هدایت شده از ؛کاتوره
پارچه مشکیا رو جمع میکردیم و اینجوری بودم که سال دیگه ام زندهام که این روزا رو ببینم؟ اصلا سال دیگه کجام و چیکار میکنم :)))
هدایت شده از ؛کاتوره
یگانه رفته رو منبر نشسته سیس برداشته منم پایین پاش نشستم میگم بگوو داشمم گوش به فرمانیم🤣🤣🤣
هدایت شده از ؛کاتوره
حالا اکیپمون وقتی میکروفن میبینه: بچه ها وقت آهنگ خوندنه🙂😂
داوش فندک داری؟
حالا اکیپمون وقتی میکروفن میبینه: بچه ها وقت آهنگ خوندنه🙂😂
من رفته بودم صندلیا رو بزارم موقع برگشت دیدم فاطمه و هستی پشت میکروفون همزمان فوت کردن و بعدش گفتن به یاد یگانه :)))))))
من :😭😭😭😭🤣🤣🤣🤣
داوش فندک داری؟
بچه ها داشتم با میکروفون صحبت میکردم بعد یگانه میکروفونو ازم گرفت حالا من فکر میکردم قراره چیزی بگه
این فوت کردنه به این داستان برمیگرده .
هدایت شده از ؛کاتوره
یگانه گفت کجا میری گفتم آشپزخونه گفت خاله منم گفت بیامااا کاش میومدم
هدایت شده از ؛کاتوره
و به رسم برادری و برابری دوتایی پیاده عازم آشپزخونه هیئت شدیم