baghdad0120
#دمشق_شهر_عشق #قسمت_بیست_و_نهم 🔹 نگاهش روی صورتم میگشت و باید تکلیف این زن #تکفیری روشن میشد که
#دمشق_شهر_عشق
#قسمت_سی_ام
🔹 دو سال پیش به هوای هوس پسری سوری رو در روی خانوادهام قرار گرفتم و حالا دوباره عشق #سوری دیگری دلم را زیر و رو کرده و حتی شرم میکردم به ابوالفضل حرفی بزنم که خودش حسم را نگفته شنید، هلال لبخند روی صورتش درخشید و با خنده خبر داد :«یه ساعت پیش بهش سر زدم، به هوش اومده!»
از شنیدن خبر سلامتیاش پس از ساعتها لبخندی روی لبم جا خوش کرد و سوالی که بیاراده از دهانم پرید :«میتونه حرف بزنه؟» و جوابم در آستین شیطنتش بود که فیالبداهه پاسخ داد :«حرف میتونه بزنه، ولی #خواستگاری نمیتونه بکنه!»
🔹 لحنش بهحدی شیرین بود که میان گریه به خنده افتادم و او همین خنده را میخواست که به سمتم آمد، سرم را بوسید و #برادرانه به فدایم رفت :«قربونت بشم من! چقدر دلم برا خندههات تنگ شده بود!»
ندیده تصور میکرد چه بلایی از سرم رد شده و دیگر نمیخواست آسیبی ببینم که لب تختم نشست، با دستش شکوفههای اشکم را چید و ساده صحبت کرد :«زینب جان! #سوریه داره با سر به سمت جنگ پیش میره! دو هفته پیش دو تا ماشین تو #دمشق منفجر شد، دیروز یه ماشین دیگه، شاید امروز یکی دیگه! سفرای کشورهای خارجی دارن دمشق رو ترک میکنن، یعنی #غرب خودش داره صحنه جنگ رو برای #تروریستها آماده میکنه!»
🔹 از آنچه خبر داشت قلبش شکست، عطر خنده از لبش پرید، خطوط صورتش همه در هم رفت و بیصدا زمزمه کرد :«#حمص داره میفته دست تکفیریها، #شیعههای حمص همه آواره شدن! #ارتش_آزاد آماده لشگرکشی شده و کشورهای غربی و عربی با همه توان تجهیزش کردن! این تروریستهام همه جا هستن، از کنار هر ماشین و آدمی که تو دمشق رد میشی شاید یه انتحاری باشه، بهخصوص اینکه تو رو میشناسن!»
و او آماده این نبرد شده بود که با مردانگیِ لحنش قد علم کرد :«البته ما آموزش نیروهای سوری رو شروع کردیم، #سردار_سلیمانی و #سردار_همدانی تصمیم گرفتن هستههای #مقاومت مردمی تشکیل بدیم و به امید خدا نفس این #تکفیریها رو میگیریم!»
🔹 و دلش برای من میتپید که دلواپس جانم نجوا کرد :«اما نمیتونم از تو مراقبت کنم، تو باید برگردی #ایران!»
سرم را روی بالشت به سمت سِرُم چرخاندم و دیدم تقریباً خالی شده است، دوباره چشمان بیحالم را به سمتش کشیدم و معصومانه پرسیدم :«تو منو بهخاطر اشتباه گذشتهام سرزنش میکنی؟»
🔹 طوری به رویم خندید که دلم برایش رفت و او دلبرانه پاسخ داد :«همون لحظهای که تو حرم #حضرت_زینب (علیهاالسلام) دیدمت، فهمیدم #خدا خودش تو رو بخشیده عزیزدلم! من چرا باید سرزنشت کنم؟»
و من منتظر همین پشتیبانی بودم که سوزن سِرُم را آهسته از دستم کشیدم، روی تخت نیمخیز شدم و در برابر چشمان متعجب ابوالفضل خجالت کشیدم به احساسم اعتراف کنم که بیصدا پرسیدم :«پس میتونم یه بار دیگه...»
🔹 نشد حرف دلم را بزنم، سرم از #شرم به زیر افتاد و او حرف دلش را زد :«میخوای بهخاطرش اینجا بمونی؟»
دیگر پدر و مادری در ایران نبود که به هوای حضورشان برگردم، برادرم اینجا بود و حس حمایت مصطفی را دوست داشتم که از زبانش حرف زدم :«دیروز بهم گفت بهخاطر اینکه معلوم نیس سوریه چه خبر میشه با رفتنم مخالفت نمیکنه!» که ابوالفضل خندید و رندانه به میان حرفم آمد :«پس #خواستگاری هم کرده!»
🔹 تازه حس میکرد بین دل ما چه گذشته که از روی صندلی بلند شد، دور اتاق چرخی زد و با شیطنت نتیجه گرفت :«البته این یکی با اون یکی خیلی فرق داره! اون مزدور #آمریکا بود، این #مدافع_حرم!»
سپس به سمتم چرخید و مثل همیشه صادقانه حرف دلش را زد :«حرف درستی زده. بین شما هر چی بوده، موندن تو اینجا عاقلانه نیست، باید برگردی ایران! اگه خواست میتونه بیاد دنبالت.»
🔹 از سردی لحنش دلم یخ زد، دنبال بهانهای ذهنم به هر طرف میدوید و کودکانه پرسیدم :«به مادرش خبر دادی؟ کی میخواد اونو برگردونه خونهشون #داریا؟ کسی جز ما خبر نداره!»
مات چشمانم مانده و میدید اینبار واقعاً #عاشق شدهام و پای جانم درمیان بود که بیملاحظه تکلیفم را مشخص کرد :«من اینجا مراقبش هستم، پول بلیط دیشبم باهاش حساب میکنم، برا تو هم به بچهها گفتم بلیط گرفتن با پرواز امروز بعد از ظهر میری #تهران انشاءالله!»
🔹 دیگر حرفی برای گفتن نمانده و او مصمم بود خواهرش را از سوریه خارج کند که حتی فرصت نداد مصطفی را ببینم و از همان بیمارستان مرا به فرودگاه برد.
ساعت سالن فرودگاه #دمشق روی چشمم رژه میرفت، هر ثانیه یک صحنه از صورت مصطفی را میدیدم و یک گوشه دلم از دوریاش آتش میگرفت. تهران با جای خالی پدر و مادرم تحمل کردنی نبود، دلم میخواست همینجا پیش برادرم بمانم و هر چه میگفتم راضی نمیشد که زنگ موبایلش فرشته نجاتم شد...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
✨🦋
@baghdad0120
✨🌸
📸 گل آرایی مزار شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید حسین پورجعفری به مناسبت ولادت امام علی(ع)
#روز_پدر #بابا_قاسم 🌸
#لبیک_یا_خامنه_ای
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
✨️🇮🇷
زنان با حضور فعال و سازنده خود، نقش عمدهای در به ثمر رساندن نهضت انقلاب اسلامی ایران ایفا کردند.
به طور کلی میتوان گفت تاریخ گواه آن است که در انقلاب های اجتماعی بزرگی که در جهان رخ داده است زنان نقش فعالی ایفا نمودهاند اما نقش آنان همیشه حاشیهای پنداشته میشده است. وقوع انقلاب اسلامی در ایران و حضور همه جانبه زنان در جریان انقلاب، نقطه آغازین برای تحولات زنان بود. زنان با حضور فعال و سازنده خود در تمام مراحل انقلاب اسلامی ایران، نقش عمدهای در به ثمر رساندن این نهضت ایفا کردند و پس از آن نیز برای حفظ دستاوردهای آن از پای ننشستند. در سالهای بعد از پیروزی انقلاب نیز تحولات وسیعی در حوزه فرهنگی و اجتماعی و حقوقی زنان به وقوع پیوست.
#زینبیه #زن_حجاب_زینبیه #غیرت_ایرانی #زن_عفت_افتخار #مرد_غیرت_اقتدار #زن_حجاب_امنیت #IR44
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
✨️🇮🇷
🔴 پرونده این نماینده مسلمان در #کنگره_آمریکا تنها به دلیل یک انتقاد کوچیک به #اسرائیل، در حال بررسی جهت اخراجه، اونوقت هرگونه توهین و تمسخر علیه #اسلام در اون خراب شده آزاده
🔹 بله، کم کم همه ملتها میفهمن که هیچ پایگاهی جز #ایران برای ایستادن مقابل این #شر_مطلق وجود نداره.
#آمریکا_دشمن_بشریت #حقوق_بشر #دموکراسی #IR44 #دهه_فجر #لبیک_یا_خامنه_ای
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
✨️🇮🇷
🔴استعفای جمعی افسران ارتش رژیم صهیونیستی
🔹روزنامه صهیونیستی «اسرائیل هیوم»، به استعفاهای رخ داده در ارتش #رژیم_صهیونیستی و حقوقهای پایین آنها پرداخته و اشاره کرده است این موارد مشکلات نیروی انسانی را در خدمت دائمی به شدت تشدید کرده است.
✍ بحران در رژیم صهیونسیتی در حال افزایش است و در حال رسیدن به سطح خطرناکی می باشد، این رژیم با سرعت زیاد به پایان خود نزدیک می شود
#اسرائیل_پر #اسرائیل_۲۵_سال_آینده_را_نخواهد_دید
#لبیک_یا_خامنه_ای
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨
حضرت محمد( ص):
«انتَ یا علیُّ بِمَنزِلَةِ الکَعبةِ تُؤتی ولاَتأتی».
تو یاعلی همانند کعبهای،
همه به سوی تو رو میآورند
تو به سوی کسی رو نمیآوری!
(اُسدالغابة، ج ٤، ص ٣١)
فرخنده میلاد مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب بر تمام شیعیان و محبین اهلبیت ع مبارک باد💐
#یاعلی
#امام_علی
#قاسم_بن_الحسن
#لبیک_یا_خامنه_ای
@baghdad0120
baghdad0120
✨ حضرت محمد( ص): «انتَ یا علیُّ بِمَنزِلَةِ الکَعبةِ تُؤتی ولاَتأتی». تو یاعلی همانند کعبهای،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨️🇮🇷
«مکتب نجاتبخش»
🔺شهید حاج قاسم سلیمانی: شکر میکنیم خداوند سبحان را از اینکه ما را پیرو مکتب و مذهبی قرار داد که این مکتب و مذهب امروز و دیروز، نجاتبخش بشریت بوده و تا آخر خواهد بود.
#دهه_فجر #IR44 #لبیک_یا_خامنه_ای #حاج_قاسم #پاینده_باد_جمهوری_اسلامی #قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
✨️🇮🇷
فَبَلِّغْهُ مِنّاٰ تَحِیَّةً وَ سَلاٰماً
پس تو از ما به آن حضرت سلام و تحیت برسان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#ظهور_نزدیک_است
#یا_فرج_الله
#لبیک_یا_خامنه_ای
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
قال علی علیه السلام :
زَکاهُ العِلمِ بَذلُهُ لِمُستَحِقِّهِ وَإجهادُ النَّفسِ فِی العَمَلِ بِهِ؛
زکات دانش، آموزش به کسانی که شایسته آنند و کوشش در عمل به آن است.
غرر الحکم و درر الکلم،ص۳۹۱
#حدیث_روز
#دهه_فجر#لبیک_یا_خامنه_ای
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
baghdad0120
✨ #روز_شمار_دفاع_از_حرم 🕊 #شهید_محمد_کاظم_توفیقی همیشه می گفتم چرا من زمان امام حسین نبودم که در
✨🇮🇷
#روز_شمار_دفاع_از_حرم
🕊
“اشهد ان ” شما زندهتر از ما هستید! مرگ در مسلک ققنوس ندارد جایی🕊
#شهید_مدافع_حرم_محمد_کاظم_توفیقی
#شهید_مدافع_حرم_عسکر_زمانی
#شهید_مدافع_حرم_علی_جوکار
#شهید_مدافع_حرم_محمود_هاشمی_سنجانی
#شهید_مدافع_حرم_سجاد_دهقان
#شهید_مدافع_حرم_سعید_سامانلو
#شهید_مدافع_حرم_عبدالصالح_زارع
#شهید_مدافع_حرم_محمد_مسرور
#شهید_مدافع_حرم_هدایت_اله_غلامی
#شهید_مدافع_حرم_ستار_اورنگ
#شهید_مدافع_حرم_سید_فخرالدین_تقوی_نژاد
#شهید_مدافع_حرم_محمد_رضا_حسینی_مقدم
#شهید_مدافع_حرم_سجاد_حبیبی
#صلوات 🌷
#دهه_فجر #جانفدا
#شهدای_مدافع_حرم
#لبیک_یا_خامنه_ای
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
✨️🇮🇷
♦️درحالیکه براندازها زیر پتو توییت میزنن تا سپاه بره تو لیست تر*وریستی، سپاه و بسیج مثل همیشه رفتن کمک مناطق زلزله زده، اما تودنیای ســـر و تهِ اینا، این مسائل تر*وریستی و سرکوبگری معنی میشه، ولی تلاش برای تحریم و حملهنظامی به وطن آزادیخواهی تلقی میشه
#اگر_سپاه_نبود_کشور_هم_نبود
#سپاه_خط_مقدم_همه_جبهه_هاست #بسیج_لشگر_مخلص_خداست
#روشنگری #لبیک_یا_خامنه_ای
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
baghdad0120
#دمشق_شهر_عشق #قسمت_سی_ام 🔹 دو سال پیش به هوای هوس پسری سوری رو در روی خانوادهام قرار گرفتم و حال
#دمشق_شهر_عشق
#قسمت_سی_و_یکم
🔹 به نیمرخ صورتش نگاه میکردم که هر لحظه سرختر میشد و دیگر کم آورده بود که با دست دیگر پیشانیاش را گرفت و بهشدت فشار داد.
از اینهمه آشفتگیاش #نگران شدم، نمیفهمیدم از آن طرف خط چه میشنود که صدایش در سینه ماند و فقط یک کلمه پاسخ داد :«باشه!» و ارتباط را قطع کرد.
🔹 منتظر حرفی نگاهش میکردم و نمیدانستم نخ این خبر هم به کلاف دیوانگی سعد میرسد که از روی صندلی بلند شد، نگاهش به تابلوی اعلان پرواز ماند و انگار این پرواز هم از دستش رفته بود که نفرینش را حواله جسد سعد کرد.
زیر لب گفت و خیال کرد من نشنیدهام، اما بهخوبی شنیده و دوباره ترسیده بودم که از جا پریدم و زیرگوشش پرسیدم :«چی شده ابوالفضل؟»
🔹 فقط نگاهم میکرد، مردمک چشمانش به لرزه افتاده و نمیخواست دل من را بلرزاند که حرفش را خورد و برایم #دلبری کرد :«مگه نمیخواستی بمونی؟ این بلیطت هم سوخت!»
باورم نمیشد طلسم ماندنم شکسته باشد که ناباورانه لبخندی زدم و او میدانست پشت این ماندن چه خطری پنهان شده که پیشانی بلندش خط افتاد و صدایش گرفت :«برمیگردیم بیمارستان، این پسره رو میرسونیم #داریا.»
🔹 ساعتی پیش از مصطفی دورم کرده و دوباره میخواست مرا به بیمارستان برگرداند که فقط حیرتزده نگاهش میکردم. به سرعت به راه افتاد و من دنبالش میدویدم و بیخبر اصرار میکردم :«خب به من بگو چی شده! چرا داریم برمیگردیم؟»
🔹 دلش مثل دریا بود و دوست داشت دردها را به تنهایی تحمل کند که به سمت خط تاکسی رفت و پاسخ پریشانیام را به شوخی داد :«الهی بمیرم، چقدرم تو ناراحت شدی!» و میدیدم نگاهش از نگرانی مثل پروانه دورم میچرخد که شربت شیرین ماندن در #سوریه به کام دلم تلخ شد.
تا رسیدن به بیمارستان با موبایلش مدام پیام رد و بدل میکرد و هر چه پاپیچش میشدم فقط با شیطنت از پاسخ سوالم طفره میرفت تا پشت در اتاق مصطفی که هالهای از اخم خندهاش را برد، دلنگران نگاهم کرد و به التماس افتاد :«همینجا پشت در اتاق بمون!» و خودش داخل رفت.
🔹 نمیدانستم چه خبری شنیده که با چند دقیقه آشنایی، مصطفی مَحرم است و خواهرش نامحرم و دیگر میترسد تنهایم بگذارد. همین که میتوانستم در #سوریه بمانم، قلبم قرار گرفته و آشوب جانم حس مصطفی بود که نمیدانستم برادرم در گوشش چه میخواند.
در خلوت راهروی بیمارستان خاطره خبر دیروز، خانه خیالم را به هم زد و دوباره در #عزای پدر و مادرم به گریه افتادم که ابوالفضل در را باز کرد، چشمان خیسم زبانش را بست و با دست اشاره کرد داخل شوم.
🔹 تنها یک روز بود مصطفی را ندیده و حالا برای دیدنش دست و پای دلم را گم کرده بودم که چشمم به زیر افتاد و بیصدا وارد شدم.
سکوت اتاق روی دلم سنگینی میکرد و ظاهراً حرفهای ابوالفضل دل مصطفی را سنگینتر کرده بود که زیر ماسک اکسیژن، لبهایش بیحرکت مانده و همه #احساسش از آسمان چشمان روشنش میبارید.
🔹 روی گونهاش چند خط خراش افتاده بود، گردنش پانسمان شده و از ضخامت زیر لباس آبی آسمانیاش پیدا بود قفسه سینهاش هم باندپیچی شده است که به سختی #نفس می کشید.
زیر لب سلام کردم و او جانی به تنش نبود که با اشاره سر پاسخم را داد و خیره به خیسی چشمانم نگاهش از #غصه آتش گرفت.
🔹 ابوالفضل با صمیمیتی عجیب لب تختش نشست و انگار حرفهایشان را با هم زده بودند که نتیجه را شمرده اعلام کرد :«من از ایشون خواستم بقیه مدت درمانشون رو تو خونه باشن!»
سپس دستش را به آرامی روی پای مصطفی زد و با مهربانی خبر داد :«الانم کارای ترخیصشون رو انجام میدم و میبریمشون داریا!»
🔹 مصطفی در سکوت، تسلیم تصمیم ابوالفضل نگاهش میکرد و ابوالفضل واقعاً قصد کرده بود دیگر تنهایم نگذارد که زیر گوش مصطفی حرفی زد و از جا بلند شد.
کنارم که رسید لحظهای مکث کرد و دلش نیامد بیهیچ حرفی تنهایم بگذارد که برادرانه تمنا کرد :«همینجا بمون، زود برمیگردم!» و به سرعت از اتاق بیرون رفت و در را نیمه رها کرد.
🔹 از نگاه مصطفی که دوباره نگران ورود غریبهای به سمت در میدوید، فهمیدم ابوالفضل مرا به او سپرده که پشت پردهای از #شرم پنهان شدم.
ماسک را از روی صورتش پایین آورد، لبهایش از تشنگی و خونریزی، خشک و سفید شده و با همان حال، مردانه حرف زد :«#انتقام خون پدر و مادرتون و همه اونایی که دیروز تو #زینبیه پَرپَر شدن، از این نامسلمونا میگیریم!»
🔹 نام پدر و مادرم کاسه چشمم را از گریه لبالب کرد و او همچنان لحنش برایم میلرزید :«برادرتون خواستن یه مدت دیگه پیش ما بمونید! خودتون راضی هستید؟»
نگاهم تا آسمان چشمش پرکشید و دیدم به انتظار آمدنم محوصورتم مانده و پلکی هم نمیزند که به لکنت افتادم :«برا چی؟»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
✨🦋
@baghdad0120
✨️🇮🇷
🔴 اتاق جنگ اقتصادی ما کجاست⁉️
♦️ اتاق #جنگ_اقتصادی وزارت خزانهداری #آمریکا تحریم های جدیدی علیه #ایران وضع کرد: تحریم ۸ فرد و ۲ کشتی نیروی دریایی به بهانه نقش در تولید پهباد و ....
🔹اسم دقیقش دفتر کنترل داراییهای خارجی خزانهداری آمریکا است، می گوید دو کشتی متعلق به نیروی دریایی ایران را به عنوان داراییهایی تشخیص داده که حکومت ایران در آن سهم دارد و باید #تحریم شود. دو #نفت_کش #ایریس_ماکران و #ناوچه_ایریس_دنا را نیز به موجب فرمان اجرایی ۱۳۵۹۹ تحریم می کند.
⁉️ اتاق جنگ اقتصادی ما کجاست؟ چرا ما کشتی ها و افراد آمریکایی را به شکلی هوشمند تحریم نمیکنیم؟
✅ برای مقابله با تحریم باید نهادسازی کرد و ابزار مناسب طراحی کرد. ما هنوز از ظرفیت #تنگه_هرمز استفاده نکردیم.
#آمریکا_دشمن_بشریت
#روشنگری #لبیک_یا_خامنه_ای
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
✨🇮🇷
✴️ دادگاه متهمان حادثه شاهچراغ به زودی برگزار میشود
رئیس کل دادگستری استان فارس:
🔹پس از صدور کیفرخواست و ارسال پرونده به دادگاه انقلاب اسلامی شیراز ۵ متهم این حادثه به زودی پای میز محاکمه حاضر خواهند شد.
🔹در کیفرخواست صادر شده اتهام این افراد #محاربه، افساد فیالارض، بغی و اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی عنوان شده است.
🔹متهمان با رصد اطلاعاتی و همکاری مشترک نهادهای امنیتی و اطلاعاتی در شهرهای متخلف کشور دستگیر شدند و همگی تبعه یکی از کشورهای همسایه هستند.
🔹آخرین متهم پرونده حمله تروریستی به زائران و خادمان حرم مطهر #شاهچراغ (ع) در اواخر آذر دستگیر شد، رسیدگی به بخشی از این پرونده در صلاحیت محاکم انقلاب اسلامی تهران است.
#شاهچراغ #شیراز #حادثه_تروریستی_شاهچراغ #خبر٠۱۲٠ #لبیک_یا_خامنه_ای #قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
✨️🇮🇷
آمریکا به دنبال تحریم چین
🔹یک رسانه آمریکایی گزارش داد #آمریکا در پی #تحریم شرکتهای چینی به بهانه فروش #تجهیزات نظارتی به #نیروهای_امنیتی #جمهوری_اسلامی_ایران است.
🔹مقامات آمریکایی در مراحل پیشرفته #مذاکره برای اعمال تحریمها هستند و بر شرکت «تیندای تکنولوژی»، به عنوان یک تولید کننده تجهیزات الکترونیکی مستقر در شهر تیانجین #چین که ادعا میشود محصولات آن به #سپاه_پاسداران_انقلاب اسلامی ایران فروخته شده است، متمرکز شدهاند.
#آمریکا_شیطان_بزرگ #امریکا_هیچ_غلطی_نمیتواند_بکند
#تحریم_ظالمانه
#لبیک_یا_خامنه_ای
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120