وقتی دستکشو دستم کردم اینجوری بودم که یاعلی چقدر بزرگه ، این اندازه عادیشه؟
به داییم گفتم انگشتام درد گرفت
داییم : درد گرفت ؟ باید نابود شن تا یه بوکسور واقعی شی.
بعدش دستای خودشو نشون داد که چهجوری زخمی و نابود شدن🥲
دو ساعت با باند درگیر بودم تا بالاخره یاد گرفتم چه جوری ببندمش و بچهها واقعا دلم داره قیلی ویلی میرهه.
داوش فندک داری؟
اینکه فردا نمیتونیم بوکس کار کنیم ناراحتم میکنه.
یعنی تمام امید و انگیزههای من به شنبه و چهارشنبهست که هردوتاش این هفته تعطیله : )
اینکه میبینی همه درحال هیئت رفتنن و تو
نمیتونی بری واقعا بد دردیه :)💔
هرچقدر گریه کنم که چرا منو تو مجلسشون راه نمیدن کمه هرچقدر بگم اشتباه کردم کمه :)
یکی دیگه از دوستام هم مسابقه داشت(والیبال) و بردن و طلا گرفتن :))))
بچههام واقعا یکی از یکی خفنتر >>>