هدایت شده از پاسدار انقلاب
♦️زمستان سخت واقعی در ایران!
🔹زمستان سختِ واقعی، زمستان سال۱۳۵۰ بود که با تدابیر فوق هوشمندانه اعلی حضرت همایونی ۴۰۰۰ نفر کشته و بیش از ۲۰۰ روستا از روی نقشه ناپدید شدن
🔹شاید بپرسین این تدبیر هوشمندانه چی بود؟ باید خدمتتون عرض کنم که اعلی حضرت خودشون در این بوران سهمگین رفتن سوییس که یه وقت یخ نکنن
🆔 @pasdarenghelab🔜 پاسدار انقلاب
🆔 @pasdarenghelab🔜 پاسدار انقلاب
هدایت شده از جهاد تحول و تبیین
🛑خانواده یهودی با داشتن ۲۳فرزند
یهودیان معتقدند که تنها وارثان زمین فقط قوم یهود است و دیگر انسان ها بردگان آن ها خواهند بود
به همین دلیل به شدت روی ازدواج به موقع تاکید دارند
از نظر شرع آنها، واجب هست هر خانم حداقل ۱۰ فرزند به دنیا بیاورد
و استفاده از وسایل جلوگیری ، در قوم یهود ،گناهی بزرگشمرده می شود
آن ها با به دنیا آوردن هر فرزند ، آن کودک را وارث یک قسمتی از جهان می نامند
حالا فکر کنید ۲۰سال دیگر چه بلایی سر نسل شیعه خواهد آمد ؟؟؟؟
ناخواسته امام زمانمان راتنها خواهیم گذاشت ،
اونایی که آرزوی ،سربازی امام زمان رو دارید ،
خواسته مهم امام زمان (عج) و نائب بر حق ایشان ، ازدواج به موقع و فرزند آوری است
یاعلی✋✋✋
#جهاد_تبیین
#لبیک_یا_خامنه_ای
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی
@asatid_enghelabi ایتا و سروش
هدایت شده از مریم
#تجربه_من
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزند_خداخواسته
#قسمت_اول
به جای عروسی عازم مکه شدیم. تو مکه که بودیم با اینکه سنمون خیلی کم بود ولی همون جا هردومون مصمم شدیم که بچه زیاد بیاریم و یکی از حاجت های مشترکمون زیر ناودون طلا همین بود😊
اما تا یک سال و نیم بعد از ازدواجمون باردار نشدم و این بزرگترین ترسمون شده بود. هرچند هردومون به خواست خدا خیلی اعتقاد داشتیم...
متوسل به شهدای جنوب کشور شدیم، یه سفر همراه راهیان نور به جنوب رفتیم و اونجا شهدا رو واسطه ی خودمون و خدا قرار دادیم و به اونا التماس کردیم.
یک ماه بعد خدا حس زیبای مادری رو بهم هدیه داد. اون روز همسرم به قدری خوشحال بود که هیچ وقت اونطور ندیده بودمش😊
دخترم تازه یک سالش شده بود که متوجه شدم دوباره باردارم. هم باورم نمیشد و هم کمی ناراحت بودم. ولی متاسفانه تو پنج ماه بودم که به خاطر ناشکری های خودم کوچولویی که هنوز دنیا رو تجربه نکرده بود رو از دست دادم. خیلی تو بیمارستان گریه کردم. میدونستم این گوشمالی خدا بوده.
همسرم خیلی باهام حرف زد و فقط وجود ایشون تو اون روزها بود که حالم خوب شد...
تازه چهار پنج ماه از اون موضوع نگذشته بود که دوباره باردار شدم، این بار خدارو شکر کردم و قول دادم یه مادر خوب باشم. همسرم روزایی که مکه بودیم رو یادم آورد و گفت که ما خودمون خواستیم، پس پای حرفمون هستیم.😊
یه پسر خوشگل وارد جمع خانواده ی ما شد و شدیم چهار نفر. پسرم یکسال و سه ماهه بود که فهمیدیم قراره سومین کوچولو هم به جمعمون اضافه بشه😄پسرم هنوز دوسالش کامل نشده بود که فاطمه خانوم چشماشو به این دنیا باز کرد☺️
یادمه اون روزا از همه حرف شنیدم. از دکتر و پرستار گرفته تا خانواده هامون... تنها کسی که خیلی خوشحال بود و بهم امیدواری میداد همسرم بود. البته خواهر شوهرم هم خیلی خوشحال بود و هیچ وقت تو جایی که ایشون بودن کسی ناراحتم نمیکرد.😊
این وسطا شرایط زندگیمون هم روز به روز تغییر میکرد و هر کوچولو با خودش کلی خیروبرکت وارد زندگیمون میکرد. ولی پاقدم فاطمه خانوم یه چیز دیگه بود.😊 از یه خونه ی کوچیک مستاجری رفتیم خونه ی خودمون که بزرگ هم بود.
تو لحظه لحظه ی زندگی مون ردپای حمایت خدا رو ازمون میدیدیم. تازه تو خونه ی جدید ساکن شده بودیم، فاطمه تازه هشت ماهش بود که فهمیدم خدا دوباره داره برامون مهمون میفرسته.😁 از یه طرف شوکه شده بودم. از یه طرف از ناشکری میترسیدم.
وقتی خبر رو به همسرم دادم بدون حرف گوشی رو قطع کرد.
دو ساعت بعد با گل و کیک و برف شادی خونه بود😁 اون شب اینقد با بچه ها بالا پایین پریدن و شادی کردن که مثل اون شبی رو دیگه یادم نمیاد😄 بچه ها که همه کوچیک بودن و هیچی نمیفهمیدن، فقط حال باباشون اونا رو هم به وجد آورده بودو شادی میکردن😁
مهمون جدید ما یکم عجله داشت و زودتر پاشو تو این دنیا گذاشت. و همین موضوع باعث شد یه ماه تو دستگاه بمونه... بدترین روزای من و باباش همون یه ماه بود😔 تا اینکه بعد از یه ماه مهمون کوچولو وارد خونه شد. همه خوشحال بودیم به جز اطرافیانمون😁 البته بازم به غیر از خواهر شوهرم... بنده خدا مامانم هم دیگه حرفی نمی زد... ولی میدونستم داره غصه میخوره.. اصلا هم حرفای من و همسرم قانعش نمیکرد☺️
هنوز تو مشکلات درمان علی آقا بودیم که فکر کردم دوباره باردارم. این بار دیگه ترسیدم و باز هم دل خدا رو شکستم😔 همون روز با اینکه مطمئن از بارداری نبودم ولی خیلی گریه کردم.. بعد از ظهرش بود که دخترم دست بچه هارو گرفت که برن تو محوطه بازی کنن که متاسفانه آسانسور خراب شد و هر سه تاشون تو آسانسور گیر کردن... البته به غیر از آخری، چون اون موقع فقط چهار ماهش بود.
چه حال بدی بود اون روز... مثل مرغ پرکنده طبقه های ساختمون رو بالا پایین میدویدم. همه به حالم زار میزدن... تو تمام اون لحظه ها از خدا بچه هامو میخواستم.
خداروشکر با کمک مردم هرسه تاشون سالم نجات پیدا کردن... ولی گریه هاشون دلم رو به درد آورد... فهمیدم خدا اگر نمیخواست این دسته گلا الان دستم نبودن... باز هم برای تقدیری که تو مسیرم قرار گرفته بود و خودم خواسته بودم سر تعظیم آوردم. ولی بعدش فهمیدم اصلا باردار نبودم.
جالب اینجا بود که ماه بعد با همه ی مراقبت هایی که داشتم فهمیدم باردارم😳 اصلا باورم نمیشد.. اصلا.. ولی از ناشکری خیلی میترسیدم... چون هنوز یک ماه از اون واقعه نگذشته بود.
همسرم هم همچنان خوشحال و سرخوش😁 هم باورش نمیشد و هم به تقدیر خدا خندش گرفته بود. واقعا اون روزها فهمیدم اگر خدا نخواد حتی برگی از درخت نمی افته.
همسرم میگفت به همون دلیلی که تا خدا نخواد هزار بار درمان هم فایده نمیکنه برای بچه دار شدن.... به همون دلیل هم هزار بار مراقبت فایده نمیکنه برا بچه دار نشدن.
👈ادامه در پست بعدی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از پاسدار انقلاب
24.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ آقا سعید، مدیر یکی از تالارهای مجلل تهران
🔻 سه سال برای لذت و عشق و حال و پول درآوردن رفت استامبول رستوران
بعد از سه سال نظراتش را ببینید و قدر نظام و کشورمان بدانیم
#حجاب
🆔@pasdarenghelab🔜 پاسدار انقلاب
🆔 @pasdarenghelab🔜 پاسدار انقلاب
هدایت شده از محتوای تبلیغی
نقش امام هادی علیه السلام در هدایت امت.pdf
432.2K
🔖 #فیش_منبر
🏴 شهادت #امام_هادی علیه السلام
💠نقش امام هادى (علیه السلام) در هدایت امت💠
امام و هدایت زندانبان
هشت سال تلاش در مدینه
🔻1. تعیین وکلا
🔻2. تقویت پایگاههای علمی
🔻3. تأیید فقها و ارجاع به آنها
🔻4. ملاقات حضوری
🔻5. ارتباط پنهانی با پیروان
🔻6. نامه نگاری
🔻7.موضعگیری در برابر انحرافات
•┈┈••••✾•🔹📚🔸•✾•••┈┈•
🌙 #ماه_رجب
📚 #بسته_فرهنگی
📝 #محتوای_تبلیغی
🇮🇷 #لبیک_یا_خامنه_ای
🇮🇷کانال ارائه محتوای تبلیغی
🌐 eitaa.com/mohtavayetabligh
هدایت شده از محتوای تبلیغی
📜فیش #منبر_کوتاه
❌#شبهه_بزرگ
⭕️ فیش منبر امام هادی علیه السلام
#امام_هادی علیه السلام
#آیت_الله_ناصری :
🔻متوکل عباسی امام هادي را زندان کردند. در همان ایام بنا شد مردم نماز استسقاء بخوانند، مسلمانان رفتند نماز استسقاء خواندند اما باران نيامد.
🔸مسيحي ها گفتند يک فرصت هم به ما بدهيد، يکشنبه را براي مسيحي ها گذاشتند آنها رفتند نماز را خواندند و باران آمد. مسلمان ها خيلي مضطرب شدند، يکي دو هفته ي ديگر مسلمانان برای نماز رفتند اما باران نيامد. باز مسيحي ها رفتند دوباره باران آمد.
🔹متوکل خدمت امام هادی علیه السلام آمد گفت: آقا به داد دين جدت برس. حضرت فرمودند به يک شرط من قبول ميکنم. فرمودند به این شرط که هر چه زنداني داري آزاد کنی. متوکل گفت باشد و همه را آزاد کرد. بعد حضرت فرمودند بگو يک بار ديگر مسیحی ها برای نماز بیایند وقتی مسیحی ها به همراه کشيش خود آمدند و مشغول نماز شدند، ابرهاي سياه شروع کرد بالای سرشان جمع شد.
🔸حضرت فرمودند: دست این کشیش را باز کنید و نگه داريد. دستش را نگه داشتند، بعد حضرت جلو رفتند و تکه استخواني که در دستش مخفی کرده بود را برداشتند. بعد حضرت فرمودند که اين استخوان يک پيامبر است که باید پوشيده باشد زير آسمان که برده می شود رحمت خدا اقتضا مي کند که باران بیاید. این ها اين را پيدا کرده اند و از آن استفاده می کنند. بعد حضرت فرمودند اين استخوان را از او بگيريد. وقتی از او گرفتند حضرت به کشیش مسیحی فرمودند حالا برو دعا کن که دیگر بارانی نیامد.
منبع :
_ الخرائج والجرائح: 1 / 442، حديث 23، كشف الغمة: 3 / 226، ينابيع الموده: 3 / 130.
_ مناقب آل ابى طالب: 3 / 525 ـ 526، بحار الأنوار: 50 / 311، حديث 9.
_ الفصول المهمة، ص 269 ; نور الابصار، ص 225 ; صواعق المحرقة، ص 124 ; مفتاح النجا، بدخشى، ص 189.
_ کتاب اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم ، 1385 ه.ش، ص 187.
•┈┈••••✾•🔹📚🔸•✾•••┈┈•
🌙 #ماه_رجب
📚 #بسته_فرهنگی
📝 #محتوای_تبلیغی
🇮🇷 #لبیک_یا_خامنه_ای
🇮🇷کانال ارائه محتوای تبلیغی
🌐 eitaa.com/mohtavayetabligh
هدایت شده از محلهمهربانی حصار
8.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 در شب #شهادت_امام_هادی علیه السلام فیلمی کمتر دیده شده از آخرین غبارروبی حرم امام هادی(علیهالسلام) توسط شهید #حاج_قاسم سلیمانی در سامرا
هدایت شده از فاطمه
30.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ذاکران عزیز لطفا این مطلب مهم رو تو مجالس هاتون بگید
اومدیم بدن میت رو تو غسالخانه غسل بدیم یه وقت دیدیم ناخن💅 کاشته😔
خانواده اش بیرون گریه می کردن و التماس می کردن تو رو خدا ناخن ها رو بکنید تا غسل مادرمون بیفته😭😭😭
ما هم می ترسیدیم اگر ناخنها رو جدا کنیم انگشتان میت خونی بشه و دیه گردنمون بیاد😔😔😔
📣📣📣📣
با انتشار حداکثری از ثواب تبلیغ دین بهره مند شوید.
متاسفانه در جامعه خیلی رواج پیدا کرده.😔😔
هدایت شده از اللهم عجل لولیک الفرج
#امر_بمعروف_و_نهی_ازمنکر
🌺همایش توانمندسازی سفیران مهر و سفیران هدایت و کنشگران عفاف و حجاب🌺
✅با حضور دکتر تقوی و اساتید مؤسسه خیبر
🔶دوشنبه و سه شنبه ۱۰ و ۱۱ بهمن ۱۴۰۱ از ساعت ۸صبح الی ۱۲
🔶کانون شهید سبحانی، سالن شهدا
🔷معاونت اجتماعی و سازمان بسیج جامعه زنان سپاه امام حسن مجتبی علیه السلام