📛😳📃😢📛
#سیاحت_ݟرب
#آقانجفی_قوچانی
#قسمت_چهلوهشت
دیدم جناب ملائکه کوچکتر شد 😳
و گفت: «یک جهت ترس من این است که پیغمبر صریحاً در جواب علی فرمود که: هنوز خبیث از طیّب ممتاز (شناخته و جدا) نشده و تقدیر ظهور پس از امتیاز و جدایی خوبان و بدان است، چنانکه در قصّه نوح بود و شما مصرّید که برخلاف تقدیرات الهی، آنچه را تقدیر بر تأخیر اوست، به تعجیل مبدّل سازید.😐 به عبارت دیگر: آنچه مقدّر شده که فردا ظهور یابد، تو میخواهی که امروز او را به ظهور آری و این خود واقعاً ادعای خدایی کردن است.»😳
گفتم: هر مقدّری، با سلسله اسباب و عللش در این عوالم تقدیر میشود یا بدون اسباب؟!🤔
گفت: با سلسله اسبابش؛
چون بدون این، طَفْره و محال است. (طفره: انتقال چیزی است از یک جایی به جایی، بدون آنکه مسافت بین این دو جا را طی کند.)
گفتم: خدا پدرت را رحمت کند. پس همین رفتارهای ما و دعاهای ما و اصرار و جدیّت در طلب که از حوادث عجیبه شده است، شاید از اسباب و مقدّرات الهی باشد؛ چه اینکه خطورات و تمایلات نفسانی غالباً از تحت اختیار خارج است.
گر خدا خواهد که غفّاری کند
میل بنده جانب زاری کند
خلاصه؛
اصرار در دعا و طلب از خداوند، از جمله اسباب بعضی از مقدّرات است که دور را نزدیک و نزدیک را به ظهور رساند و مانع را بردارد و شرایط وجود را حاصل سازد
. و خود الحاح و اصرار در دعا نیز از مستحبّات است، که اگر تأثیری در آن مطلوب (خواسته) نکند، لااقلّ موجب ثواب خواهد بود.☺️
جناب ملائکه قدری از زمختی، بازتر و از ترشی، شیرینتر و از تیرگی، روشنتر گردیده و رفیق شد. خواهی، نخواهی گفت: «لیکن، اخبار غیبی و الهامات و خطورات رحمانی به بندگان، توسّط ملائکه باشد و بدون این صورت نگیرد؛ چون طفره، محال است و ما از این اخطار و حادثه بیخبریم.😕
گفتم: علاوه بر اینکه آیات آخر سوره بقره، بدون واسطهی جبرئیلتان بود، آیا شما مافوق دارید یا نه؟🤔
گفت: بلی زیاد، که درجات آنان بر ما معلوم نیست.
گفتم: این خطورات ماها، شاید بهوسیله مافوق شما باشد. علاوه بر اینها، ما از دوستان اهلبیت پیغمبریم و الاّ در این مقام قُرب، راه و جا نداشتیم و از لوازم دوستی، یاری کردن عاشق است معشوق خود را به هرچه ممکن باشد ولو به زبان دعا؛ پس چه ایرادی با ما دارید؟!🤨 میگویید چرا آن را دوست دارید و یا اینکه چرا به لوازم دوستی عمل مینمایید؟!😕
و در این هنگام که لا جواب (بدون جواب) ماندند گفتم:
👈 علت این بلند پروازیهای شما، همان تجرّد شما است؛ (تجرّد نسبی منظور است که فرشتگان دارند، و الاّ مجرّد مطلق، فقط ذات اقدس متعال میباشد.) چنانکه ما هم اگر به آن تجرّد اوّل باقی بودیم و به موادّ تُرابی(خاکی) تعلّق نمیگرفتیم چنین بودیم؛ بلکه مدّعی الوهیت (خدایی) هم میشدیم، چنانکه صادق آل محمّد(ص) میفرماید.
ولی بهطور یقین تصدیق بفرمایید که هر مجرّدی دانا و بالاتر از مادّی نیست.
نه هر که طرف کُلَه، کج نهاد و تند نشست
کلاه داری و آئین قیصری داند👌
🍃هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست
نه هر که سر نتراشد قلندری داند
🆔 @Rahee_saadat
💀🔥🔥👹🔥🔥💀