⚪
یکی از معلمهایمان، حالا یا راهنمایی بود یا دبستان، خاست تا درباره حضرت ابوالفضل حرفی بزند؛ با این شروع کرد که «عباس» از عبوس میآید. یعنی گرفته؛ با ابهت.
یخ مغزم باز شد. بله خب معلوم بود که از عبوس و گرفته میآید. کاراکتر اصلا همچین کاراکتریست. چرا قبلاً توجه نکرده بودم؟
ساکت است. حرف نمیزند، بقیه هم حرفی در مورد او نمیزنند. ابهت او، اتفاق نانوشته تاریخ است تا همین امروز.
میدانیم که کلا از حضرت عباس، روایت و نقل زیادی نیست. چیز زیادی از ایشان، تا قبل از کربلا نمیدانیم. مورخان چیزی نمیدانند. میدانیم مایه اطمینان قلب میراث حضرت زهرا بوده، اما یاد او، خضوع تاریخی دارد. یک گوشه نشسته و نیست.
عجب اسمی. عباس.
گویی این اسم،تا قبل از میلاد او، بی صاحب بوده و بعد از شهادت او، وارث ندارد. عجب اسمی. مدح پروردگار بر سلیقه علی ابن ابیطالب(علیهالسلام)
⚪@bagheri_amaaj
⚪
در هیئت، شب تاسوعا، تا میتوانی اوصاف حیا و غیرت و وفا و... میشنوی.
همین که بیرون میآیی و پا در خیابانهای تحت مدیریت مسئولان جمهوری اسلامی میگذاری، فوران رفتار سکسیستی(دیگر نه حتی بیحجابی) و وضعیت های زننده، حالت تهوع ایجاد میکند.
تدبیر بلندبالای جمهوری اسلامی نبود، سوژهی سرزندهای که از هیئت بیرون میآید، خود نیز بلد بود چگونه تعارضهای محیط پیرامونیاش را سر به راه کند. دستش از اقامه شریعت از نرمترین حالت ممکن تا سختترینش باز بود.
اینجا اما با سیستم سیاسیای طرفیم که گویی بیش از اسرائیل یا بیش از آمریکا و مجاهدین خلق و...، آماده و منتظر آشوب ۱۴۰۱ بود. همتی که برای بالا و پایین دادن جوان انقلاب به خرج داد و با طرح نور و رفت و برگشت به شورای نگهبان آتشش را از نفس انداخت، اگر به جهت درستش داشت، وضعیت جور دیگری بود.
خیابان مطلوبنظر هسته نشینان قدرت در جمهوری اسلامی، جان و قدرت و زیبایی هیئت حسین (علیهالسلام) را میگیرد. و حق چنین کاری ندارد. حق ندارد. از آسمان خواهد خورد، از زمین هم.
⚪ @bagheri_amaaj
⚪
یک میراث بزرگ دولت سیزدهم چه بود؟
اغتشاش
اغتشاش معنا
درهم ریختگی معنا، عقیده، فرهنگ و حوزههای مختلف زیرمجموعه فرهنگ در این دولت موج میزند و الان ملغمهای روی دست ماست.
ملغمهای که زن نیمه برهنه در دسته عزاداری زنجیر میزند، به ظاهر عزاداری و به باطن هتاکی میکند.
هیئتهای مذهبی و سخنرانان برجسته که مانند کلیساهای پروتستان هر کدام خوانشی و داستانی به راه انداختهاند.
محکماتی که مدام کمتر میشود و متشابهات جای آن را میگیرد. هنجارهایی که لاغر میشوند.
تئاتری که اساسا تحت هیچ استانداردی از ارزشهای جمهوری اسلامی را نمیپذیرد.
روحانیتی که نمیدانیم در کجا و بر چه چیزی قطعا اجتماع و اجماع دارند.
سینما و مدیایی که یک به سیاق فیلم فارسی میرود و بانیان یقهبسته آن در جمهوری اسلامی به آن افتخار میکنند.
سینمای فجری که اسلام را حذف میکند و یک ایرانی گری جلف و سطحی جایگزین میکند. فیلمهای سپاه ساختهای که هر اثری از عمامه و آخوند را از سکانسهایش کنار میزند
و بیشمار است ردیفهای این فهرست...
و این فقط میراث فرهنگی آن بود. چه آنکه بخش بزرگی از ملغمه سیاسی امروز هم حاصل دست همان دولت است.
بخشی از علت آن را میشود در مصاحبه وزیر ارشاد دولت سیزدهم با بولتن فرهیختگان خواند و فهمید. میراث ناگواری که البته هنوز در مسابقهی «کی از همه نایستره» ، به آن مباهات میکنند.
عجب میراث پر دردسری...
پینوشت: حالا شاید یکی بر گذاشتن نقطه عزیمت بر دولت سیزدهم مناقشه کند. مسئلهای نیست. اصل لازم، تایید همین آشوب و التفات به آن است.
حکم خدا شوخی نبود. به مقدارش دست زدیم، در همه چیز مقدار از کف دادهایم. وضع خوب نیست.
⚪@bagheri_amaaj
⚪
انتقام از خمینی
🔻«لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی»، صحنه کشاکش و حتی زورآزمایی دوماهه روحانیت با شاه شده بود.
حذف سه شرط اسلامیت، ذکوریت و سوگند به قرآن، موضوع تقابل شده بود.
لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، متممی بر قانون اساسی مشروطه بود که مقرر میکرد به موجب اداره برخی مسائل، در سطح استان یک انجمن ایالتی و در سطح شهرستان، انجمن ولایتی تشکیل شود. ذکوریت، مسلمانی و سوگند به قرآن نیز از شروط اصلی اعضای آن بود.
اسدالله علم در سال ۱۳۴۱ اصلاحیهای داد تا این شروط حذف شود.
در جلسه مشورتی بین آیت الله گلپایگانی، شریعتمداری و حضرت امام(ره) مقرر شد تا هر طور شده مانع این اصلاحیهای شوند که جز بوی توطئه از آن به مشام نمیرسید.
🔻امام گفت:
«دولت تصویبنامهٔ خلاف شرع صادر میکند، به زنها حق رای میدهد، نوامیس مسلمین در شرف هتک است، میخواهند دختران نجیب ۱۸ ساله را به نظام اجباری ببرند، دختر و پسر در آغوش هم کشتی میگیرند، دختران عفیف مردم در مدارس زیر دست مردها درس میخوانند، مردم از گرسنگی تلف میشوند و آنها برای استقبال از اربابان خود سیصد هزار تومان گل از هلند میآورند، قرآن اسلام در خطر است، اسراییل نمیخواهد در این مملکت قرآن باشد، خطر امروز بر اسلام کمتر از خطر بنی امیه نیست، اهل منبر را تهدید میکنند، اسراییل زراعت و تجارت ما را قبضه کردهاست، دولت روز ننگین ۱۷ دی را جشن میگیرد، به فرقه ضاله همراهی میکند، مطبوعات به روحانیون اهانت میکنند».
همچنین امام تلگرافهای به شاه میفرستاد. تلگرافها ادبیاتی بسیار محترمانه دارد. به علم هم تلگراف فرستادند اما ادبیات آن تهدیدی است.
🔻امام در بخشی از تلگراف خود به شاه نوشتند که :
«آقای علم گمان کرده با تبدیل کردن قرآن مجید به کتاب آسمانی، ممکن است قرآن کریم را از رسمیت انداخت و اوستا و انجیل و بعضی کتاب ضاله و بعضی کتب را قرین آن یا به جای آن قرار داد. … این جانب به حکم خیرخواهی برای ملت اسلام، اعلیحضرت را متوجه میکنم به این که اطمینان نفرمایید به عناصری که با چاپلوسی و اظهار چاکری و خانه زادی، میخواهند تمام کارهای خلاف دین و قانون را کرده به اعلیحضرت نسبت دهند و قانون اساسی را که ضامن ملیت و سلطنت است با تصویبنامهٔ خائنانه و غلط از اعتبار بیندازند. .... از قوانین وخیمهٔ تخلف از قرآن و احکام علمای ملت و زعمای مسلمین و تخلف از قانون بترسید و بدون جهت مملکت را به خطر نیندازید والا علمای اسلام دربارهٔ شما از اظهار عقیده خودداری نخواهند کرد».
همانگونه که در ابتدا ذکر شد، این کشاکش دوماهی به طول انجامید که با عقب نشینی شاه و علم، خاتمه یافت.
🔻البته محمدجواد ظریف دیشب در تلویزیون جمهوری اسلامی ترتیباتی را برای چینش کابینه قرائت کرد که گویی انتقام اخلاف علم و شاه از امام بود. لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی بود که گویی تصویب شد.
⚪️ @bagheri_amaaj
⚪
در روضه، اوج آنجاست که مداح یکباره نقلی از چادر حضرت زینب (سلاماللهعلیها) و وضع حجاب اهل حرم میکند. همه داد میزنند. به سر میزنند.
واقعا در حیرتم.
بی اغراق در حیرتم.
اینها، از همین مداح گرفته تا مستمعین پرتعدادش چطور با محیط زندگی خود، با بیرون از همین هیئت، با زمامداران خود و نوع راهبردشان کنار میآیند؟
چرا عزاداری اینها برایشان هیچ توقع و افقی نمیسازد؟
این قشنگ نیست. به اسم امام حسین زینتش ندهید.
مسخ است. مسخ، مسخ، مسخ
چه کسی و چه چیزی و کدام سازه ذهنی از اینها سلب اراده کرده؟ لعنت به آن سازه یزیدی. باید منهدمش کرد.
⚪
مسئله، مسئله «دینخواهی» و «زیست شرعی» است.
مناظره اجتماعی ایران مدتی ست که این است از این به بعد هم خواهد بود. هر چه سوای این، آدرس غلط است.
منبرهای حکومتی یا فرامین امنیتی و اساسا لایههای مختلف جمهوری اسلامی از الهیاتیترین تا نظامی ترینش دستورکار خواهند یافت تا از این موضوع انحراف ایجاد کنند. عدالت اقتصادی، فقر و غنا، کارآمدی، غربگرایی و هر چیز دیگری را پیش خواهند کشید تا دینخواهی در کانون توجه نباشد. ولی چالش همین است.
در بین سیاستمداران جبهه انقلاب، اویی هم برنده خواهد بود که روی شریعت بایستد.
هیچ نیرویی در سپهر سیاست ایران، مثل نیروی اسلامخواه، اینگونه بسیج سایر قدرتها را علیه خود ندیده است. بسیجی که از از دل قوه و ارکان نظام سیاسی کشور خودش آغاز میشود و تا دولتهای فرامرزی متخاصم کشیده میشود. همه میخواهند سازماندهیش را نابود کنند، شیرهاش را بکشند و اراده معطوف به قدرتش را مستحیل کنند. افق دینی در جمهوری اسلامی در معرض خطر است.
⚪ @bagheri_amaaj
⚪
✳️ *«دختران انقلاب نه دختران شعام و وزارت فرهنگ»*
🔻دیدم که این آدمهای اشتباهی در جاهای اشتباه و این سایه نشینهایی که جار میزنند لنگش کن، تجمع دختران انقلاب در استادیوم آزادی در اعتراض به بیحجابی را با چوب « کار فرهنگی بد» میرانند.
این نادانها را ببین. اینها هنوز فریاد حجابخواهی و نهضت دینطلبی را در درون قاب دمودستگاه جمهوری اسلامی میبینند و تفسیر میکنند. هنوز میگویند کار فرهنگی و هنوز با همان معیارهای مضیق، نایس و ابلهانه که وضع فعلی را به بار آورده، قضاوت خوب و بد میکنند.
🔻حجاب دیگر کنشی در نظام جمهوری اسلامی نیست. تا جایی میتوانست در درون نظام سیاسی تعریف بشود که انتخاب هیئت حاکمه کشور معین نشده باشد. پرده تا نیمه افتاده. کیفیت برآیند اراده جمهوری اسلامی مشخص شده. مطلوبیتش را همه فهمیدهاند. بسیار بسیار بیشتر از آنکه نیاز به حل این موضوع بود نیز به آن فرصت داده شد.
🔻حجابخواهی که نمادی از تعطیلی شریعت و رویگردانی از زیستمتشرعانه در جمهوری اسلامیست، دیگر کنشی فرهنگی نیست. قبل از اینهم نبود، اکنون اما به معنی حاد کلمه سیاسی ست.
تا دیروز اگر گفته میشد سیاسیست، بر علیه دشمن، سیاسی بود. امروز اما این تیر سیاسی بودن، به سمت جمهوری اسلامی و رویکرد پسا۱۴۰۱ آن نیز نشانه رفته است.
🔻فایدهی تجمع برای حجاب، اعتراض به بیحجابی خیابان نیست. فهم بیحجابی و برهنگی سامان سیاسی کشور است. حتی اگر تکتک کسانی که کنشی میکنند، چنین مقصودی از کنش خود نداشته باشند. این یک فهم است که در سنتز با نظام سیاسی بدست خواهند آورد.
🔻این چادر به سر کشیده در دمای چهل و پنج درجه، این مومن و مومنهی پاکدل، ساده دلانه بهترین گمان را به جمهوری اسلامی خودشان داشتهاند. اینها هنوز که هنوز است، صدر تا ذیل جمهوری اسلامی را در تیم خود میدانند. هنوز که هنوز است فکر میکند صداسیما و تسنیم و جوان و فارس و ... رسانههای انقلابند. آنها را رسانههای خودش میداند. رهیدن از خیالات، هزینهای میخواهد.
🔻اینها باید بیایند. که آفتاب بخورند. که دهنکجی ببینند. که بدبین شوند.که دل بِبُرند. که تازه بتوانند سازوبرگ مواجهه با نظام سیاسی را فراهم کنند. که تازه بتوانند نسبت جدید خود با ساختار سیاسی را بفهمند. نسبتی که هر چه باشد، دیگر اعتماد و ایمان نیست. با موجودیتی که از «سلیطگی» حرف شنوی دارد، نمیشود ایمانی و اعتمادآمیز تعامل کرد.
🔻اینهم البته راه سختیست. در این کشور، ساختیافتگی همجنسبازان هم یکروز مجاز میشود. اما ساختیافتگی اسلامخواهی مستقل از بخشنامه و مصوبه ارکان جمهوری اسلامی اعم از شعام و وزارت و وزارت فرهنگ، هرگز.
اما زن چادری، راهش را باز میکند.
حجت شرعی او، در قرآن است. نه مصوبه شعام. نه تصمیم رئیس این قوه و آن قوه.
⚪️ @bagheri_amaaj
⚪️
🔻بعد از عملیات اربیل و پاکستان و قبل از وعده صادق، یادداشتی در باب تحلیل انگاره بازدارندگی در فاهمه تصمیمگیران جمهوری اسلامی نگاشتم. به روزنامه و خبرگزاریهایی اراسال کردم که حاضر به انتشار آن نشدند. آنها حماسهسرایی میخواستند و آن یادداشت، آسیب شناسی بود.
🔻در قسمتی از آن یادداشتی بخشی از یادداشت جان والتزر، تحلیلگر مشهور، که توسط بنیاد صهیونیستی هادسون منتشر شده بود را نقل قول کردم. والتزر میگوید :«بازدارندگی چیزی نیست که یک کشور بتواند به آن دست یابد و سپس آن را به عنوان وضعیت موجود بدیهی بداند. بازدارندگی موفق مستلزم تعقیب فعال است. تصور نادرست از بازدارندگی به این معنا که - قوی باش و عقب بایست - شکست خورده است.»
🔻جمهوری اسلامی عادت به این نکته روشنی که والتزر به آن اشاره میکند ندارد. لذا بعد از عملیات وعده صادق نیز، برخلاف شور و هیجان رایج، این تحلیل منطقی بود که هم کمی از هیمنه این عملیات زود بریزد و هم اسرائیل تلاشهایی برای بازیابی آبروی از دست رفته انجام دهد.
🔻شرحش طولانیست اما بازدارندگی از بیخ و بن راهبردی غلط و مضر است. عافیتطلبیای سبکسرانه در جهان آنارشیک است. یا لااقل در خوشبینانه ترین حالت باید گفت که بازدارندگی اساسا تعریف درستی در نظام تصمیمگیری ما ندارد.
🔻«قوی باش، یکی بزن و عقب بنشین» راهبرد نیست. قدرت نرم و سازههای ذهنی، مفاهیمی است که به درد مقاله نوشتن برای دانشجویان روابط بینالملل میخورد. و هزاران کلیشه دیگر که دست و پای اراده را بسته است.
⚪️@bagheri_amaaj
⚪
🔻یکی دیگر از کلیشههای فلج کننده چه بود؟
اینکه «ما باید هوشمندانه رفتار کنیم؛ اسرائیل میخواهد پای ایران را به این نبرد باز کند.»
تحلیلهایی که بیش از فهم حدود ابتکار عمل خود، به نگاه و اراده دشمن توجه دارد. برآیند این تحلیل، که چیزی از جنس همان نااستراتژی خسارتبار «صبر راهبردی» است، به اغما فرستادن ابتکارعمل و البته تهییج طرف مقابل برای توسعه اقداماتش بود.
تصمیمگیران و تصمیمسازان کشور انشالله متوجه این هستند که تحلیلها و سخنرانیهایشان فقط در داخل مرزهای ایران نمیماند و برخط برای همه جهان ارسال میشود؟
🔻تفاوت عملیاتیای که « اسرائیل میخواهد پای ایران را به این نبرد باز کند» با این جمله که «جنگ ابدا مطلوب ما نیست و از این وضعیت ولو با تحمل هزینه، گریزانیم» چیست؟
جز این است که با گفتن هر یک از این تحلیلها، محدودهای را برای کنش شرورانه اسرائیل مجاز دانستهایم؟
⚪@bagheri_amaaj
⚪
🔻قماربازانی در محافل تصمیم گیری لابد خواستهاند چهرهی انسجام بسازند اما صهیونها از برخوردهای ضعیف و تغافل های داخلی جمهوری اسلامی، خودآزاری و صدور مجوز هتک هنجارهایش تا چه حد سیگنال ضعف دریافت کردهاند که اینچنین متهورانه در تهران میزنند؟
«زبان بدن» ایران اقتدار داشته؟