#قدر_نعمت بر بومِ خلقت... وقتی دنیا را نقش کرد... آسمان و زمین را که کشید... آب و خاک و آتش و هوا را... که سَرِ جای‌شان نشاند؛ فرمود: همه‌ی این‌ها را... صدقه‌سَرِ زهرا(سلام‌الله‌علیها) و پدرش... زهرا و همسرش... و زهرا و فرزندانش خلق کردم! دَم و بازدم‌تان... رزق و روزی‌تان... روز و روزگارتان... به برکتِ وجود اینان است! شُکرِ نعمت کنید که... افزون می‌شود! و قدر بدانید... تا سرشار از برکت شوید! پس بدانیم! اگر نَفَس می‌آید و می‌رود... سفره‌ی غذا، پهن می‌کنیم و... دست‌مان جلوی مرد و نامرد دراز نیست؛ به‌بهانه‌ی امامِ زمان است! وقتی کِیفِ‌مان کوک است... وقتی کشتی‌های‌مان غرق شده... وقتی روز و شب می‌گذرانیم... در هر لحظه و هرساعت... شُکرِ نعمت را به‌جا آوریم... با این جمله: اَللّهُمَّ بارِک لِمُولانا صاحِبَ‌الزّمان @mhpooyanfar @bachemoosalmoon

لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّم حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيم قطعا براى شما پيامبرى از خودتان آمد كه بر او دشوار است‏ شما در رنج بی‌اُفتيد به هدايتِ شما حريص و نسبت به مؤمنان دلسوز و مهربان است ... سوره‌ی‌توبه؛ آیه‌ی ۱۲۸ @mhpooyanfar @bachemoosalmoon

#یار #یاصاحبی هوشم نه موافقان و خویشان بردند این کج کلهان مو پریشان بردند گویند چرا تو دل بدیشان دادی والله که من ندادم ایشان بردند #یاعلی @mhpooyanfar @bachemoosalmoon

#سفارش #امام_رضا سفارش حضرت رضا(علیه‌السلام) به جناب عبدالعظیم حسنی: سلام مرا به دوستانم برسان! به آنان بگو: برای شیطان، راهی به درونشان باز نکنند! و(از سوی من) سفارش کن: راستگو... و امانتدار باشند... در اموری که مهم نیستند،«سکوت» کنند... و با هم جدال و مشاجره نکنند... و تأکید کن که با هم باشند... و مدام به دیدار و زیارت هم بروند... که این رفتار، آنان را به «من» نزدیک می‌کند... مبادا پیروانم مشغول پرده از اسرار هم بردارند... یا آبروی هم ببرند... زیرا من... با خود پیمان بسته‌ام... از خدا بخواهم... کسی را آبروی یکی از دوستانم را برده... یا یکی از دوستانم را خشمگین کرده... به شدیدترین عذاب دنیایی‌اش مجازات کند! 📚 بحارالانوار، جلد ٧٠ @mhpooyanfar @bachemoosalmoon

#خوش_قلبی دلیل حال خوب همدیگه باشیم… عمرت‌پربرکت @karbalaie_mohsen_araghiii

#سرپناه از وقتی یادم می‌آید؛ چیزی جز تو... یادم نمی‌آید! جایی حوالیِ خودت... دست و بالَم را بند کردی! گفتی: پیشِ خودم بمان... تو آدمِ هر جایی نیستی! یک روز... یک‌جا... پرچمِ روضه را نشانم دادی... و مسیرِ زندگی‌ام... برای همیشه... عوض شد! استکان‌های روضه... دیگ و آب‌گردان و مَلاقه... پرچم و پایه‌بلندگو و دوربین... شدند رفیق‌های من! غمِ من... شادی و سَرخوشی‌ام... گِره خورد به شب‌های هیئت! خداخدا می‌کردم... مراسم‌ها دَهِگی باشد... تا بیشتر پیشِ تو باشم! تو سَر قرار بودی؛ حتی روزهایی که من نمی‌آمدم! مهربان بودی؛ وقتی از همه شاکی بودم! آرام بودی؛ روزهایی که بِهَم ریخته بودم! حالا... از آن روزها... خیلی می‌گذرد! و من... بیش‌تر از آن روزها... به تو وابسته شدم! تولدت مبارک؛ پناهِ من! @Mhpooyanafar @bachemoosalmoon

#مرگ #وادی_السلام در راه... کنار پیامبر بودیم! چشم‌شان به جنازه‌ای افتاد... که به خاک می‌سپردند! با عجله، سمت‌ش رفتند... کنارش ایستادند... و آن‌قدر گریه کردند... که لباس‌شان خیس شد! بعد هم به ما فرمودند: 《برای این لحظه، کاری کنید! برای مرگ... برای منزل قبر... و برای خانه‌‌ی د‌ومتری! هرکسی می‌خواهد؛ کاری کند و قدمی بردارد!》 پ.ن یک روز عادی در وادی‌السلام 📍نجف‌اشرف @mhpooyanfar @bachemoosalmoon

#درددل #امام_عصر پنج سال پیش... مهمانِ خانه‌ی مردِ خدا شدیم. با همان صفای همیشگی... و ذوقِ مثال‌زدنی... شعری که پدرشان... برای امام عصر سروده بودند را... حاضر کردند! بعد از بسم‌الله... شروع کردم به خواندن! این، بخشی از... یادگاری گعده‌ی آن روز است. مردِ خدا... حالا در بهشتِ روی زمین... در حرم حضرت حسین آرمیده! خدایش بیامرزد آیت‌الله شیخ لطف‌الله صافی‌گلپایگانی @mhpooyanfar @bachemoosalmoon