eitaa logo
بچه های آسمان ۳۱۳
1.2هزار دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
16هزار ویدیو
83 فایل
آنهایی که دلشان میخواست در کربلای حسین (ع) بودند,بدانند,امروز,هر لحظه یک کربلاست جنگ،جنگ نفس گنه آلودس وهوای هوس، واین طرف میدان مهدی فاطمه(س) غریب وتنها اشک می ریزد. مهدی یاوران #گناه نمیکنند!همین» خادم کانال @nafas_aseman_313 تبادل @i_11n8
مشاهده در ایتا
دانلود
زیارت امام زمان عج🌸 در روز جمعه✨ @bachehaeyaseman
بچه های آسمان ۳۱۳
☁️🌞☁️ 🥀 #حوادث_فاطمیه 🥀 #قسمت4⃣ 18 ـ سقيفه و مردم مدينه مدينه از دو طايفه بزرگ اَوْس و خَ
☁️🌞☁️ 🥀 🥀 ⃣ هفته غصب خلافت، روز اول تا 5 ربيع الاول سال 11 هجرى قمرى 24 ـ دفن پيكر پيامبر (صلى الله عليه وآله): اوّل ربيع الاول، چهارشنبه على(ع) بدن پيامبر را در خانه آن حضرت به خاك سپرده است و كنار قبر آن حضرت نشسته است. بنى هاشم هم اينجا هستند، عبّاس، عموى پيامبر در كنارى نشسته است. مقداد و سلمان و ابوذر و چند نفر ديگر هم اينجا هستند. آرى، خيلى از مسلمانان در مراسم دفن پيامبر حاضر نشدند.36 25 ـ نقشه ابوسفيان: اوّل ربيع الاول، چهارشنبه ابوسفيان به سوى على(ع) مى آيد و مى گويد: "اى على! مردم در سقيفه با ابوبكر بيعت كرده اند، همه ما آماده هستيم تا تو را در راه جنگ با آنها يارى كنيم".37 ابوسفيان كسى است كه براى كشتن پيامبر، جنگ بدر و اُحد را به راه انداخت. اكنون چه شده است كه او امروز دلش براى اسلام مى سوزد؟ نه او دلش براى اسلام نمى سوزد، او نقشه اى در سر دارد. او نزديك مى آيد و چنين مى گويد: "اى على! دستت را بده تا با تو بيعت كنم".38 على(ع) به ابوسفيان مى گويد: "اى ابوسفيان! تو از اين سخنان خود قصدى جز مكر و حيله ندارى". ابوسفيان اين سخن را كه مى شنود از آنجا دور مى شود و به سمت مسجد مى رود.39 26 ـ حركت خليفه به سوى مسجد و بيعت با اجبار: اوّل ربيع الاول، چهارشنبه اهل سقيفه همه با ابوبكر بيعت كرده اند، و موقع آن فرا رسيده است كه خليفه را به مركز شهر ببرند. خليفه همراه با كسانى كه در سقيفه هستند به مسجد شهر مى رود. در مسير به هر كس برخورد مى كنند او را مجبور مى كنند تا با ابوبكر بيعت كند.40 آرى، مسلمانان بر خلافت ابوبكر، متّحد شده اند و هر كس كه با اين اتّحاد و يگانگى، مخالف باشد كشته خواهد شد. 27 ـ تطميع بنى اميّه: اوّل ربيع الاول، چهارشنبه عُمَر همراه با خليفه در مسجد هستند، عُمَر نگاهى به مسجد مى كند، مى بيند كه ابوسفيان با عدّه اى از بنى اُميّه در گوشه اى نشسته اند! در ميان آنها عثمان هم به چشم مى خورد. يك نفر پيام مهمّى را براى ابوسفيان مى آورد: "به تو قول مى دهيم كه فرزندت را در حكومت خود شريك كنيم".41 ابوسفيان لبخندى مى زند و مى گويد: "آرى، ابوبكر چه خوب خليفه اى است كه صله رحم نمود و حقّ ما را ادا كرد". اكنون ابوسفيان و بنى اُميّه براى بيعت با خليفه مى آيند. عثمان از جا بلند مى شود و نزد ابوبكر مى رود و با او بيعت مى كند، با بيعت عثمان همه بنى اميّه با ابوبكر بيعت مى كنند.42 28 ـ ورود هواداران خليفه: اوّل ربيع الاول، چهارشنبه جمعيّت زيادى وارد شهر مدينه مى شوند. همه آنها از قبيله "أسلم" مى باشند. مردم اين قبيله در اطراف مدينه زندگى مى كنند، آنان امروز به مدينه آمده اند تا ابوبكر را يارى كنند. آنها به سوى مسجد مى روند، وقتى عُمَر از آمدن آنان با خبر مى شود، خيلى خوشحال مى شود و يقين مى كند كه ديگر پيروزى از آن خليفه است.43 29 ـ نقش رشوه و پول: اوّل ربيع الاول، چهارشنبه هنوز عدّه اى از مردم شهر با خليفه بيعت نكرده اند، چه كسى است كه بتواند در مقابل پول استقامت كند؟ اين پول ها را بايد براى زنان اين شهر فرستاد. كيسه هاى پول به سوى خانه هاى مدينه برده مى شود، صداى يك زن در مدينه مى پيچد: "آيا مى خواهيد دين مرا با پول بخريد؟ هرگز! هرگز نخواهيد توانست مرا از دينم جدا كنيد، من اين پول هاى شما را قبول نمى كنم". او از طايفه بنى عَدىّ است، او براى پول و مال دنيا، دست از آرمان خود برنمى دارد.44 30 ـ منبر ابوبكر در مسجد: اوّل ربيع الاول، چهارشنبه ابوبكر بر روى منبر نشسته است، ناگهان يك نفر از درِ مسجد وارد مى شود و رو به ابوبكر مى كند و مى گويد: "اى خليفه خدا". همه تعجّب مى كنند، آيا ابوبكر اين قدر مقام پيدا كرده كه خليفه خدا شده است؟! ابوبكر از بالاى منبر فرياد مى زند: "من خليفه خدا نيستم، بلكه خليفه رسول خدا هستم و به اين راضى هستم كه مرا به اين نام بخوانيد".45 آرى، اين گونه است كه لقب خليفه رسول خدا براى ابوبكر، عنوان رسمى شناخته مى شود. بعد از آن خليفه سخنان خود را ادامه مى دهد: "اى مردم! هيچ كس شايستگى خلافت را همانند من ندارد، آيا من اوّلين كسى نبودم كه نماز خواندم، آيا من بهترين يار پيامبر نبودم؟".46 مردم سكوت مى كنند، آنان مى دانند كه على(ع) اوّلين كسى است كه به پيامبر ايمان آورد و با آن حضرت نماز خواند.47 31 ـ عُمَر و دعوت به بيعت: اوّل ربيع الاول، چهارشنبه عُمَر در كوچه هاى مدينه مى چرخد. او با صداى بلند فرياد مى زند: "همه مسلمانان با ابوبكر بيعت كرده، او را به عنوان خليفه رسول خدا انتخاب نموده اند; پس هر چه زودتر براى بيعت كردن با او به مسجد بياييد".48 ... #️أللَّھُـمَ_؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج @bachehaeyaseman
☁️🌞☁️ 🔶آیت الله احدی طی اظهاراتی ماجرای تشرف مقام معظم رهبری محضر مبارک حضرت مهدی (عج) از زبان حجة الإسلام و المسلمین صدیقی را بیان کرد. 🔸متن دقیق سخنان آیت الله احدی، بدون هرگونه تغییری بدین شرح است: 🔶مطلبي را به شما عرض مي کنم شايد نشنيده باشيد. جناب آقاي صديقي شب فاطميه روي منبر در بيت ايشان (بيت رهبري) که آقاي رييس جمهور نشسته بود، آقاي هاشمي بود، سران مملکتي بودند، قوه قضاييه، همه بودند. آقاي صديقي روي منبر اين مطلب را گفت و آن را نتوانست تمام کند. همين که خواست تمام کند فرياد گريه جمعيت و حضار بلند شد. 🔸ديدند اين جمعيت بسوي آقا دارند حمله مي کنند که به عنوان تبرک به ايشان دست بزنند. آقا را بردند و ديگر نتوانستند جمعيت را اداره کنند و آن مطلب اين بود: من همه ساله مکه که مي رفتم قبل از رفتن به مکه به محضر آيت الله بهاءالديني مي رسيدم و توصيه مي خواستم از ايشان. ايشان به من توصيه هايي مي کرد و من اين توصيه ها را در سفر مکه عمل مي کردم. بعد هم که داشتم مي آمدم، يک عمامه اي يا چيزي را براي ايشان هديه مي خريدم. 🔶اين دفعه که رفتم محضر ايشان (حضرت آیت الله بهاء الدینی) اين مطلب را فرمودند: شما وقتي که مي رويد مسجدالنبي از قسمت جنوب شرقي مسجد، از آن قسمت هفت قدم ميايد به جلو و قسمت بعدي را هم گفت که من نمي توانم دقيق به شما بگويم. به خاطر اينکه ايشان اين را به وديعت پيش من گذاشت. آن وقت از دو طرف به من دستور داد. 🔸وقتي که قدم زدي آمدي جلو رسيدي به آنجا، آنجا بنشين و اين ذکر سبعه را بگو. اين ذکر را که گفتي انشاءالله به حوائجت خواهي رسيد. 🔶ذکر سبعه عجيب است، علامه حسن زاده آملي بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب اذکار سبعه را دارد که اينها را از آسيد علي آقا قاضي گرفتند. ذکر سبعه واقعاً يک ذکريست که معجزه ميکند در نفس انسان عجيب معجزه مي کند. 🔸آقاي صديقي مي گويد، عرض کردم: آقاي بهاءالديني چه وجهي دارد که من بايد آنجا بنشينم و اين اذکار سبعه را بگويم. چه وجهي دارد هفت قدم از آنجا قدم بزنم. 🔶حالا همه دارند مثل شما گوش مي دهند همه دارند دقت مي کنند آقاي صديقي چه مي خواهد بگويد. 🔸گفت: وجهش اين است که دارم به شما مي گويم فقط پيش شما بماند. 🔶وقتي که حضرت زهرا سلام الله عليها آمد براي دفاع از علي ابن ابيطالب عليه السلام بدنش خون آلود بود وقتي که آمد که داخل مسجد وارد نشد وقتي که برگشت ديگر توان از او رفت ديگر به گونه اي شد که مي خواست ادامه راه را بدهد نتوانست، آنجا نشست و فکر مي کنم که آن مکان به خون فاطمه سلام الله عليها رسيده است. آنجا حاجتتان را بخواهيد. فرياد گريه جمعيت بلند شد .. 🔸بعد آقاي بهاء الديني مي گويد: اين کار را انجام بده. 🔶ايشان مي گويد: من رفتم اينکار را انجام دادم حالا تو نگو آقاي بهاء الديني خودش هم نظر دارد، نيت دارد، يا حاجتي دارد. چون خودش مشرف نمي شود. 🔸حالا جالب اين است که حضار دارند به آقاي صديقي توجه مي کنند از اعيان شخصيتي مملکت، و هم آقاياني که شرکت کننده بودند، ايشان هم با ضرس قاطع دارد مطلب را مي گويد. 🔶گفت: من رفتم مدينه همين کار را انجام دادم، بعد از اين رفتم مکه ديدم از بلند گو صدا مي زنند: آقاي صديقي دوباره بروند مدينه. من دوباره رفتم مدينه، چند روزي مدينه ماندم، وقتي برگشتم به ايران يک عمامه اي خريده بودم رفتم محضر حاج آقا، رسيدم، تا سلام عليک کردم بدون اينکه حرفي بزنم. 🔸حاج آقا بهاء الديني فرمودند: ميداني ثمره ذکر امسال چه بود؟ گفتم: نه گفت: نمي داني ثمره ذکر امسال چه بود، نگرفتي؟ گفتم: نه 🔶فرمود: امسال ثمره ذکر شما يکي اين بود که شما دو بار آمديد مدينه گفتم شما مطلعيد من دو بار امسال آمدم مدينه. گفت: بله آنجائي که نشسته بوديد ذکر مي گفتيد در آنجا با تو بودم. 🔸اين نوارش دربيت آقا هست، دم در که مي فروشند، نوار سه سال قبل فاطميه بعد برگشت و گفت: ثمره دوم اينجا بود: 🔶که تا گفت مجلس به هم پاشيد اينقدر مردم به خودشان زدند و گريه کردند که آقا تشريف بردند؛ ديدند که ديگر نمي شود جمعيت را اداره کرد. 🔸فرمودند: ثمره دوم اين بود که آن نيتي که من مي خواستم، به آن نيت رسيدم، و آن اين بود که امسال مقام معظم رهبري به ديدارامام زمان نائل آمد. @bachehaeyaseman
☁️🌞☁️ ⭕️ عزرائیل رفیقت می شود! 🌸 خدا رحمت کند استاد اخلاق آیت الله حق شناس رحمه الله علیه را، می فرمودند:«تو را اول وقت بخوان، اگر حاجتت روا نشد آب دهان بیانداز در صورت من!» 🍃برنامه ی زندگی ات را طوری تنظیم کن که مهمترین اولویت کارهایت نمازت باشد که در روایات آمده است سخت نخواهد گرفت قابض الارواح هنگامه ی قبضِ روح از کسی که نمازش را در اول وقت بجا می آورد و خودش ذکرِ شهادتین را به او تلقین خواهد کرد. ✨پی نوشت : یکی از خصوصیات امام زمان ارواحنا له فداه خواندن نماز اول وقت است. @bachehaeyaseman
☁️🌞☁️ 🍃🌹 ثواب روز جمعه 🌹🍃 قال رسول الله صلی الله علیه وآله: 🌷✨ در روز جمعه فراوان بر من درود فرستيد، كه هر كس درودش بر من بيشتر باشد، مقام و منزلتش به من نزديك تر است ، و هر كس روز جمعه بر من صلوات بفرستد، در روز قيامت با چهره نورانى محشور مى شود، و هر كس در روز جمعه بر من درود فرستد، چشم از دنيا نبندد تا جايگاهش را در بهشت ببيند. 📚آثارالصادقین ، ج 11 ، ص 216 @bachehaeyaseman
‍ ☘️ پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) : 🍁هرکس زشت کاری وگناهی را فاش کند،مانند کسی است که آن راانجام داده است وهرکه مومنی را به چیزی سرزنش کند،نمیمیرد تا خود مرتکب آن شود. 📚منتخب میزان الحکمه،ص٤٢٠ @bachehaeyaseman
به مناسبت سرداران با عظمت اسلام ،شهید سلیمانی و شهید ابومهدی مهندس... 🌸اجر دو شهید را بردند... 🍃آیت الله خامنه ای: ما در روایاتمان مواردی داریم که ائمه(علیه السلام) به عده ای از شهدا اشاره کردند و فرمودند که اینها اجر ۲شهید را دارند 🔆 در مورد شهدای مدافع حرم یک همچین تصوری دارم. @bachehaeyaseman
🔹‏صبح روزی که بهشتی با 72 نفر ترور شد، صبح روزی که رجایی و باهنر ترور شد، صبح روزی که همت رفت، صبح روزی که احمد متوسلیان برنگشت، صبح روزی که قلب امام ایستاد، صبح روزی که صیاد ترور شد، صبح روزی که حججی گم شد، و صبح روزی که ‎ رفت... ☘فهمیدیم که اگر همچنان ایستاده ایم چون جمهوری اسلامی ایران صاحبی مافوق تمام این فرماندهان دارد! 🔅اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها...🔅 @bachehaeyaseman
⭕️ مرحوم شیخ رجبعلی خیاط: 💖 امام زمان علیه السلام دنبال رفیق میگرده، خوب شو؛ خودش میاد و پیدات میکنه. @bachehaeyaseman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ پست ویژه ❌ جاهلیت مدرن . . . ➖کبد جنین بعنوان طعم دهنده @bachehaeyaseman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ادعای سنگین 🔺اتفاقاتی که بین ما و امام زمان فاصله میندازه 👤استاد رائفی پور 👌 از دست ندهید @bachehaeyaseman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ طراحی با شن هنرمندانه فاطمه عبادی از شهید حاج قاسم سلیمانی 🔺 ماجرای تاثیرگذار برخواستن مردی از یک روستای دورافتاده و تلاش‌ها و مجاهدات‌های او در راه مردم تا تبدیل شدن به یک چهره درخشان و قهرمان جهان اسلام... 👌 از دست ندهید 🤲 در این ایام مبارک وطن و تمامی شهدا و اولیا صلواتی بفرستیم @bachehaeyaseman
😍 اَیّام و لَیالی عزای زهراست بارانی هـوای دیـدگانِ طـاهاست ای شیعه بیا و آبروداری کن مهدی به عزاداریِ مادر تنهاست تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 🌷 @bachehaeyaseman
بچه های آسمان ۳۱۳
☁️🌞☁️ 🥀 #حوادث_فاطمیه 🥀 #قسمت5⃣ هفته غصب خلافت، روز اول تا 5 ربيع الاول سال 11 هجرى قمرى
☁️🌞☁️ 🥀 🥀 ⃣ 32- نقشه بیعت از علی (علیه السلام) : اول ربیع الاول، چهارشنبه عݥر به خلیفه چنین میگوید:"ای خلیفه پیامبر! تا زمانی که علی بیعت نکند بیعت مردم به درد نمی خورد، هر چه زودتر کسی را به دنبال علی بفرست تا او را به اينجا بياورد و او با تو بيعت كند".49 33 ـ هجوم اوّل: اوّل ربيع الاول، چهارشنبه ابوبكر، قُنفُذ را به حضور مى طلبد و به او مى گويد: "نزد على(ع)برو و به او بگو كه خليفه رسول خدا تو را مى طلبد".50 او مردى بسيار خشن و سياه دل مى باشد و براى همين در اين روزها براى اهداف خليفه، خيلى مفيد است.51 قنفذ همراه با عدّه اى به سوى خانه على(ع)حركت مى كند و مى گويد: "اى على! هر چه زودتر به مسجد بيا كه خليفه پيامبر تو را مى خواند". على در جواب مى گويد: "آيا فراموش كرده ايد كه پيامبر مرا خليفه و جانشين خود قرار داده است؟". قنفذ نمى داند چه جواب بگويد، براى همين به سوى مسجد باز مى گردد.52 34 ـ هجوم دوم: اوّل ربيع الاول، چهارشنبه ابوبكر مى بيند كه قُنفُذ تنها آمده است، او به فكر فرو مى رود، عُمَر مى گويد: "به خدا قسم، اين فتنه فقط با كشتن على تمام مى شود. آيا به من اجازه مى دهى كه بروم و سرِ او را براى تو بياورم؟" 53 ابوبكر رو به قُنفُذ مى كند و مى گويد: "برو به على بگو كه ابوبكر تو را مى طلبد، همه مسلمانان با ابوبكر بيعت كرده اند و تو هم يكى از آنها هستى و بايد براى بيعت به مسجد بيايى".54 قنفذ اين بار همراه با گروهى به سوى خانه على(ع) مى رود و مى گويد: ــ اى على! ابوبكر تو را مى طلبد، تو بايد براى بيعت با او به مسجد بيايى. ــ پيامبر به من وصيّت كرده است كه وقتى او را دفن نمودم از خانه خود خارج نشوم تا اين كه قرآن را به صورت كامل بنويسم.55 35 ـ عرضه قرآن: روز دوم ربيع الاول، پنج شنبه مردم براى خواندن نماز در مسجد جمع شده اند. على(ع) وارد مسجد مى شود. همه تعجّب مى كنند، او كه قسم خورده بود تا قرآن را ننويسد از خانه خود خارج نشود. على(ع) قرآن را نوشته است و به مسجد آورده است. او با صداى بلند با مردم سخن مى گويد: "اى مردم، من در اين مدّت، مشغول نوشتن قرآن بودم، نگاه كنيد، اين قرآنى است كه من نوشته ام، من به تفسير همه آيه هاى قرآن آگاه هستم چرا كه از پيامبر در مورد همه آنها سؤال كرده ام".56 عُمَر از جا بلند مى شود و مى گويد: "ما نياز به قرآن تو نداريم".57 وقتى كه عُمَر اين سخن را مى گويد على(ع)قرآنى را كه نوشته است به خانه خود مى برد. در اين قرآن به شان نزول آيات و تفسير صحيح آن اشاره شده بود. اگر مردم اين قرآن را مى پذيرفتند هرگز در فهم كلام خدا دچار انحراف نمى شدند. 36 ـ نقشه تطميع عباس: شبِ سوم ربيع الاول، شب جمعه شب فرا مى رسد (پنج شنبه شب) ابوبكر و عُمَر با گروهى به خانه عباس مى روند، ابوبكر چنين مى گويد: "بعد از مرگ پيامبر، مردم مرا به عنوان خليفه انتخاب كردند و من هم اين مقام را قبول كردم، شنيده ام كه يك نفر مى خواهد ميان مسلمانان اختلاف بياندازد. اى عبّاس! چقدر خوب است تو هم مانند بقيّه مردم با من بيعت كنى. اگر تو اين كار را انجام دهى، من قول مى دهم كه بعد از خود، تو را به عنوان جانشين معرّفى كنم".58 عُمَر چنين مى گويد: "اى عبّاس، ما نمى خواهيم در ميان مسلمانان اختلاف بيفتد، ما نمى خواهيم كسى تو را به عنوان شخص تفرقه انگيز بشناسد".59 عبّاس چنين سخن مى گويد: "اگر مردم تو را انتخاب كردند آيا ما بنى هاشم از اين مردم نبوديم؟ آيا ما حق رأى دادن نداشتيم؟ اى ابوبكر! مگر اين خلافت ارث پدر توست كه به هر كس مى خواهى مى بخشى؟".60 خليفه همراه با دوستانش بدون خداحافظى از خانه بيرون مى روند. 37 ـ هجوم سوم: روز سوم ربيع الاول، جمعه عده اى از ياران واقعى على(ع) در خانه او جمع شده اند (تحصن)، سلمان، مقداد، عمّار، ابوذر، در اين ميان طلحه و زبير هم هستند.61 ابوبكر دستور حمله به خانه على(ع) را مى دهد.62 عُمَر از جاى خود برمى خيزد و همراه با گروه زيادى به سوى خانه على(ع) حركت مى كند. عُمَر با هواداران خود آمده است. درِ خانه به شدّت كوبيده مى شود. عُمَر مى گويد: "اى كسانى كه در اين خانه هستيد هر چه سريع تر بيرون بياييد، اگر اين كار را نكنيد اين خانه را آتش مى زنم".63 ..... #️أللَّھُـمَ_؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج @bachehaeyaseman
☁️🌞☁️ 🔆 آقای میرزا اسماعیل پیش از وفات برای زندگی مومنانه 15 را ذکر می‌کند که به ترتیب در ذیل آورده شده است:👇 1. هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.🌸 2.زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و… نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.🍃 3.اگر غلام خانه‌زادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم.🌸 4. گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.🍃 5.موت را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ. حضرت امیر علیه السلام فرمود:یک ساعت دنیا را به همه ی آخرت نمی دهم. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.🌸 6.اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیاقابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار می گذارد.🍃 7.تربت، دفع بلا می‌کند و همه ی تب ها و طوفان ها و زلزله ها با یک سر سوزن از آن آرام می شود. مؤمن سرانجام تربت می‌شود. اگر یک مؤمن در شهری بخوابد، خداوند بلا را از آن شهر دور می‌کند.🌸 8.هر وقت غصه دار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعدا خواهند آمد، استغفار کنید. غصه‌دار که می‌شوید، گویا بدنتان چین می‌خورد و استغفار که می‌کنید، این چین ها باز می شود.🍃 9. تا می گویم شما آدم خوبی هستید، شما می گویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین طور است. تا به خدا می گویید خدایا تو غفّاری، تو ستّاری، تو رحمانی و…خدا می فرماید خودت غفّاری، خودت ستّاری، خودت رحمانی و… . کار محبت همین است.🌸 10.با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می شود. بعد عادت به عبادت منجر می شود. عبادت هم معرفت ایجاد می کند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می آید و نهایتا به ولایت منجر می شود.🍃 11.خدا عبادت وعده ی بعد را نخواسته است؛ ولی ما روزی سال های بعد را هم می خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده ی بعد زنده باشیم.🌸 12. لبت را کنترل کن. ولو به تو سخت می گذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو. حتّی به دروغ از خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا کم کم بر تو معلوم شود که به راست ی خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف می کردی، فی الواقع راست می گفتی و خدا خوب خدایی بود.🍃 13.ازهر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آنرا به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربت تعریف کن. بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و پروردگارت را یاد کن، همانطور که امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای دهه‌ی اول ذیحجه می فرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله🌸 14.دل های مؤمنین که به هم وصل می‌شود، آب کُر است. وقتی به علــی علیه السّلام متّصل شد، به دریا وصل شده است...شخصِ تنها ، آب قلیل است و در تماس با نجاست نجس می شود ، ولی آب کُر نه تنها نجس نمی شود ، بلکه متنجس را هم پاک می کند."🍃 15.هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در "الا"، تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه "الله"را بگو همه ی دلت را تصرف کند.🌸 ✨نشر پیام صدقه جاریه است✨ @bachehaeyaseman
☁️🌞☁️ 🔰هفت طبقه جهـ🔥ـنم وساکنان آن ⚫️ طبقۀ اول (دَرک) 👈🏻مخصوص منافقان است و اینان بدترین گروه از جهنمیان می‌باشند. 🔸✨اِنّ المنافقین فی الدَّرکِ الأَسفَلِ مِنَ النّار 📖| سوره نساء آیه۱۴۵ ⚫️طبقۀ دوم (لَظا) 👈🏻 که جایگاه اشقیا می‌باشد. 🔸✨کلّا اِنّه لَظی 📖| سوره معارج آیه۱۵ ⚫️طبقۀ سوم (حُطَمَه) 👈🏻که تهمت زنندگان و عیب جویان ومال اندوزان را در خود جای داده است. 🔸✨کلّا لَیُنبَذَنَّ فی الحُطَمَه 📖| سوره همزه آیه۴ ⚫️طبقۀ چهارم (سَقَر) 👈🏻 که جایگاه کافر و منکر و تارکین نماز و کسانی که از مساکین دستگیری نکردند است و عموم جهنمیان از این درمی‌گذرند. 🔸✨ما سَلَکَکُم فی سَقَر 📖| سوره مُدَّثِّر۴۲ ⚫️طبقه پنجم (جَحیم) 👈🏻که در ان تجاوزکاران سکونت داده می‌شوند. 🔸✨و وَقاهُم عذابَ الجَحیم 📖| سوره دخان آیه۵۶ ⚫️طبقۀ ششم (سَعیر) 👈🏻 وجایگاه سرپیچی کنندگان از خداوند است. 🔸✨فَعتَرَفو بِذَنبِهِم فَسُحقاً لِأَصحابِ السَّعیر 📖| سوره ملک آیه۱۱ ⚫️طبقۀ هفتم (هاویة) 👈🏻و نصیب کسی می‌شود که میزان اعمال خیر او کم باشد و باید ۷۰ سال در جهنم توقف کند. 🔸✨و اَمّا مَن خَفَّت مَوازینُه. فَأُمُّه هاویة 📖| سوره قارعه آیه ۸و۹ @bachehaeyaseman
☁️🌞☁️ 🔴چرا ما هرچقدر کار خیر و نیک انجام میدهیم ؛ به مقام و درجات بالا نمیرسیم؟ ✳️ تا خودت پاک نباشی، پاک بهت نمی دهند. ظرفی که برای آب خوردن انتخاب می کنی باید پاک باشد. اگر من ظرف باطنم آلوده باشد، این توقع درستی نیست که از خدا پاکیزه بخواهم. 🔵باید با خودت قرار بگذاری به کسی پرخاش نکنی. ما زیارت می رویم، نماز جماعت می خوانیم، ماه رمضان روزه می گیریم، پس چه می شود که توفیق نداریم و پیشرفت نمی کنیم؟ 💥وقتی بررسی کنیم می بینیم ریشه تمام مشکلات زبان است. با حرف کسی را می زنیم یا غضب و پرخاش می کنیم. 🌹آیت الله بهاءالدینی می فرمودند: پرخاش، برکات زندگی را می برد. 📝کسی اول نامه خطاب به خواجه نصیر گفته بود: یا ایها الکلب ابن کلب (ای سگ، پسر سگ) فلان مسأله علمی چه طور است؟ 💠خواجه نصیر هم در جواب نوشته بود كه جواب مساله این است و در آخر نامه نوشت: 🔴اما صحبت تو درباره سگ؛ سگ حیوانی است که چهاردست و پا راه می رود و بدنش از پشم پوشیده است. من دوپا هستم و آن طور نیستم و... والسلام. تمام! ❗️نه پرخاشی نه غضبی! ما بودیم حداقل یه چیزی مینوشتیم در جوابش! 🌸 یک خشم فرو خوردن، آدم را از هزار رکعت نماز زودتر به خدا می رساند. خیلی حرف بزرگی است... 💠من مومنی را می شناختم که آقا انقدر این تلخ بود،می رفت تو مسجد تمام نوافل،تمام مستحبات انجام میداد. ✳️اما خانه که می آمد انگار اژدها وارد شده! چرا در این روغن باز است؟چرا اینجا اینجوری است و... فکر می کرد خودش ملائکه است، وقتی مُرد زن و بچه اش آرام شدند. 💥اینجوری که آدم به خدا نمی رسد !هی هزار رکعت نماز بخوان بعد هم برو داد بزن؛ به هیچ جا نمیرسی! 🌟پس باید اول باطنمان پاکیزه شود تا رشد کنیم... 🌻پیامبر صلی الله علیه و آله: بدانيد كه خشم پاره آتشى🔥 در دل انسان است. مگر چشمان سرخش و رگ هاى گردنش را (هنگام خشم) نديده اند. هر كس چنين احساسى پيدا كرد، روى زمين بنشيند. 📕منبع: پایگاه علاقمندان آیت الله فاطمی نیا 📘مفردات الفاظ قرآن ص 608 @bachehaeyaseman
🛑حجت الاسلام سعادت نژاد، نماینده سابق ولی فقیه در سپاه قدس: «حاج قاسم» ذخیره‌های معنوی‌اش را از دفاع مقدس به دست آورد. 🔹️تمام اعضای لشکر ۴۱ ثارالله که حاج قاسم فرمانده آنها بود نماز شب می‌خواندند. 🔹️در نماز شب، دعای ابوحمزه ثمالی را می‌خواند و اهل منزل، حوالی صبح با صدای گریه او برای نماز بیدار می‌شدند. 🔹️حاج قاسم بود، ولی خط قرمز او ولایت بود. 🔹️افرادی بودند که حاج قاسم آنها را قبول داشت ولی بخاطر زاویه پیدا کردن با رهبری طردشان کرد. 🔹️او می‌گفت اگر تمام مراجع و روحانیت و سران سه قوه یک طرف باشند و هم طرف دیگر، من کنار رهبری می‌ایستم. 🔹️حاج قاسم برای جانباز نابینا و قطع نخاعی غذا درست می‌کرد و او را به حمام می‌برد. او یکبار داخل قبر شهید مدافع حرم رفت و از او حلالیت طلبید. 🔹️حاج قاسم مراقب مذهب اهل سنت بود و بچه‌های حماس به حاج قاسم عشق می‌ورزیدند. 🔹️قبل از شهادت به حاج قاسم گفتند به عراق نرو، اوضاع عراق خوب نیست، گفت میوه رسیده را باید از روی درخت چید. @bachehaeyaseman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ در رکاب منجی 🌼 میرسه اون روز...(ظهور) 🌼 تو صف اول ایستادن 🌼 با شهدا 💖 یا مهدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 👤استاد ⭕️ چه کسانی مردم را داغدار شهید سلیمانی کردند؟! 🔻 چه بسا حاج قاسم کاندیدای ریاست جمهوری میشد ... @bachehaeyaseman
سلام آقای من❤️ خیال آمدنت دیشبم به سر می زد نیامدی که ببینی دلم چه پر می زد🌸 تمام شب به خیال تو رفت و می‌دیدم که پشت پرده اشکم سپیده سرزد🌸 @bachehaeyaseman
☁️🌞☁️ 🥀 🥀 ⃣ فاطمه(س) نزد كسانى كه در اين خانه هستند مى آيد و از آنان مى خواهد تا خانه را ترك كنند. مقداد، سلمان، عمّار، ابوذر و همه كسانى كه در اين خانه هستند بيرون مى روند.64 عُمَر مى خواهد وارد خانه شود، او مى خواهد على(ع) را به مسجد ببرد، امّا فاطمه(س) اكنون به يارى على(ع) مى آيد. اين فرياد بلند فاطمه(س) است كه در همه جا طنين انداخته است: "اى رسول خدا، ببين كه بعد از تو با ما چه مى كنند!".65 صداى فاطمه(س)، آن قدر مظلومانه است كه خيلى ها را به گريه مى اندازد، خيلى از مردمى كه همراه عُمَر آمده بودند برمى گردند.66 اكنون، فاطمه(س) از خانه بيرون مى آيد و به سوى ابوبكرمى رود. زنان بنى هاشم خبردار مى شوند و از خانه هاى خود بيرون مى آيند و به دنبال فاطمه(س)حركت مى كنند. فاطمه(س) نزد ابوبكر مى رود و به او مى گويد: "اى ابوبكر، به خدا قسم، اگر على را به حال خود رها نکنی نفرین خواهم نمود".67 ابوبكر، براى عُمَر پيغام مى فرستد كه هر چه زودتر على(ع) را رها كند. همه مى فهمند تا زمانى كه على(ع)، فاطمه(س)را دارد نمى شود كارى كرد.68 38 ـ طلب يارى از مردم: شب 3، 4، 5 ربيع الاول شب فرا مى رسد، هوا تاريك مى شود، على(ع)همراه با فاطمه(س)، حسن و حسين (عليهما السلام) از خانه بيرون مى آيند. آنها درِ خانه يكى از انصار را مى زنند. صاحب خانه با خود مى گويد كه اين وقت شب كيست كه درِ خانه ما را مى زند؟ او سراسيمه بيرون مى آيد، على(ع)، فاطمه(س)، حسن و حسين (عليهما السلام) را مى بيند، فاطمه(س)با او سخن مى گويد: ــ آيا به ياد دارى كه تو در غدير خُمّ با على بيعت كردى؟ آيا به ياد دارى كه پدرم او را به عنوان جانشين و خليفه خود معيّن كرد؟ ــ آرى، اى دختر رسول خدا. ــ پس چرا پيمان خود را شكستى؟ ــ اگر على، زودتر از ابوبكر خود را به سقيفه مى رساند ما با او بيعت مى كرديم. ــ آيا مى خواستى على، پيكر پيامبر را به حال خود رها كند و به سقيفه بيايد؟69 او به فكر فرو مى رود و از كارى كه كرده است اظهار پشيمانى مى كند. على(ع)به او مى گويد: "وعده من و تو، فردا صبح، كنار مسجد، در حالى كه موهاى سر خود را تراشيده باشى".70 او قبول مى كند و قول مى دهد كه فردا، صبح زود آنجا حاضر باشد. اكنون، على(ع)، فاطمه(س)، حسن و حسين (عليهما السلام)به سوى خانه ديگرى مى روند. و همه اين سخن ها را با صاحب آن خانه هم مى گويند و او هم قول مى دهد فردا، صبح زود بيايد. و خانه بعدى...و باز هم خانه بعدى... سيصد و شصت نفر به على(ع) قول مى دهند كه فردا براى يارى او بيايند، همه آنها عهد و پيمان مى بندند كه تا پاى جان به ميدان بيايند و از حقّ دفاع كنند. على(ع) به سلمان، مقداد، عمّار و ابوذر هم خبر مى دهد كه فردا صبح در محلّ وعده حاضر شوند.71 به غير از سلمان، مقداد، ابوذر، عمار، هيچ كس به محل وعده نمى آيد. روز هجوم اصلى، روز پنجم ربيع الأول، يك شنبه سال 11 هجرى قمرى وقتى كه من مجموعه حوادث را بررسى نمودم به اين نتيجه رسيدم كه هجومِ اصلى در روز "پنجم ربيع الأول" واقع شده است. پنجم ربيع الأول، روز اندوه و مصيبت دوستداران فاطمه(س)مى باشد. در اينجا شرح حوادث اين روز را بيان مى كنم: 39 ـ آغاز هجوم چهارم عُمَر نزد ابوبكر مى رود و از او اجازه مى گيرد تا براى آوردن على(ع)اقدام كند. عُمَر همراه با گروهى از طرفداران به سوى خانه على(ع) به راه مى افتند، وقتى نزديك خانه على(ع) مى رسند، فاطمه(س)آنان را مى بيند، او سريع درِ خانه را مى بندد. عُمَر جلو مى آيد درِ خانه را مى زند و فرياد مى زند: "اى على! در را باز كن و از خانه خارج شو و با خليفه پيامبر بيعت كن، به خدا قسم، اگر اين كار را نكنى، خونِ تو را مى ريزيم و خانه ات را به آتش مى كشيم".72 اكنون همه منتظر هستند تا على(ع) جواب دهد. 40 ـ فاطمه(عليها السلام) سخن مى گويد اين صداى فاطمه(س)است كه به گوش مى رسد: "اى گمراهان! از ما چه مى خواهيد؟" عُمَر خيلى عصبانى مى شود فرياد مى زند: ــ به على بگو از خانه بيرون بيايد، و اگر اين كار را نكند من اين خانه را آتش مى زنم! ــ اى عُمَر! آيا مى خواهى اين خانه را آتش بزنى؟ ــ به خدا قسم، اين كار را مى كنم، زيرا اين كار از آن دينى كه پدرت آورده است، بهتر است.73 ــ چگونه شده كه تو جرأت اين كار را پيدا كرده اى؟ آيا مى خواهى نسل پيامبر را از روى زمين بردارى؟74 ــ اى فاطمه! ساكت شو، محمّد مرده است، ديگر از وحى و آمدن فرشتگان خبرى نيست!75 ــ بار خدايا، از فراق پيامبر و ستم اين مردم به تو شكايت مى كنم.76 ..... #️أللَّھُـمَ_؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج @bachehaeyaseman