فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ دنــیا پس از ظـــــــــهور امام زمــان(عج)!!!!!
✔️ وقتی امام ظــــهور کند"!!!
👌 به خود ببایم که خـــدا شیعیان و ایرانیان را زمینه ساز ظــهور قرار داده'
@bachehaeyaseman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ #پست_ویژه
✔️ بشــــارت بزرررررگ!!!
@bachehaeyaseman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ #پست_ویژه
👤 آیت الله ناصری استاد اخلاق حوزه علمیه اصفهان:
✔️ «فرج نزدیک است دعا کنید»
@bachehaeyaseman
39.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸نماهنگ بسیار زیبا و متفاوت به طاها به یاسین دو
🥀نماهنگی که مثل روضه گوشه ی چشمتون رو خیس میکنه...
#حتما_ببینیدونشربدید
🌸خیلی قشنگ و تاثیرگذاره
✅کاری از بچه های آسمان
@bachehaeyaseman
۞﴾﷽﴿۞
❤️ #سلام_امام_زمانم❤️
💚 #سلام_آقای_من💚
💝 #سلام_پدر_مهربانم💝
•|صاحبنا|•
بی تو بهار ما همان فصل خزان است
باد بهاری شعله آتشفشان است
گر چه بدیم آقا مگر ما دل نداریم؟
فیض تماشای تو سهم دیگران است
تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج مرتبه #صلوات
🌤أللَّھم عجل لولیڪ ألفرج🌤
@bachehaeyaseman
☁️🌞☁️
🛑سه دقیقه در قیامت(قسمت ۱۰)
✅در کتاب اعمال خودم چقدر گناهانی را دیدم که مصداق این ضربالمثل بود آش نخورده و دهن سوخته!
♨ شخصی در میان جمع غیبت کرده یا تهمت زده و من هم که غیبت را شنیده بودم در گناه او شریک شده بودم...
♨چقدر گناهانی را دیدم که هیچ لذتی برایم نداشت و فقط برایم گناه ایجاد کرد! خیلی سخت بود خیلی...
🔰 حساب و کتاب خود به دقت ادامه داشت اما زمانی که نقایص کارهایم را میدیدم، گرمای چپ گرمای شدیدی از سمت چپ به سوی من می آمد حرارتی که نزدیک بود و تمام بدنم را میسوزاند!
🔥همه جای بدنم می سوخت به جز صورت و سینه و کف دست هایم!
💥برای من جای تعجب بود چرا این سمت بدنم نمیسوزد.. جواب سوالم را بلافاصله فهمیدم.
💠از نوجوانی در جلسات فرهنگی مسجد حضور داشتم.
پدرم به من توصیه میکرد که وقتی برای آقا امام حسین علیه السلام و یا حضرت زهرا و اهل بیت علیه السلام اشک میریزی
✨قدر این اشک را بدان و به سینه و صورت خود بکش من نیز وقتی در مجالس اهل بیت گریه میکردند اشک خود را به صورت و سینه می کشیدم.
♦️حالا فهمیدم که چرا این سه عضو بدن نمیسوزد
✔️نکته دیگری که در آن واحد شاهد بودم به اشکال توبه به درگاه الهی بود و دقت کردم که برخی از گناهانم در کتاب اعمال نیست.
آنجا رحمت خدا را به خوبی حس کردم... بعد از اینکه انسان از گناه توبه کند و دیگر سمتش نرود گناهانی که قبلاً مرتکب شده بود کاملا از اعمالش حذف می شود.
💥 حتی اگر کسی حق الناس بدهکار است،اما از طلبکار خود بی اطلاع است با دادن رد مظالم برطرف میشود.
💠 اما حق الناسی که صاحبش را بشناسد باید در دنیا برگرداند... اگر یک بچه از ما طلبکار باشد و در دنیا حلال نکرده باشد باید در آن وادی صبر کنیم تا بیاید و حلال کند
از ابتدای جوانی به حقالناس بیت المال بسیار اهمیت می دادم.
لذا وقتی در سپاه مشغول به کار شدم سعی میکردم در ساعاتی که در محل کار حضور دارم به کار شخصی مشغول نشوم و یا اگر در طی روز کار شخصی یا تلفن شخصی داشتم، کمی بیشتر اضافه کاری بدون حقوق انجام میدادم.
✨ با خودم میگفتم حقوق کمتر ببرم و حلال باشد خیلی بهتر است.
🌷این موارد را در نامه عمل می دیدم..
🍃 جوان پشت میز به من گفت: خدا را شکر که بیت المال بر گردن نداری وگرنه باید رضایت تمام مردم ایران را کسب میکردی!
اتفاقا در همانجا کسانی را میدیدم که شدیداً گرفتار هستند گرفتار رضایت تمام مردم،گرفتار بیتالمال!
🔴 این را هم بار دیگر اشاره کنم که بعد زمان و مکان در آنجا وجود نداشت.
💠 من به راحتی می توانستم کسانی را که قبل از من وفات کردن ببینم یا کسانی را که بعد از من قرار بود بیایند.
🌿 یا اگه کسی را میدیدم لازم صحبت نبود به راحتی می فهمیدم که چه مشکلی دارد.
✔️ چقدر افرادی را دیدم که با اختلاس و دزدی از بیت المال و آن طرف آمده بودند و حالا باید از تمامی مردم کشور حتی آنهایی که بعدها به دنیا می آیند حلالیت می طلبیدند!!
☘اما در یکی از صفحات این کتاب قطور یک مطلبی برای من نوشته شده بود که خیلی وحشت کردم!
ادامه دارد..
@bachehaeyaseman
☁️🌞☁️
🔴عاقبت قتل و قاتل در روایات!
✅اسلام برای خون، دستورات ویژه ای دارد.
🌸رسول خدا صلی الله علیه و آله در روایتی ریختن خون به ناحق را در پیشگاه خداوند چنان سنگین دانسته است که نابودی دنیا در مقابل آن اندک فرض می شود.
🌸و نیز فرموده است:
نابودى دنيا از كشته شدن انسانى مسلمان نزد خداوند سبك تر است.
⛔️تبعات قتل:
🔷1- قلب واژگون
🌼رسول خدا صلی الله علیه و آله:
دائماً قلب انسان با ايمان، شوق به خدا و ترس از او را میپذيرد و ضامن آن است، تا اينكه خونى به حرام ريخته شود.
💢 چون انسان خونى به ناحق ريخت، قلبش سرنگون میشود و همانند كورهاى گداخته و سياهتر از گناه گشته و هيچ خوبى و بدى را نمىشناسد.
🔷2- حمل گناهان مقتول
✅ آنچه از آیات و اخبار استفاده می شود این است که تمامی گناهان مقتول بر دوش قاتل خواهد افتاد.
🌹امام باقر علیه السلام میفرمایند:
💥كسیكه عمداً مؤمنى را به قتل رساند خداوند همه گناهان را بر قاتل نوشته و مقتول از آنها پاک شده است.
🔷3- اولین محاسبه در قیامت
🍃اولین چیزی که در قیامت از قاتل سؤال می شود قتل اوست.
🔥قاتلی که نفس محترمی را به قتل رسانده است، هیچگونه عملی از وی پذیرفته نمی شود و لذا جائی برای سؤال از اعمالی چون نماز و روزه و حج و... باقی نمی ماند.
🔷4- جاودان در جهنم
🔥با اینکه جاودان بودن در آتش خاص کفار است اما تصریح آیات و روایات این است که قاتل نیز در جهنم "همیشه جاودان" است.
🔵توبه
🌹از امام صادق علیه السلام پرسیدند:
آیا قاتل عمدی توبه دارد؟
🌹 حضرت فرمودند:
اگر قتل او بخاطر ايمان مقتول بوده است توبه اى ندارد و توبه اش پذيرفتنى نيست.
🛡ولى اگر علت قتل او غضب و خشم بوده و يا امر دنيوى باعث قتل او شده است، توبه وى آن است كه خود را در معرض قصاص قرار دهد و قصاص شود.
📒[1] الترغيب- جلد 3- صفحه 293.
📕[3] مائده- 32.
📘[4] وسايل الشيعه- جلد 11- صفحه 113.
📗[5] كنز العمال- 39899.
📕6] كنز العمال- 39904. و.......
@bachehaeyaseman
✨امام سجاد علیه السلام:
🌸دعای مومن از سه حال خارج نیست
🌹یا برایش ذخیره میگردد، یا در دنیا برآورده میشود، یا بلایی را که میخواهد به او برسد دفع میکند.
✅بحارالانوار ج ۷۵ ص ۱۳۸
@bachehaeyaseman
☁️🌞☁️
🔹استاد فاطمی نیا:
مولوي تمثيل آورده است كه فردي نشسته بود و " #يارب ّ" ميگفت.
شيطان براو ظاهر ميشود وميگويد: تابه حال اين همه "ياربّ" گفته اي، چه فايده داشته است!؟
مرد دلش شکست و از دعا کردن منصرف شد و خوابيد.
شب كسي به خواب او آمد و گفت چرا ديگر "ياربّ" نمي گويي!؟
جواب داد : چون جوابي نمي شنوم و ميترسم ازدرگاه خدا مردود باشم ، پس چرا دعا بكنم!؟
گفت خدا مرا فرستاده است تا به تو بگويم اين "ياربّ" گفتن هایت همان لبّيك و جواب ماست!
👈يعني اگر #خداوند نخواهد صداي ما به درگاهش بلندشود ، اصلا نميگذارد " ياربّ" بگوييم!
@bachehaeyaseman
چگونه عبادت کنم_19.mp3
10.64M
#چگونه_عبادت_کنم؟ ۱۹ 🤲
حس آخر یک عبادت باکیفیت؛
شبیه حس شنا توی یه رودخانهست!
وقتی تمام شد؛
سبکیِ طهارت، و رهایی از چرکهای گناهانِ ساعات قبلت رو، باید حس کنی .
@bachehaeyaseman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ #پست_ویژه
✔️ یک پیشگویی عجیب در مورد انقلاب که اتفاق افتاد!
🔹 مصاحبه ای نادر با عارف بالله، آیت الله کشمیری شاگرد آیت الله قاضی در مورد پیروزی انقلاب!:
🔸 آقای خمینی گفت من در نجف می میرم، من به او گفتم تو میروی ایران و در ایران می میری و حکومت #اسلام برقرار میشه....
♦️ ولی به آقا مصطفی(پسر امام) گفتم موقع انقلاب نیستی...
👆برسه به دست اونایی که هنوز فکر میکنن انقلاب ایران، وعده الهی نبوده...
@bachehaeyaseman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ماجرای شیعه شدن جمعی از کشیش های مسیحی به دست آیت الله جهانگیر خان قشقایی
@bachehaeyaseman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ویژه
❌ پیشگویی یا برنامهریزی؟!
🎞در بخشی از فیلم آخر الزمانی "پسر جهنمی"، محصول سال ۲۰۱۹ کشور انگلستان، به شیوع ویروسی مشابه با کرونا، توسط زن جادوگری در انگلیس اشاره شده است. جادوگرِ رها شده از حبس، با شیوع ویروس و جنگ، قصد کشتار انسان ها را دارد. در این میان پسری جهنمی بهعنوان منجنی شیطانی و نجاتدهنده بشریت معرفی میشود.
✖️ فارغ از تحریف ها و وهمیات موجود در فیلم؛ درباره پیش بینیهای "پسر جهنمی" و تعداد دیگری از انواع فیلمها، فرضیههایی بیان میشود مبنی بر اینکه اتاق فکرهای این کشورها، اقدام به اعلان زود هنگام برنامهریزیهایشان در انواع رسانهها کردهاند؛ باید خاطر نشان کرد نمیتوان این فرضیه را قابل تعمیم به تمامی اتفاقات دانست چرا که نقش تعیین کنندگی قواعد بالادستی غیرقابل انکار است.
⚠️ فرضیه دیگر؛ پیش گوییها با توسل به علوم و محاسبات مادی، علوم جدید و همچنین با استفاده از شیاطین جنیست که البته در مورد هر موضوع و همه مراتب چنین امکانی وجود ندارد.
‼️ لازم به ذکر است که پیش گوییهای ماورایی، به واسطه ″نظم دقیق و کشف برخی اسرار عالم″ اتفاق میافتد و این نظم دقیق است که مبنای برنامه ریزیها قرار میگیرد و در مواردی نیز برخلاف انتظارشان هیچکدام محقق نمیشود.
@bachehaeyaseman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ_صوت_مهدوی
💽 🔺 پاسخ بسیار جالب استاد پناهیان به یک شبهه فراگیر در مورد امیدوار کردن مردم به ظهور قریب الوقوع
💢 اگر مردم امیدوار شدن و بعد ظهور رخ نداد؛ مردم بیدین نمیشن؟
🔸اولین بار یهودیان مدینه اینچنین شبهه هایی را مطرح کردند .. عمار یاسر پاسخشان را داد .. و پیغمبر از پاسخش شادمان شد ... شاید چیزی نمانده تا ظهور ...
#نشر_حداکثری
@bachehaeyaseman
❤️ #سلام_امام_زمانم❤️
💚 #سلام_آقای_من💚
💝 #سلام_پدر_مهربانم💝
🍃🌼
یا صاحب الزمان عج
بارها از همه جا و همه کس رانده شدم
این تو بودی که مــــرا باز پناهـــــــم دادی
این همه قلب تو را با گنهـــــم خون کردم
باز تا آمــــدم از راه، تـــــو راهــــــم دادی
🍃🌼
تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج مرتبه #صلوات
🌤أللَّھم عجل لولیڪ ألفرج🌤
@bachehaeyaseman
☁️🌞☁️
🔴هر عملی،نتیجه و عکس العملی دارد
✅یکی از شاگردان بزرگوار شیخ رجبعلی خیاط گفت: فرزند دو سالهام - که اکنون حدود چهل سال دارد - در منزل کار بدی کرده بود و مادرش چنان او را زد که نزدیک بود نفس بچه بند بیاید.
🔰خانم پس از یک ساعت تب کرد، تب شدیدی که به پزشک مراجعه کردیم و در شرایط اقتصادی آن روز شصت تومان پول نسخه و دارو شد، ولی تب قطع نشد، بلکه شدیدتر شد.
❄️ مجدداً به پزشک مراجعه کردیم و این بار چهل تومان بابت هزینه درمان پرداخت کردیم که در آن روزگار برایم سنگین بود.
🔵باری، شب هنگام جناب شیخ را در ماشین سوار کردم تا به جلسه برویم همسرم نیز در ماشین بود، جناب شیخ که سوار شد، اشاره به خانم کردم و گفتم: والده بچههاست، تب کرده.
⚡️دکتر هم بردیم ولی هرکاری میکنیم تب او قطع نمیشود.
🌸شیخ نگاهی کرد و خطاب به همسرم فرمود:
« بچه را که آن طور نمیزنند! استغفار کن، از بچه دلجویی کن و چیزی برایش بخر، خوب میشود. »
✳️پس چنین کردیم و تب او قطع شد!
@bachehaeyaseman
☁️🌞☁️
🔴سه دقیقه در قیامت(قسمت ۱۱)
❎یادم افتاد که یکی از سربازان در زمان پایان خدمت چند جلد کتاب به واحد ما آورد و گذاشت روی طاقچه و گفت:
اینها باشد اینجا تا سربازهایی که بعد می آیند در ساعات بیکاری استفاده کنند.
💥 کتابهای خوبی بود،یک سال روی تاقچه بود.
سربازهایی که شیفت شب داشتند یا ساعات بیکاری استفاده میکردند.
🍃 بعد از مدتی من از آن واحد مکان دیگری منتقل شدم،همراه با وسایل شخصی که بردم کتابها را هم بردم.
✨ یک ماه از حضور من در آن واحد گذشت احساس کردم که این کتابها استفاده نمی شود شرایط مکان جدید واحد قبلی فرق داشت و سربازان و پرسنل کمتر اوقات بیکاری داشتند.
☘لذا کتابها را به همان مکان قبلی منتقل کردم و گفتم: اینجا باشد بهتر استفاده میشود.
🍃جوان پشت میزش اشاره به ماجرای کتابها کرد و گفت: این کتابها جزو بیتالمال و برای آن مکان بود.
♨️چون بدون اجازه آنها را به مکان دیگری بردی اگر آنها را نگه می داشتی و به مکان اول نمیآوردی
⛔️ باید از تمام پرسنل و سربازانی که در آینده هم به مانند شما می آمدند حلالیت میطلبیدی.
⚠️خیلی ترسیدم! به خودم گفتم: من تازه نیت خیر داشتم و کتابها را استفاده شخصی نکرده و به منزل نبرده بودم..خدا به داد کسانی برسد که بیتالمال را ملک شخصی خود کردهاند!
🔆درآن لحظه یکی از دوستان همکار مخلص و مومن در مجموعه دوستان را دیدم.
🔰 مبلغ قابل توجهی را از فرمانده خودش به عنوان تنخواه گرفته بود تا برخی از اقلام را برای واحد خودشان خریداری کند.
🔴اما این مبلغ را به جای قرار دادن در کمد اداره در جیب خودش گذاشت،
⛔️ روز بعد در اثر یک سانحه رانندگی درگذشت.
وقتی مرا در آن وادی دید به سراغم آمد و گفت: خانواده فکر میکنند که این پول برای من است و آن را خرج کرده اند.
تورو خدا برو به آنها بگو این پول را به مسئول مربوطه برساند. من اینجا گرفتارم برای من کاری بکن.
💥 تازه فهمیدم چرا انقدر بزرگان در مورد بیت المال حساس هستند!
راست می گویند که مرگ خبر نمیکند.
☘در سیره پیامبر گرامی اسلام نقل شده که:
روز حرکت از سرزمین خیبر ناگهان به یکی از یاران پیامبر تیری اصابت شد و همان دم شهید شد.
🔰 یارانش گفتند: بهشت بر تو گوارا باد.
❤️خبر به پیامبر رسید.ایشان فرمودند:
من با شما هم عقیده نیستم زیرا لباسهایی که بر تن او بود از بیتالمال بود و آن را بی اجازه برده و روز قیامت به صورت آتش آن را احاطه خواهد کرد.
💠 در این لحظه یکی از یاران پیامبر گفت: من دو بند کفش بدون اجازه برداشتم.
🌸 حضرت فرمود: آن را برگردان و گرنه روز قیامت به صورت آتش🔥 در پای تو قرار میگیرد.
💥 در میان روزهایی که بررسی اعمال انجام شد ما به باطن اعمال آگاه می شدیم.
🔰 یعنی ماهیت اتفاقات و علت برخی وقایع را میفهمیدیم.
❎چیزی که امروزه به اسم شانس نام برده می شود اصلا آنجا مورد تایید نبود!
🔆بلکه تمام اتفاقات زندگی به واسطه برخی علتها را می داد...
💠مثلا روزی در جوانی با اعضای سپاه به اردوی آموزشی رفتیم. کلاس های روزانه تمام شد و برنامه اردو رسید.
♻️ نمیدانید که چقدر بچه های هم دوره را اذیت کردم بیشتر این نیروها خسته بودند و داخل چادرها خوابیده بودند.
🔷 یک چادر کوچک به من و رفیقم دادند و ما را از بقیه جدا کردند.
روز دوم اردو هم باز بقیه را اذیت کردیم.
🔵 البته بگذریم از اینکه هرچه ثواب و اعمال خیر داشتم به خاطر این کارها از دست دادم.
📘وقتی در اواخر شب به چادر خودمان برگشتیم دیدم یک نفر سر جای من خوابیده
🔮 من یک بالش مخصوص برای خودم آورده بودم با دوعدد پتو برای خودم یک تختخواب قشنگ درست کرده بودم.
🔶چادر ما چراغ نداشت متوجه نشدم چه کسی جای من خوابیده فکر کردم یکی از بچهها میخواهد من را اذیت کند.
✅لذا همین طور که پوتین به پایم بود جلو آمدم و یک لگد به شخص خواب زدم.
یک باره دیدم حاج آقا که امام جماعت اردوگاه بود از جا پرید و قلبش را گرفت!
داد میزد: کی بود،چی شد!؟
♨️وحشت کردم...سریع از چادر آمده بیرون و فهمیدم حاج آقا جای خواب نداشته، بچهها برای اینکه من را اذیت کنند به حاج آقا گفتند که این جای حاضر و آماده برای شماست.
🔘 لگد خیلی بدی زده بودم.بنده خدا یک دستش به قلبش بود و یک دستش به پشتش.
🔆حاج آقا آمد بیرون و گفت: الهی پات بشکند، مگر من چه کردم که اینجوری لگد زدی؟
گفتم:حاج آقا غلط کردم ببخشید. من با کسی دیگه شمارو اشتباه گرفتم ..خلاصه خیلی معذرت خواهی کردم.
⚜ به حاج آقا گفتم: شرمنده من توی ماشین میخوابم شما بخوابید.
فقط با اجازه بالش خودم را بر می دارم.
🌿 رفتم توی چادر همین که بالش را برداشتم دیدم یک عقرب بزرگی اندازه کف دست زیر بالش من قرار دارد .
من و حاج آقا هر طور بود او را کشتیم.
حاجی گفت :جون من را نجات دادی..
ادامه دارد..
@bachehaeyaseman
☁️🌞☁️
#تشرف
⭕️ داستان واقعی
❄️خانم مؤمن و پرهیزکاری بود، به کسالتی مبتلا شده بود که به توصیه پزشک باید چند روزی را در بیمارستان می ماند، آنجا در بیمارستان همچنان که بستری بود با مولایش صحبت می کرد، درد و دل می کرد، با همان زبان مادری از حضرت میخواست برای یکبار هم که شده به عیادتش بروند...
💠 زمان ترخیصش فرا رسید، به او پزشک معالجش گفت چند روزی هم در منزل استراحت کن و فعالیتی انجام نده تا بهبودی کامل، او اما دلش شکسته بود، شکسته بود که چندین شب مولایش را صدا زده بود و پیغامی از طرف امام زمانش نیامده بود، به خانه اش رسید و طبق دستور پزشک استراحت می کرد...
💚 دلتنگی روزهای قبل هنوز در دلش بود، در همان حال و هوای امام زمان، ناگهان دید جوان زیبارو و با ابهتی را در کنارش، شناخت مولا را، حضرت به گرمی و ملایمت با او سخن می گفتند، فرمودند : «مارا ببخشید، نتوانستیم در روزهای بستری شدنتان به دیدارتان بیائیم»...
✔️ از عذرخواهی مولا کمی خجالت زده شد، آمد حرف حضرت را قطع کند که آخر آقا جان این چه حرفی است... که مولا ادامه دادند: «محیط بیمارستان مناسب حضور ما نبود و نیامدیم، اینجا آمدیم به عیادت شما...
🌸 قربانشان رَوَم مولا آنقدر تواضع دارند که انگار نه انگار حیاتِ همه ی ما به وجود مبارکشان بستگی دارد، مهربانی را از جدّ بزرگوارشان پیامبر رحمت به ارث بردند، آقا منزل خانم متدین را مناسب دیده و به عیادت بانوی پرهیزکار تشریف برده بودند، کاش ای کاش خانه های ما هم آنچنان باشد که امام زمانمان رغبت کنند شبی را به خادمی شان بگذرانیم
✨شنیده ام که نظر میکنی بحال ضعیفان
تَبم گرفت و دلم خوش در انتظار عیادت
📙 ملاقات با امام زمان عج
@bachehaeyaseman
☁️🌞☁️
⭕️ اگر توانستید، با این متن اشک نریزید... بسیااار زیباست 👇
🌀امروز، عجب روزی بود! همه غافلگیر شدیم. ما در خانه بودیم. پدر خواب بود، مادر در آشپزخانه مشغول پخت و پز، من و برادر کوچکم سر کنترل تلویزیون جرّ و بحث میکردیم! که ناگهان آن صدای عجیب و دلنشین در خانه پیچید، آیه ای از قرآن. به خیال اینکه شاید صدا از بیرون آمده، پنجره را باز کردم و دیدم که صدا در خیابان نیز به وضوح می آید.
🌟صدایت آشنا و پررنج بود؛ پدرم بی درنگ از خواب پرید، مادرم با کفـگیر، به زمین تکیه داده بود، من و برادرم کنترل را به کناری پرت کردیم و سراپا گوش شدیم، اصلاً مجری تلویزیون و مهمانان آن هم از جای خود بلند شده بودند و با دهانی باز و چشمانی متعجب، آسمان را ورانداز می کردند.
و تو خود را معرفی کردی:
« ای اهل عالم! من بقیهالله و حجت و جانشین خداوند روی زمینم...»
💐باورمان نمیشد. آنجا بود که گل از گلمان شکفت و زیر لب سلام دادیم: «السلام علیک یا بقیهالله فی ارضه»
🌷بعد با طنین محمدی ات ما را خواستی: «...در حقّ ما از خدا بترسید و ما را خوار نسازید، یاریمان کنید که خداوند شما را یاری کند. امروز از هر مسلمانی یاری می طلبم» ..وصف نشدنی است. در پوست خود نمی گنجیدیم. پدرم همان پایین تخت به سجده شکر افتاد. مادرم سرش روی زانو بود و های های گریه میکرد و من و برادرم به خیابان دویدیم!
☘خودت دیدی که کوچه و خیابان غلغله بود! مردم مثل مورچه هایی که خانه هایشان اسیر سیلاب شده بیرون میریختند، یکی دکمه پیراهنش را بین راه میبست، دیگری گِرِه روسری اش را میان کوچه محکم میکرد، عده ای زیر بغل پیرزنی ناراحت را که پایه عصایش بخاطر عجله شکسته بود گرفته بودند و دیدی آن کودکی که به عشق تو کفشهای پدرش را با عجله پوشیده بود و هی می افتاد!
🌹مردمی که روزی از سلام کردن به یکدیگر اکراه داشتند، خندان به هم تبریک میگفتند. قنادی رایگان شیرینی پخش میکرد و دم گلفروشی سر خیابان، مردم صف بسته بودند برای خرید گل ولو یک شاخه برای تهنیت به گل نرگس!
💠ماشینها بوقزنان و بانوان کِـلکشان و گلاب پاشان، پشت سر جمعیت عظیمی از جوانان به راه افتادند. جوانانی که دست می افشاندند و با شور میخواندند: «صلّ علی محمد *** حضرت مهدی آمد»
🥀خیلی از نگاهها به ویترین یک تلویزیون فروشی در آن سوی خیابان دوخته شده بود تا اولین تصویر جمال زیبایت، مخابره جهانی شود. نذر ۳۱۳ صلوات کردم مبادا اَجنبی چشم زخمت بزند. وقتی چهره دلربایت به قاب تلویزیون آمد، شیشه مغازه غرق بوسه شد. یکی بلندبلند صلوات میفرستاد، دیگری قسم میخورد که تو را قبلاً در محلهشان دیده وخیلیها اشکهایشان را با آستین پاک میکردند تا یک دل سیر تماشایت کنند.
🌸در این مدت که علائم پیش از ظهور یکی پس از دیگری نمایان میشد، دل شیعیانت مثل سیروسرکه میجوشید اما کسی فکر نمیکرد به این زودیها ببـیندت.
🍃راست گفت جدّت رسول خدا که فرمود:« مَثَلِ ظهور مهدی، مَثَلِ برپایی قیامت است. مهدی نمی آيد مگر ناگهاني" قسم میخورم این اثرِ دعای توست که تا کنون ما زیر عَلَمت مانده ایم."
کاش زودتر برسی...
📌 #نشر_حداکثری
@bachehaeyaseman