eitaa logo
بافتار
2.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
691 ویدیو
9 فایل
🎥🎞📷🎵 بافتار، جستاری در دنیای هنر اینجا از هنر، رسانه و فرهنگ حرف می‌زنیم بافتار در شبکه‌های اجتماعی دیگر⬇️ http://zil.ink/baftar_resane ارتباط با ما: @baftar_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ ‌🔹«یا امام‌رضا (ع)، ای مولای من! شاگرد ناتوانم و استاد من تویی. دستم بگیر و نقش مرا جاودانه ساز.» این جمله در گوشۀ سمت چپ از تابلوی «توسل» و به‌صورت عمودی، جای گرفت؛ در کنار چهرۀ نیم‌رخ مردی که با چشمان اشک‌بار از پنجره‌ای به گنبد طلاکاری‌شدۀ مرقد مطهر هشتمین پیشوای پاک شیعیان می‌نگرد. آن مرد، خودِ نقاش تابلو بود؛ کسی ‌که این اثر را به شکرانۀ بهبود دست آسیب‌دیده‌اش در زمان آغاز طراحی ضریح مقبرۀ حضرت ثامن‌الائمه (ع) به سرانجام رساند: محمود فرشچیان. 🔹در حافظۀ دیداری ایرانیان، نام استاد فرشچیان با خلق چندین نقاشی‌ در سبک نگارگری ایرانی پابرجا مانده است. وی درون بخش چشمگیری از مجموعه‌آثارش، گوشه‌هایی از زندگانی اهل‌بیت اطهار (علیهم‌السلام) را به تصویر کشیده است. تابلوهای «ضامن آهو - ۱» و «عصر عاشورا»، نمونه‌هایی به‌یادماندنی و مشهور از آن‌هایند. فرشچیان در طول این سالیان با ارادت ویژه به خانوادۀ پاک پیامبر اکرم (ص)، نسخۀ اصلی برخی از این نگاره‌ها را به گنجینۀ قرآن و نفایس از موزۀ مرکزی آستان قدس رضوی تقدیم کرده است. همچنین آن‌ها ازطریق نمایش دائمی در موزۀ یادشده، انتشار در قالب پوستر و کارت‌پستال و نقش‌بستن بر پارچه‌های کتیبۀ سوگواری امام حسین(ع)، در دسترس مردم قرار گرفته‌اند. اهل‌بیت (علیهم‌السلام) در نگارگری‌های فرشچیان، از نمای روبه‌رو یا پشت، با چهره‌ای به‌صورت نیم‌رخ یا در هاله‌ای از نور پدیدار شده‌اند. گاه بخشی از چهره‌شان آشکار و گاهی کاملاً ناپیداست. نکتۀ قابل‌توجه دیگر در این آثار، تکیه بر روشنایی و استواری وجود آن بزرگواران، حتی در زمان دشواری‌ها و تلخ‌کامی‌هاست. 🔹با شادباش نودوچهارمین زادروز استاد محمود فرشچیان، به امید و اشتیاق جاودانگی و سلامتی روزافزون برای ایشان هستیم. به همین مناسبت، نه نگاره از مجموعه‌آثار ایشان با موضوع جلوه‌هایی از خاندان رسالت در این فرسته به نگاه‌های شما مخاطبان گرامی تقدیم می‌شود. شما چه آثار دیگری از محمود فرشچیان را به یاد می‌آورید که برایتان خاطره‌انگیز بوده است؟ پی‌نوشت: تصویر طرح جلد، ازسوی محمد نوروزی ثبت شده است.
هدایت شده از بافتار
‌ 🔹دیالوگ‌های علوی ارادت به امام علی (ع) در سریال‌های سیدداوود میرباقری 🔺رسانه بافتار 🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35
‌ 🔹رودی با عبا، سروی با عمامه ۱۰ قاب شاعرانه از چهره امام روح‌الله 🔺رسانه بافتار 🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35
«حالا توی کوچه بودیم و همه سیراب و شکفته و لبخند به لب،‌ راضی و خوشنود و سرحال،‌ سرهامان را بالا گرفته بودیم و هی به چپ و راست نگاه می‌کردیم و بی‌مقدمه به هم لبخند می‌زدیم و با ولع، از توی سینی نشسته روی دست‌های پرگذشت و بخشنده زن‌ها و مردهای سرکوچه، ‌لیوان شربت را از دست زن‌ چادربه‌سر‌کشیده و روی‌کیپ‌گرفته می‌گرفتیم و می‌خوردیم و می‌رفتیم. پیمان بپربپر می‌کرد و می‌خندید. توی کوچه‌های تنگ قدیمی کاه‌گلی پیچ‌درپیچ که می‌رفتم، با خودم می‌گفتم: «آن‌هایی که این مرد را ندیده‌اند، تصورش را هم نمی‌توانند بکنند که این مرد چه چهره‌ای دارد. اگر هزاران پروژکتور نور بپاشد و ده‌ها دوربین مسلح به سلاح آخرین لنزهای حاصل تکنولوژی قرن بیستم هم از ده‌ها زاویه با ضابطه‌های مشخص مردان صاحب‌سبک، نشسته و ایستاده و خوابیده و خمیده، فیلم بگیرند، غیرممکن است بتوانند آن جذبه و هیبت و صلابت و ابهتش را ضبط کنند.» حالا باور کرده بودم که قصه‌ها و حکایت‌ها و گفته‌ها و خواب‌وخیال‌های پیچیده در واژه‌های مادر و مادربزرگم، چه قدرتی را در خود حفظ کرده بودند و چه تصویرهایی را نسل به نسل زنده نگه داشته بودند و تحویل من داده بودند؟ حالا به اهمیت و قدرت و برد و بار فرهنگی واژه‌ها پی برده بودم. به وضوح می‌دیدم و صدای عطار را می‌شنیدم که وقتی چشمش به چهره بچه‌گانه مولوی خورد چه گفت و چرا گفت و از کجا گفت و چطور شد که چنان گفت. چهره مولوی و حافظ و خیام و زرتشت و فردوسی و ابوعلی‌سینا و حلاج و شمس تبریزی و دیگران را حالا می‌توانستم ببینم. حتم داشتم آن‌ها چنین چهره‌ای داشته‌اند. چه لذتی دارد رهبر تو، همه چیزش و حتی چهره‌اش و لباسش و حرف زدنش و رفتار و کردار و حتی حرکت دست‌هایش، ریشه در فرهنگ تو داشته باشد. دلم می‌خواست مولوی‌وار، عاشق این شمس حی و حاضر بشوم. ولی افسوس که نه شور و شعور و شناخت و شیفتگی مولوی در من بود و نه سواد و دانش و معرفتش که آتش شک در خرمن خواب و خیال‌هایم بیفتد و همه هستی‌ام را بسوزاند و نه دید و دیوانگی و دل مولوی در من بود که دیوانه‌وار، دل به دریا بزنم و دست از همه چیز بکشم و راه بیفتم.» «لحظه‌های انقلاب» نوشته «محمود گلابدره‌یی»، صفحه 370 🔺رسانه بافتار 🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35
‌ 🔹لحظه‌های انقلاب: ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ ۶ برش از کتاب «لحظه‌های انقلاب»؛ روزنوشت ۱۲ بهمن 🔺رسانه بافتار 🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35