eitaa logo
بافتار
2.7هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
762 ویدیو
21 فایل
🎥🎞📷🎵 بافتار، جستاری در دنیای هنر اینجا از هنر، رسانه و فرهنگ حرف می‌زنیم بافتار در شبکه‌های اجتماعی دیگر⬇️ http://zil.ink/baftar_resane ارتباط با ما: @baftar_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
پایان چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر، فرصت مناسبی برای مرور جشنواره است. هدف از این مرور، بیان جزئیات فرمی تک‌‌تک فیلم‌ها یا نقد آن‌ها نیست بلکه قرار است تا نکاتی درباره کلیت جشنواره مطرح کنیم و دست به ترسیم طرحی کلان بزنیم؛ طرحی که فیلم‌های جشنواره را دربرگیرد و از آینده سینمای ایران خبر دهد. این فرسته، بخش سوم مرور جشنواره فجر چهل‌و‌دوم است و درباره فیلم‌های «بی‌بدن»، «تمساح خونی»، «صبحانه با زرافه‌ها»، «شه‌سوار» و «دو روز دیرتر»بحث می‌کند. 🔺رسانه بافتار 🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35
این فرسته، بخش چهارم و آخر مرور جشنواره فجر چهل‌و‌دوم است که به فیلم‌ «صبح اعدام» ساختهٔ بهروز افخمی می‌پردازد. هدف از این مرورهای جشنواره فیلم فجر (در چهار بخش)، بیان جزئیات فرمی تک‌‌تک فیلم‌ها یا نقد آن‌ها نیست بلکه قرار است تا نکاتی درباره کلیت جشنواره مطرح کنیم و دست به ترسیم طرحی کلان بزنیم؛ طرحی که فیلم‌های جشنواره را دربرگیرد و از آینده سینمای ایران خبر دهد. 🔺رسانه بافتار 🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35
دولتمند خُلُف با نام دیگر «دولتمند خال‌زاده» (چهارم آبان ۱۳۲۹ - بیست و نهم بهمن ۱۴۰۲)، آهنگ‌ساز، خواننده، مدرس دانشگاه و موسیقی‌دان نامدار تاجیکی بود. وی را با آوازخوانی نماهنگ «پناه» (شاه، پناهم بده) می‌شناسیم که نجوایی اندوهگین با حضرت امام رضا (ع) است. فقدان این هنرمند ارجمند را تسلیت می‌گوییم و خاطرۀ نغمه‌های گوش‌نواز و دل‌نشینش را ارج می‌نهیم. در این فرسته به پنج قطعۀ برگزیده از مجموعه‌آثار او گوش می‌سپاریم. 🔺رسانه بافتار 🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35
🔷 لحظه‌های انتظار ۷ بریده از «بوی پیراهن یوسف» 🔺رسانه بافتار 🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35
بافتار
🔷 لحظه‌های انتظار ۷ بریده از «بوی پیراهن یوسف» 🔺رسانه بافتار 🆔https://eitaa.com/joinchat/428585798
‌ ‌دایی‌غفور دارد ریسمان‌های چراغانی را آویزان می‌کند که حضور غریبه‌ای، آرامش او را به هم می‌زند. این غریبه، خود دایی‌غفور است‌‌؛ اما نه، فقط سایه‌ای است که در ظاهر، به او شبیه است. سایه، حیران و آواره است. او هم مثل دایی‌غفور، اسیری دارد و چشم‌انتظار است. دایی‌غفور وقتی بی‌تابی همزادش را می‌بیند، خطاب به او می‌گوید: «امید داشته باش. اون برمی‌گرده!». سایه اما ناگهان ناپدید می‌شود و همرا با خود، همه شک‌وتردید‌های دایی‌غفور را هم می‌برد. از این نمای آغازین تا انتهای فیلم، هر چه هست شرح و تفسیر همین یک دیالوگ است: «امید داشته باش. اون برمی‌گرده!» دایی‌غفور هیچ‌وقت امیدش را به این جمله، به بازگشت پسرش یوسف، از دست نمی‌دهد. حتی وقتی سر مزار پسرش می‌رود، با عصبانیت روی سنگ قبر می‌کوبد. فریاد می‌زند: «من که می‌دونم این تو نیستی!» او یک منتظر واقعی است. منتظری که راهنمای شیرین می‌شود تا او را هم در این مسیر به وصال برساند. شیرین هم مثل دایی‌غفور گمشده‌ای دارد؛ گمشدهٔ شیرین، برادرش خسرو است و گمشدهٔ دایی‌غفور، پسرش یوسف. در انتهای فیلم، دایی‌غفور بالاخره به وصال یوسف می‌رسد، اما خسروی شیرین پیدایش نمی‌شود. آخرین نمای فیلم، نمای حرکت‌آهسته‌ای است از شیرین. شیرین، سینیِ شیرینی در دست، آرام‌آرام به درگاهی خانه قدیمی نزدیک می‌شود. بعد از درگاهی، سرک می‌کشد به سمت راست کوچه، همان جایی که خسرو قرار است بیاید. تصویر، فریز می‌شود و ما خیره می‌شویم به شیرین. موسیقی خاطره‌انگیز مجید انتظامی، یکی از همان سوت‌های ممتد و غمگین، شروع تیتراژ فیلم را همراهی می‌کند. آخرین نمای «بوی پیراهن یوسف» همچنان شیرین را منتظر نگه می‌دارد. این آخرین نما را بگذارید کنار اولین نمای فیلم حاتمی‌کیا؛ «بوی پیراهن یوسف» فیلم انتظار است. در شب ولادت حضرت صاحب‌الزمان، بریده‌هایی از «بوی پیراهن یوسف» را به تماشا می‌نشینیم. بریده‌هایی که هر کدام، به اسم یکی از قطعات آلبوم موسیقی متن فیلم، به آهنگسازی مجید انتظامی، مزین‌ شده‌اند. پی‌نوشت: تصویر طرح جلد ازسوی حافظ احمدی، ثبت شده است. 🔺رسانه بافتار 🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35