eitaa logo
بچه های آسمان ۳۱۳
1.2هزار دنبال‌کننده
15هزار عکس
16.8هزار ویدیو
84 فایل
آنهایی که دلشان میخواست در کربلای حسین (ع) بودند,بدانند,امروز,هر لحظه یک کربلاست جنگ،جنگ نفس گنه آلودس وهوای هوس، واین طرف میدان مهدی فاطمه(س) غریب وتنها اشک می ریزد. مهدی یاوران #گناه نمیکنند!همین» خادم کانال @nafas_aseman_313 تبادل @i_11n8
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤اهمیت مراسم فاطمیه... @bachehaeyaseman
☁️🌞☁️ 🌹 🌹 ⃣ 🔶هفته اشك و فتنه، 22 صفر تا 28 صفر سال 11 هجرى قمرى 1 ـ شدت يافتن بيمارى پيامبر (صلى الله عليه وآله): روز 22 ماه صفر، سه شنبه صداى اذان مغرب به گوش مى رسد و مردم در مسجد منتظر آمدن پيامبر هستند تا نماز را با آن حضرت بخوانند. امّا هر چه صبر مى كنند از پيامبر خبرى نمى شود، گويا حال پيامبر بدتر شده است. 🔸على(ع) به مسجد مى آيد و در محراب مى ايستد و مردم پشت سر او نماز مى خوانند.1 2 ـ نقشه و نقش عايشه: روز 22 ماه صفر، سه شنبه ابوبكر و عُمَر در اردوگاه اُسامه هستند، وقتى كه ابوبكر مى خواست از مدينه برود نزد دختر خود، عايشه رفت و به او گفت: "من به دستور پيامبر به جهاد مى روم، اگر يك وقت ديدى كه بيمارى پيامبر بدتر از اين شد به من خبر بده تا من بيايم و يك بار ديگر پيامبر را ببينم". 🔹اكنون، عايشه پيكى را به سوى اردوگاه اُسامه مى فرستد تا به پدرش خبر دهد كه هر چه زودتر به مدينه بازگردد چرا كه بيمارى پيامبر سخت شده است. هوا تاريك است و اسب سوارى از مدينه به سوى اردوگاه اُسامه به پيش مى رود. وقتى او به اردوگاه مى رسد سراغ خيمه ابوبكر را مى گيرد. (عمر هم كنار ابوبكر است)، او به ابوبكر مى گويد: "من از مدينه مى آيم، عايشه مرا فرستاده تا به تو هم خبر دهم كه ديگر اميدى به شفاى پيامبر نيست و او براى نماز مغرب به مسجد نيامده است، هر چه زودتر خود را به مدينه برسان!". 🔶عُمَر تا اين سخن را مى شنود از جا برخاسته و رو به ابوبكر مى كند و مى گويد: "برخيز، ما بايد هر چه سريعتر خود را به مدينه برسانيم". عُمَر و ابوبكر در اين نيمه شب به سوى مدينه حركت مى كنند.2 3 ـ ديدار از قبرستان بقيع: روز 22 ماه صفر، سه شنبه پيامبر از خواب بيدار مى شوند، او دستور مى دهد تا چند نفر از يارانش نزد او بيايند، على(ع) و چند نفر ديگر حاضر مى شوند، پيامبر به آنان مى گويد: "خدا از من خواسته است كه به ديدار اهل بقيع بروم".3 پيامبر دست در دست على(ع) گذاشته و آرام آرام به سوى بقيع مى رود، وقتى او به بقيع مى رسد چنين مى گويد: "آگاه باشيد فتنه ها همچون شب هاى تاريك به سوى شما مى آيند".4 4 ـ تخلّف از لشكر اسامه: روز 23 ماه صفر، چهارشنبه اين صداى اذان بلال است كه در شهر مدينه طنين انداخته است، مردم، كم كم به سوى مسجد مى شتابند تا نماز صبح را پشت سر پيامبر بخوانند. آمدن پيامبر به طول مى كشد، به راستى آيا پيامبر براى خواندن نماز خواهد آمد؟ امّا گويا تب پيامبر بسيار شديد شده است، او نمى تواند به مسجد بيايد.5 ناگهان ابوبكر وارد مسجد مى شود، او مى خواهد به سوى محراب برود و امامِ جماعت بشود، همه تعجّب مى كنند كه او در اينجا چه مى كند؟ خبر به گوش پيامبر مى رسد، او مى گويد: "مرا بلند كنيد و به مسجد ببريد". 🔶پيامبر دستمالى را بر سر خود مى بندد و با كمك على(ع) و فضل بن عبّاس به سوى مسجد مى رود، پيامبر از ابوبكر مى خواهد از محراب بيرون بيايد. پيامبر نمى تواند روى پاى خود بايستد، براى همين مى نشيند و نماز را به صورت نشسته مى خواند.6 بعد از نماز، پيامبر رو به ابوبكر مى كند و مى فرمايد: "مگر من به شما نگفته بودم كه به سپاه اُسامه بپيونديد؟ چرا از دستور من سرپيچى كرديد و به مدينه بازگشتيد؟". ابوبكر در جواب مى گويد: "من به اردوگاه اُسامه رفته بودم امّا چون شنيدم حال شما بدتر شده است با خود گفتم بيايم و يك بار ديگر شما را ببينم". پيامبر رو به آنها مى كند و مى فرمايد: "هر چه سريعتر به سپاه اُسامه ملحق شويد و به سوى روم حركت كنيد، بار خدايا! هر كس كه از سپاه اُسامه تخلّف كند، لعنت كن".7 5 ـ ماجراى قلم و دوات: روز 24 ماه صفر، پنج شنبه حدود سى نفر از مسلمانان در خانه پيامبر جمع شده اند.8 🔹آنها براى عيادت پيامبر آمده اند، خيلى از آنها اشك حسرت مى ريزند و از اين كه قدر اين پيامبر مهربانى ها را ندانستند، غصّه مى خورند. پيامبر رو به ياران خود مى كند و مى فرمايد: "براى من قلم و دوات بياوريد تا براى شما مطلبى بنويسم كه هرگز گمراه نشويد". يك نفر بلند مى شود تا قلم و كاغذى بياورد كه ناگهان صدايى همه را حيران مى كند: "بنشين! اين مرد هذيان مى گويد، قرآن ما را بس است". سخن او ادامه پيدا مى كند: "بيمارى بر اين مرد غلبه كرده است، مگر شما قرآن نداريد؟ ديگر براى چه مى خواهيد پيامبر برايتان چيزى بنويسد؟". او عُمَر است كه چنين سخن مى گويد.9 ..... 🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤 🌺کانال بچه های آسمان🌺 @bachehaeyaseman
☁️🌞☁️ ﷽ 🌸 سلام برشما بزرگواران هر هفته منتظر ما باشید با معرفی یک کتاب مفید در زمینه اخلاق ، سیر و سلوک الی الله ، زندگی عارفان و سالکان ، و... . امید که بتوانیم در راه خدمت رسانی و گسترش این مهم و همچنین ترویج فرهنگ کتاب خوانی، قدمی برداریم. لازم به ذکر است بدین منظور ، اشتراک کتاب به صورت PDF و DOC انجام خواهد شد. 🌐لیست کتاب های معرفی شده تاکنون: 🔸جایگاه جن 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔶 🔶 🔶 🔶 🔶 🔶 🔶 🔶 🔶 🔶 🔶 🔶 🔶 🔶 🔶 🔶 (ره) 🔶 🔶 🔶 🔶 (خاطراتی از شهید سلیمانی) 🔶 🔶 (عج) 🔶 ما را به دوستان خود معرفی كنيد💠 👇👇👇👇👇👇 @bachehaeyaseman
☁️🌞☁️ 💠 💠 📚 کرامات صالحین 📚 🔆معرفی کتاب: با نگاهی گذرا به شرح حال کسانی که در طی دوران غیبت کبرای مولا امام‌زمان عجل الله تعالی فرجه، سعادت شرفیابی به حضور مقدّسش را داشته، یا از کرامات و معجزات و عنایات خاصّه آن حضرت بهره‌مند گشته‌اند، می‌توان دریافت که بیشترین و مهمترین عامل در حصول این توفیق الهی برای آنان، همان توجه قلبی و مواظبت‌های عملی و رعایت تقوی و استمرار برگونه‌ای خاص، از عبادت خداوند و اطاعت اولیائش بوده است. کتاب «کرامات صالحین» نمونه‌هایی از هزاران خاطره در طول سال‌ها، از کرامات و عنایات امام زمان و اهل بیت علیهم السلام و اولیای پاک ایشان است. هزاران خاطره‌ای که شاید بیشتر آنها تا به‌حال در هیچ دفتری ثبت نشده اند. ✍ درباره نگارنده:   شیخ محمد شریف رازی (۱۳۴۰ق/۱۳۰۱ش- ۱۳۷۹ش/۱۴۲۱ق)، از علمای شیعه در قرن چهاردهم و پانزدهم قمری و از شاگردان امام خمینی، سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی و سید محمدرضا گلپایگانی. از وی آثاری بر جا مانده است که گنجینه دانشمندان مشهورترین آنها است. وی به دلیل فعالیت برای برپایی حکومت اسلامی، از سوی حکومت پهلوی زندانی و تبعید شد. محل دفن: قم ، قبرستان شیخان 📝 فهرست کتاب: این مجموعه شامل سرفصل های زیر است : بیوگرافی نگارنده، خاطراتی از نگارنده، نامه های خواندنی، تشرف به محضر امام عصر عج، چند تن از خوبان روزگار، زمین تحت فرمان دوستان حقیقی خداست، عنایت و کرامات اهل بیت ع ، خاطراتی از بزرگان دانش و تقوا ، تیزهوشی انسان با ایمان، یک راز ناشناخته، چند داستان شنیدنی دیگر ، اعجاز ولایت در حافظ قرآن شدن مرد بیسواد، ♻️ترجمه، تخلیص، چاپ: نویسنده : محمد شریف رازی ناشر: حاذق زبان: فارسی سال چاپ: ۱۳۸۵ تعداد صفحات : ۳۸۴ ص موضوعات مرتبط : مجتهدان و علما - كرامتها , كرامت , محمدبن‌حسن(عج)، امام دوازدهم، 256 ق. - رویت   @bachehaeyaseman
4_5976511902224746195.pdf
16.12M
﷽ 💠 نام کتاب: مؤلف: محمد شریف رازی 🔘نوع فایل PDF @bachehaeyaseman
9.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ 🌼 پیش‌بینی های امام خمینی (ره) که تحقق یافت.. 👤 حاج حسین یکتا: 🌸 این پرچم به دست امام زمان خواهد رسید... 🌷 امداد های الهی.. 👌 از دست ندهید @bachehaeyaseman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️کلیپ 👤استاد رائفی پور 📝تمایل امام زمان عجل اللّه به ظهور ✅ @bachehaeyaseman
10.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ مهم / این ویدیو رو حتما ببینید و به دوستان خود نیز ارسال کنید ❌ خارجی یعنی کنترل افکار و عقیم سازی! ‌ 🔰 اعتماد به امپریالیسم جهانی دیوانگی‌ست ⚠️ مخصوصا وقتی میدانیم که دشمنی آنان با مردم ایران است... ‌ @bachehaeyaseman
❤️ ❤️ 💚 💚 💝 💝 🔸️یارے زهـرا نمودن با زبان استـــ و عمل 🔸️اے ڪه هستـے در پے ڪسبـــ رضاے فاطمه 🔹️مےرسد آواے هنوز از پشتـــ در 🔹️ذکر تعجیل فرج باشد دعـاے فاطمه 🔸️ڪے مےآیے تا بگیرے انتقام مادرتـــ؟ 🔸️مـهــدے زهرا بیا، اے دلرباے فاطمه 🌹تعجیل درظهور و سلامتی مولاعج پنج 🌹 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 @bachehaeyaseman
🏴آن طرف همهمه‌ی مبهم هیزم‌ها بود 🏴 این طرف زمزمه‌ی خواهش یک پیغمبر:  إِنَّمَا فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی، دیوار!  إِنَّمَا فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی، ای در.... 🏴شهادت بانوی دوعالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🌹بر آقا امام زمان عج و همه مسلمانان و شیعیان تسلیت... @bachehaeyaseman
بچه های آسمان ۳۱۳
☁️🌞☁️ 🌹#حوادث_فاطمیه 🌹 #قسمت1⃣ 🔶هفته اشك و فتنه، 22 صفر تا 28 صفر سال 11 هجرى قمرى 1 ـ
☁️🌞☁️ 🥀 🥀 ⃣ 6 ـ تاكيد به ولايت: روز 25 ماه صفر، جمعه بيمارى پيامبر سخت شده است، تب او بسيار شديدتر شده است، سمّ در بدن او اثر نموده و رنگ او زرد شده است. 🔸او دلش مى خواهد تا آخرين سخنان خود را با مردم داشته باشد. او از اطرافيان خود مى خواهد تا هفت سطل آب از چاه بكشند. او دستور مى دهد تا اين آب ها را بر بدن او بريزند تا شايد از شدّت تب كم شود.10 پيامبر به سوى مسجد مى شتابد. مردم همه در مسجد جمع مى شوند... 🔸پيامبر به بالاى منبر مى رود و چنين مى گويد: "من به زودى به ديدار خداى خويش خواهم رفت... من دو چيز گرانبها را براى شما به يادگار مى گذارم. قرآن و خاندان خود را در نزد شما به يادگار مى گذارم... مبادا بعد از من از دين خدا برگرديد و به هوا و هوس خود عمل كنيد، على، برادر من، وارث من و جانشين من است.11 7 ـ نشانه هاى امامت: روز 27 ماه صفر، يكشنبه بنى هاشم به ديدار پيامبر آمده اند، پيامبر گاه بى هوش مى شود و گاه به هوش مى آيد.12 پيامبر چشم خود را باز مى كند، به عبّاس، عموى خود مى گويد: "عمو جان، آيا حاضر هستى تا وصيّت هاى مرا انجام دهى و قرض هاى مرا ادا كنى؟". عبّاس نگاهى به پيامبر مى كند و مى گويد: "من چگونه خواهم توانست از عهده اين كار مهم برآيم؟". 🔹پيامبر بار ديگر سخن خود را تكرار مى كند و عبّاس همان جواب را مى دهد. اكنون، پيامبر رو به على(ع) مى كند و مى فرمايد: "اى على، آيا حاضر هستى تا به وصيّت هاى من عمل كنى و قرض هاى مرا پرداخت كنى". على(ع) جواب مى دهد: "بله، پدر و مادرم فداى شما باد، من حاضر هستم تا به وصيّت هاى شما عمل كنم".13 پيامبر از روى خوشحالى با صداى بلند مى گويد: "اى على، تو در دنيا و آخرت برادر من هستى، به راستى كه تو جانشين و وصىّ من مى باشى". اكنون پيامبر بلال را مى طلبد و به او چنين مى گويد: "اى بلال، برو و شمشير ذوالفقار، زِره ، عمامه و پرچم مرا بياور". بلال از اتاق بيرون مى رود و بعد از لحظاتى... پيامبر رو به على(ع)مى كند و مى گويد: "اى على، اين وسايل را از بلال تحويل بگير و به خانه خود ببر".14 8 ـ عهدنامه اى آسمانى: روز 27 ماه صفر، يكشنبه جبرئيل نازل مى شود، او به پيامبر چنين مى گويد: "اى محمّد! دستور بده تا همه از اتاق خارج شوند و فقط على(ع)بماند". 🔶پيامبر از همه مى خواهد تا اتاق را ترك كنند. جبرئيل رو به پيامبر مى كند و مى گويد: "اى محمّد! خدايت سلام مى رساند و مى گويد: "اين عهد نامه بايد به دست وصىّ و جانشين تو برسد"".15 پيامبر رو به على(ع) مى كند و مى گويد: ــ اى على، آيا از اين عهد نامه كه خدا برايت فرستاده آگاه شدى؟ آيا به من قول مى دهى كه به آن عمل كنى. ــ آرى، پدر و مادرم به فداى شما باد، من قول مى دهم به آن عمل كنم و خداوند هم مرا يارى خواهد نمود. ــ على جان! در اين عهدنامه آمده است كه تو بايد دوستان خدا را دوست بدارى و با دشمنان خدا دشمن باشى، تو بايد بر سختى ها و بلاها صبر كنى، على جان! بعد از من، مردم جمع مى شوند حقّ تو را غصب مى كنند و به ناموس تو بى حرمتى مى كنند، تو بايد در مقابل همه اينها صبر كنى! ــ چشم اى رسول خدا، من در مقابل همه اين سختى ها و بلاها صبر مى كنم. 🔶سپس على(ع) به سجده مى رود و در سجده با خداى خويش سخن مى گويد: "من قبول كردم و به آن راضى هستم".16 9 ـ پدر به فداى دختر: شبِ 28 ماه صفر، شب دوشنبه حضرت فاطمه(س) همراه با حسن و حسين (عليهما السلام) وارد مى شوند، تا نگاه فاطمه(س) به پدر مى افتد و او را در آن حالت مى بيند اشكش جارى مى شود. پيامبر فاطمه(س)را نزد خود مى خواند و او را در آغوش مى گيرد و پيشانى او را مى بوسد و به او مى گويد: "پدرت به فدايت باد". فاطمه(س) طاقت نمى آورد و صداى گريه اش بلند مى شود. پيامبر او را در آغوش مى گيرد و مى گويد: "به خدا قسم! خدا انتقام تو را از نامردان خواهد گرفت، دخترم! بدان كه خدا به غضب تو، غضبناك خواهد شد، واى بر كسانى كه در حقّ تو ستم روا دارند".17 ..... #️أللَّھُـمَ_ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج 🌺کانال بچه های آسمان 🌺 @bachehaeyaseman