+ من وقتی بغضم گرفت که گفتن دختر را چه به #شـهادت(:🌱💔 #شـهادت #شهیدانہ #دختـہ_ولایت #دخترانہ ‌

•. هر وقت می خواست برا جوانان یادگاری بنویسد، مینوشت: من کان اللّٰه، کان اللّٰه له. «رسم عاشق نیست، با یک دل دو دلبرداشتن..🕊» [ابراهیم‌همټ]•• ☆-------------------------'🌙✨' ⇤🍃 #شهیـدانهـ

〖 🌿'! 〗 . • رفیق‌ِمذهبۍمَـن🖐🏼! وقتی‌تنبلی‌میکنی‌و‌میگذرۍ جملھ‌ۍ‌توفیق‌نداشتم‌روبھونہ‌نکن^^ -شھادٺ‌روبھ‌اهل‌ِدرد‌میدن((:🕊💔'! #شهیدانہ 🌱"

°◌💛❄️◌° #شهیدانهـ 🌿 یه‌جایه‌چی‌خوندم‌نوشته‌بو‌د .. - مثلاآخرش‌شھیدشیم‌شانسَکی !! #شھادت‌شانسکی‌نیس‌مشتی🚶🏾‍♂ شھادت‌‌تلاش‌میخاد .. شھادت‌عشق‌میخاد .. شھادت‌کنترلِ‌نفس‌میخاد .. شھادت‌‌سختی‌ودر‌دورنج‌میخاد .. #شھادت‌لیاقت‌میخاد :)💔

ـــــ(🥀🖤)ــــــــــــ ـ ـ ـ ـ ـ وعشق‌راخلاصہ‌میکنم... درنگاه‌مادرےکہ، بہ‌عشق‌فرزندگمنامش سنگ‌مزارتمام‌شهداےگمنام‌را بہ‌آغوش‌کشید...⁦! ـــــــــــــــــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ‴🖤| #شهیـدانهـ

#شهیدانه سخت‌است‌امّا . . گذشتند‌از‌هر‌آنچہ‌که قلبشان‌را وصل‌ِزمین‌میکرد!(:🕊 این‌قانون‌ِپرواز‌است.. گذشتن‌برای‌رھا‌شدن🌱! #امام_زمان

خیلیامون‌سر‌مزار‌شهدای‌گمنام‌رفتیم ولے‌کمتر‌به‌این‌توجه‌کردیم‌که‌مادر‌همین‌شهید هنوز‌هم‌چشم‌انتظار‌برگشته‌جوونشه...(: البته‌اگه‌ازغم‌‌‌عزیزش‌دق‌نکرده‌باشه‌! #شهیدانه

#شهیدانهـ 🌸 یادمان‌باشد ! شهدادلخسته‌ازدنیانبودند☝️🏿 بلڪھ‌دلبسته‌نبودند ! بایدازهمچۍبگذرےوبرو؁ .. نیمه‌شب‌هاگرتوانستۍازبالشت‌و خواب‌غفلت‌بگذری 🖐🏿' همچون‌شهیدان‌ازخودخواهۍگذشتۍ ..🖇 #سربازان_سیدعلی ⸾🇮🇷✌🏻⸾ #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌱🤲

+ دنبال #شهادتم ولی عرضه ندارم ! ـ :) 💔🌱 ـ #شهیدانهـ #شهـــــادَت -----------------------------

•『🌷』 ‌• خدانکندکه: حرف‌زدن‌ونگاه‌کردن‌به‌نامحرم‌برایتان‌عادی‌شود. پناه‌می‌برم‌به‌خداازروزی‌که"‌گناه"، فرهنگ‌وعادت‌مردم‌شود... _شهیدحمیدسیاهکالی‌مرادی_ #شهیدانہ

#تلنگر❌ #قشنگه🙃بخونید❤️ یه موتور گازے داشت 🏍 که هرروز صبح و عصر سوارش میشد و باش میومد مدرسه و برمیگشت . یه روز عصر ... که پشت همین موتور نشسته بود و میرفت❕ رسید به چراغ قرمز .🚦 ترمز زد و ایستاد ❕ یه نگاه به دور و برش کرد 👀 و موتور رو زد رو جک و رفت بالای موتور و فریاد زد :🗣 #الله_اکبر_و_الله_اکــــبر ...✌️ نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب .😳 #اشهد_ان_لا_اله_الا_الله ...👌 هرکی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید 😂 و متلک مینداخت😒 و هرکیم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد 😳 که این مجید چش شُدِه❔❕ قاطی کرده چرا❔❕ خلاصه چراغ سبز شد🟢 و ماشینا راه افتادن🚗 و رفتن . آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید ؟ چطور شد یهو؟؟!! حالتون خُب بود که؟!! مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت👀 و گفت : "مگه متوجه نشدید ؟ 😏 پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بی حجاب نشسته بود 😖 و آدمای دورش نگاهش میکردن .😒 من دیدم تو روز روشن ☀️ ❌جلو چشم امام زمان داره گناه میشه ❌ به خودم گفتم چکار کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه . دیدم این بهترین کاره !👌 برگےازخاطرات‌ #شهید_مجید_زین_الدین👆🏻 #شهیدانہ #شهـــــادَت 🥀💔 @bachehaye_madar_pahloo_shekaste

#شهیدانه ✍بیت الزهرا که خادم بودیم اون شبایی که مراسم حضرت زهرا (س). بود همیشه حاج قاسم میومدن بهمون سر میزدن که ببینن با میهمانان حضرت زهرا (س). چه رفتاری داریم... اصلا اجازه ی تفتیش نمیدادن همیشه میگفتن به هیچ عنوان حق تفتیش ندارید میهمانای حضرت زهرا (س) رو اذیت نکنید درواقع برخورد جدی میکردن. و ما که میگفتیم برای امنیت خودشون هست ناراحت میشدن و میگفتن حضرت زهرا (س).مراقب میهمانانش هست شما نگران نباشید.... همیشه دور از چشم #حاج_قاسم این کار رو میکردیم. 🏴#حضرت_زهرا(س)