شدند و اظهار شادمانی مینمودند و کف میزدند و هلهله میکردند.
🌟 «فَرِحینَ بِما اتیهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ؛ آنها بخاطر نعمتهای فراوانی که خداوند از فضل خود به ایشان بخشیده است خوشحالند. / سوره آل عمران،170»
و چون آقای ملائکه فرمودند که این تیر شهابهایی که بر دشمنان ریزش دارد، اثر لعنهای مؤمنین است، به لشگر امر نمودیم که لعن نمایند دشمنان اهلبیت را و خودِ مخلص، برای تذکار و تعلیم، جلو افتادم و گفتم:
«اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَم حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِک اَللَّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتی جاهَدَتِ الْحُسَینَ وَ شایعَتْ وَ بایعَتْ وَ تابَعَتْ عَلی قَتْلِهِ اَللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً؛ پروردگارا! لعنت کن اوّل ظالمی که در حقّ محمّد و آل محمّد(ع) ظلم نمود و همچنین بر آخرین کسی که از آن ظالمان، در ظلم و ستمشان پیروی کرد. پروردگارا! لعنت کن گروههایی را که با حسین (ع) جنگ کردند و لعنت کن بر آنانکه در کشتن او مشایعت نموده و پیمان بستند و از آن پیروی نمودند. پروردگارا! همه آنان را لعنت نما.»
و نیز خواندم: «اَللَّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّی وَابْدَأْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثَّانِی وَ الثَّالِثَ وَ الرَّابِعَ اَللَّهُمَّ الْعَنْ یزیدَ خامِساً وَ الْعَنْ عُبَیدَاللَّهِ بْنَ زِیادٍ وَ ابْنَ مَرْجانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ اَبی سُفْیانَ وَ آلَ زِیادٍ وَآلَ مَرْوانَ اِلی یوْمِ الْقِیمَةِ؛ پروردگارا! لعن مرا مخصوص اوّلین ظالم گردان و ابتدا اوّلی را گرفتار لعنت خود کن و آنگاه دوّمی و سوّمی و چهارمی را لعنت نما و یزید را که پنجمین آنهاست لعنت کن و لعنت کن عبیداللَّه بن زیاد و پسر مرجانه و عمر بن سعد و شمر و آل ابی سفیان و آل زیاد و آل مروان را تا روز قیامت.»
و تمام لشگر در صف ایستاده، به این دو نوع لعن مشغول شدند و صداها را به لعن بلند مینمودند و دیده میشد در ساحت برهوت که به آن تیر شهابها، میلیون میلیون افزوده شد و دود و غبار، فضا و عرصه آنجا را تیره و تار نمود و چنان شدّت نمود که اگر شهاب به یکی اصابت مینمود، بلند میشد از زمین و در بین، شهابهایی به او اصابت مینمود. از اصابت یکی به طرف مشرق و از دیگری به طرف مغرب و از سوّم به شمال و از چهارم به جنوب و گاهی به فوق و گاه به تحت، همچون گویی در بین چوگانهای مختلف، حیران و سرگردان و در میان فضا میبود؛ تا پس از مدّتی به زمین میرسید.👌
🆔 @Rahee_saadat
💀🔥🔥👹🔥🔥💀