eitaa logo
آماج
50 دنبال‌کننده
77 عکس
9 ویدیو
0 فایل
فرهنگ دهخدا: تودهٔ خاکی که نشانهٔ تیر بر آن نهند. آماج. || نشانهٔ تیر. آماج. (برهان قاطع). || این کلمه از فارسی وارد عربی شده و بمعنی «مسافتی که کمان میتواند تیر را بیندازد» بکار رفته است. ........... سلام، رضا باقری پور هستم.
مشاهده در ایتا
دانلود
زنی بدون حجاب، اینک ایستاده تا نگذارد مسجدی پا بگیرد. این تا آنجا خواهد رفت که روزی حتی اگر جمهوری اسلامی از تار و پود کلیشه‌های جنگی به در آمد و اراده بر کنش فعال در میدان کرد، حتی اگر خواست که بزند، دیگر نتواند. صورتی از قدرت در جامعه در حال شکل‌گیری‌ست که با اراده نظام شکل گرفت. حالا رخ می‌نماید. بیشتر و بیشتر هم می‌شود. به سرعت. من قرار نیست اهم و مهم خود را از رئیس جمهور و سردار سپاه و دبیر شعام بگیرم.آنهایی که در شعام و پاستور و... نشسته بودند و فکر کردند یک دعوای شرعی بیخود را برای همیشه از سر خودشان وا کرده‌اند، پژواک آن را در بزرگترین ترین پروژه‌های امنیتی خود در منطقه خواهند دید. 🔻اگر اینهایی که سران نظام میگویند «فرزندان همین کشورند» و «شهروند» هستند، پس هم حق دارند در مورد تاسیس مسجد تصمیم بگیرند و هم البته در مورد پاسخ یا عدم پاسخ به اسرائیل. تصمیم آنها روشن است. مسئله زمان است که آن هم طی خواهد شد. به سرعت هم طی خواهد شد. حال مجال گفتگو نیست. نظام سیاسی تصمیم خودش را گرفته و قرار نیست این گفته‌ها و نوشته‌های اثری بسازد. باید صبر کرد. *................* به همین جهت، پرداخت به مسئله جمهوری اسلامی از نقطه‌ عزیمتی چون انفجار سوریه، تکریم و تعظیم وضع نابسامان و رقت‌انگیز آن است. در بین گفتارپردازان نظام رایج شده که می‌گویند «اسرائیل به پاسخ ایران برای مظلوم نمایی یا هر چیز دیگری نیاز دارد» 🔻اما برای اینکه بفهمیم این فقط اسراییل نیست که به این دعوا نیاز دارد، و برای اینکه بدانیم چرا شروع تحلیل وضعیت نظام از رخداد سفارت در سوریه، تکریم و تعظیم وضع خراب جمهوری اسلامی است، باید همین سوال بی‌مزه و البته به شدت واقعی را از نظام یا اجزای آن مثلا سپاه پاسداران پرسید از سردار سلامی یا آن دبیر شعام بپرسید که: حالا اسرائیل و انتقام و ... نه، چندیست سگ‌های ولگرد در خیابان‌های کشور زیاد شده و خبر «شهادت» خردسالان کشور که این سگ‌ها دریده‌اند، می‌آید؛ *«جرأت جمع کردن این سگ‌ها را دارید؟ »* اصلا گیریم هیچ کس در کشور نیست که این سنگ را بردارد. لذا سپاه پاسداران می‌آید و فرزندان ما را از این درد برهاند؟ بسیج؟ رئیس جمهور یا رئیس قوه قضاییه پا پیش می‌گذارند تا ضمن دستوری، رویه‌ها را فعال کنند تا سگ‌ها ما را نکشند؟ جرأت دارند؟ نظام جرأت دارد؟ دو دوتا، چهارتاست. شخصیت انسان پیروز ندارید. مجادله انتقام در مقابل صبر راهبردی و حکیمانه، غوغا و بازیست. ⚪آماج _ باقری / @bagheri_amaaj
⚪ به صورت کلی خشم امت انقلابی در ماجرای اسراییل از جمهوری اسلامی از این است که می‌دانند جمهوری اسلامی «می‌تواند، اما نمی‌خواهد» کارگزاران جمهوری اسلامی تلاش دارند تا در برابر تمام تکالیف انقلابی و دینی، به جامعه بگویند «می‌خواهیم اما نمی‌توانیم» چنانکه در حجاب کردند. در ماجرای جبهه مقاومت و تمام بار مبارزه با اسراییل و آمریکا واذناب استکبار که با برجام و مذاکره نتوانستند از شر آن خلاص شوند، رو به سمت سنگرسازی در جامعه آورده‌اند. سوژه‌ای صهیونیستی_ایرانی را در خیابان قدرتمند می‌کنند و پروبال می‌دهند تا همین‌هایی که می‌گویند «اینها هم فرزندان این کشورند» و «دختر حاج قاسمند» و «مردم همین کشورند» نگذارند موشکی شلیک شود. اگر اینها «شهروندند» پس حق دارند در مورد تاسیس مسجد گرفته تا اینکه چه کسی دشمن است و نیست نظر دهند. شهروندی فقط محدود به پوشش نمی‌شود و کارگزاران نظام این را خوب می‌دانند. سوژ‌ه‌های مقاومت ستیز، در خیابان جمهوری اسلامی به دستور و حمایت جمهوری اسلامی روند قدرت گیری خود را تقریبا دو سال است که آغاز کرده‌اند. بعد از تکمیل این سنگرسازی، برای پاسخ به تجاوز، دیگر نظام دستش باز است که بگوید «می‌خواهیم، اما نمی‌توانیم» ⚪️آماج _ باقری / @bagheri_amaaj
⚪ نظر کمتر محبوب: سیگار به آخوند میاد. ⚪️ آماج _ باقری / @bagheri_amaaj
⚪ مکرر گفته شده بود که وانهادن دین در جمهوری اسلامی و عرصه دادن به نیروی طبقه متوسط سکولار، یک بده بستان آگاهانه و صامت بین کارگزاران نظام با این نیروی همیشه معارض است. تا اینها امتیازات خود را بگیرند و مسائل اقتصادی را که اصلا و اساسا به آن مبتلا نیستند و ربطی به آنها ندارد را بیخیال شده و موی دماغ سیاستمداران کشور نشوند. دیگر رسانه و سازماندهی اجتماعی خود را پای بنزین و برق و کف حقوق و تورم و سکه و دلار و... خرج نکنند. رفتار این نیروی سکولار در همین مدت دوساله نیز به خوبی و روشنی چنین معامله‌ای را تایید می‌کند. البته تا الان! اینهم از آن رشته‌های کارگزاران جمهوری اسلامیست که بزودی پنبه می‌شود. کارزار کف حقوق، علی رغم شمولیت غیرقابل مقایسه با مسجد قیطریه، نتوانست چنین طنینی بیاندازد. حتی به حیث عددی در پلتفرم مورد علاقه این جریان عقب است. سایر محیط زیستی های مهم نیز جاذب این جریان نبوده است. این حیله به دهان کارگزاران مزه کرده. که حتی جواز روزه خواری که هیچ فشاری برای آن نبود را نیز می‌دهند. ⚪️آماج _ باقری / @bagheri_amaaj
⚪️ نگذارید این وامانده راحت از چنگ بگریزد. به قول شهید ابومهدی، مغزتان را سرد کنید و دل را گرم. ⚪️آماج _ باقری / @bagheri_amaaj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚪ 🎥 Kingdom of heaven گلوله های آتش در هوا سکانس آغاز حمله مسلمانان به اورشلیم ⚪آماج _ باقری / @bagheri_amaaj
⚪ امتزاج غرش هواگردها با غریو تکبیر از سرخس و سراوان تا رفح و بیت‌المقدس و حتی تورنتو دلالتی از همین حکمت قرآنی بود که «یدخلون فی‌ دین الله افواجا» نتیجه‌ی «فتح» و «نصر» هست و نه ملزومه آن. رویکردی که در کشور، در شأن تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری، انسجام و اتحاد را ذیل «عقب‌نشینی»، «تساهل و عدول از اصول» و «واگذاری حق» دنبال میکند، تا پس از آن عِده و عُده بسازد و فتح به ارمغان بیاورد، ره به بیراهه می‌زند. بماند که طبع و ذوق خیلی از اینها اساسا به سمت هدف گرفتن فتح نمی‌خورد و قصدی برای آن ندارند. فتح، هسته‌های نفاق و وحدت‌شکن را به حاشیه می‌کشاند، عقبگرد و رهاسازی اما به آنها مجال می‌دهد. ⚪️آماج _ باقری / @bagheri_amaaj
⚪ 🔻صدای شورانگیز و واحده‌ای که بعد از از جامعه ایران به گوش می‌رسد، حاصل اتفاق نظر همه‌ی نیروها و هویت‌های آن نیست. حاصل قدرت‌نمایی و طنین نیروی دینی-انقلابی و به حاشیه کشیده شدن هویت معارض و سکولار است. همین فرمول خلق وحدت است که سیاستگذار جمهوری اسلامی باید بفهمد. 🔻و همین هم تئوری و نظریه سیاستی صحیحی است که باید پی گرفته شود: ۱_بسط هر چه بیشتر آزادی سوژه‌ی دینی ۲_محدود سازی هر چه بیشتر آزادی هویت سکولار از طریق: الف_ متلاشی کردن هسته‌های مدیریت و سازماندهی این هویت ب_ به حاشیه راندن جمعیت و بدنه‌ی این هویت از عرصه عمومی 🔻‏الان می‌شود فهمید که چرا بیحجابی، روزه خواری و هتک ظواهر شرعی همه و همه موجب گسست، چندپارگی، انهدام سرمایه اجتماعی و فراهم کننده زمینه‌های بحران‌هایی نظیر خشونت اجتماعی گسترده، تجزیه طلبی و تسهیل هجوم خارجی هستند. همچنان که صادق آل محمد (علیه‌السلام) فرمود، «در حرام، شفا نیست». ⚪آماج _ باقری / @bagheri_amaaj
⚪ 🔻اندیشکده ها، مراکز سیاست پژوهی دولتی، مراکز نوآوری عمومی و کلا هر موجودیتی که توصیه‌هایی به سیاستگذاران ارائه می‌دهند، اگر چه نهادهای پژوهشی هستند و موارد متعددی را پژوهش می‌کنند اما خودشان کمتر محل پژوهش قرار می‌گیرند. 🔻چارچوب تحلیلی «نظام مشاوره سیاستی» از چارچوب‌های نسبتا جدید درمطالعات سیاستگذاری عمومی هست که واحد‌های مشاوره سیاستی را در قامت یک نظام یا همان سیستم بررسی می‌کند. 🔻در این مقاله که بالاخره همین امروز منتشر شد، یک مرور کلی از پویش‌های مشاوره سیاستی ایران انجام دادیم. اگر چه طبیعی ست که اگر به لحظه شروع نگارش یعنی دوسال پیش برگردم، جوری دیگری خواهم نوشت. 🔻چارچوب نظام مشاوره سیاستی، زاویه منظر جالب و مناسبی به پژوهشگران می‌دهد و این مقاله نیز به علت همین کلان‌نگری میتواند راهنمای پژوهشگران و زمینه‌ای برای پژوهش های بعدی باشد. بعد از این هم تالیفات دیگری در همین زمینه در اختیار علاقه‌مندان خواهم گذاشت. 🔻لینک مقاله در Australian journal of public administration: https://doi.org/10.1111/1467-8500.12628 ⚪️آماج _ باقری / @bagheri_amaaj
⚪ نفاق و دو دستگی در مدینه این عقیده که مدینه را باید در حال نفاق نگاه داشت تا اعمال قدرت در آن آسان باشد درست نیست. از مثال کنسول‌های روم که به نزاع اهالی شهر آردِئا پایان دادند می‌توان دید که دو دستگی مردم یک مدینه را با چه روشی می‌توان از میان برداشت. این روش چیزی نیست جز کشتن رهبران شورش. به‌طور کلی برای برطرف ساختن دو دستگی مردمان مدینه سه راه وجود دارد: یا باید رهبران دو دستگی را کُشت چنان‌که رومیان کردند؛ یا باید آنان را از مدینه بیرون کرد؛ و یا باید میان آنان آشتی برقرار ساخت، بدین شرط که دیگر با هم نزاع نکنند. راه سوم زیان‌بارترین و نامطمئن‌ترین و بی‌فایده‌ترین راه‌هاست، زیرا در مدینه‌ای که خونریزی بسیار شده است، آشتی اجباری ممکن نیست زمانی دراز ادامه یابد: هر دو طرف هر روز با یکدیگر روبه‌رو می‌گردند و در این برخوردها به‌دشواری می‌توانند از اهانت به‌یکدیگر خودداری کنند و همین خود آتش نزاع‌ را شعله‌ور می‌سازد. نیکولو ماکیاوللی/گفتارها ⚪آماج _ باقری / @bagheri_amaaj
⚪ 🔻سوی دیگر جنگ خیابانی در فرانسه، ایستادگی مکرون بر دو سال افزایش سن بازنشستگی ست. اقدامی اصلاحی که میوه آن را حتی خود مکرون نخواهد چید و به آیندگان می‌رسد. سوی دیگر ورشکستگی بانک‌ها در آمریکا، عدم دخالت دولت در خرج منابع عمومی به نفع بانکداران است. طبعا در چنین نظامی، کسی هم طلب قمار باخته‌ی خود در بورس را از حکومت نمی‌کند. و سمت دیگر زدوخورد پلیس با دانشجویان کف هاروارد و کلمبیا و نورث ایسترن، نهادینکی پروتکل‌های امنیتی و انتظامی و کر بودن دولت نسبت به همه گفتارهای خلق‌الساعه و فلج کننده هنگامه‌ی برخورد سخت و انضباطی است. استفاده رسانه‌ای و تبلیغاتی از ماوقع این روزهای غرب حق ماست. اما شاید بهتر باشد جور دیگری بهره گرفت. 🔻کلیت موضع غرب نسبت به اسرائیل، زننده است. با برخورد پلیس با بدون آن. اما صرفا در مقیاس برخورد انتظامی، دستگیر کردن استاد تمام و رئیس دپارتمان هیچ زشتی ندارد. زشت، تبدیل شدن اتاق‌های هیئت‌علمی‌ها به ستاد راهبری اغتشاش است. استیضاح و عزل رئیس دانشگاه هاروارد بخاطر میدان دادن به هویت های غرب‌ستیز زشت نیست. زشت، مصونیت دادن به فرماندهان ناامنی در دانشگاه به بهانه‌هایی خنده‌دار است. بهانه‌هایی مثل اینکه فلان هیئت علمی، حکم رسمی دارد و با قواعد وزارت کار نمی‌توان عزلش کرد. زشت، لکنت در اجرای بدیهی‌ترین اصول و قواعد است. زشت، شروع به فکر کردن به نحوه‌ی کاربست قهر و خشونت، بعد از هر موقعیت خطیر است. زشت، «شهید بدهیم اما نکشیم» است. زشت، تفنگ پینت‌بال در مقابل لیدرهای مسلح است. 🔻بین گفتاری که امروز رسانه جریان اصلی کشور در مقابل آمریکا پی‌گرفته، با خط رسانه‌ای اپوزوسیون مبنی بر «جای دانشجو زندان نیست» تفاوتی وجود ندارد. می‌شود از صحنه های امروز غرب، جور دیگری استفاده کرد. ⚪️آماج _ باقری / @bagheri_amaaj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚪ ⭕مساعدسازی ایرانی برای فرود هواپیمای مهاجران ایرانی متن یادداشت در ادامه 👇
⚪ پیوست کلیپ بالا👆 ⚪ ⭕ مساعدسازی ایران برای فرود هواپیمای مهاجران ایرانی 🔻سوای زیربنای الهیاتی، اقتصادی و اجتماعی عرفی شدن و تمایل بخش‌های بزرگی از نظام سیاسی کشور به سمت دین‌زدایی، عرفی شدن و خنثی‌سازی انقلاب، در لایه‌های روبنایی و استراتژی‌های سیاسی نیز می‌توان به پیشران‌‌هایی اشاره کرد. به هر حال با یک هم‌آیندی از پویش‌های مختلف مواجهیم. اینجا، باربارا اسلاوین سرپرست «ابتکار آینده ایران» زیرمجموعه «شورای آتلانتیک» در برنامه اینترنتی گفتگوی آزاد با تذکری روشن و شمردگی‌ای حساب شده، دو نکته برای توسعه به سیاستمداران ایرانیِ درگیر با مشکلات اقتصادی آموزش می‌دهد: اول_ با غرب به روابط نرمال برسید. دوم_ نخبگان خارج شده از کشور را برگردانید(ایران را دلخواه ایرانیان خارج از کشور کنید) ........... 🔻نگارنده قبلاً همینجا اشاره کرده بود که این فضای عجیب و غریب پروپاگاندای «مهاجرت نخبگان» عادی نیست، یک فکت پژوهشی خنثی نیست، پروژه است و در کلان پروژه سکولاریزاسیون به خدمت گرفته خواهد شد. هم‌آیندی تکرار «نخبگان خارج‌نشین» در کلام مدیران کشور با تصمیمات شریعت‌زدایانه و عجیب مسئولان جمهوری اسلامی که رهبر انقلاب برای کشیدن ترمز آن چند بار مجبور به مداخله علنی شد، بر همین امر هم دلالت دارد. طبیعیست آنچه که قرار است مهاجران را برگرداند، بهبود اقتصادی نیست. چرا که اگر دولت توان بهبود اقتصادی داشت، اساسا به مهاجرین نیاز نداشت. اینجاست که بار دیگر صورت هویت دینی جامعه آماج دست‌درازی مدیران کشور می‌شود. 🔻این ماجرا از آنجایی آغاز شد که مقامات ایران شروع به ارائه آمارهایی از ثروت ایرانیان خارج از کشور کردند. به نظر نیروی کاری که در ایران تن به کار نمی‌داد و اکنون هم کف مک‌دونالد را می‌سابد چندان منظور این تبلیغات بزرگ نیست. هدف همین الیت اقتصادی قدرتمند است که در ازای نشان دادن در باغ سبز ثروت خود، از جمهوری اسلامی چیزهایی می‌خواهد. از خام‌اندیشی این طرز فکر برخی مدیران کشور فعلا قرار نیست صحبت کنیم. اما نکته‌ای بود که اگر گوشه ذهن، آماده نگه داشته شود، دلالت‌های آن را زین پس با وضوح بیشتری می‌توان دید. ............. 🔻فردریک کمپ، رئیس همین مجموعه‌ای که خانم اسلاوین از مبدأ آنجا توصیه‌های خیرخواهانه ای برای توسعه جمهوری اسلامی ارائه می‌دهد، در مورد وقایع این روزهای غزه گفته است که :«ریشه‌کن کردن حماس ضروری است اما کافی نیست. نیاز واقعی شکست ایران است.» ............. 🔻خب، برویم برای دلنشین‌سازی محیط ایران برای نخبگان مهاجرت کرده :) ⚪️آماج _ باقری / @bagheri_amaaj
⚪ 🔻چاره سازی غرب در برابر طوفان‌الاقصی موکول به فهم و درک این واقعه است. اینهم فعلا در دسترس نیست چراکه انسان مسلمان خودش هم هنوز نمی‌داند چه شده! ما هر روز غافلگیر می‌شویم، تا نقاطی به پیش‌رانده می‌شویم که برنامه و حتی تصوری برای آن نداشتیم، تصور شعار مرگ بر اسراییل به فارسی در نیویورک نداشتیم؛ 🔻کچویان در برابر خوانش‌هایش عمده از تاریخ چه خطی و چه موازی و چه حتی آنچه که امثال شهید مطهری طرح می‌کنند، صحبت از «گسست» تاریخ کرده است. انقلاب اسلامی گسستی در تاریخ تجدد رقم زده و «باب تاریخ الهی» باز شده است. به حیث ادبیاتی نیز، هم انقلاب و هم اشعه هویتی آن، که یکی انصارالله است، یکی طوفان‌الاقصی و... چنان رخ نهاده‌اند که همین واژه «گسست» بهتر از واژه‌های هم‌عرض، انتقال حس می‌کند. در همین کتاب، در وقت پرداخت به تئوری «پایان تاریخ» فوکویاما، رویکرد رقیب آن زمان یعنی «نبرد تمدن‌ها» هانتینگتون هم بررسی می‌شود. هانتینگتون نسبت به پایان بُرد هویت غرب هشدار می‌داد می‌گفت غرب هنرمندی کرده اگر همین مرزهای فعلی خود را بپاید. آکادمی غرب که عمدتا در هوای «پایان تاریخ» بود هانتینگتون را برنمی‌تابید. در نظر آنها نشانه‌های نفوذ غرب پرشمار بود. همین قدرت نرم و این حرفها. او اما معتقد بود که محبوبیت مدونا و مایکل جکسون یا اقبال به مک‌دونالد نباید مارا بفریبد، پویش‌های هویتی در سطحی عمیق‌تر از این رقم میخورد. هانتینگتون، استاد دانشگاه هاروارد چنین هشدار میداد؛ و امروز هاروارد مرگ بر اسرائیل می‌گوید. ........ این را یک معرفی کتاب، برای نمایشگاه در نظر بگیرید.
⚪ 🔻تقویم و طرح سیاست 🔻تخاصم بیرونی و قومیت‌های داخلی که «ملی‌گرایی و ایرانی‌گری» بسیار ضعیف‌تر از آن است که عهده‌دار مقابله با آن شود(تازه اگر تشدید کننده آنها و عامل تخاصم علیه کشور نشود)، جز با پیگیری طرح سیاسی بر اساس دین و غیریت سازی با جهانی‌سازی، دفع و کنترل نمی‌شود. 🔻جهانی سازی و محو تفاوت‌ها و غیرت ایران نسبت به جهان و غرب، شقوق مختلفی دارد. یکی از آنها تقویم است. زمانِ ایران نسبت به جهان و غرب، غیور و غیریت ساز است. 🔻عاشورا، اربعین، ایام‌البیض و اعتکاف، نیمه شعبان، نفی زیست شبانه، تعطیلات مذهبی و ... ساعت ایران را به وقت قطب‌های اقتصادی جهان تنظیم نمی‌کنند. مصرف را پشتیبانی نمی‌کنند. در مدار سرمایه جهانی نیستند. 🔻هویت تجددطلب و دین‌ستیز در حاشیه اما در حال اقامه تقویم خود است. جمعه‌سیاه(بلک فرایندی)، یلدا و کریسمس و ولنتاین از این جمله‌اند. و همین است که با احیای مناسک تقویمی شیعی سرسختانه مخالفت می‌کند؛ نظیر آنچه در عید ولایت و جشن آن میبینیم. 🔻تقویم، تقدس دارد، مهم است. همه آنهایی که اراده‌ی مهندسی تعطیلی آخر هفته را داشتند، به این اهمیت واقفند؟ بعید میدانم. و پس از این، ما میفهمیم و واقفیم که فتح و عنوان دار کردن روزهای خالی تقویم، هم‌عرض فتح خاک خصم اهمیت دارد؟ ⚪️آماج _ باقری / @bagheri_amaaj
⚫ کار تمام شد، به معنا رسید. سید ابراهیم رئیسی، خلاف عادت بود. همان زمان که دست ما از یک کاندید مورد توافق عام خالی بود و او از نقطه‌ای غیرمنتظره، از اقصی المدینه، پا به میان گذاشت بگیر تا همین الان. سخن تیز و برنده می‌خواستیم، نمی‌زد. همین گهگاه اشتباهات لپی‌ سخنرانی‌هایش مارا شاکی می‌کرد. گاه از اینکه به مناظره برود تردید و واهمه داشتیم. تیکه نمی‌انداخت، غوغای کلامی نداشت. گهگاه می‌گفتیم مرد این کار نیست. و اکنون شاید بهتر باشد که بگوییم اصلا اینگونه زندگی نکرده بود. دکور نمی‌ساخت، نمایش قدرت و سیاست نمی‌داد. گلایه میکردیم که «چرا سیاست‌ورزی نمی‌کنی؟» نمی‌شود از این گلایه‌ها برگشت و اگر هنوز در دنیای ما بود، این گلایه ها چندان بیراه نبود. اما او نیست. رفت و زنده شد. فعلش و عادت خاصش زنده شد. الان می‌پرسیم چگونه در بالابلندای سیاست، آنجا که خواهی نخواهی در معرض و در موقف نمایش قرار داری، نمایش نداد و بازی نکرد؟ چقدر خلاف عادت بود. او رفته؛ و ما با قلبی که لای انگشتان حکمت الهی، سخت فشرده می‌شود، در حال مرور خوبی‌های اوییم. ما در ادای واژه‌ها از دهان او گیر کرده بودیم، او ولی به یکباره بدون استمداد از هر واژه‌ای، معنا ساخت. الان با عادتی جدید یا به عبارت بهتر، با عهدی تجدید شده روبروییم. همین است که همه با هم، ناخودآگاه این روزها را به رجایی و بهشتی ارجاع میدهیم. قاصد رود از پارس به کشتی به خراسان گر چشم من اندر عقبش سیل براند ⚫️آماج _ باقری / @bagheri_amaaj
⚫ ▪️سه حاشیه نگاری سیاستی بر شهادت رئیس‌جمهور ▪️حاشیه نگاری اول گفتار انسجام اجتماعی و سرمایه اجتماعی، عرصه‌دهی به نیروی متجاوز و تلخ کردن تجربه‌های عمیق ملی 🔻محدود به این رخداد یعنی شهادت رئیس جمهور و همراهان او نیست. چنانکه اخیرا تجربه میکنیم بعد از شهادت سردار سلیمانی، بعد از حادثه انفجار کرمان و برد و باخت های تیم‌های ملی و اساسا هر افتخار یا مرثیه جمعی که آحاد مردم را کنار هم در آغوش می‌کشد، جمعیت و گروهک‌هایی نیز با ددمنشی و زشت‌خویی ، شیرابه کثافت درونی خود را روی اجتماع و اتفاق ایمانی جامعه ایران می‌پاشند. 🔻یکرنگی و صفای عمومی جامعه تا مدتها بواسطه به گتو فرستادن و به حاشیه راندن این جمعیت و قطع ید آنها از ظهور و بروز حاصل می‌شد. عدم حفاظت ساحت عمومی از مجال‌یابی این مرام فاشیستی بواسطه «سیاست کاری های درون نظام سیاسی» و بعد از آن «حرکت ناپایدار اما تند شورش زن زندگی آزادی»، تشجیع لازم برای برون ریزی این انرژی دین‌ستیز، ویرانی‌طلب و ایران‌خراب‌کن را فراهم آورد. 🔻اینکه این انرژی ایجاد شد، یک سمت ماجراست. به هر حال چالش‌ها بروز می‌کنند. ادامه در پیام بعدی👇
جایی که باید توجه عمومی ایرانیان را به خود جلب کند، «مواجهه منفعل و پرهیز عمده بخش‌های نظام سیاسی از انهدام و خشکاندن رگه‌های این نیروی اجتماعی‌ست» که یا با هتاکی یا با ستیز و یا با هر کنش مخالف با جریان اصلی و محوری جامعه، روان آن را مستهلک و خاطر آن را شدیداً آزرده میکند. انرژی جامعه در هر موقع حساس، مصروف این گروهک‌ها شده و فرصت ارتقا سرمایه اجتماعی و ایجاد حسی مشترک در خالص‌ترین حالت آن گرفته می‌شود. اما چرا جامعه در برابر این نیروی مخرب تا این حد بی‌دفاع رها شده است؟ 🔻برابر با توضیحی سیاستی و همچنین سیاسی، ریشه این رهاشدگی را باید در گفتار «انسجام اجتماعی»،«پرهیز از دوقطبی» و «ترمیم سرمایه اجتماعی» جست. گفتاری که پابه‌پای زن زندگی آزادی در درون نخبگان، تصمیم‌سازان و تصمیم گیران متولد شد و رشد کرد. این گفتار با «وزن‌دهی نابجا به نیروهای حاشیه‌ای»، «سرزنش هویت محوری و ایمانی جامعه» و «تکیه به اشتراکات لفظی و مفاهیم گنگ»، نظام سیاسی و جامعه را نسبت به مواجهه فعال با این پدیده خلع سلاح کرده است. اکنون در چرخه‌‌ی انهدام و فلاکتی به سر می‌بریم که در یک سوی آن، نیروی فاشیسم توسط رسانه‌ شارژ می‌شود و شجاعت پیدا می‌کند و در سمت دیگر، در درون نظام سیاسی به واسطه آلودگی به همین گفتار به نحو روزافزون مجال و عرصه پیدا میکند. اینکه در دستگاه قضا و انتظامی و کلا نظام سیاسی این کشور اساسا اراده‌ی بازدارنده‌ای برای مواجهه با این پدیده شکل نمیگیرد، یکی از رشحات این آلودگی‌ست. 🔻یک سوی آن حجاب بود و امروز با مجال‌یابی حداکثری شاهدیم که نه فقط خیابان و عرصه عمومی که حتی روان جامعه نیز از تجاوز و هنجارشکنی و تعدی‌گری این افراد در امان نیست. جامعه فرصت یک سوگواری آرام را نیز ندارد. 🔻گفتارپردازان انسجام اجتماعی و اجماع همه‌پوشان در چنین مواقعی و هنگام بروز چنین رسوایی‌هایی، آنزمان که به اوج رسیده و امکان کتمان آن نیست، سعی می‌کنند حساب این رفتارهای زننده را از قشر هدف خود در جامعه جدا کنند. جمعیت آنها را حداقلی نشان دهند و قس‌علی‌هذا. مورد اخیر، یعنی حداقلی نشان دادن جمعیت البته خلاف رویه‌ای است که معمولا با اتکا به نظرسنجی‌ها و پیمایش های افکار عمومی خود در روزهای عادی پی میگیرند. 🔻اینکه با اقلیتی کم تعداد ولی پرسروصدا روبروییم واضح بود.اما محور بحث حتی وزن‌سنجی اجتماعی نیست. اصل موضوع همین است که نوع رویکرد و سیاست مستخرح از گفتار انسجام اجتماعی و نوع سابقه و عملکردش مگر جز این است که نهایتا صورت اجتماعی مطلوب همین گروه‌های حاشیه را فراهم میکند؟ و مگر نه اینکه از هیبت عمومی هویت ایمانی کشور می‌کاهد؟ 🔻به فرض اینکه چنین هم نیست. با همین اقلیت روان پریش و متجاوزپیشه چه باید کرد؟ نسبت اینان با انسجام و وحدت چیست؟ نابودش نمی‌کنند؟ لذا نیابد نابودشان کرد؟ دست و دل گفتار پردازان انسجام اجتماعی به حکم به مواجهه قدرتمند می‌رود؟ این کشور و این نظام سیاسی و یا اساسا هر نظام سیاسی اصلا دیگر توان خلق چهره‌ای محبوب‌تر و وحدت‌بخش‌تر از قاسم سلیمانی دارد؟ می‌شود رئیس جمهوری اختلاف‌گریزتر از ابراهیم رئیسی داشت؟ اگر حتی همین‌ها هم آماج کینه‌ی بعضی نیروهای اجتماعی هستند، پس برهان بالاتر این گفتارپردازان برای وحدت چیست؟ چه زمانی مدیران و ذهنیت نخبگانی این کشور از این تفکر سم‌زدایی می‌شود و مهار این هتاکی به دین و کشور و تلخ کردن کام روحیه جمعی را می‌کشد؟ اسب تروای انسجام اجتماعی تا کجا سلطه‌ی نامردمان و ناشهروندان را در کوی و برزن و رسانه و دانشگاه و بنگاه و... بر شهروندان راستین و متعهد را پیش می‌برد؟ ⚫️ @bagheri_amaaj
⚫ سه حاشیه نگاری سیاستی بر شهادت رئیس‌جمهور حاشیه نگاری دوم ▪️ همزمانی انتخابات و مسئله سیاستگذاری، نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری و مجلس 🔻ناهمزمانی انتخابات ریاست جمهوری و مجلس در ایران، همیشه یکی از اساسی‌ترین جنبه‌های بررسی تاثیر متقابل انتخاب‌های سیاسی و روند های سیاستی در کشور بود. 🔻جمهوری اسلامی در سیاستگذاری خود چند لحظه‌ی کانونی دارد. انتخابات مجلس، ریاست جمهوری و تصویب و بازه‌ی برنامه پنج‌ساله توسعه. همپوشانی یا ناهمپوشانی این لحظات یکی از مولفه‌های مهمی است که در سنجش عملکرد نظام سیاستگذاری کشور موثر قلمداد شده و محل مناظره قرار میگیرد. 🔻عمده انتقاد به برنامه توسعه، بازه‌ی «پنج‌ساله‌» آن است که عطف به مقاطع سیاسی کشور که در بازه‌های «چهارساله» تعریف شده‌اند، توجیه روشنی ندارد. یک سمت انتقاد نیز معطوف به این نکته است که این اسناد که با عاملیت دولت‌های وقت تنظیم می‌شوند، معمولا اعتبار سیاسی خود را در دولت بعدی که به نوعی وارث این سند بوده و در عین حال گرایش سیاسی متفاوتی با دولت قبلی و تنظیم‌کننده سند دارد، از دست می‌دهد. کاهش علاقه دولت به اجرای سند نیز نهایتا منتج به عدم تحقق اهداف برنامه می‌گردد. 🔴 و اما مسئله‌‌ی روی میز اما در فقره‌ی ناهمپوشانی انتخابات مجلس و دولت، دو رویکرد متفاوت وجود دارد. عده‌ای این ناهمزمانی را مثبت ارزیابی می‌کنند. مبتنی بر این نظر، این ناهمزمانی مانع از گسست یکباره‌ی فرایند سیاستگذاری شده و اجازه تغییر همزمان مجلس و دولت در یک زمان یکسان که معمولا منجر به انتخاب یک رویکرد سیاسی یکسان نیز می‌شود(مثلا اصلاحطلب_اصلاحطلب، اصولگرا_اصولگرا) را نمی‌دهد. قوه مجریه وقتی زمام امور را به دست می‌گیرد که مجلسی که در فضای دیگری انتخاب شده و متاثر از جو سیاسی الان نبوده، ناظر بر او وجود دارد. 🔻رویکرد دیگر اما نسبت به این ناهمزمانی خوشبین نیست. بر این اساس، تفاوت در زمان انتخابات معمولا نگرش‌های مخالف با هم را در دو قوه قرار می‌دهد که یکی از تبعات آن فرسایش در تصمیم، حوالت دادن ناکامی‌ها به یکدیگر و کاهش قدرت رئیس‌جمهور به عنوان مسئول پاسخگوی اصلی است. البته سابقه سیاسی‌ای که از زمان شروع دولت اعتدال و پس از آن در دولت مردمی (از این جهت که در عمده زمان با هم همپوشانی بودند)، شواهد رویکرد دوم را ضعیف می‌کند. اما هنوز این رویکرد جا برای این ادعا دارد که قطعا در صورت ناهمپوشانی نگرش سیاسی بین مجلس و دولت در مقطع تاریخی مذکور، وضعیت بدتری رخ می‌داد. 🔻اکنون اما با برگزاری انتخابات زودهنگام، کشور بالاخره به سمت همزمانی سوق داده خواهد شد. این همزمانی، شاید کمتر در دولت‌ها و مجلس‌های همراستا با سیاست‌های نظام و اصول کلی آن مشکل ساز باشد اما در صورت تصاحب دولت و مجلس توسط نیروهای مدافع جهانی‌سازی، غربگرا و دارای زاویه انحراف از اصول و چارچوب نظام، ممکن است که ایجاد مسئله کند. در یک فقره می‌توان به اثر قانون راهبردی مجلس در مسیر هیجانی و نامعقول مذاکره دولت دوازدهم با آمریکا اشاره کرد که اگر گردش‌های انتخاباتی هماهنگ بود، این نظارت و ترمز هم وجود نمی‌داشت. در آخر و در حاشیه، به نظر می‌رسد بعد از همزمانی گردش‌های انتخاباتی، نقش نهادهای خبرگانی نظیر مجمع تشخیص و شوراها افزایش یابد. این صورت کلی مسئله‌ای مستحدثه بود که باید مورد مداقه و زمینه‌چینی قرار گیرد. ⚫@bagheri_amaaj
⚫ 🔻قدرت، شور و جاذبه این جمعیت،حاصل اصول روشنش بود و نه بی‌در‌و پیکری. در خیابان، همه دیدیم.واقعیت این بود و نه تفسیرهای رمانتیک. 🔻می‌پرسد پس رهاورد اجتماعی این ارتحال شهادت گونه و حماسه عزاداری چیست؟ چرا احساس وحدت و قدرت میکنیم؟ همین است که صلابت اجتماعی و برتری اخلاقی نیروی محوری جامعه را نشان داد و نیروی حاشیه‌ای و معارض را به انزوا کشاند. 🔻طنین صدای نیروی دینی_میهنی و قطع شدن نویز و پارازیت هویت حاشیه‌ای و مهاجم، همانی است که جامعه سالم و قوی می‌سازد. زیر این تابوت، غربگرا، تجددطلب، دین‌ستیز یا مخالف نظام نبود. بود؟ ⚫ @bagheri_amaaj
⚪ در این چند هفته اخیر، چهار کودک در این کشور توسط سگ‌های ولگرد، کشته شدند. در همین کاغذپاره‌های این کانال به این موضوع «سگ‌‌ها» و دلالت و نشانگان آن در سیاست و حکمرانی کشور چندباری پرداخته شده. پس وقتی جمله زیر را میگویم دقیقا منظورم عین واژه نیست، اگر چه بخشی از منظور، عین واژه هم هست. و آن اینکه «دنبال رئیس جمهوری هستم که بتواند سگ‌ها را معدوم کند، رئیس جمهوری که نترسد، خجالت نکشد، هزینه فایده نکند، با گفتارهای مختلف سیاسی_اجتماعی یا آمار و گزارش‌های سیاستی فلج نشده باشد و کودکان ما را از لای آرواره‌های سگ‌های ولگرد بیرون بکشد.» این، یک پله فراتر از ایده داشتن است. یا یک پله بیشتر از توان اجرایی یا مهارت ستادی و این البته سخت‌تر هم هست. و البته خیر بیشتر دارد. تا الان نداشتیم اینجور رئیس جمهوری. ⚪ @bagheri_amaaj