⚪
در روضه، اوج آنجاست که مداح یکباره نقلی از چادر حضرت زینب (سلاماللهعلیها) و وضع حجاب اهل حرم میکند. همه داد میزنند. به سر میزنند.
واقعا در حیرتم.
بی اغراق در حیرتم.
اینها، از همین مداح گرفته تا مستمعین پرتعدادش چطور با محیط زندگی خود، با بیرون از همین هیئت، با زمامداران خود و نوع راهبردشان کنار میآیند؟
چرا عزاداری اینها برایشان هیچ توقع و افقی نمیسازد؟
این قشنگ نیست. به اسم امام حسین زینتش ندهید.
مسخ است. مسخ، مسخ، مسخ
چه کسی و چه چیزی و کدام سازه ذهنی از اینها سلب اراده کرده؟ لعنت به آن سازه یزیدی. باید منهدمش کرد.
⚪
مسئله، مسئله «دینخواهی» و «زیست شرعی» است.
مناظره اجتماعی ایران مدتی ست که این است از این به بعد هم خواهد بود. هر چه سوای این، آدرس غلط است.
منبرهای حکومتی یا فرامین امنیتی و اساسا لایههای مختلف جمهوری اسلامی از الهیاتیترین تا نظامی ترینش دستورکار خواهند یافت تا از این موضوع انحراف ایجاد کنند. عدالت اقتصادی، فقر و غنا، کارآمدی، غربگرایی و هر چیز دیگری را پیش خواهند کشید تا دینخواهی در کانون توجه نباشد. ولی چالش همین است.
در بین سیاستمداران جبهه انقلاب، اویی هم برنده خواهد بود که روی شریعت بایستد.
هیچ نیرویی در سپهر سیاست ایران، مثل نیروی اسلامخواه، اینگونه بسیج سایر قدرتها را علیه خود ندیده است. بسیجی که از از دل قوه و ارکان نظام سیاسی کشور خودش آغاز میشود و تا دولتهای فرامرزی متخاصم کشیده میشود. همه میخواهند سازماندهیش را نابود کنند، شیرهاش را بکشند و اراده معطوف به قدرتش را مستحیل کنند. افق دینی در جمهوری اسلامی در معرض خطر است.
⚪ @bagheri_amaaj
⚪
✳️ *«دختران انقلاب نه دختران شعام و وزارت فرهنگ»*
🔻دیدم که این آدمهای اشتباهی در جاهای اشتباه و این سایه نشینهایی که جار میزنند لنگش کن، تجمع دختران انقلاب در استادیوم آزادی در اعتراض به بیحجابی را با چوب « کار فرهنگی بد» میرانند.
این نادانها را ببین. اینها هنوز فریاد حجابخواهی و نهضت دینطلبی را در درون قاب دمودستگاه جمهوری اسلامی میبینند و تفسیر میکنند. هنوز میگویند کار فرهنگی و هنوز با همان معیارهای مضیق، نایس و ابلهانه که وضع فعلی را به بار آورده، قضاوت خوب و بد میکنند.
🔻حجاب دیگر کنشی در نظام جمهوری اسلامی نیست. تا جایی میتوانست در درون نظام سیاسی تعریف بشود که انتخاب هیئت حاکمه کشور معین نشده باشد. پرده تا نیمه افتاده. کیفیت برآیند اراده جمهوری اسلامی مشخص شده. مطلوبیتش را همه فهمیدهاند. بسیار بسیار بیشتر از آنکه نیاز به حل این موضوع بود نیز به آن فرصت داده شد.
🔻حجابخواهی که نمادی از تعطیلی شریعت و رویگردانی از زیستمتشرعانه در جمهوری اسلامیست، دیگر کنشی فرهنگی نیست. قبل از اینهم نبود، اکنون اما به معنی حاد کلمه سیاسی ست.
تا دیروز اگر گفته میشد سیاسیست، بر علیه دشمن، سیاسی بود. امروز اما این تیر سیاسی بودن، به سمت جمهوری اسلامی و رویکرد پسا۱۴۰۱ آن نیز نشانه رفته است.
🔻فایدهی تجمع برای حجاب، اعتراض به بیحجابی خیابان نیست. فهم بیحجابی و برهنگی سامان سیاسی کشور است. حتی اگر تکتک کسانی که کنشی میکنند، چنین مقصودی از کنش خود نداشته باشند. این یک فهم است که در سنتز با نظام سیاسی بدست خواهند آورد.
🔻این چادر به سر کشیده در دمای چهل و پنج درجه، این مومن و مومنهی پاکدل، ساده دلانه بهترین گمان را به جمهوری اسلامی خودشان داشتهاند. اینها هنوز که هنوز است، صدر تا ذیل جمهوری اسلامی را در تیم خود میدانند. هنوز که هنوز است فکر میکند صداسیما و تسنیم و جوان و فارس و ... رسانههای انقلابند. آنها را رسانههای خودش میداند. رهیدن از خیالات، هزینهای میخواهد.
🔻اینها باید بیایند. که آفتاب بخورند. که دهنکجی ببینند. که بدبین شوند.که دل بِبُرند. که تازه بتوانند سازوبرگ مواجهه با نظام سیاسی را فراهم کنند. که تازه بتوانند نسبت جدید خود با ساختار سیاسی را بفهمند. نسبتی که هر چه باشد، دیگر اعتماد و ایمان نیست. با موجودیتی که از «سلیطگی» حرف شنوی دارد، نمیشود ایمانی و اعتمادآمیز تعامل کرد.
🔻اینهم البته راه سختیست. در این کشور، ساختیافتگی همجنسبازان هم یکروز مجاز میشود. اما ساختیافتگی اسلامخواهی مستقل از بخشنامه و مصوبه ارکان جمهوری اسلامی اعم از شعام و وزارت و وزارت فرهنگ، هرگز.
اما زن چادری، راهش را باز میکند.
حجت شرعی او، در قرآن است. نه مصوبه شعام. نه تصمیم رئیس این قوه و آن قوه.
⚪️ @bagheri_amaaj
⚪️
🔻بعد از عملیات اربیل و پاکستان و قبل از وعده صادق، یادداشتی در باب تحلیل انگاره بازدارندگی در فاهمه تصمیمگیران جمهوری اسلامی نگاشتم. به روزنامه و خبرگزاریهایی اراسال کردم که حاضر به انتشار آن نشدند. آنها حماسهسرایی میخواستند و آن یادداشت، آسیب شناسی بود.
🔻در قسمتی از آن یادداشتی بخشی از یادداشت جان والتزر، تحلیلگر مشهور، که توسط بنیاد صهیونیستی هادسون منتشر شده بود را نقل قول کردم. والتزر میگوید :«بازدارندگی چیزی نیست که یک کشور بتواند به آن دست یابد و سپس آن را به عنوان وضعیت موجود بدیهی بداند. بازدارندگی موفق مستلزم تعقیب فعال است. تصور نادرست از بازدارندگی به این معنا که - قوی باش و عقب بایست - شکست خورده است.»
🔻جمهوری اسلامی عادت به این نکته روشنی که والتزر به آن اشاره میکند ندارد. لذا بعد از عملیات وعده صادق نیز، برخلاف شور و هیجان رایج، این تحلیل منطقی بود که هم کمی از هیمنه این عملیات زود بریزد و هم اسرائیل تلاشهایی برای بازیابی آبروی از دست رفته انجام دهد.
🔻شرحش طولانیست اما بازدارندگی از بیخ و بن راهبردی غلط و مضر است. عافیتطلبیای سبکسرانه در جهان آنارشیک است. یا لااقل در خوشبینانه ترین حالت باید گفت که بازدارندگی اساسا تعریف درستی در نظام تصمیمگیری ما ندارد.
🔻«قوی باش، یکی بزن و عقب بنشین» راهبرد نیست. قدرت نرم و سازههای ذهنی، مفاهیمی است که به درد مقاله نوشتن برای دانشجویان روابط بینالملل میخورد. و هزاران کلیشه دیگر که دست و پای اراده را بسته است.
⚪️@bagheri_amaaj
آماج
⚪️ 🔻بعد از عملیات اربیل و پاکستان و قبل از وعده صادق، یادداشتی در باب تحلیل انگاره بازدارندگی در فاه
⚪
🔻یکی دیگر از کلیشههای فلج کننده چه بود؟
اینکه «ما باید هوشمندانه رفتار کنیم؛ اسرائیل میخواهد پای ایران را به این نبرد باز کند.»
تحلیلهایی که بیش از فهم حدود ابتکار عمل خود، به نگاه و اراده دشمن توجه دارد. برآیند این تحلیل، که چیزی از جنس همان نااستراتژی خسارتبار «صبر راهبردی» است، به اغما فرستادن ابتکارعمل و البته تهییج طرف مقابل برای توسعه اقداماتش بود.
تصمیمگیران و تصمیمسازان کشور انشالله متوجه این هستند که تحلیلها و سخنرانیهایشان فقط در داخل مرزهای ایران نمیماند و برخط برای همه جهان ارسال میشود؟
🔻تفاوت عملیاتیای که « اسرائیل میخواهد پای ایران را به این نبرد باز کند» با این جمله که «جنگ ابدا مطلوب ما نیست و از این وضعیت ولو با تحمل هزینه، گریزانیم» چیست؟
جز این است که با گفتن هر یک از این تحلیلها، محدودهای را برای کنش شرورانه اسرائیل مجاز دانستهایم؟
⚪@bagheri_amaaj
⚪
🔻قماربازانی در محافل تصمیم گیری لابد خواستهاند چهرهی انسجام بسازند اما صهیونها از برخوردهای ضعیف و تغافل های داخلی جمهوری اسلامی، خودآزاری و صدور مجوز هتک هنجارهایش تا چه حد سیگنال ضعف دریافت کردهاند که اینچنین متهورانه در تهران میزنند؟
«زبان بدن» ایران اقتدار داشته؟
⚪
🔴 ظریف در مرکز بررسی های استراتژیک؛ پیکارجو، ایده پرداز، هماهنگکننده یا هیچ؟
🔻مرکز بررسیهای استراتژیک یک «بی اهمیت به شدت مهم» است. نهاد عجیبیست. برخلاف خاصیت «نهاد»، ثبات هویتی ندارد. از یک دوره به دوره بعد، طنین سیاسی این نهاد میتواند زمین تا آسمان تفاوت داشته باشد.
🔻هاشمی رفسنجانی این مجموعه را بنیان نهاد؛ و در اقدامی که ظاهراً اصلا به طبع او نمیآمد، آن را به اپوزوسیون خود به سردستگی موسوی خوئینیها سپرد. او یک نهاد نزدیک به ریاست جمهوری را در حالی به مخالفانش میداد که همانها را در رسانه و عرصه عمومی، قلع و قمع کرده بود. هاشمی با این کار در واقع تلاش داشت چپهای آن زمان را کانالیزه و بیخطر کند. آنها راضی شده بودند که در ازای نزدیکی به رئیسی جمهور و انتقال غرولندهای سیاسی خود با سربرگ ریاست جمهوری به رئیسجمهور، تخریب سیاسی او در عرصه عمومی را وابنهند.
🔻هاشمی در وهله اول موفق هم شد. منتها زمانه حیلتی در سر داشت. چپها در همین مرکز بررسیها، در سکوت و عزلتی که داشت، هستهی اولیه نیرویی که نهایتا منتج به دوم خرداد میشد را سازماندهی کردند. این مکان، محل تجمع، رفتوآمد، هماهنگی و هم نظری نیروهای چپ شد.
*و همین هم باعث شده تا اساسا اصلاحطلبان نسبت به اصولگرایان احساس تعلق بیشتری به مرکز بررسیهای استراتژیک داشته باشند. در دولتهای آنها، به حیث موقعیت یا فردی که عهدهدار این نهاد میشود، جایگاه این نهاد را ارتقا میدهند.*
🔻در دولت روحانی، مرکز بررسیها عملا شاخهی پیکارجوی دولت در عرصه عمومی بود. همپای وزارت امور خارجه، پر طنینترین نهاد دولت در سیاست بود.
🔻در دولت سیزدهم مرکز بررسیها یا نتوانست یا فرصت نکرد که هویتی شکل بدهد. جایگاه این نهاد تا حدودی تحتالشعاع ستاد تحول دولت نیز بود. اساسا دولت سیزدهم نتوانست رسته مشاورهای مطلوبی(اعم از هماهنگکننده، مبارز، مدافع، مدیریت کننده و...) برای خود دستوپا کند.
🔻حالا ظریف متصدی این نهاد شده است. ظریف در بین نیروهای پشتیبان پزشکیان آنقدر وجیه نیست که هماهنگ کننده باشد. کلام او ایجاد نفرت خواهد کرد، تجربه نشان داده در گزینش کلمات سیاست داخلیاش به شکل رادیکال به سمت منفی، و در سیاست خارجی به شکل رادیکال به سمت مثبت گرایش دارد. در طرح و برنامه نیز لااقل خودش توانا نیست مگر آنکه با معاونینی تقویت شود.
اما اینها به این معنی نیست که مرکز بررسیها یا پست جدید ظریف بی اهمیت است. فقط قرار گرفتن در مکان «پاستور» اهمیت ویژه دارد؛ گذشته از اینکه وزندهی به موجودیتهای درون نهاد ریاست جمهوری نسبت به هر وزارتخانه، مقولهای تحت اختیار رئیسجمهور است. شاید در کنار معاون اول و رئیس دفتر با قطب سوم قدرت در پاستور مواجه بشویم.
در کل این انتصاب برای پزشکیان انتخاب خوبی نبود ولی برای مخالفان پزشکیان خیلی خوب بود.
⚪️ @bagheri_amaaj
⚪
✳️ *میل و شرم مسئولان نظام*
🔻دیشب به تعارض جالبی برخوردم. اتفاقی که از طرفی تمایل و انتخاب و از طرف دیگر شرم و رودربایستی این روزهای مسئولان جمهوری اسلامی را در خود گنجانده بود.
تصویری از خیابان مشهد، در ویراستی آپلود کردم، ویراستی آن را مصداق محتوای مستهجن و احتمالا پورن تشخیص داد. ویراست را بلاک کرد!
همین. از توضیح و تحلیل و لعنت خسته شدهایم. فقط گفتم که لابلای انتظار این شبها برای انتقام از تلآویو، حواسمان به تهران و مشهد و ... هم باشد. خیابانهای ما به طریقی دیگر بی دفاع رها شده است.
⚪@bagheri_amaaj
⚪
«شیخ شهید شریعت»؛ بعید بود. از دم و دستگاه فرهنگی کشور و یا ذائقهی متولیان دیوارنگاره بعید بود این تعبیر در چنین زمانهای. حالا مثل اینکه خیلی هم روی دیوار نماند.
در جمهوری اسلامی کمکم این حرفها هم میشود مصداق تحریک شکاف اجتماعی و اقدام در جهت برهمزنی امنیت ملی. کمکم «شریعت» میرود در ردیف red flag های دستگاه امنیتی. که هر کس به کار برد، پتانسیل خطر شدن دارد.
بگذریم.عجمیان و علی وردی هم به نحوی اخلاف شیخ فضلاللهاند. اگر چه دستگاه رسمی همه را ذیل مدافعان امنیت جمع میبندد.
ولی شهید شریعت...
دیانت و فرهنگ ایران در وضع یپرمخانی و رضاخانیست. و به حیث شیخفضلاللهها، خالی تر از هر زمانیست.
⚪ @bagheri_amaaj
⚪
در وصف #اربعین، تا همین الان، هنوز هیچ صاحبهنری به صناعت اغراق دست نیازیده است.
اربعین، هر چه میگویند و هر چه بگویند، هست.
وای از وداع
با حال پریشان بازگشتن بین آسودهها
وای از زندگی؛ و فردا و پس فردا و...
⚪ @bagheri_amaaj