فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مناسبتی
کتاب اربعین هاشمیه که تازه به دستش رسیده بود را برداشت و زودتر از همیشه حجره را ترک و به سمت خانه رفت.
باورش سخت بود.
همسری که تمام لباسهای شوهرش را خودش دوخته و در کارهای خانه سنگ تمام گذاشته بود.
همسری که هر روز تا جلوی درب بدرقه اش میکرد و هنگام ورود با تواضع و محبت به استقبالش می آمد.
همسری که مهمانهای زیاد او را با خوش رویی پذیرایی میکرد.
همسری که هیچ وقت گله و شکایتی از حجم کارهای خانه نکرده بود.
باورش نمیشد که این اجازه نامه ها مربوط به او باشد.
صفحه آخر کتاب نشان میداد همسر دانشمندش اجازه اجتهاد و استباط احکام شرعی را از بالاترین مراجع زمان گرفته بود.
گامهایش را تندتر کرد تا زودتر به منزل برسد. احساس تعجب و خوشحالی و افتخار در هم آمیخته و سراسر وجودش را فراگرفته بود و عجیبتر از همه اینکه همسرش در اینباره هیچگاه چیزی به او نگفته بود.
البته شاید خیلی هم نباید تعجب میکرد. با آن پشتکار و صبوری و اخلاصی که از بانو دیده بود حقش بود که چنین بشود. خود بانو گفته بود که علم را می آموزد نه برای خود علم بلکه به عنوان مقدمه ای برای قرب خدا و خودسازی و معرفت النفس.
از دست دادن هفت فرزند و در عین حال شاکر بودن کار هر زنی نیست.
می دانست که بانو حتی کارهای خانه را هم با نگاهی متفاوت مینگرد و به کارهای خانه هم رنگ و بوی الهی و سلوک داده است.
شنیده بود که بانو وقتی خانمهای دیگر را موعظه میکند اگر بناست نفس انسان به وسیله ریاضت از تعلق و حب دنیا خلاص شود پس چه ریاضتی بهتر از خوب خانه داری کردن و خوب همسرداری کردن!
شنیده بود که میگفت: هیچ ریاضت نفسی مانند خانهداری نیست. لذا بهترین خانهداریها را میکرد.
دائما میگفت زن از خانه شوهر به بهشت میرود، از خانه شوهر هم به جهنم میرود.
خود معین التجار پیش قدم شده بود تا بانو بتواند علاوه بر کارهای خانه به تحصیل علم هم بپردازد ولی نمیدانست بانویش آنقدر دانشمند شده که چنین کتابی چاپ کرده و در انتهای کتاب اجازه مراجع وجود دارد مبنی بر اجتهاد بانو.
اتفاقی امروز یکی از دوستانش به حجره آمده بود و کتاب "اربعین هاشمیه" که همسرش نوشته بود و با عنوان بانوی ایرانی امضا شده بود را نشانش داده بود.
وای! چرا امروز هر چه تندتر گام برمیدارد خانه دورتر میشود. انگار شوق رسیدن به خانه مسیر را طولانی کرده.
یاد خاطره ای از بانو در ذهنش جولان میکند. بانو گفته بود روزی دایه، دختر چهارساله و طفل شیرخوارم را نزدم آورد. از دور که میآمد قلبم از محبت مادری برای دخترکم از جا کنده شده بود.
آن گاه که جگرگوشه ام را شیر میدادم محو جمال او شده بودم، او را بوسیدم و احساس عجیبی سراپای وجودم را فرا گرفت. انگار تمام قلبم به سوی او میرفت.
هنوز از این حالت روحی ساعتی نگدشته بود که نوزاد بیمار شد و در کمتر از یک روز از دنیا رفت. دختر چهار ساله هم به فاصله یک هفته درگذشت و مادر را تنها گذاشت.
گویا خدا میخواست بانو هر چه بیشتر و بیشتر از دنیا و تعلقات دنیایی رها شود و قلبش هر چه بیشتر متوجه آن گمشده اش باشد.
خود بانو گفته بود از کودکی احساس میکردم گمشده ای دارم و دنبال آن میگردم ولی نمیدانم آن را کجا و چگونه جستجو کنم تا اینکه خداوند با اشراق به قلبش راه را نشان داده بود ولی عطشش را صد چندان کرده بود.
همین عطش و اشتیاق بود که از چهارسالگی او را پای درس نشانده بود و به جای بازیهای کودکانه، عاشق مطالعه و شنیدن از خدا و اولیای خدا کرده بود.
حالا بانو درگذشت هفت فرزندش را بخشی از آزمایش الهی میدید و همانند ابراهیم علیه السلام باید در امتحانات الهی استقامت میکرد و شکرگزاری.
استادش آیه الله میر سید علی نجف آبادی گفته بود روزی که شنیدم فرزند ایشان فوت کرده فکر کردم خانم دیگر درس را تعطیل خواهد کرد ولی دو روز بعد خدمتکار ایشان سراغ من آمد تا برای تدریس به منزل ایشان بروم و من از علاقه او به تحصیل سخت تعجب کردم.
خیلی وقتها بانو این ابیات را زمزمه میکرد.
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند.
معین التجار بلاخره به خانه رسید. به به عجب بوی غذایی در خانه پیچیده است. چقدر امروز احساس خوشبختی میکند. مگر چند مرد در این دنیا وجود دارند که دستپخت یک بانوی فقیه و مفسر و عارف را خورده باشند.
🌷به مناسبت سالگرد درگذشت بانو مجتهده امین
✍️علی حسنوند
@badamschool
#سخن_رهبری
روز عرفه را... قدر بدانید و با دعا و تضرّع و توجّه و مسئلت از خداوند متعال به معنای واقعی کلمه گرهگشایی کنید. اگر فضل الهی و لطف الهی نباشد، کوششهای ما، و زحماتی که میکشید و میکشیم، به جایی نمیرسد. در دعای شریف کمیل [عرض میکند:] «لا یُنالُ ذلِکَ اِلّا بِفَضلِک»یعنی همهی وظایف را انجام میدهیم، [امّا] آنچه به این تلاشهای ما و وظایف ما روح میدهد، جان میدهد، لطف الهی و فضل الهی و توجّه الهی است. البتّه در همهی آنات میشود با خدا ارتباط گرفت؛ رابطه گرفتن با خدا آسان است منتها بعضی از ساعات، بعضی از روزها یک اهمّیّت ویژهای دارد؛ در رأس این روزها، یکی همین...روز عرفه است؛ عید قربان هم همینجور.
۱۴۰۲/۰۴/۰۶
#روز_عرفه
@badamschool
♥️🍃
{اعمال روز عـــــرفہ}
🍃اگہ قراره درمراسمے شرکت کنید
حتما وسایل لازم برای راحتے بچہ ها
همراهتون باشہ مخصوصا بطری اب و یہ کم خوراکے و لقمہ
🍃اگہ به خاطر گرماے هوا نتونستی مراسمے
شرکت کنے اصلا غصه نخوࢪ ...توے خونہ فضاے خوب و معنوے بساز 📿
🍃مےتونی حتے برای بچه هاهم چندتا کاربرگ
و بازی تدارک ببینی تا اذیت نشن و حال خوب بهشون منتقل بشہ 😍
خیلی دعاموݩ کݩ مامان جون
مـــــادࢪها رحمت و برکت هستن ♥️
التماس دعا
#روز_عرفه
@badamschool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من و مادرم ...
خاطره رهبر معظم انقلاب از خانه پدری، با طعم دعای عرفه
خاطره ایی که تکراری نمیشه
#نقش_زنان
#شغل_آینده_ساز
@badamschool
سلام سلام سلام
روزت بخیر ناهارتو بار گذاشتی بانو؟
امروز مطالعه داشتی؟!
راستییی این روزا که تنور انتخابات حسابی داغه داغه نقش شما چیه !؟
یادتونه حضرت آقا چی فرمودن درمورد نقش ما خانمهاتو انتخابات ؟
@badamschool
#معرفی_کتاب
🔹این کتاب روایت کساییه که تصمیم گرفتن به جای نشستن و غر زدن پاشن یه کاری بکنن... روایت بانوانی که اومدن توی میدون تا برای اسلام و ایران و انقلاب مادری کنند....
«مادران میدان جمهوری»، تلاش جمعی از زنان و مادران سبزواری برای نمایش #الگوی_سوم_زن در انقلاب اسلامی است. این کتاب در برگیرنده فعالیتهای انتخاباتی گروه «مادرانه سبزوار» است که در انتخابات سال 1400 با حضور در کوچهها، بوستان ها، مساجد و سایر مکانهای عمومی مردم را برای حضور در پای صندوقهای رای دعوت میکردند. این دعوت در قالبهای مختلفی از جمله گفتوگوهای چهره به چهره، تلفنی، فعالیتهای مجازی، تولید بروشور و… انجام می شد.
✍ به قلم مریم برزویی توسط انتشارات راهیار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
✅ @raheyarpub
#معرفی_کتاب
#حضور_حداکثری
#یکی_مثل_رئیسی
#انتخابات
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
@badamschool
May 11
سلام و عرض ادب
ما، جمعی از بانوان که در طی چهار سال در حال مطالعه ی کتب استاد صفایی حائری (عص) هستیم، بعد از مطالعه ی کتب رشد، عوامل رشد، صراط، مسئولیت و سازندگی، حرکت، جمع ها و حاصل جمع ها و انتظار، در سیر مطالعاتی خودمون به کتاب انسان در دو فصل رسیدیم.
انشالله مطالعه و مباحثه ی این کتاب (انسان در دو فصل ) رو از ابتدای مهر شروع میکنیم.
زمان جلسات یکشنبه ساعت ۱۰ تا ۱۲ هست و روند به اینگونه هست که برای هر هفته بین ۱۰ تا نهایتا ۲۰ صفحه از کتاب مشخص میشه و همگی موظفند مطالعه داشته باشند. یک یا دو نفر از افراد در هر جلسه برای ارائه ی مطالب قبول زحمت میکنند اما مابقی دوستان هم در روند ارائه گاها کمک میدن. همچنین افراد حاضر میتونن سوالات خودشون رو در طی جلسه بپرسند و مابقی دوستان تا جای ممکن به اون فرد پاسخ میدن.
برای هماهنگی های جلسات میتونید به گروه ایتا با لینک زیر بپیوندید.
https://eitaa.com/joinchat/2955412372C5ad5f441a9
همچنین جلسات در اپلیکیشن قرار برگزار میشه که بعد از عضو شدن در گروه میتونید لینکش رو دریافت کنید
@badamschool
بسم الله الرحمن الرحیم
جمع خوانی مجموعه ۴ جلدی راه رشد ( الگوی تربیت دینی کودک و نوجوان، آیت الله حائری شیرازی)
💢 همراهانی که میخواهند با این جمع خوانی همراه شوند، لطفا تمام شرایط را با دقت بخوانید و در صورت فراهم بودن شرایط، نسبت به عضویت در گروه مطالعاتی اقدام فرمایید :
۱- گروه مطالعاتی فقط مخصوص بانوان است.
۲- عضویت در این گروه، منوط به عضویت در کانال مادرانه های مشترک می باشد.
۳- چهار جلد مجموعه کتاب را ان شاءالله با هم مطالعه و بررسی خواهیم کرد.
عزیزان باید نسخه چاپی یا الکترونیکی این دو کتاب را تهیه بفرمایید.
۴- جمع بندی و مباحثه پیرامون مطالب به صورت هفتگی شنبه ها ساعت ۱۵ در برنامه قرار برگزار خواهد شد.
🛑🛑 عزیزانی در گروه عضو شوند که قصد دارند کتابها را تهیه کنند ( نسخه چاپی، یا نسخه الکترونیکی یا امانت گرفتن از کتابخانه و دوستان و...) و هر هفته مقرری تعیین شده را مطالعه نموده و در جلسه آنلاین شنبه ها شرکت کنند.
📣 نیازی به تهیه ۴ جلد به صورت همزمان نیست.
✅ عزیزانی که تمام شرایط ذکر شده را دارند در صورت تمایل عضو گروه «جمع خوانی کتب راه رشد» شوید، لینک گروه:
https://eitaa.com/joinchat/3596419994Cf11570b014
✅ لینک کانال مادرانه های مشترک👇
@madaranehayemoshtarak
@badamschool
سلام رفقا چطورین خوبین؟
انقدر از اتفاق مبارک دیروز انرژی گرفتیم که دوباره میخوایم کرکره کانال رو بالا بدیم