روایات زیر از زبان فرمانده هان و همرزمان وی ،شاهدی بر قصه های سخت کوشی و پایداری او --شهید مهدی زینالدین میباشد.
چهره و سیمایش خیلی معصومانه بود ساده لباس می پوشید و آثار خستگی کار شبانه روزی در چهره وی نمودار بود .
👈👈ولی با این وجود آثار نشاط و روحیه تداوم ماموریت های بیشتر در او هویدا بود.
.این روحیه خستگی کا را محو می کرد وبه فرماندهان مافوقش این جسارت را می داد که در همان حال خستگی به او فرمان بدهند (۳۴)
ممکن ممکن است مأموریت را به یک فرماندهی بدهیم و آن را انجام بدهد ولی ممکن است آن چهره بشاش را در ایشان نبینید.
اما من همیشه در قیافه شهید زین الدین آن را می دیدم یعنی مأموریت هر قدر سخت بود انجام می داد ولی چهره ایشان به طرز عجیبی خندان و موثر بودو ماموریت را انجام می داد.سنخیتش رابه جان میخرید، خاک میخورد، اذیت میشد خسته هم می شد، اما وقتی به سراغش می رفتی مهدی جوان و بشاش را با یک حالت عجیب می دیدی که هم به کادر پایین و هم به رده بالا نشاط می داد من همیشه به آقا محسن و یکی دو تا فرمانده دیگر که در قید حیات بودند می گفتم آقا مهدی از جمله فرمانی است که رفت وقتی دستور میدهی میگوید چشم کار را انجام می دهد و با چهره بشاش خود شما را هم خاطرت جمع می کند. (۳۵)
...
مقاومت عجیبی توی ضلع جنوبی جریان داشثت، انصافاً در طول جنگ تحمیلی که جنگیدیم و عملیات کردیم مقاومتی که نیروهای ما در جزیره جنوبی از خود نشان دادند واقعا بی نظیر بود.
من وقتی چهره شهید زین الدین را دیدم تمام گردن و صورت او از دود باروت سیاه شده بود،
اگر روی صورت ، پیشانی یا روی گردن او انگشت میکشیدی انگشت از دود باروت سیاه می شد ،
توی آن دریای آتش و وضعیتی که وجود داشت آن چیزی که تعجب ما را برمیانگیخت روحیه بسیار بالای ایشان بود!
با همه مشکلاتی که وجود داشت مانند شهادت های گروهی افراد آن هم شهادت کسانی که بعضی شان مسئول خط یا فرمانده گردان بودن و فقدان آنها کمر لشکر را میشکست کسانی که توی رزم بودند می دانند من چه می گویم بعضی اوقات برای فرمانده لشکر خبر فوت یکی از بستگانش در پشت جبهه بسیار قابل تحمل تر از خبر شهادت فرمانده گردان و یا مسئول تیپ است شهید زینالدین خم به ابرو نمی آورد و باز او را به چهره بشاش و خندان می یافتیم .
گاهی که در اثر فشار دشمن و یا شهادت دوستان همه ما زانوی غم بغل می گرفتیم او همه را از آن حال و هوا در می آورد.
من از این روحیه شهید زینالدین جداً تعجب می کردم .!(۳۷)
ولیحاجیشماکہمیریهیںٔتکلی
گریہمیکنی،توخونہحواستهست
چطوریباپدرومادرترفتارمیکنییانہ🚶♀؟!
#تباه🥀🚶♂🚶♂
7.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬کلیپ|يا مَن أَرْجُوهُ لِكُلِّ خَیْرٍ... 🤲
⭕️همخوانی دعای هر روز ماه رجب
🤲یَا مَنْ أَرْجُوهُ لِكُلِّ خَیْرٍ...
📌کاری از:
💠گروه تواشیح بین المللی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽شمس وجودی ابن الرضا...مظهر جودی ابن الرضا...🌼
🔸میلاد #امام_جواد علیه السلام دریای جود و بخشش و #حضرت_علی_اصغر علیه السلام بر مولایمان صاحب الزمان ارواحناه فداه و شیعیان و محبین آن حضرت مبارک
📢 فیضی در سَحَر هست که در غیر سحر نیست و اگر انسان در سحر بخوابد و بعد از سحر عبادت کند، جای سحر را نمیگیرد.
شب جمعه هم همینطور است، ماه رجب هم همینطور است، ماه شعبان و ماه رمضان همینطور است.
همانطور که مکانهای خاصی برای رزقهای خاص داریم، در زمانهای خاصی هم رزقهای خاصی عطا میشود.
💠 استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری:
«استاد بزرگواری میفرمود: «مَثَل سَحَر، مَثَل کرۀ دوغ است؛ از یک مَشک دوغ، مختصر کرهای میگیرند. حالا اگر کسی کره را بخورد، عصاره دوغ را خورده، اما اگر کره را نخورد همه دوغ را هم بخورد جای کره را نمیگیرد؛ یعنی اگر انسان مناجات سحر را درنیافت، اگر تمام روز را هم تلاش کند آن فضیلت را کسب نمیکند». نمیخواهیم بگوییم تلاش نکند! بالاخره هر اندازه که آدم بتواند به فیض برسد، رسیده است؛ استغفار کند، توبه کند، ولی فیضی در سحر هست که در غیر سحر نیست و اگر آدم در سحر بخوابد و بعد از سحر عبادت کند جای سحر را نمیگیرد. شب جمعه هم همینطور است، ماه رجب هم همینطور است، ماه رمضان همینطور است. یعنی همانطور که مکانهای خاصی برای رزقهای خاص داریم، زمانهای خاصی هم برای رزقهای خاص داریم. ابواب بهشت در ماه رمضان باز میشود؛ رزق خاص ماه رمضان، قرآن است؛ «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ»؛ در ماه رمضان قرآن ثمرات خودش را نازل کرده؛ آنچه در بیرون ماه رمضان با یک دور ختم قرآن به دست میآید، در ماه رمضان با تلاوت یک آیه قرآن به دست میآید.»
📢 حقايقِ «استغفار» در دستِ ولیِّ خداست؛ اوست که اجازهٔ استغفار میدهد.
معصوم «بابِ استغفار» را در «ماه رجب» باز کرده است و میخواهد ما را «شفاعت» کند و منتظر است ببیند ما چه میکنیم!
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«در ماه رجب ذکر استغفار به انسان میدهند. استغفار فقط همين لفظ نيست! البته لفظ هم هست. اما آن حقايقِ استغفار، در دست آن ولیای است که اجازهٔ استغفار میدهد و وقتی ما اين ذکر را میگوييم آماده میشويم که آن حقيقت را به ما بدهند. با شفاعت اوست که انسان طیِ مسير میکند.
اينکه میگويند انسانْ استاد میخواهد معنايش همين است. اين مطلب نسبتبه معصومین صددرصد درست است.
پس، حقيقت استغفار در دست امام است. اينکه به ما میگويد اين ذکر را بگو، يعنی "من در را باز کردم! شما بيا، ببينم چه کار میکنی! ما باب شفاعت را در ماه رجب باز کرديم." اگر به ما میگويند "اينقدر استغفار کنيد يا فلان ذکر را بگوييد"، یعنی باب را باز میکند و میگويد: بگوييد تا ببينم چه میکنيد!»