📌مراسم بزرگداشت شهدای مقاومت(شهید سید حسن نصرالله و شهید سید هاشم صفی الدین) با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین حسینی امام جمعه بافق و جمعی از مردم ولایتمدار شهرستان با سخنرانی حجت‌الاسلام سید شهاب آیت اللهی در حسینیه آستان مقدس امام زاده عبدالله علیه السلام برگزار شد. 🗓پنجم اسفند ۱۴۰۳ 📞روابط عمومی نهادامامت جمعه شهرستان بافق @qarargahefarhangi_ir

📷 تازه‌ترین اثر حسن روح‌الامین برای شهید سیدحسن نصرالله و او نشان داد پای عهد باید ماند پای عهد باید پیر شد پای عهد باید شهید شد! جبران نمی‌شوی ای سید مقاومت تا چشم می‌بیند جای تو خالیست...💔 با ما همراه باشید👇 حوزه مقاومت بسیج کارکنان شهید سید مصطفی خمینی ره بافق @bafgh_shohada113 #سید_حسن_نصرالله #انا_علی_العهد #مقاومت

🥀 #دلنوشته آقا! سیدحسن نصرالله را چقدر دوست داشتی؟ آیت‌الله مصباح می‌گفت من با حب سیدحسن نصرالله تقرب می‌جویم و امید دارم که این محبت در روز قیامت به فریادم برسد. کاش می‌فهمیدم او به چه اندازه از قرب تو رسیده بود که کسی از اولیای خدا با محبت او امید نجات پیدا می‌کند. آقا! سیدحسن نصرالله را چقدر دوست داشتی؟ وقتی به او فکر می‌کنم می‌بینم در روزگاری که برخی از مدعیان عشقت، مایۀ عار تو هستند،‌ یکی مثل او بود که چونان شیر غران اشدّاء علی الکفار بود و چونان برادری دل‌سوز رحماء بینهم بود. یعنی همان شیعۀ واقعی. آقا! سید حسن نصرالله را چقدر دوست داشتی و حالا که به آسمان پر کشیده، چقدر دل‌تنگش می‌شوی؟ خبر شهادتش را که شنیدی، چه کار کردی؟ کسی بود که تسلایت دهد؟ با خدا دربارۀ او چه گفتی؟ آقا! می‌شود دعا کنی که عاقبت من هم مثل سیدحسن شود که وقتی خبر شهادتم را شنیدی، آه بکشی برای این که یاری را از دست دادی که مایۀ افتخارت بود؟ با ما همراه باشید👇 حوزه مقاومت بسیج کارکنان شهید سید مصطفی خمینی ره بافق @bafgh_shohada113 #انا_علی_العهد #سید_حسن_نصرالله

شهید « سیدحسن نصرالله » دبیرکل جنبش حزب‌الله لبنان، درباره روزهایی که از سختی‌ها به تنگ آمده بود، خاطره‌ای با بیانی دلنشین تعریف می‌کرد. او می‌گفت: «می‌دونی دیگه، همه ما روزهای سختی داریم که حاصل سختی‌ها و تحدی قرار گرفتن‌ها و خطرات هستند، خلاصه خسته می‌شیم.ما (حزب‌الله لبنان) در سال ۱۹۹۷، ۱۹۹۸ در موقعیت‌های به شدت سختی بودیم؛ در اوضاع داخلی کشور، با اسرائیل، با اطراف، سختی‌های مختلفی وجود داشت. من هم جوان بودم، یعنی محاسنم هنوز سفید نشده بود؛ ولی باری که روی دوشم بود، بیشتر از توانم بود. می‌دونید... وقتی انسان به مرحله‌ای می‌رسه که خسته می‌شه، احساس می‌کنه مسؤولیت سنگینی داره، ترجیح می‌ده شخص دیگه‌ای بیاد مسؤولیت رو بپذیره، کمک‌دستش باشه و نائب او باشه ،لکن مسؤولیت را شخص دیگه‌ای بپذیره.به ایران آمدم، خدمت حضرت آقا رسیدم. به ایشان گفتم: «آقاجان! من چه کار کنم؟»حضرت آقا فرمودند: «تو که هنوز جوانی و کل محاسنت سیاه! من از خستگی‌هایم چه بگویم؟ با این محاسن سفیدم.»بعد ایشان توصیه‌ای کردند: «طبیعی است که انسان در حرکتش با نامردی‌ها، سختی‌ها و خطرات مواجه شود. گاهی از سوی دشمن، گاهی از سوی دوست به این سختی‌ها بر می‌خورد و غالباً درد نیرنگ دوستان از زخمی که دشمن می‌زند بیشتر است.خب! محدودیت‌هایی هم هست. یعنی نفس و روح انسان خسته می‌شود. محتاج می‌شود به کسی که راه را نشانش دهد، راهنمایی‌اش کند، به او یاد بدهد، محتاج می‌شود به کسی که دستش را بگیرد، محتاج می‌شود به کسی که روحی و معنوی آرامش کند، اطمینان ببخشد، تسکین ببخشد. محتاج می‌شود به کسی که به او نیرو ببخشد، عزمش را جزم کند.برای هر آنچه می‌خواهیم، ما خدا را داریم! ما محتاج دیگران نمی‌شویم.والله از مهربانی و لطفش به ما. به ما اجازه داد که در هر زمانی و هر مکانی و هر حالی او را صدا کنیم و مخاطب قرار دهیم و با او صحبت کنیم.... برای همین زمانی که احساس خستگی کردی یا هر حس بدی پیدا کردی، وارد یک اتاق شو، ۵ دقیقه یا ۱۰ یا ۱۵ دقیقه، با خدا صحبت کن؛ تنها. ما به این اعتقاد داریم که قطعاً خدا هست و می‌شنود و می‌بیند و می‌داند. همچنین خدا قادر است و بی‌نیاز و حکیم. یعنی هر نیازی داشته باشیم، در هر زمینه‌ای، خدا آن را دارد؛ پس با او حرف بزن. حتی لازم نیست با ادعیه نقل شده از پیامبر و ائمه اطهار با او حرف بزنی. نه! به زبان خودت حرف بزن. هر چه در دلت می‌گذرد بگو، به زبان عامیانه.خدا بخشنده است و مهربان و اهل عطوفت و کرم. خدا اهل راه نشان دادن و علم است. همه چیز نزد خداست و اگر این کار را انجام دهی، خداوند به تو آرامش می‌بخشد و طمأنینه و نیرو می‌دهد. خدا دستت را می‌گیرد و راه را نشانت می‌دهد و کمکت می‌کند. این را از تجربه می‌گویم، امتحان کن و خواهی دید.» سید حسن نصرالله اضافه کرد: «این‌ها همه سخنان آقا بود به دور از همه آداب مرسوم. از آن زمان من این کار را در حد توان انجام می‌دهم و برکاتی در این دستورالعمل یافتم. چون هر زمان سختی برسد، وقتی پناه ببریم به این روش، به زودی درهای برکت باز می‌شود. مهم‌ترین دارایی ما در جنگ ۳۳ روزه همین بود. من و برادرانم، یکی از ما خلوت می‌کرد، می‌نشست و صحبت می‌کرد، به خدا توسل می‌کرد و از خدا یاری و سروسامان دادن و تعلیم و هدایت و نصرت و ثبات و نیرو و شجاعت و ... می‌خواست.» شهید سیدحسن نصرالله در پایان گفت: «خداوند کریم است. خیلی کریم. با ما همراه باشید👇 حوزه مقاومت بسیج کارکنان شهید سید مصطفی خمینی ره بافق @bafgh_shohada113 #انا_علی_العهد #سید_حسن_نصرالله #سید_مقاومت